چکیده (2)
فرآیند «تبلیغ» به عنوان شاخص مهم ارتباطات اجتماعی در جامعه ی ایران شناخته شده و «پژوهش» به عنوان مبنای سیاست گذاری و برنامه ریزی در حوزه ی تبلیغات اسلامی با تأکید بر ارتباطات سنتی و مدرن از اهمیت ویژه ای برخوردار است. در مقاله ی پیش رو به این پرسش پاسخ می دهیم که با توجه به کارکردها و شرایط هریک از رسانه ها و نظر مخاطبان، برای حضور «منبر» در برنامه های رادیویی و تلویزیونی چه راهبردهایی وجود دارد.بدین منظور با استفاده از روش اسنادی و مراجعه به تحقیقات پیشین، کارکردها و شرایط رسانه های منبر، رادیو و تلویزیون مشخص شد و با روش پیمایش و با استفاده از تکنیک پرسش نامه، استفاده و رضامندی افراد بالای 18 سال ساکن تهران از منبرهای پخش شده در رادیو و تلویزیون بررسی گشت. با توجه به نتایج اسنادی و پیمایشی پژوهش، راهبردهایی برای حضور منبر در رادیو و تلویزیون ارائه شده است که عبارتند از:
هم گرایی در اهداف و توجه به مزیت های نسبی کارکردی هر رسانه باید مبنای سیاست گذاری و برنامه ریزی در فرآیند تبلیغ دین اسلام در رسانه های منبر، رادیو و تلویزیون قرار گیرد.
با توجه به شرایط هر رسانه و نتایج پیمایش، پخش منبر از رادیو، مناسب تر از تلویزیون است.
با توجه به اهداف تأسیسی شبکه های خاص دینی و همچنین انتظارات مخاطبان، بهتر است منبر بیشتر از شبکه های خاص دینی رادیو و تلویزیون پخش شود.
با توجه به اهمیت محتوا در فرآیند ارتباط، محتوای سخنرانی های مذهبی باید متناسب با نیاز مخاطبان ارائه شود.
چون ارتباط گر در فرآیند ارتباط جایگاه ویژه ای دارد و آشنایی کم ارتباط گران دینی با اقتضائات رسانه های مدرن یکی از آسیب های فرآیند تبلیغ دین از طریق وسایل جدید ارتباط جمعی به شمار می رود. ضروری است در انتخاب سخنرانی های مذهبی به این امر مهم توجه شود.
نظر به اهمیت ویژه فرآیند توزیع پیام در مدل هم گرا و با توجه به وجود رابطه معنادار بین برخی مشخصات پاسخ گویان و استفاده و رضامندی از منبرهای پخش شده در رادیو و تلویزیون، پژوهش مخاطب شناسی در این زمینه می تواند دست اندرکاران را در ارائه محتوا و قالب دینی متناسب با شرایط هر رسانه و نیاز مخاطب یاری رساند.
کلیدواژگان: ارتباطات سنتی، ارتباطات مدرن، هم گرایی، استفاده و رضامندی.
مقدمه
تا پیش از ظهور رسانه های نوین، ادیان مختلف به طور خاص، اسلام از شیوه ها و وسایل گوناگونی برای تبلیغ و ارتباط با پیروان خود استفاده می کردند. «مسجد، یکی از مهم ترین و فعال ترین کانون های ارتباطات سنتی در ایران بعد از اسلام بوده است. وقتی صحبت از مسجد می شود، نقش منبر به عنوان یک رسانه ی عمومی به موضوع مهمی برای بررسی و مطالعه تبدیل می شود. در واقع، اهمیت و اعتبار مسجد به عنوان یک کانون ارتباطی در منبر تجسم می یابد.» (3) «منبر یک رسانه ی عمومی است که تأثیرات مهم و معتبر بر جریان وقایع گذاشته و نقش های کاملاً مشابه با آنچه امروزه به رسانه های همگانی نسبت می دهند، برعهده گرفته است». (4)با گسترش وسایل ارتباط جمعی و به ویژه بعد از پیدایش و رواج تلویزیون، ادیان مختلف از رسانه های جدید هم برای تبلیغ و ارتباط با پیروان خود استفاده کردند. «برخی از مذاهب قدرت و توانایی آن را دارند که رادیو و تلویزیون را همانند واسطه ای جدید در خدمت تجربه دینی قرار دهند». (5)
در ایران، پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، بیشتر، رسانه های سنتی در خدمت تبلیغ دین بودند و «نظریه پردازان علم ارتباطات در بحث های ارتباطات و توسعه، با حذف ارتباط میان دین و رسانه، نقشی برای دین و ارتباطات دینی در جامعه قائل نبودند.» (6) هرچند به ندرت، برنامه هایی با موضوع دینی در رادیو و تلویزیون پخش می شد، در کل، رویکردی سکولار بر رادیو و تلویزیون ملی ایران حاکم بود.
پس از پیروزی انقلاب، رویکرد سکولار جای خود را به رویکرد محتوامحور یا معنامحور داد. «این رویکرد برای رسانه ها جنبه ی ابزاری قائل است. اما به عنوان یک متغیر وابسته، نه یک متغیر مستقل. در این رویکرد، دین به عنوان مهم ترین نهاد معنابخش در زندگی انسان مطرح می شود. اگر دین، کارکرد اصلی اش، معنابخشی به زندگی باشد و این معنابخشی با هر ابزاری انجام شود، در آن صورت ما می توانیم خانواده ی دینی، آموزش و پرورش دینی و رسانه هایی با رویکرد دینی داشته باشیم». (7)
با این دیدگاه که «رادیو و تلویزیون به عنوان ابزار، فی حد ذاته، از نظر اسلام، مشروع است و می توان در تبلیغ دین از آنها استفاده کرد»، رادیو و تلویزیون (در قالب صدا و سیمای جمهوری اسلامی) در خدمت منافع انقلاب اسلامی قرار گرفت و زمینه برای حضور دین در رسانه های نوین در ایران فراهم شد.
یکی از مسائلی که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی با آن روبه رو هستیم، حضور منبر به عنوان یک رسانه ی سنتی در رادیو و تلویزیون است. «هر فن آوری حتی ساده ترین آن دارای اقتضائاتی است و این اقتضائات به ما اجازه نمی دهد هرگونه استفاده از هر رسانه ای بکنیم.» در واقع، کارکردها و اقتضائات هر رسانه، متفاوت است و استفاده از این رسانه ها، بدون شناخت این اقتضائات، به ویژه در حوزه ی بسیار حساس و مهم تبلیغ دین، مشکل ساز خواهد بود.
به نظر می رسد حضور رسانه ی منبر در رادیو و تلویزیون بر اساس کارکردها و شرایط هر یک از رسانه ها صورت نگرفته است. در این مقاله، نظر به اهمیت تبلیغ دین و نقش رادیو و تلویزیون، ابتدا ویژگی ها، کارکردها و شرایط هر یک از رسانه ها مشخص می شود: پس نتایج پیمایش انجام شده در مورد بررسی استفاده و رضامندی مخاطبان از منبرهای پخش شده در رادیو و تلویزیون را بیان می کنیم. در پایان، بر اساس یافته های اسنادی و پیمایشی، راهبردهایی را برای حضور منبر در رادیو و تلویزیون ارائه می دهیم.
هدف اصلی این مقاله، ارائه ی راهبرد برای حضور منبر در رادیو و تلویزیون با توجه به کارکردها و شرایط هر یک از رسانه ها و نظر مخاطبان است. دست یابی به این هدف، به دلایل زیر، اهمیت ویژه دارد:
1. اهمیت تبلیغ به عنوان شاخص ارتباطات اجتماعی در اسلام و تفاوت موجود در انواع شیوه ها و وسایل تبلیغ؛
2. لزوم به کارگیری مناسب و درست ابزار هر عصر در جهت تبلیغ دین اسلام؛
3. لزوم هم گرایی بین ارتباطات سنتی و مدرن در امر تبلیغ دین اسلام؛
4. توجه به امر توزیع در فرآیند ارتباطی و لزوم مخاطب شناسی.
چارچوب نظری
نظریه های کارکردگرایی ساختی، هم گرا و استفاده و رضامندی، چارچوب نظری را متناسب با موضوع مورد بررسی تشکیل می دهند.1. نظریه کارکردگرایی ساختی
نظریه کارکردگرایی ساختی یکی از مهم ترین نظریه های جامعه شناسی پس از شکل گیری جامعه شناسی است. این نظریه تمایزدهنده دوره ی کلاسیک جامعه شناسی از دوره ی مدرن است. تالکوت پارسونز، مؤسس این نظریه در جامعه شناسی به شمار می رود.نظریه ی کارکردگرایی ساختی به جامعه همانند یک ارگانیسم زنده نگاه می کند؛ یعنی مانند نظام های سامان مندی از اجزای متفاوت که هر یک باید در نگه داشت کل جامعه نقش ایفا کنند. (8) در واقع، هرگاه یکی از اجزای این ارگانیسم دچار مشکل شود و کارکرد خود را درست انجام ندهد، نه تنها خودش دچار مشکل می شود، بلکه کل ارگانیسم و ساختار را دچار مشکل می کند.
نظریه ی کارگردگرایی ساختی درباره ی رسانه های سنتی و مدرنی که به تبلیغ دین اسلام می پردازند، این نتیجه را پدیدار می سازد که اگر نهاد رسانه به عنوان بخشی از ساختار جامعه، کارکردها و نقش های مشخص و متناسب خود را درست ایفا نکند یا در جای خود صحیح عمل نکند، نه تنها خود، بلکه کل فرآیند تبلیغ اسلامی را دچار مشکل می کند. با توجه به اهمیتی که تبلیغ در جامعه اسلامی دارد، مشکل ناشی از به کارگیری نامناسب رسانه ها بر اساس کارکردهایشان می تواند زیان بزرگی را متوجه کلیت جامعه اسلامی کند.
بر اساس نظریه کارکردگرایی ساختی، رسانه ها اعم از سنتی و مدرن دارای کارکردهایی در جامعه هستند. با توجه به دیدگاه صاحب نظران، (9) تحقیقات انجام شده در حوزه ی دین و رسانه در ایران (10) و همچنین فرهنگ نامه تولید صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، کارکردهای ارشادی، آموزشی، اطلاع رسانی و سرگرمی، مبنای مقاله پیش روست، صاحب نظران حوزه ی رسانه، کارکردهای چهارگانه را بین رسانه های سنتی و مدرن، مشترک می دانند، ولی اهداف، شرایط و انتظار مخاطبان از هر رسانه سبب شده است تا یک یا دو کارکرد از میان کارکردهای چهارگانه نسبت به دیگر کارکردها برای هر رسانه ارجحیت داشته باشد و مزیت نسبی کارکردی آن رسانه به حساب آیند.
نظریه هم گرا
بر مبنای نظریه هم گرایی حمید مولانا، فرآیند ارتباطات را نظام های فرهنگی و ارزشی و نظام های سیاسی و اقتصادی کنترل می کنند. با توجه به نقش فرانهاد دین در ایران، با کمک این نظریه، حضور دین در عالی ترین سطح آن در رسانه ها تبیین می شود. گفتنی است این نظریه در تحلیل های خود به ویژه در مورد انقلاب اسلامی ایران به جایگاه و اهمیت ارتباطات سنتی می پردازد و لزوم هم گرایی ارتباطات سنتی و مدرن را یادآور می شود. (11) در نتیجه، نسبت ارتباطات سنتی و مدرن مشخص می شود.«معنای هم گرایی ارتباطات سنتی و مدرن این است که مجاری نوین ارتباطی متکی به تکنولوژی، از مجاری ارتباط سنتی و بومی که در فرهنگ و جامعه ریشه دارد، جدا نشده است... زیرساخت های ارتباط سنتی مکمّل وسایل ارتباط جمعی و تکنولوژی نوین ارتباطی اند، بسیاری از کشورها این زیرساخت ها را یک نظام مستقل می دانند که ضمن انجام وظایف ویژه خود، قادرند بسیاری از کارکردهای نظام های مدرن ارتباطی را نیز برعهده گیرند. به این ترتیب، زیرساخت ها و نهادهای ارتباط سنتی که با توسعه تکنولوژی نوین قابل انطباقند، به لحاظ روابط، همگرا هستند و صرف نظر از آینده ای که به وجود می آید، بهترین مبنا را برای تحقق اهداف توسعه فراهم می سازند». (12)
نکته ی قابل تأمل در معنای هم گرایی این است که ارتباط سنتی، مکمّل ارتباط مدرن است. برای دست یابی به هم گرایی واقعی باید در معنای مکمل بودن دقت کرد. آن گونه که نتایج تحقیق پیشین در مورد تحلیل محتوای برنامه های برگزیده ارشادی تلویزیون در ایران و عالم مسیحیت نشان می دهد، وسایل ارتباط جمعی برای انجام این کارکرد، وابستگی شدیدی به آثار رسانه های سنتی دارند و در بیشتر موارد، همان آثار را عیناً پخش می کنند. همچنین از نظر پاسخ گویان، هدف اصلی کلیسای الکترونیک، ارائه خدمات افرادی است که امکان حضور در کلیسا را ندارند. در واقع، تلویزیون بر بخشی از کارکردهای دینی مانند ارشاد تأکید می ورزد که رسانه های سنتی دینی از عهده آن کارکردها برمی آیند و با توجه به شبکه موجود تشکیل یافته از ده ها هزار مسجد، حسینیه و... و حوزه گسترده قابل دسترسی ارتباطات سنتی، به بازتولید آنها در سطح وسیع نیازی وجود ندارد.
به این ترتیب، به برخی از کارکردهای دینی تلویزیونی مانند سرگرمی و اطلاع رسانی بر اثر استفاده از قالب های ارتباط سنتی در وسایل ارتباط جمعی توجه لازم نمی شود، حال آنکه هیچ یک از رسانه های سنتی توان انجام آن وظایف را همانند رادیو و تلویزیون ندارند. در واقع، هم گرایی میان رسانه های سنتی و مدرن باید با توجه به مزیت های نسبی کارکردی آنها صورت پذیرد و این حرکت از دین رسانه ای به سمت رسانه دینی است.
دیدگاه همگرا و حضور دینی در رسانه
حسام الدین آشنا در تقسیم بندی نظریه های موجود در حوزه ی دین و رسانه، معتقد است که در حوزه ی دین و رسانه، دو نظر عمده با یکدیگر در تقابل هستند. یکی، رویکرد فن آوری محور و دیگری، رویکرد محتوا یا معنامحور. (13) ما به این تقسیم بندی دیدگاه همگرا را اضافه می کنیم؛ چون مولانا، منتقد دیدگاه محتوامحور است که طرف دارانش، رسانه را به عنوان یک ابزار و وسیله صرف در نظر می گیرند که از آن برای انتقال مفاهیم دینی همانند دیگر مفاهیمی که ممکن است با دین هم متناقض باشند، می توان استفاده کرد. (14) از نظر معتقدان به دیدگاه محتوامحور، تکنولوژی ذاتاً خوب است و نه بد، بلکه همه چیز بستگی به این دارد که ما چگونه از تکنولوژی استفاده کنیم. (15) آن گونه که آرمسترانگ می گوید، از این ابزار برای انتقال کتاب مقدس یا داستان های دینی و سنتی می توان استفاده کرد، (16) درست مانند یک تیغ که اگر به عنوان ابزار در دست جراح باشد، سبب نجات جان آدمی می شود و اگر در دست جانی باشد، به قتل می انجامد. پس با این رویکرد، فن آوری تلویزیون بیش از تبلیغات سیاسی و تجاری می تواند به رستگاری انسان خدمت کند. (17)مولانا در مورد رویکرد معنامحور (ابزارانگارانه) به رسانه ها می نویسد:
فلسفه تفکری که رسانه های جمعی را یک تکنیک و روش و ابزار می بیند که اگر از آن استفاده کامل شود، این ابزار، جواب گوی احتیاجات اطلاعاتی و ارتباطی مخصوصاً در امور سیاسی، فرهنگی و اقتصادی خواهد بود، این است که ما رسانه های جمعی را مثل مهندسی و پزشکی می توانیم از اروپا و امریکا یاد بگیریم. نتیجه این امر، مسابقه در تقلید کورکورانه از رسانه های خارجی خواهد بود. (18)
«دیدگاه سنتی (محتوامحور)، فن آوری را برابر با مصنوعات و ابزار می داند و نوآوری های فنی را به سطح تولیدات فنی تنزل می دهد، اما در دیدگاه هایدگر، فن آوری اسم نیست، بلکه فعل و فرآیندی است که درآن، وجود انسان به صورت مرتبط با طبیعت شکل می گیرد. فن آوری و انسان همانند معجونی خوراکی در هم آمیخته و با هم ترکیب شده اند». (19) از نظر هایدگر، خنثی پنداشتن تکنولوژی موجب تسلیم شدن و بی توجهی به ماهیت یک پدیده ی تکنولوژیک می شود. (20)
در دیدگاه هایدگر، تکنولوژی به واسطه ماهیتش که خود امری تکنیکی نیست (21) و غرب یا بزرگی غرب (نظام سرمایه داری) است، (22) در مقابل مذهب قرار می گیرد و این ادعا که از طریق فن آوری های اطلاعاتی جهانی می توان موجب رستگاری آدمیان شد، نفی می شود. (23)
«همچنین مک لوهان و طرف داران دیدگاه جبرگرایانه، بیشتر به این نکته توجه دارند که تحول فن آورانه در حوزه رسانه ها به همراه تحولات اجتماعی، سیاسی و فکری ایجاد شده در دوره ی رنسانس، انقلاب صنعتی بزرگ فکری اروپا رخ داده است. این رسانه ها که محصول یا بخشی از فرآیند جدایی دین از جامعه، دین از حکومت و دین از عرصه های مختلف اجتماعی هستند، به طور طبیعی، جایگاه چندانی برای دین قائل نیستند. این افراد به تقابل ذاتی بین دین و رسانه های جدید باور دارند». (24)
پستمن هم با رویکردی نقادانه، از معتقدان به دیدگاه فن آورانه است. پستمن، تلویزیون را یک تکنیک نمی داند، آن گونه که مورد نظر رویکرد معنامحور است، بلکه آن را ابزاری با حوزه تمایل و گرایش ذاتی خاص و جهت دار می داند. (25) پستمن میان دین و رسانه (تلویزیون) تفاوت ذاتی قائل است و به همین دلیل، منتقد اساسی حضور دین در رسانه (تلویزیون) است.
پستمن در مورد تلویزیون معتقد است که لحن تلویزیون، سرگرمی و وقت گذرانی است (26) و دارای ماهیتی این جهانی است. (27) او در مورد ادیان می گوید:
هیچ یک از بنیان گذاران مذهبی، نه بودا و نه موسی علیه السلام، نه عیسی علیه السلام، نه محمد صلی الله علیه و آله و سلم و نه حتی لوتر، هیچ کدام، هرچه را که مردم می خواستند، به آنها هدیه نمی کردند، بلکه چیزی را به آنان عرضه می داشتند که برای آنها ضروری و مفید بود». (28)
سپس نتیجه می گیرد:
خطر تلویزیون در نظامی که رسالت این وسیله ارتباط جمعی، سرگرمی و تفریح و ایجاد شادی و سرور در بیننده است، در این است که بخواهد به مقولات جدّی و اساسی نظیر اخبار، سیاست، آموزش، علم، اقتصاد، مذهب و... بپردازد». (29)
پستمن در مورد حضور مراسم مذهبی در رسانه ها به صورت مشخص معتقد است:
هر مراسم مذهبی در رسانه ها، نیازمند یک محیط با تقدس معین است. برای انجام این مراسم، قوانین رفتاری خاصی لازم است که با شرایطی که در آن، یک برنامه مذهبی تماشا می شود، مغایر است. مردم می خورند، صحبت می کنند یا حواس خود را به سایر فعالیت ها می دهند و در این شرایط شیوه ی رفتاری که برای یک مراسم مذهبی لازم است، وجود ندارد. (30)
در واقع، به باور پستمن، «اجرای مراسم مذهبی در تلویزیون نمی تواند بینندگان را به حس و حالی روحانی برساند، آنان را به دنیای قداست و معنویت سوق دهد و احساس آن جهانی به آنان القا کند». (31)
مولانا با انتقاد از رویکرد فن آورانه، معتقد است:
دیدگاه جبر تکنولوژی که اغلب در ادبیات سکولار غرب مورد بحث قرار می گیرد و برای تلویزیون به عنوان پرقدرت ترین و اقناع کننده ترین ابزار ارتباطات مدرن و تأثیرگذار بر فرهنگ عمومی نقش فراوانی قائل می شود، در خصوص ایران اعتبار چندانی ندارد. برخلاف مفاهیم سنتی توسعه، تلویزیون در ایران، رسانه ی پرقدرتی است، اما نه به دلیل خود تکنولوژی، بلکه به واسطه ی عوامل فرهنگی دیرپایی که به آن مشرعیت می بخشد. در غرب و به ویژه آمریکا، چنین گفته می شود که تلویزیون کارکردی آیینی دارد-که با دین قابل مقایسه است. اگر در ایالات متحده و اروپا، تلویزیون، دین است، در ایران، این دین است که برای تلویزیون، توشه ساز است. دیدگاه مزبور از اهمیت رسانه های جمعی معمول در ایران، از جمله تلویزیون نمی کاهد. اما نکته این است که این مشروعیت رسانه هاست که وابسته و تابع مجاری سنتی است، نه بالعکس. (32)
مولانا می نویسد:
نظریه ی جبر تکنولوژی تا آنجا که به فرهنگ و وسایل ارتباط جمعی مربوط می شود، از دو ضعف درونی رنج می برد. نخست آنکه تنها به یک جنبه رسانه-جنبه مادی و فنی آن-می نگرد و آن را مشخصه ی اصلی و معرف رسانه می داند. به عبارت خلاصه تر، این نظریه فقط بر تکنولوژی به طور منفرد تکیه می کند، بر این نکته که تکنولوژی حاکم ارتباطی به طرز فزاینده ای به فرهنگ شکل می دهد. یا اگر ساده تر بگوییم، این نظریه برای این موضوع که از رسانه، چگونه و به چه منظوری استفاده می شود، اهمیتی قائل نیست و فقط به کاربرد آن توجه می کند. ضعف دوم در اینجاست که دیدگاه معتقد به جبر تکنولوژی فقط بر شواهد تاریخی متکی است و از خود هیچ نوع پویایی ندارد. افزون بر این، دیدگاه معتقد به جبر تکنولوژی کاملاً بر تجارب غربی استوار است و لذا همین که درصدد گسترش برمی آید، با مشکل مواجه می شود. (33)
نکته قابل تأمل در مورد نظریه هایی که درباره ی حضور دین در رسانه مطرح شده، این است که دینی که صاحب نظران غربی از آن سخن به میان آورده و در مورد حضور آن در رسانه نظر داده اند، در اکثر قریب به اتفاق موارد، مسیحیت است. مولانا پس از انتقاد از دو دیدگاه محتوامحور و فناورانه، تلاش می کند نسبت ارتباطات و رسانه ها در اسلام را تشریح و از این رهگذر درباره ی حضور دین اسلام در رسانه ها اظهارنظر کند.
«نظریه ی همگرا برای مطالعه ی ارتباطات انسانی، به شناخت و بررسی نظام های فرهنگی و اجتماعی توجه ویژه نشان می دهد و اسلام یکی از نظام های فرهنگی و اجتماعی است که اصول و مبانی غرب را به چالش فراخوانده است». (34)
مولانا درباره ی ارتباطات و رسانه ها در اسلام می نویسد:
ارتباطات الهی، اجتماعی، میان فرهنگی و ابزاری در طول تاریخ اسلام، یک پایه اساسی و لازم در توسعه و پیشرفت این آیین مقدس و این مکتب دینی و سیاسی بوده است. ما در تاریخ اسلام، همیشه یک جریان مداوم و ناگسیخته بین ارتباطات، دین و سیاست می بینیم که در سایر تمدن ها و ادیان وجود ندارد. از این جهت، دین مبین اسلام یک دین ویژه در میان ادیان و یک آیین و مکتب جهانی است. جهان بینی اسلامی را نمی توان از فرهنگ، سیاست، اقتصاد، اخلاق و زندگی روزمره مسلمانان جدا کرد و کوشش در این امر همیشه با شکست و ناکامی مواجه شده است. (35)
«مولانا با محور قراردادن فرآیند تبلیغ به عنوان شاخص ارتباطات اجتماعی در اسلام به چهار اصل پایه در اسلام اشاره دارد: توحید به عنوان یک نظریه وحدت گرای اطلاعاتی و ارتباطاتی، امر به معروف و نهی از منکر به عنوان نظریه ی مسئولیت، راهنمایی و عمل، امت به عنوان مفهوم جامعه ی جهانی و تقوا به عنوان نشانگر سیستم اخلاقی تبلیغ در اسلام.» (36) به همین دلیل، مولانا بر این باور است که «نمی توان اسلام را از علم و دانش، تحقیق، صنعت، تکنولوژی، معرفت شناسی و آزادی تفکر جدا نمود؛ زیرا این اقدام غیراسلامی، غیرطبیعی و مصنوعی و غیرعلمی می باشد. (37) بر این اساس، «مکتب معتقد به جبر تکنولوژی نه تنها یک دیدگاه غیراسلامی است، بلکه از جنبه ی استناد تاریخی در طول تمدن اسلامی به نفی رسید؛ چرا که از آغاز ظهور اسلام، ارتباطات کتبی و شفاهی در هم ادغام شده و تمدن اسلامی از این جهت بی نظیر بوده است». (38)
در مدل همگرا، فرآیند ارتباطی شامل چهار مرحله تولید، تکنولوژی، محتوای فرهنگی و توزیع در یک نظام سیاسی و اقتصادی و فراتر از آن، در یک نظام فرهنگی و ارزشی مشتمل بر جهان بینی، باورها و نظام های فرهنگی، برقرار است. در مورد ایران یک جهان بینی اسلامی مبتنی بر اصول چهارگانه ای که شرح داده شد و مجموعه ای از ارزش ها، باورها و نظام های فرهنگی مبتنی بر جهان بینی اسلامی حاکم است و در ذیل این جهان بینی، نظام سیاسی و اقتصادی اسلامی (جمهوری اسلامی) با مشخصات متفاوت با دیگر نظام های سیاسی و اقتصادی قرار دارد که فرآیند ارتباط در مراحل چهارگانه ی خود (تولید، تکنولوژی، محتوای فرهنگی و توزیع) مبتنی بر آن شکل می گیرد.
«نکته ی حایز اهمیت این است که مداخله ی خارجی (مقصود، خارج از حوزه ی جهان بینی، باورها و نظام های فرهنگی و نظام سیاسی و اقتصادی جمهوری اسلامی) در هر یک از مراحل فرایند ارتباطی (تولید، تکنولوژی، محتوای فرهنگی و توزیع) زمینه ی وابستگی به غیر را فراهم می کند». (39)
با توجه به ویژگی های ارتباطی دین اسلام و بر اساس مدل همگرا که در آن فرآیند ارتباط در مراحل چهارگانه (تولید، تکنولوژی، محتوای فرهنگی و توزیع) تحت نظام سیاسی و اقتصادی و نظام فرهنگی و ارزشی فعال است، دین اسلام به عنوان جهان بینی و مجموعه ای از باورها و یک نظام ارزشی و فرهنگی بی نظیر می تواند در درون خود، نظام سیاسی و اقتصادی متناسب با جهان بینی اسلامی (جمهوری اسلامی) را داشته باشد و فرآیند ارتباطی در ذیل این نظام سیاسی و اقتصادی فعالیت می کند. از این رو، «فرآیند ارتباطی تحت نظام سیاسی و اقتصادی توحیدی قرار می گیرد که در آن، حاکمیت مطلق از آن خداست... . در این فرآیند ارتباطی توحیدی، کلیه ی قوانین انسان ساخته، محتوای ارتباطات، رسانه های جمعی و... که سعی در تحدید حاکمیت الله دارند، باطل شناخته می شوند». (40)
با این رویکرد هم گرایانه، دین اسلام در عالی ترین سطح خود در فرآیند ارتباطی حاضر می شود و زمینه برای حضور تمام عیار دین در رسانه فراهم می گردد.
نظریه ی استفاده و رضامندی
برای بررسی دیدگاه های افراد بالای 18 سال ساکن تهران درباره ی استفاده و رضامندی از حضور رسانه ی سنتی منبر در برنامه های رادیو و تلویزیون، نظریه ی استفاده و رضامندی، بخشی از چارچوب نظری است.«بر اساس نظریه ی استفاده و رضامندی، مخاطب، فعال است» (41) و «بهره وری از رسانه توسط مخاطب فعال برآمده از انگیزه هایی است که از نیازهای مخاطب ناشی می شود» (42) رابطه میان نیاز و کارکرد نقطه اتصال دو نظریه کارکردگرایی ساختی و استفاده از رضامندی است. (43)
نیاز---> انگیزه---> [روش: طرح شناختی---> کنش---> اقناع]
شامل بهره گیری از رسانه ها
البته پژوهش بر مبنای نظریه ی استفاده و رضامندی از این جهت که به اظهارنظرهای پاسخ گویان درباره ی نیاز، انگیزه و بهره وری از رسانه اکتفا می کند، دچار ضعف است. به ویژه در حوزه ی تحقیقات دین و رسانه که بسیاری از افراد به تماشای برنامه های دینی تظاهر می کنند.
روش تحقیق
روش کتاب خانه ای (مطالعه ای-اسنادی)
در این پژوهش، برای شناسایی کارکردها و شرایط رسانه ی سنتی منبر و رسانه های مدرن رادیو و تلویزیون، از روش کتابخانه ای استفاده شده است.روش پیمایشی
البته در این پژوهش به منظور پاسخ گویی به پرسش های تحقیق در حوزه ی مخاطب شناسی و بررسی استفاده و رضامندی مخاطبان از منبرهای پخش شده در رادیو و تلویزیون، از روش پیمایشی نیز استفاده شده است. جمعیت مورد مطالعه این تحقیق که به منظور یافتن پاسخ پرسشهای مربوط به استفاده و رضامندی مخاطبان از منبرهای پخش شده در رادیو و تلویزیون، بررسی شده است، افراد 18 سال به بالا ساکن تهران هستند. در مطالعات سنجش نگرش، واحد اصلی مطالعه، فرد است که در این تحقیق، افراد 18 سال و بالاتر را شامل شده است. بنابراین، باتوجه به واحد نمونه گیری، واحدهای مورد بررسی از هر خانوار، فقط با یک نفر به شیوه ی تصادفی مصاحبه شد.در پژوهش حاضر، به منظور آگاهی از استفاده و رضامندی مخاطبان از منبرهای پخش در رادیو و تلویزیون که باید شامل نمونه ای معرّف از کل خانوارهای ساکن در شهر تهران باشد، از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای استفاده شد. از این رو، مناطق 22 گانه شهر تهران به حوزه هایی، تفکیک و هر یک از این حوزه ها به بلوک ها و هر یک از بلوک ها به تعدادی خانوار تقسیم گشت. بر اساس نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای، واحدهای نمونه گیری در مرحله اول، بلوک های شهر تهران، در مرحله ی دوم، خانوارها و در نهایت، ساکن خانوارها بود.
برای تعیین حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده شد. حجم جامعه آماری نیز 4/159/292 نفر است. مقدار t متناسب با سطح معناداری 95 درصد برابر است با d.1/96 میزان خطای نمونه گیری، 0/05 و میزان واریانس هم برابر 0/25 در نظر گرفته شده است. در نتیجه، حجم نمونه برابر با 384 نفر است.
اعتبار
برای مشخص کردن اعتبار مقیاس اندازه گیری از اعتبار صوری و اعتبار سازه استفاده شده است. برای اعتبار صوری، پژوهشگر با افراد متخصص (داور) که استادان و کارشناسان علوم ارتباطات هستند، مشورت کرده و از آنان خواسته است به برخی پرسش های پرسش نامه بگویند، ابزار اندازه گیری آنچه را در ذهن پژوهشگر بوده است، بیان می کند یا نه. اگر بین داوران موافقت وجود داشته باشد، در نتیجه، پرسش نامه از اعتبار صوری برخوردار است که در مورد ابزار اندازه گیری این پژوهش، موافقت بین داوران وجود داشت. همچنین برخی از پرسش هایی که برای اندازه گیری به کار رفته، مبتنی بر چارچوب نظری است. همچنین در طراحی برخی از پرسش ها، از پرسش نامه های تحقیقات پیشین استفاده شده است.پایایی
در مورد پرسش هایی که به صورت مقیاس سنجش لیکرت بودند، برای سنجش پایایی با کمک نرم افزار تحلیل آماری، آلفای کرونباخ را محاسبه کرده ایم.در مورد مقیاس های موجود، نتیجه محاسبه آلفای کرونباخ به شرح زیر است:
متغیر |
شماره گویه ها |
میزان آلفای کرونباخ |
استفاده و رضامندی از منبر در تلویزیون |
8 |
0/724 |
استفاده و رضامندی از منبر در رادیو |
20 |
0/712 |
استفاده و رضامندی از جلسات سخنرانی (پای منبر) |
26 |
0/746 |
میزان موافقت با پخش منبر از شبکه های تلویزیونی |
9 |
0/714 |
میزان موافقت با پخش منبر از شبکه های رادیویی |
21 |
0/713 |
خلاصه یافته ها
جمع بندی یافته های اسنادی
در این بخش، به صورت خلاصه و مبتنی بر یافته های اسنادی، تفاوت کارکردها و شرایط رسانه های منبر، رادیو و تلویزیون را بیان می کنیم تا با کمک داده های پیمایشی بتوانیم به ارائه راهبردهایی برای حضور منبر در رادیو و تلویزیون دست یابیم.-سخنرانی، نوعی ارتباط مستقیم و شخصی است. در حالی که ارتباط رادیویی و تلویزیونی از انواع ارتباط جمعی است، در نتیجه، سخنرانی به عنوان نوعی از ارتباطات سنتی به دلیل مستقیم و شخصی بودن نسبت به ارتباطات جمعی، صمیمانه تر و کامل تر است.
-سخنرانی همانند دیگر انواع ارتباطات سنتی، محدود به زمان و مکان است، حال آنکه ارتباط جمعی به دلیل استفاده از تکنولوژی های نوین این محدودیت را ندارد. همچنین به دلیل بهره گیری ارتباط جمعی از تکنولوژی سرعت، مداومت و وسعت حوزه انتشار در این نوع ارتباط بسیار زیاد است و ارتباطات سنتی توانایی رقابت با آن را ندارد.
-در ارتباطات سنتی، به دلیل مستقیم بودن نوع ارتباط، ارتباط گر، مخاطبان خود را مشاهده می کند و در معرض بازخورد سریع و آنی آنها قرار دارد. در ارتباط جمعی این امکان وجود ندارد. در نتیجه، پیام با دقت کافی دریافت نمی شود؛ تفاهم متقابل بین گیرنده و فرستنده محدود می شود و احتمال تأثیرها و نفوذ مورد انتظار فرستنده برگیرنده کاهش می یابد.
-ارتباط جمعی به دلیل بهره گیری از تکنولوژی رسانه ای، یک پارچگی و جامعیت حواس دریافت کنندگان را محدود می سازد، ولی در ارتباطات سنتی (از جمله منبر) امکان استفاده بیشتری از کیفیت حواس وجود دارد. در این نوع ارتباط نسبت به ارتباط رادیویی که تنها از حس شنوایی بهره می گیرد و ارتباط تلویزیونی که در آن از دو حس شنوایی و دیداری استفاده می شود، امکان برقراری ارتباط کامل تری وجود دارد.
- همان طور که در قسمت های مختلف پژوهش تأکید شده است و نتایج تحقیق حاضر و تحقیقات پیشین نشان می دهد، کارکرد تأسیسی در ارتباطات سنتی از جمله منبر، ارشادی است و کارکرد آموزشی نیز در این نوع ارتباط وجود دارد. اما با توجه به شرایط ارتباط جمعی و انتظار مخاطبان، مزیت نسبی کارکردی رادیو، اطلاع رسانی و مزیت نسبی کارکردی تلویزیون، سرگرمی و پر کردن اوقات فراغت است.
-تفاوت در مکان به عنوان بعد پنهان ارتباط در رسانه های منبر، رادیو و تلویزیون، مشهود است. حضور در مکان مقدس و در کنار هم بودن مخاطبان در رسانه منبر نسبت به مخاطبان رادیو و تلویزیون که در مکان های نامحدود و متنوع قرار دارند، شرایط دریافت پیام را در این رسانه ها به ویژه در حوزه ی تأثیر متفاوت می کند.
در مورد شرایط دریافت پیام باید گفت به دلیل کامل نبودن ادراک به واسطه اینکه رادیو، رسانه ای در امتداد یک حس است، شرایط ناقص و نامساعد دریافت به دلیل اینکه انسان هنگام انجام دیگر فعالیت ها به رادیو گوش می کند، امکان اختلال در ارتباط به دلیل استفاده از یک حس در رادیو، فرّار بودن پیام های رادیویی و امکان تحریف در پیام های رادیویی، محدودیت هایی در شرایط دریافت پیام رادیویی وجود دارد. پس ممکن است پخش سخنرانی مذهبی از رادیو برای مخاطبان عام به ویژه اینکه سخنرانی ها طولانی و تکمیل فرآیند ارتباطی مستلزم توجه و ادراک کامل آن است، با توجه روبه رو شود. در مورد تلویزیون هم امکان بیشتر تحریف در تلویزیون نسبت به رادیو و فرّار و کم دوام بودن پیام های تلویزیونی از جمله محدودیت هایی است که پخش منبر را در تلویزیون دچار مشکل می کند.
به طور نسبی، از آنجا که منبر (سخنرانی) همانند رادیو، رسانه ای در امتداد یک حس است و دریافت و ادراک پیام آن، نیازمند مشارکت حس های متعدد نیست، پخش منبر با شرایط رادیو، بیشتر از تلویزیون، تناسب دارد.
جمع بندی یافته های پیمایش
نتایج مقایسه ی یافته های جدول های توزیع فراوانی پاسخ گویان در دو رسانه ی رادیو و تلویزیون نشان می دهد:-92/1 درصد از افراد تلویزیون تماشا می کنند، در حالی که 49/2 درصد از افراد، مخاطب رادیو هستند. در نتیجه، تلویزیون با بیش از 90 درصد مخاطب در ایران هم مانند دیگر نقاط جهان، یکی از پرمخاطب ترین وسایل ارتباط جمعی است.
-46 درصد از افراد، اطلاع رسانی و 32/8 درصد، سرگرمی و پرکردن اوقات فراغت را به عنوان اولویت اول خود برای تماشای تلویزیون تعیین کرده اند. همچنین 57/1 درصد، اطلاع رسانی و 22/8 درصد، سرگرمی و پرکردن اوقات فراغت را اولویت اول خود برای گوش دادن به رادیو تعیین کرده اند. نتایج پژوهش از این جهت که تلویزیون، بیش از رادیو برای مخاطبان، کارکرد سرگرمی دارد و در مقابل، رادیو بیش از تلویزیون برای مخاطبان کارکرد اطلاع رسانی دارد، روشن است. نکته ی قابل تأمل این است که چرا در مورد تلویزیون، کارکرد اطلاع رسانی از کارکرد سرگرمی و پرکردن اوقات فراغت در تعیین اولویت اول برای تماشا پیشی گرفته است. در اصل، این نکته که مخاطبان از تکنولوژی تلویزیون بیشتر کارکرد سرگرمی و پرکردن اوقات فراغت را انتظار دارند، تردیدی نیست و نتایج تحقیقات گذشته آن را تأیید می کند، ولی این نکته در مورد سیمای جمهوری اسلامی جای تحقیق و پژوهش دارد.
17/2 درصد از افراد، یادگیری و آموزش را به عنوان اولویت اول خود برای تماشای تلویزیون تعیین کرده اند و این کارکرد در رادیو، اولویت اول 13/8 درصد از افراد است. در واقع، افراد با تفاوت اندکی، از تلویزیون، بیش از رادیو، برای آموزش و یادگیری به عنوان اولویت اول استفاده می کنند. همچنین در مورد کارکرد ارشادی (تقویت احساس، اخلاق و رفتار)، رادیو با 4/8 درصد و تلویزیون با 4 درصد، به میزان کمی به عنوان اولویت اول در میان مخاطبان مطرح هستند.
-در مورد اولویت اول موضوع های دینی مورد علاقه برای برنامه های دینی تلویزیون، 29/7 درصد از افراد، اصول دین؛ 27/7 درصد، اخلاق و 21/8 درصد، تاریخ و داستان های دینی را انتخاب کرده اند. 7/6 درصد از افراد به برنامه ی تلویزیونی با موضوع دینی علاقه ندارند. در مورد رادیو، 29/1 درصد از افراد خلاق؛ 25/9 درصد، اصول دین و 20/6 درصد، تاریخ و داستان های دینی را به عنوان اولویت اول موضوع های دینی مورد علاقه برای برنامه های رادیو انتخاب کرده اند. همچنین 12/2 درصد افراد گفته اند به برنامه ی رادیویی با موضوع دینی علاقه ندارند که این درصد، بیش از تلویزیون است.
-مقایسه ی رادیو و تلویزیون در زمینه ی اولویت اول قالب مورد علاقه برای برنامه های دینی نشان می دهد 46/5 درصد از افراد، فیلم و سریال؛ 14/7 درصد، گفت و گو و 9/2 درصد سخنرانی مذهبی را به عنوان اولویت اول خود برای قالب برنامه های دینی تلویزیون تعیین کرده اند. همچنین 20 درصد از افراد، گفت و گو؛ 18/2 درصد، سخنرانی مذهبی و 17/6 درصد، موسیقی مذهبی را به عنوان اولویت اول خود برای قالب های مورد علاقه برنامه های دینی رادیو تعیین کرده اند. نتایج نشان می دهد برنامه های سرگرم کننده نظیر فیلم و سریال در تلویزیون، بیشتر مورد توجه بوده و سخنرانی مذهبی با تفاوت زیادی در رادیو، بیشتر با اقبال افراد روبه رو شده است.
-مقایسه نتایج جدول های توزیع فراوانی در مورد منبرهای پخش شده در رادیو و تلویزیون نشان می دهد 79/5 درصد از پاسخ گویان، به منبرهای پخش شده از تلویزیون توجه می کنند که این میزان در مورد رادیو، 81/8 درصد است. در نتیجه، توجه به منبرهای پخش شده در رادیو، بیش از تلویزیون است.
-76/9 درصد از پاسخ گویان، نقش شخص سخنران و 86/2 درصد، نقش موضوع سخنرانی را در توجه به منبرهای پخش شده از تلویزیون، زیاد دانسته اند. در مورد رادیو نیز 71/1 درصد، نقش سخنران و 90/4 درصد، نقش موضوع سخنرانی را در توجه به منبرهای پخش شده از رادیو زیاد ارزیابی کرده اند. تفاوتی که بین رادیو و تلویزیون در مورد نقش سخنران وجود دارد، شاید به دلیل وجود تصویر در تلویزیون است.
-در مورد استفاده و رضامندی از منبرهای پخش شده در تلویزیون، 22/3 درصد از افراد در حد زیاد از این منبرها استفاده کرده اند و رضامندی دارند. استفاده و رضامندی از منبرهای پخش شده در رادیو برای 24/4 درصد از این افراد در حد زیاد بوده است و 33/4 درصد از افرادی که در جلسات سخنرانی مذهبی (پای منبر) حاضر می شوند، از این منبرها در حد زیاد رضایت دارند. هر چند تفاوت، ناچیز است، استفاده و رضامندی از منبرهای پخش شده در رادیو برای پاسخ گویان، بیشتر از تلویزیون بوده است و میزان رضایت از منبرهایی که افراد در آن، به طور مستقیم حاضر شده اند، از دو مورد گذشته بیشتر بوده است.
-میزان موافقت پاسخ گویان با پخش منبر از شبکه های مختلف رادیو نشان می دهد رادیو معارف با 80 درصد و رادیو قرآن با 77/8 درصد، بیشترین میزان موافقت پاسخ گویان را برای پخش منبر دارند. در مورد دیگر شبکه های رادیویی، این میزان موافقت در حد متوسط است. در مجموع هم 54/1 درصد از افراد در حد زیاد با پخش منبر از شبکه های مختلف رادیویی موافق هستند. در مورد تلویزیون، شبکه قرآن با 81/5 درصد؛ شبکه چهار با 50 درصد و شبکه آموزش با 41/5 درصد، بیشترین میزان موافقت در حد زیاد پاسخ گویان را برای پخش منبر به خود اختصاص داده اند. همچنین شبکه دوم سیما، 17/7 درصد؛ شبکه تهران، 20/8 درصد و شبکه سوم، 26/9 درصد موافقت زیاد پاسخ گویان با پخش منبر را به خود اختصاص داده اند و میزان موافقت 37/7 درصد از پاسخ گویان با پخش منبر را به خود اختصاص داده اند و میزان موافقت 37/7 درصد از پاسخ گویان با پخش منبر از شبکه اول سیما در حد زیاد است. در مجموع، 26/9 درصد از پاسخ گویان، به میزان زیادی با پخش منبر از شبکه های مختلف تلویزیونی، موافق بوده اند که این میزان در مقایسه با رادیو که 54/1 درصد از افراد در حد زیاد با پخش منبر از شبکه های مختلف رادیویی، موافق هستند، کمتر است. در مجموع، پاسخ گویان به میزان بیشتری، موافق پخش منبر از شبکه های مختلف رادیویی بوده اند. همچنین موافقت زیادی با پخش منبر از شبکه های خاص دینی رادیو و تلویزیون دارند.
-44/6 درصد از پاسخ گویان ساعت 19-23 را به عنوان ساعت مناسب برای پخش منبر از تلویزیون تعیین کرده اند و ساعت های 7-11 و 15-19 به صورت مشترک، ساعت های مناسب 29/6 درصد از پاسخ گویان برای پخش منبر از رادیو بوده است.
-71/2 درصد از افراد پاسخ گو خواستار پخش منبر از تلویزیون به صورت ثابت و مستمر در طول ایام هفته بوده اند و 80/7 درصد از پاسخ گویان هم خواستار پخش منبر به صورت ثابت و مستمر در طول ایام هفته از رادیو بوده اند.
-درصد کمی از افراد پاسخ گو (3/1 درصد) همیشه در جلسات سخنرانی مذهی (پای منبر) حاضر می شوند، 19/3 درصد اکثر اوقات؛ 21/4 درصد، به ندرت و 32/7 درصد از این افراد؛ یعنی حدود یک سوم تا حدی در این جلسات حاضر می شوند و 23/3 درصد هرگز در این جلسات شرکت نمی کنند.
-حدود 40 درصد از پاسخ گویان، علاقه نداشتن به تماشای تلویزیون را دلیل خود برای تماشا نکردن برنامه های تلویزیونی ذکر کرده اند. همچنین حدود 40 درصد از پاسخ گویان، استفاده از دیگر رسانه ها را دلیل خود برای گوش نکردن به رادیو اعلام کرده اند.
-جذاب نبودن سخنران و سخنرانی ها و متناسب نبودن محتوا با نیازهای زندگی امروز از دلایل عمده پاسخ گویان برای توجه نکردن به منبرهای پخش شده در رادیو و تلویزیون بوده است.
نتایج جدول های تقاطعی
در بخش مخاطب شناسی پژوهش پیش رو، متناسب با اهداف و پرسش های تحقیق و با توجه به چارچوب نظری و تحقیقات پیشین، در مجموع چهارده فرضیه ارائه شده است که آنها را مرور می کنیم:1. بین اولویت اول کارکردهای مورد انتظار از رادیو، با استفاده و رضامندی از منبرهای پخش شده در رادیو، رابطه وجود دارد.
2. بین اولویت اول کارکردهای مورد انتظار از تلویزیون، با استفاده و رضامندی از منبرهای پخش شده در تلویزیون، رابطه وجود دارد.
3. با افزایش حضور مستقیم افراد پای منبر، استفاده و رضامندی آنها از منبرهای پخش شده در رادیو افزایش می یابد.
4. با افزایش حضور مستقیم افراد پای منبر، استفاده و رضامندی آنها از منبرهای پخش شده در تلویزیون افزایش می یابد.
5. با افزایش سن، استفاده و رضامندی از منبرهای پخش شده در رادیو افزایش می یابد.
6. با افزایش سن، استفاده و رضامندی از منبرهای پخش شده در تلویزیون افزایش می یابد.
7. زنان بیش از مردان از منبرهای پخش شده در رادیو استفاده و رضامندی دارند.
8. زنان بیش از مردان از منبرهای پخش شده در تلویزیون استفاده و رضامندی دارند.
9. افراد متأهل بیش از افراد مجرد از منبرهای پخش شده در رادیو استفاده و رضامندی دارند.
10. افراد متأهل بیش از افراد مجرد از منبرهای پخش شده در تلویزیون استفاده و رضامندی دارند.
11. با افزایش تحصیلات، استفاده و رضامندی مخاطبان از منبرهای پخش شده در رادیو کاهش می یابد.
12. با افزایش تحصیلات، استفاده و رضامندی مخاطبان از منبرهای پخش شده در تلویزیون کاهش می یابد.
13. بین نوع فعالیت مخاطبان و استفاده و رضامندی آنها از منبرهای پخش شده در رادیو، رابطه وجود دارد.
14. بین نوع فعالیت مخاطبان و استفاده و رضامندی آنها از منبرهای پخش شده در تلویزیون، رابطه وجود دارد.
برای بررسی این فرضیه ها از آزمون های معناداری استفاده شده است که نتایج آن در ادامه می آید:
-آزمون معناداری کای اسکوئر از رابطه معناداری میان اولویت اول تماشا برای تلویزیون و استفاده و رضامندی از منبرهای پخش شده از تلویزیون حکایت دارد. به طور خلاصه، کسانی که سرگرمی و پرکردن اوقات فراغت را اولویت اول خود دانسته اند، در مقایسه با افرادی که دیگر اولویت ها را انتخاب کرده اند، به میزان کمی، از منبرهای پخش شده در تلویزیون استفاده و رضامندی دارند. کسانی که اولویت خود را آموزش و یادگیری تعیین کرده اند، بیش از دیگران، از منبرهای پخش شده در تلویزیون به میزان زیادی استفاده و رضامندی دارند. در واقع، منبرهای پخش شده از تلویزیون توانسته اند در زمینه ی آموزش و یادگیری موفق تر از دیگر زمینه ها عمل کنند و افرادی که از تلویزیون، کارکرد پرکردن اوقات فراغت را انتظار دارند، از این منبرها به میزان کمی استفاده و رضامندی دارند.
از نظر کارکرد ارشادی (تقویت احساس، اخلاق و رفتار)، درصد کمی از افرادی که اولویت اولشان، تقویت احساس، اخلاق و رفتار بوده است، از منبرهای پخش شده در تلویزیون به میزان زیادی رضایت دارند. با توجه به این نکته که کارکرد اصلی در رسانه، منبر ارشادی است، استفاده و رضامندی از منبرهای پخش شده در تلویزیون از نظر مخاطبان، در حد متوسط و کم است.
-آزمون معناداری کای اسکوئر نشان می دهد بین اولویت اول مخاطبان برای گوش دادن به رادیو با استفاده و رضامندی آنها از منبرهای پخش شده در رادیو، رابطه معناداری وجود دارد.
به طور کلی، درصد قابل توجهی از کسانی که اولویت اول خود را برای گوش دادن به رادیو، تقویت احساس، اخلاق و رفتار تعیین کرده اند، از منبرهای پخش شده در رادیو استفاده و رضامندی کمی دارند و تنها درصد بسیار کمی، از این منبرها در حد زیاد، استفاده و رضامندی دارند، همچنین درصد کمی از کسانی که اولویت اول خود را، برای گوش دادن به رادیو آموزش و یادگیری اعلام کرده اند، در حد زیاد، از منبرهای پخش شده در رادیو استفاده و رضامندی دارند. کسانی که اولویت اول خود را برای گوش دادن به رادیو، آگاهی از اخبار و رویدادها تعیین کرده اند، بیش از دیگران، به میزان زیادی، از منبرهای پخش شده در رادیو استفاده و رضامندی دارند.
این نتایج نشان می دهد در مورد کارکرد ارشادی و آموزشی که درباره ی رسانه ی منبر از اهمیت ویژه ای برخوردارند، منبرهای پخش شده از رادیو نتوانسته اند به نیاز مخاطبان به خوبی پاسخ دهند.
-آزمون معناداری کای اسکوئر نشان می دهد میان اولویت اول موضوع دینی مورد علاقه برای برنامه های تلویزیونی، با استفاده و رضامندی از منبرهای پخش شده از تلویزیون رابطه معناداری وجود دارد. بیشترین استفاده و رضامندی از منبرهای پخش شده در تلویزیون، مربوط به کسانی است که اولویت اول موضوع دینی مورد علاقه خود را اصول دین تعیین کرده اند. همچنین کمترین استفاده و رضامندی از منبرهای پخش شده در تلویزیون مربوط به کسانی است که ابعاد سیاسی و اجتماعی دین در جامعه را اولویت اول خود تعیین کرده اند.
چون اولویت اول موضوع دینی مورد علاقه برای برنامه های دینی تلویزیونی، اصول دین بوده است (با توجه به جدول های فراوانی)، منبرهای پخش شده در تلویزیون در این زمینه موفق بوده اند.
اما در زمینه ی موضوع های اخلاقی که اولویت دوم موضوع های دینی مورد علاقه بوده (با توجه به جدول های فراوانی)، چون تنها درصد کمی از افرادی که اولویت اول خود را اخلاق تعیین کرده اند، از منبرهای پخش شده در تلویزیون استفاده و رضامندی زیادی دارند، درنتیجه، منبرهای پخش شده از تلویزیون، در پاسخ گویی به این نیاز مخاطبان، موفق عمل نکرده اند.
همچنین در مورد رادیو، میان اولویت اول موضوع های دینی مورد علاقه با استفاده و رضامندی از منبرهای پخش شده در رادیو رابطه معناداری وجود ندارد.
-آزمون کای اسکوئر نشان می دهد میان نقش شخص روحانی در توجه به منبر با استفاده و رضامندی از منبرهای پخش شده از تلویزیون رابطه معناداری وجود دارد. این رابطه، مستقیم است به گونه ای که با افزایش نقش روحانی در توجه مخاطبان به منبر، استفاده و رضامندی از منبرهای پخش شده از تلویزیون نیز افزایش می یابد. این نتایج با 95 درصد اطمینان قابل تعمیم به جامعه آماری است. در مورد رادیو، بین نقش شخص روحانی در توجه به منبر با استفاده و رضامندی از منبرهای پخش شده در رادیو رابطه معناداری وجود ندارد.
-نتایج آزمون کای اسکوئر نشان می دهد میان میزان موافقت پاسخ گویان با پخش منبر از شبکه های مختلف تلویزیونی و استفاده و رضامندی آنها از منبرهای پخش شده در تلویزیون رابطه معناداری وجود دارد. این رابطه، مستقیم است؛ یعنی با افزایش میزان موافقت با پخش منبر از شبکه های مختلف، استفاده و رضامندی از منبرهای پخش شده در تلویزیون افزایش می یابد. این نتایج، با 95 درصد اطمینان، قابل تعمیم به جامعه آماری است. در مورد رادیو میان میزان موافقت پاسخ گویان با پخش منبر از شبکه های مختلف رابطه معناداری رادیویی و استفاده و رضامندی آنها از منبرهای پخش شده در رادیو وجود ندارد.
-با توجه به آزمون معناداری کای اسکوئر، بین نوع فعالیت و استفاده و رضامندی از منبرهای پخش شده در تلویزیون رابطه معناداری وجود دارد. ترتیب استفاده و رضامندی در حد زیاد، به تفکیک نوع فعالیت از این قرار است: دانش آموزان، افراد بیکار، زنان خانه دار، کارمندان، دانشجویان، بازنشستگان و شاغلین آزاد. بنابراین، دانش آموزان بیش از دیگران و شاغلان آزاد، کمتر از دیگران در حد زیاد از منبرهای پخش شده در تلویزیون، استفاده کرده اند و رضامندی دارند. این نتایج با 95 درصد اطمینان، قابل تعمیم به جامعه آماری است.
فرضیه ی تحقیق در مورد وجود رابطه معنادار بین نوع فعالیت با استفاده و رضامندی از منبرهای پخش شده در رادیو رد می شود. شاید این ویژگی رادیو که رسانه ای ثانویه است و هنگام انجام فعالیت می توان از آن استفاده کرد، در رد این فرضیه نقش داشته باشد.
-در مورد رادیو و تلویزیون، بین ساعت های مناسب برای پخش منبر از تلویزیون و رادیو با استفاده و رضامندی از منبرهای پخش شده در رادیو و تلویزیون رابطه معناداری وجود ندارد.
-بین ایام مناسب برای پخش منبر از رادیو و تلویزیون با استفاده و رضامندی از منبرهای پخش شده در رادیو و تلویزیون رابطه معناداری وجود ندارد.
-بین جنس با استفاده و رضامندی از منبرهای پخش شده در رادیو و تلویزیون رابطه ی معناداری وجود ندارد.
-بین سطح تحصیلات و استفاده و رضامندی از منبرهای پخش شده در تلویزیون رابطه ی معناداری وجود دارد، به طوری که کمترین میزان استفاده و رضامندی از منبرهای پخش شده در تلویزیون، به افراد با تحصیلات کارشناسی مربوط است و بیشترین میزان استفاده و رضامندی به افراد با تحصیلات کاردانی. در مورد رادیو هم بین سطح تحصیلات با استفاده و رضامندی از منبرهای پخش شده در رادیو رابطه معناداری وجود دارد. به طوری که افراد با تحصیلات کارشناسی، کمترین و افراد بی سواد، بیشترین میزان استفاده و رضامندی را از منبرهای پخش شده در رادیو را دارند.
-بین وضعیت تأهل و استفاده و رضامندی از منبرهای پخش شده در تلویزیون رابطه ی معناداری وجود ندارد. البته در مورد رادیو، بین وضعیت تأهل و استفاده و رضامندی از منبرهای پخش شده در رادیو رابطه معناداری وجود دارد و فرضیه تحقیق در این مورد تأیید شده است. در مجموع، افراد متأهل، بیش از افراد مجرد از منبرهای پخش شده در رادیو در حد متوسط رضایت دارند.
-بین سن و استفاده و رضامندی از منبرهای پخش شده در تلویزیون رابطه معناداری وجود ندارد، با این حال، فرضیه ی تحقیق مبنی بر وجود رابطه مستقیم بین سن و استفاده و رضامندی از منبرهای پخش شده در رادیو، تأیید می شود، به طوری که جوان ها، کمترین و افراد مسن، بیشترین استفاده و رضامندی را از منبرهای پخش شده در رادیو دارند.
-بین حضور مستقیم افراد در جلسه های سخنرانی مذهبی (پای منبر) با استفاده و رضامندی از منبرهای پخش شده در تلویزیون رابطه معناداری وجود دارد، گونه ای که با افزایش حضور مستقیم افراد پای منبر، استفاده و رضامندی آنها از منبرهای پخش شده در تلویزیون افزایش پیدا می کند. در مورد رادیو، هرچند رابطه معناداری بین حضور مستقیم افراد در جلسه های سخنرانی مذهبی با استفاده و رضامندی از منبرهای پخش شده در رادیو وجود دارد، اما این رابطه صرفاً رابطه ی مستقیمی مانند تلویزیون نیست.
نتایج و راهبردها
در این بخش، بر اساس نتایج اسنادی و پیمایشی تحقیق، برخی راهبردها را برای حضور رسانه منبر در رادیو و تلویزیون ارائه می کنیم.1. هم گرایی بین ارتباطات سنتی و مدرن در اهداف باید مبنای سیاست گذاری و برنامه ریزی در حوزه ی تبلیغات اسلامی باشند. در واقع، منبر، رادیو و تلویزیون باید در اهداف تبلیغ دینی با توجه به مزیت های نسبی کارکردی، هم گرایانه عمل کنند و مکمّل یکدیگر باشند.
همان طور که یافته های اسنادی در مورد مزیت نسبی کارکردی هر یک از رسانه ها نشان می دهد، منبر، بیشتر کارکرد ارشادی؛ رادیو، کارکرد اطلاع رسانی و تلویزیون، کارکرد سرگرمی دارد. همچنین نتایج بخش پیمایش این پژوهش مؤید این نکته است. بر اساس یافته های پژوهش، کارکرد ارشادی تنها اولویت اول درصد کمی از شنوندگان رادیو و بینندگان تلویزیون است. همچنین اولویت بیشتر افراد برای قالب برنامه های دینی رادیو، گفت و گو و برای برنامه های دینی تلویزیون، فیلم و سریال بوده است.
در نتیجه، کارکرد ارشادی و قالب سخنرانی مذهبی، جایگاه مناسبی در میان مخاطبان رادیو و تلویزیون ندارند. همچنین تأیید این فرضیه تحقیق که میان حضور مستقیم افراد در جلسه های سخنرانی مذهبی (پای منبر) با استفاده و رضامندی آنها از منبرهای پخش شده در تلویزیون رابطه مستقیم معنادار وجود دارد، نشان می دهد منبرهای پخش شده در تلویزیون، بیشتر مورد استفاده و رضامندی کسانی قرار می گیرد که بیشتر در جلسه های سخنرانی مستقیماً حاضر نمی شوند و افرادی که در جلسه های سخنرانی مذهبی، حاضر نمی شوند یا کمتر در این جلسه ها حاضر می شوند (در نمونه حاضر بیش از 45 درصد از افراد را تشکیل می دهند)، از منبرهای پخش شده در تلویزیون، کمتر استفاده می کنند و رضامندی کمتری دارند. در نتیجه، باید متناسب با کارکرد مورد انتظار مخاطبان، برای افرادی که در جلسه های سخنرانی مذهبی شرکت نمی کنند یا به ندرت، شرکت می کنند و استفاده و رضامندی کمی هم از منبرهای پخش شده در تلویزیون دارند و تعداد قابل توجهی هم هستند، زمینه ی تبلیغ اسلامی فراهم شود.
راهبرد اول-
سیاست گذاران و برنامه ریزان رسانه می توانند با اولویت دادن به کارکرد اطلاع رسانی و قالب گفت و گو در برنامه سازی رادیویی و اولویت دادن به کارکرد سرگرمی و قالب فیلم و سریال در برنامه سازی تلویزیونی، زمینه ی هم گرایی در اهداف را با توجه به مزیت های نسبی کارکردی هر رسانه فراهم کنند و از این رهگذر، رسانه های مختلف به صورت همگرایانه در تبلیغ دین اسلام به کار روند.2. با توجه به یافته های اسنادی، ارائه ی قالب سخنرانی مذهبی (منبر) از رادیو و تلویزیون با توجه به ویژگی های هر رسانه محدودیت هایی دارد که به آنها اشاره شد. با این حال، به دلایلی نظیر در امتداد یک حس بودن دو رسانه منبر و رادیو و با توجه به نتایج پیمایش که در آن، سخنرانی مذهبی، بیشتر اولویت اول قالب برای برنامه های رادیویی بود تا برنامه های تلویزیونی و نیز این نکته که میزان موافقت مخاطبان با پخش منبر از شبکه های مختلف رادیویی، بیشتر از شبکه های مختلف تلویزیونی بود و استفاده و رضامندی بیشتر از منبرهای پخش شده در رادیو نسبت به تلویزیون، راهبرد دوم ارائه می شود.
راهبرد دوم-
با توجه به ویژگی ها و شرایط هر رسانه و نتایج یاد شده، پخش منبر از رادیو، مناسب تر از تلویزیون است.3. پس از پیروزی انقلاب اسلامی، رادیو و تلویزیون در قالب صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران به ارائه ی انواع محتوای دینی به مخاطبان پرداخت، ولی بعد از گذشت سال ها، سیاست گذاران و برنامه ریزان رسانه شبکه های خاص رادیو و تلویزیونی دینی نظیر رادیو قرآن، رادیو معارف و شبکه تلویزیونی قرآن را برای تبلیغ بهتر دین اسلام و ارائه محتوای دینی مورد نیاز افراد جامعه تأسیس کردند. توجه به اهداف تأسیسی این شبکه ها و همچنین انتظارات مخاطبان جامعه دینی ایران از آن ها که نتایج پیمایش پیش رو نیز مؤید آن است (موافقت در حد زیاد؛ حدود هشتاد درصد مخاطبان با پخش سخنرانی مذهبی از شبکه های خاص دینی) می تواند سیاست گذاران و برنامه ریزان این شبکه های خاص را در تبلیغ بهتر دین اسلام یاری رساند.
راهبرد سوم-
با توجه به اهداف تأسیسی شبکه های خاص دینی و همچنین انتظارات مخاطبان جامعه ی دینی ایران، بهتر است سخنرانی های مذهبی، بیشتر از شبکه های خاص دینی رادیو و تلویزیون پخش شوند.4. محتوا به عنوان یکی از عوامل مهم پیام، جایگاه ویژه ای در فرآیند ارتباط دارد. از طرفی، همان طور که در تعریف های نظری پژوهش بیان شد، دین اسلام به عنوان کامل ترین ادیان، از ابعاد پنج گانه ای برخوردار است: بعد اعتقادی (اصول دین)، بعد مراسم و احکام عملی (فروع دین)، بعد اخلاق و آداب، بعد اجتماعی و سیاسی و بعد داستانی.
هرچند همه ابعاد اهمیت دارند، اما رسانه ها در راستای پاسخ گویی به نیاز مخاطبان در این حوزه، ناچار به نیازسنجی هستند تا از این طریق و با توجه به نتایج پیمایش، بر ابعادی از محتوا تأکید بیشتری کنند.
اصول دین، اولویت اول موضوع دینی مورد علاقه برای برنامه های دینی تلویزیون بوده است و بین اولویت اول موضوعی و استفاده و رضامندی از منبرهای پخش شده در تلویزیون رابطه معناداری وجود دارد. منبرهای پخش شده از تلویزیون در مورد اولویت اول موضوعی (اصول دین)، میزان زیادی از استفاده و رضامندی مخاطبان را به همراه داشته و تلویزیون در این زمینه موفق عمل کرده است. در زمینه ی موضوع اخلاقی، منبرهای پخش شده در تلویزیون موفقیت بالایی نداشته اند. در مورد رادیو، بین اولویت اول موضوع مورد علاقه مخاطبان برای برنامه های دینی رادیو با استفاده و رضامندی از منبرهای پخش شده در رادیو رابطه ی معناداری وجود ندارد.
با توجه به وجود رابطه ی معنادار بین اولویت اول موضوع دینی مورد علاقه برای برنامه های تلویزیونی و استفاده و رضامندی از منبرهای پخش شده در تلویزیون، باید در انتخاب سخنرانی ها به این اولویت های موضوعی توجه شود: اصول دین، اخلاق، تاریخ و داستان های دینی، فروع دین و ابعاد سیاسی و اجتماعی دین. نتایج پیمایش نشان می دهد منبرهای پخش شده از تلویزیون در مورد مسائل اخلاقی و ابعاد سیاسی و اجتماعی دین نتوانسته اند به نیاز مخاطبان پاسخ دهند. درنتیجه، باید روند موجود اصلاح شود.
راهبرد چهارم-
با توجه به اهمیت محتوا در فرآیند ارتباط، محتوای سخنرانی های مذهبی باید متناسب با نیاز مخاطبان ارائه شود.5. ارتباط گر از عناصر مهم فرآیند ارتباط است و ارتباط گران با شناخت شرایط هر یک از رسانه ها (منبر، رادیو و تلویزیون) باید زمینه ی برقراری ارتباطی موفق را فراهم کنند. نقش ارتباط گران در فرآیند تبلیغ از اهمیت ویژه ای برخوردار است. این در حالی است که یکی از نقاط ضعف ارتباط گران رسانه های سنتی، آشنا نبودن آن ها با اقتضائات رسانه های مدرن است. این مشکل به ویژه زمانی که قرار است رسانه ی سنتی مثل منبر قالب و محتوای برنامه تلویزیونی شود، بیشتر خودنمایی می کند.
نتایج پژوهش نشان می دهد میان شخص روحانی و استفاده و رضامندی مخاطبان از منبرهای پخش شده در تلویزیون رابطه مستقیم وجود دارد. در مورد رادیو این رابطه معنادار وجود ندارد.
راهبرد پنجم:
چون ارتباط گر در فرآیند ارتباط از جایگاه ویژه ای برخوردار است و آشنایی کم ارتباط گران دینی با اقتضائات رسانه های مدرن از آسیب های فرآیند تبلیغ دین از طریق وسایل جدید ارتباط جمعی به شمار می رود، ضروری است در انتخاب سخنرانی های مذهبی به این امر مهم توجه شود.6. در نظریه ی همگرا، تبلیغ به عنوان شاخص ارتباطات اجتماعی، با توجه به چهار اصل اساسی دارای نقش مهمی در جامعه است. یکی از این اصول اساسی، اصل امت است. در واقع، در فرآیند تبلیغ در یک جامعه اسلامی، ما با مخاطب به عنوان مجموعه ی تماشاگران، توده، گروه اجتماعی و بازار آن گونه که مورد توجه نظریه پردازان غربی است، روبه رو نیستیم. مخاطب در جامعه ی اسلامی، مفهوم متفاوتی است که حمید مولانا آن را «امت» می نامد. همچنین نظریه ی همگرا بر توزیع پیام در فرآیند ارتباطی تأکید خاصی دارد. پس شناخت کمی و کیفی امت می تواند به توزیع مطلوب پیام در فرآیند تبلیغ دینی کمک کند.
نتایج تحقیق در بخش پیمایش نشان می دهد بین سن افراد و استفاده و رضامندی از منبرهای پخش شده در رادیو رابطه معناداری وجود دارد، به گونه ای که جوانان، به میزان کم و افراد مسن، به میزان زیادی از این منبرها استفاده و رضامندی دارند. تأیید این فرضیه در مورد رادیو که به سن و استفاده و رضامندی از منبرهای پخش شده در رادیو رابطه مستقیم معنادار وجود دارد، نشان می دهد افراد جوان این قالب را برای برنامه های رادیویی نمی پسندند و پخش منبر از رادیو مورد استفاده افراد مسن است. شاید این گروه سنی به این دلیل که امکان حضور مستقیم در سخنرانی مذهبی را ندارند، از رادیو برای پاسخ گویی به نیاز خود استفاده می کنند.
در واقع، پخش منبر از این رسانه، پاسخ گوی نیاز جوانان نیست. در نتیجه، باتوجه به بافت جوان جامعه ایران، رادیو باید جهت تبلیغ دین برای جوانان، قالب مناسبی بیابد. همان طور که اشاره شد، کارکرد اطلاع رسانی و قالب گفت و گو در مورد برنامه های دینی رادیو می تواند موفق تر از پخش سخنرانی های مذهبی باشد.
همچنین نتایج تحقیق از وجود رابطه معنادار میان سطح تحصیلات و استفاده و رضامندی از منبرهای پخش شده در رادیو و تلویزیون حکایت می کند. این رابطه در مورد رادیو، معکوس است؛ یعنی با افزایش سواد، استفاده و رضامندی از منبرهای پخش شده در رادیو کاهش می یابد. در مورد تلویزیون، این رابطه معنادار از الگوی خاصی تبعیت نمی کند.
راهبرد ششم-
نظر به اهمیت ویژه فرآیند توزیع پیام ارتباطی در نظریه همگرا و با توجه به وجود رابطه معنادار بین برخی مشخصات فردی مخاطبان با استفاده و رضامندی از منبرهای پخش شده در رادیو و تلویزیون، مخاطب شناسی در این زمینه می تواند دست اندرکاران را در ارائه محتوا و قالب دینی متناسب با شرایط هر رسانه و نیاز مخاطب یاری رساند.پینوشتها:
1. این مقاله از پایان نامه کارشناسی ارشد نویسنده به راهنمایی دکتر ناصر باهنر و مشاور دکتر محمدعلی هرمزی زاده گرفته شده است.
2. کارشناس ارشد علوم ارتباطات اجتماعی و پژوهشگر صدا و سیمای مرکز یزد.
3. محمدمهدی فرقانی، درآمدی بر ارتباطات سنتی در ایران، ص 87.
4. اصغر فتحی، منبر؛ یک رسانه عمومی در اسلام، ص 62.
5. جیزس مارتین باربرو، «رسانه های گروهی به مثابه جایگاه مقدس سازی دوباره فرهنگ معاصر». در: بازاندیشی دوباره رسانه، دین و فرهنگ، ترجمه: مسعود آریایی نیا، ص 144.
6. امید مسعودی، «انقلاب اسلامی، احیاگر نظریه های نوین ارتباطات و توسعه»، فصل نامه پژوهش و سنجش، ش 36، ص 60.
7. حسام الدین آشنا، «میزگرد مبانی رسانه دینی»، فصل نامه پژوهش و سنجش، ش 35، ص 9.
8. حسین ابوالحسن تنهایی، درآمدی بر مکاتب و نظریه های جامعه شناسی، ص 18.
9. نک: کاظم معتمدنژاد، «یونسکو و سیاست گذاری ملی ارتباطات در کشورهای در حال توسعه»، فصل نامه رسانه، ش 2، صص 3-7.
10. نک: ناصر باهنر، رسانه ها و دین.
11. همان، ص 36.
12. حمید مولانا، گذر از نوگرایی، ترجمه: یونس شکرخواه، ص 170.
13. «میزگرد مبانی رسانه دینی»، ص 8.
14. Hosseini, Tehran Sayed Hassan, Religion and Media: Religious Media Or Media Religion, Theoretical Studies, 2007.
15. ا. برنشتاین، «تکنولوژی و منش اخلاقی»، ترجمه: یوسف اباذری، مجله ارغنون، ص 37.
16. لین اسکافیلد کلارک و استوارت ام. هوور، «فصل مشترک رسانه، فرهنگ و دین: یک مقاله کتاب شناختی»، ص 33.
17. جی کیلفورد کریستیانز، «فن آوری و نظریه سه وجهی رسانه»، بازاندیشی درباره رسانه، دین و فرهنگ، ترجمه: مسعود آریایی نیا، ص 91.
18. الگوی مطبوعات و رسانه های اسلامی، ص 13.
19. Martin Heidegger,The Question Concerning Technology and Other Essays, Translated by William Lovitt.
20. نک: سعید رضا عاملی، «تکنولوژی هم زمان ارتباطات و دو فضایی شدن فرهنگ»، فصل نامه دیدگاه، ش 1 و 2، ص 6.
21. «تکنولوژی و منش اخلاقی»، ص 49.
22. «تکنولوژی هم زمان ارتباطات و دو فضایی شدن فرهنگ»، ص 7.
23. «فن آوری و نظریه سه وجهی رسانه»، ص 102.
24. «میزگرد مبانی رسانه دینی»، ص 8.
25. نک: نیل پستمن، تکنوپولی: تسلیم فرهنگ به تکنولوژی، ترجمه: سید صادق طباطبایی، ص 195.
26. همان: ص 187.
27. Postman, Neil, Amusing Ourselves to Death: Public discourse in the age of show business, Viking penguin,1985.
28. نک: شهاب الدین عباسی: «دین، فن آوری و تلویزیون از دید پستمن»، فصل نامه پژوهش و سنجش، ش 35، ص 91.
29. Religion and Media: Religious Media Or Media Religion, Theorical Studies, p.8.
30. A. valle, Carlos (1992) Religion and the Media, at: www.religion-online.org/cgi-bin/relsearchd.
Heidegger, Martin, The Question Concerning Technology and Other Essays, Translated by: William Lovitt, New York, Happer and Row,1977.
31. دین، فن آوری و تلویزیون از دید پستمن، ص 90.
32. حمید مولانا، ارتباطات جهانی در حال گذار پایان چند گونگی، ص 90.
33. گذر از نوگرایی، ص 124.
34. ناصر باهنر، رسانه ها و دین، ص 38.
35. الگوی مطبوعات و رسانه های اسلامی، ص 121.
36. رسانه ها و دین، ص 39.
37. الگوی مطبوعات و رسانه های اسلامی، ص 122.
38. همان، ص 23.
39. گذر از نوگرایی، ص 139.
40. ارتباطات جهانی در حال گذار پایان چندگونگی، ص 155.
41. سون ویندال و دیگران، کاربرد نظریه های ارتباطات، ترجمه: علیرضا دهقان، ص 274.
42. جیمز لال، رسانه ها، ارتباطات، فرهنگ رهیافت جهانی، ترجمه: مجید نکودست، ص 144.
43. همان، ص 155.
الف) منابع فارسی
1. آشنا، حسام الدین، «میزگرد مبانی رسانه دینی»، فصل نامه پژوهش و سنجش شماره 35، پاییز، 1382.
2. باربرو، جیزس مارتین، «رسانه های گروهی به مثابه جایگاه مقدس سازی دوباره فرهنگ معاصر»، در: بازاندیشی درباره ی رسانه، دین و فرهنگ، ترجمه: مسعود آریایی نیا، تهران، مرکز تحقیقات مطالعات و سنجش برنامه ای صدا و سیما، 1382.
3. باهنر، ناصر، بررسی امکان آموزش دین از طریق وسایل ارتباط جمعی نوین: مورد تلویزیون جمهوری اسلامی ایران، رساله دکترا، تهران، دانشگاه امام صادق علیه السلام، 1381.
4. باهنر، ناصر، رسانه ها و دین، تهران، مرکز تحقیقات صدا و سیما، 1385.
5. برنشتاین، ر، «تکنولوژی و منش اخلاقی»، ترجمه: یوسف اباذری، مجله ارغنون، شماره 1، بهار 1373.
6. پستمن، نیل، تکنوپولی: تسلیم فرهنگ به تکنولوژی، ترجمه: صادق طباطبایی، تهران، اطلاعات، 1375.
7. پستمن، نیل، زندگی در عیش مردن در خوشی، ترجمه: صادق طباطبایی، تهران، اطلاعات، 1375.
8. تنهایی، حسین ابوالحسن، درآمدی بر مکاتب و نظریه های جامعه شناسی. مشهد، نشر مرندیز، 1379.
9. عاملی، سعید رضا، «تکنولوژی هم زمان ارتباطات و دو فضایی شدن فرهنگ»، فصل نامه دیدگاه، شماره 1 و 2، بهار و تابستان 1383.
10. عباسی، شهاب الدین، «دین، فن آوری و تلویزیون از دید پستمن»، فصل نامه پژوهش و سنجش، شماره 35، پاییز 1382.
11. فتحی، اصغر، منبر یک رسانه عمومی در اسلام، تهران، پژوهشکده علوم ارتباطی توسعه، 1358.
12. فرقانی، محمدمهدی، درآمدی بر ارتباطات سنتی در ایران. مرکز تحقیقات و مطالعات رسانه ها، 1382.
13. کریستیانز، جی کلیفورد، «فن آوری و نظریه سه وجهی رسانه»، در: بازاندیشی درباره رسانه، دین و فرهنگ، ترجمه: مسعود آریایی نیا، تهران، سروش.
14. کلارک، لین اسکافیلد و استوارت ام. هوور، «فصل مشترک رسانه، فرهنگ و دین: یک مقاله کتاب شناختی». در: بازاندیشی درباره رسانه، دین و فرهنگ، ترجمه: مسعود آریایی نیا، تهران، سروش، 1382.
15. لال، جیمز، «رسانه ها، ارتباطات، فرهنگ: رهیافت جهانی»، ترجمه: مجید نکودست، تهران، مؤسسه ایران، 1379.
16. مسعودی، امید، «انقلاب اسلامی، احیاگر نظریه های نوین ارتباطات و توسعه»، فصل نامه پژوهش و سنجش، شماره 36، زمستان 1382.
17. مطهری، مرتضی، حماسه حسینی، تهران، صدرا، 1384.
18. معتمدنژاد، کاظم، «یونسکو و سیاست گذاری ملی ارتباطات در کشورهای در حال توسعه»، فصل نامه رسانه، شماره 2، تابستان 1383.
19. مولانا، حمید، گذر از نوگرایی، ترجمه: یونس شکرخواه، تهران، مرکز تحقیقات و مطالعات رسانه ها، 1371.
20. ___، الگوی مطبوعات و رسانه های اسلامی، تهران، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه ی اسلامی، 1382.
21. ___، ارتباطات جهانی در حال گذار پایان چندگونگی، تهران، سروش، 1384.
22. ویندال، سون و دیگران، کاربرد نظریه های ارتباطات، ترجمه: علی رضا دهقان، تهران، مرکز مطالعات و تحقیقات رسانه ها.
ب) منابع لاتین
1. A.valle,Carlos, Religion and the Media, at:http:www.religion-online.org/cgi-bin/relesearchd,1992.
2. Heidegger,Martin,The Question concernint Technology and Other Essays,Translated by: William Lovitt,New York, Happer and Row,1977.
3. Hosseini, Tehran Sayed Hasan, Religion and Media: Religious Media Or Media Religion, Theoretical Studies,2007.
4. Krell, david, Martin Heidegger: Basic Writing, New York, Happer and Row,1977.
5. Postman, Neil, Amusing Ourselves to Death: Public discourse in the age of show business, New York Viking penguin,1985.
منبع مقاله :
جمعی از نویسندگان؛ (1390)، مجموعه مقالات دومین همایش بین المللی «دین و رسانه» «رسانه دینی، دین رسانه ای»، قم: مرکز پژوهش های اسلامی صدا و سیما، چاپ اول