راه و روش مناسب برای رساندن خبرهای بد

در منابع علمی، راهکارهای متعددی برای اطلاع رسانی خبرهای بد معرفی شده است که همگی از لحاظ اصولی کلی، با یک دیگر مشابه اند. این دستورالعمل ها بر اساس سال ها تجربه و پژوهش علمی طراحی شده اند. در این قسمت، اصول کلی
يکشنبه، 24 فروردين 1393
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
راه و روش مناسب برای رساندن خبرهای بد
 راه و روش مناسب برای رساندن خبرهای بد

 

نویسندگان: دکتر عباس عطاری، دکتر آزاده ملکیان




 

در منابع علمی، راهکارهای متعددی برای اطلاع رسانی خبرهای بد معرفی شده است که همگی از لحاظ اصولی کلی، با یک دیگر مشابه اند. این دستورالعمل ها بر اساس سال ها تجربه و پژوهش علمی طراحی شده اند. در این قسمت، اصول کلی این راهکارها را به صورت خلاصه بیان می کنیم. توصیه های زیر، در واقع راهکاری مرحله بندی شده برای ارائه ی خبرهای بد است. این راهکار شامل 6 مرحله است. مراحل 1 تا 3 به اقدامات مقدماتی و تدارکاتی اشاره دارند که پیش از افشای خبر بد باید مورد ملاحظه و بررسی و اجرا قرار گیرند. در مرحله ی 4 خبر بد با فرد مورد نظر در میان گذاشته می شود. در مراحل 5 و 6 فرد خبررسان به واکنش های هیجانی و عاطفی شنونده پاسخ می گوید و از او حمایت می کند.
این مراحل به صورت خلاصه عبارتند از:
مرحله ی 1: شروع و تدارکات و طرح ریزی محتوای خبر
مرحله ی 2: پی بردن به آن چه شنونده از پیش می داند
مرحله ی 3: پی بردن به میزان آمادگی و تمایل شنونده برای دریافت کل یا بخشی از خبر
مرحله ی 4: ارائه دادن خبر
مرحله ی 5: پاسخ دادن به احساسات شنونده
مرحله ی 6: پی گیری
برای رساندن خبر بد، این مراحل باید یکی پس از دیگری اجرا شوند.

مرحله ی 1: شروع، تدارکات و طرح ریزی محتوای خبر

قبل از افشای هر خبری، لازم است محتوای موضوعاتی را که با شنونده در میان خواهید گذاشت، مشخص کنید.
* واقعیات مربوط به خبر را مرور کنید و از درستی آن چه می خواهید بگویید، اطمینان پیدا کنید.
* مطمئن شوید که همه ی اطلاعات لازم را در اختیار دارید.
* آن چه را قرار است بگویید، تنظیم و مرحله بندی کنید.
* اگر شنونده ی خبر با شما آشنایی و صمیمیت بیش تری دارد یا موضوع خبر، چیزی است که به شما نیز مربوط می شود، هرگز وظیفه ی خبررسانی را به شخص دیگری واگذار نکنید. در مورد اخبار مربوط به بیماران نیز بهتر است پزشک معالج اطلاع رسانی را خود بر عهده بگیرد و این کار را به سایر کارکنان تیم درمانی محول نکند.

درنظر گرفتن مکان مناسب

یکی از پندهای عامیانه و متداول که همه آن را شنیده ایم این است که « هر کاری، جایی دارید» و « هر کاری، وقتی دارد». توجه به این نصحیت در مورد رساندن خبربد، خیلی مهم است.
* تا جای ممکن بهتر است خبر بد در مکانی خلوت به شنونده گفته شود. مکانی که محل رفت و آمد افراد نااشنا باشد، برای این منظور مناسب نیست. هم چنین رساندن خبر بد به یک کارمند در جمع همکاران وی یا به دانشجو در جمع هم کلاسی های او، کار درستی نیست، چون ممکن است بعدها از یادآوری واکنش هایی که بعد از شنیدن خبر از خود نشان داده است، احساس شرمندگی و ناراحتی کند.
* بهتر است شنونده، خبر بد را در حضور کسانی بشنود که خودش دوست دارد آن ها حضور داشته باشند. این موضوع را می توان به صورت مستقیم از خود شنونده پرسید. مثلاً می توانید به او بگویید که قرار است خبرهای مهمی را به او اطلاع دهید و از او بپرسید که آیا مایل است فرد دیگری هم حضور داشته باشد.
* بهتر است شنونده هنگام شنیدن خبر بد، روی صندلی نشسته باشند و صندلی شما به صندلی او نزدیک باشد.
* در صورت امکان بهتر است در هنگام بیان خبر بد، یک جعبه دستمال کاغذی و وسایل پذیرایی با آب یا نوشیدنی دیگر فراهم باشد.
* البته مکان مناسب در مورد خبرهای متفاوت بستگی به وضعیت و امکانات خاص آن موقعیت دارد و همیشه نمی توان از یک الگوی پیروی کرد. ولی رعایت موارد فوق می تواند کمک مؤثری به فرد شنونده ی خبر بد کند. به ویژه رعایت حضور افراد دل خواه و مکان خلوت و مناسب و عدم حضور افراد متفرقه اهمیت زیادی دارد.

اختصاص زمان مناسب و کافی

برای رساندن خبر بد باید برنامه ریزی قبلی داشت و زمان مناسب و فرصت کافی به این کار اختصاص داد.
* این کار نباید در فاصله ی بین سایر کارها و مشغله های روزمره انجام داده شود. به ویژه در مورد پزشکانی که قرار است خبر تشخیص بیماری های وخیم و صعب العلاج را به گوش بیمار برسانند، لازم است برای این کار روز و وقت مشخص و جداگانه ای تعیین کنند.
* باید از قطع مکرر گفت و گوها به دلایل مختلف پیشگیری شود.
* باید ترتیبی داده شود تا هنگام گفت و گو، خبررسان ناچار به پاسخ دادن به تلفن نشود یا برای کار دیگری احضار نشود.

مرحله ی 2: پی بردن به آن چه شنونده ی خبر از پیش می داند

چه بپرسیم

برای بازگو کردن خبر بد، بهتر است موضوعه بحث را با آن چه فرد شنونده و نزدیکان او درباره ی آن اطلاع دارند آغاز کنیم. مثلاً اگر خبر بد، مربوط به بروز سانحه ی تصادف برای فرزند یک خانواده است، بهتر است موضوع بحث را با پرسش درباره ی این فرزند آغاز کنید و با ظرافت و مرحله به مرحله پرسش را به سمت آخرین اخباری که خانواده درباره ی او وضعیت سفر او دارند هدایت کنید.
پزشکی که قرار است درباره ی تشخیص بیماری سرطان با بیمار یا خانواده ی او صحبت کند، بهتر است موضوع بحث را با مشخص کردن آن چه بیمار و خانواده ی او تاکنون درباره ی وضعیت سلامتی بیمار می دانند، آغاز کند و به تدریج درباره ی نگرانی ها و حدس های آنان پرسش کند.
* با این اطلاعات، برای خبر رسان مشخص می شود که آیا شنونده ی خبر و همراهان او، توانایی درک و رویارویی با اخبار بدی که به آنان ارائه خواهد شد را دارند یا خیر.
* به عنوان مثال یک پزشک می تواند به این منظور( به تدریج، مرحله به مرحله و با ارزیابی آمادگی شنونده برای پرسش های بعدی) چنین سؤالاتی را بپرسد:
* درباره ی بیماری خودتان ( فرزندتان) چه فکری می کنید؟ ( یا چه نظری دارید؟)
* ممکن است نظرتان را درباره وضعیت جسمی خودتان برای من توضیح دهید؟
* آیا درباره ی بیماری ( یا علایمی که حس کرده اید) نگرانی دارید؟
* پزشکان دیگر درباره ی وضعیت جسمی یا نتیجه ی آزمایش ها و درمان های شما چه نظری داشته اند؟
* اولین بار که نوعی علامت یا ناخوشی را حس کردید، درباره ی علت آن چه فکرهایی کرده اید؟
* خانم یا آقای دکتر « ...» وقتی به شما توصیه کرد که به من مراجعه کنید، برای شما چه توضیحاتی داد؟
* وقتی فلان اتفاق افتاد یا فلان ناراحتی را حس کردید، آیا فکر کردید که ممکن است مسئله ی جدی و مهمی در کار باشد؟
* نگرانی های خود را برای من بازگو کنید. بیش ترین نگرانی شما چیست؟ ( یا نگران کننده ترین فکر شما چه بوده است؟)

هنگامی که فرد شنونده، آماده به نظر نمی رسد

گاهی به نظر می رسد که شنونده هیچ گونه آمادگی برای شنیدن خبر بد را ندارد.
* در این مورد بهتر است با طرح کردن سؤال هایی، در وی آمادگی جزئی ایجاد کنید؛ برداشت بیمار را درباره ی وضع موجود و اتفاقات پیرامون موضوع جویا شوید.
* ضمناً در صورت امکان بهتر است مشخص کنید که حضور چه کسانی از بین اعضای خانواده یا آشنایان شنونده ممکن است در این گفت و گو خوشایند و مطلوب باشد.
* بهتر است با رعایت سلسله مراتبی از سؤالات به سمت برداشت های نگران کننده، لااقل آمادگی اندکی را در شنونده ایجاد کنید ( مثلاً، بیش ترین نگرانی شما در این مورد چه بوده است؟ آیا هیچ وقت درباره ی « ...» هم نگرانی هایی داشته اید؟).
* بعد از پرسیدن چنین سؤالاتی می توانید برای گفت و گو درباره ی اطلاعات و اخبار مورد نظر، زمان دیگری را مشخص کنید. مثلاً این کار را به فردا یا چند روز بعد موکول کنید و برای جلسه بعدی قرار بگذارید. در این فاصله، معمولاً فرد به سؤال هایی که از او پرسیده اند می اندیشد و با توجه به شواهد و اطلاعات موجود، در مورد خبری که قرار است به او داده شود، حدس هایی خواهد زد و آمادگی ذهنی بیش تری برای دریافت خبر بد پیدا می کند. گاهی ممکن است برای ایجاد کردن آمادگی ناچار باشید بیش از یک نوبت وقت بگذارید و در جلسات متوالی، با پرسش علی سنجیده و جهت دار، آمادگی لازم را در شنونده ایجاد کنید.

مرحله ی 3: پی بردن به میزان آمادگی و تمایل شنونده برای دریافت کل یا بخشی از خبر

تشخیص ترجیح و خواست شنونده و عمل به آن

همان طور که قبلاً گفتیم، هر انسانی حق دارد:
* در صورت تمایل از دریافت اطلاعات، سرباز زند.
* برای دریافت اطلاعات، کس دیگری را تعیین کند.
منظور این است که در رساندن یک خبر بد، فرد خبررسان نباید پیشاپیش قضاوت کند که شنونده مایل است همه چیز را بد یا از خبرها شخصاً مطلع شود. گاهی برخی از افراد مایل به شنیدن همه ی خبرهای بد نیستند یا ترجیح می دهند این خبرها را ابتدا فرد دیگری به جای آنان دریافت کند. مثلاً ممکن است مادری که قرار است در مورد میزان آسیب دیدگی فرزندش در یک حادثه ی تصادف، خبرهایی را بشنود، ترجیح بدهد همسرش به جای او از این خبرها مطلع شود.
هم چنین کم نیستند بیمارانی که دوست ندارد پزشک معالج درباره ی تمام اطلاعات مربوط به بیماری با آنان صحبت کند و ترجیح می دهند برخی از اطلاعات ضروری فقط به افراد خانواده ی آنان گفته شود.
بهتر است پیش از رساندن هر خبری، خبررسان درباره ی خواست بیمار در این مورد آگاه باشد.
توجه داشته باشید که این مرحله، بعد از ارزیابی آمادگی شنونده برای دریافت خبر است و زمانی است که با سؤالات قبلی، آمادگی های کافی ایجاد شده است. حتی ممکن است تا رسیدن به این مرحله، فرد خبرسان ناچار شده باشد که چندین بار، اطلاع دادن خبر را به تعویق بیندازد و نهایتاً این مرحله، زمانی است که شنونده می داند که فرد خبررسان قرار است اطلاعات مهمی را به او بدهد.
* از شنونده و همراه او بپرسید که آیا ترجیح می دهند اخبار مهم را به طور کامل و دقیق دریافت کنند.
* از شنونده و همراه او بپرسید که آیا ترجیح می دهند اخبار مهم را شخصاً دریافت کنند یا این کار را به فرد دیگری محول کنند.
* اگر شنونده ترجیح می دهد که اطلاعات خیلی حساس را دریافت نکند، مشحص کنید که مایل است این اطلاعات به چه کسی ارائه شود.

نمونه سؤالاتی که می توان مطرح کرد

اگر در مورد موضوع « ...» خبر جدی و مهمی در کار باشد، ایا مایلید بدانید؟
آیا دوست دارید جزئیات کامل اطلاعات به شما گفته شود؟ ( اگر خیر) دوست دارید خبرها را به چه کس دیگری بگویم؟
* بعضی مردم دوست ندارند همه ی خبرهای حساس به آنان اطلاع داده شود، بلکه ترجیح می دهند این خبرها به خانواده ی آنان گفته شود. شما چطور؟
* درباره ی موضوع « ...» من با چه کسی باید صحبت کنم؟

مرحله ی:ارائه دادن اخبار و اطلاعات

راهکارهای کلّی افشای اخبار بد عبارتند از:

* اطلاعات را با حساسیت و لطافت، ولی مستقیم و صریح ارائه کنید.
* بگویید، سپس مکث کنید.
* از ارائه ی تمام اطلاعات به صورت یک جا و پیوسته و با لحنی یکنواخت خودداری کنید.
* با زبانی ساده و قابل فهم صحبت کنید.
* در مواردی که پزشک، اطلاعات مربوط به یک بیماری را با بیمار یا خانواده ی او در میان می گذارد، بهتر است از اصطلاحات تخصصی، فنی و نیز واژه های استعاری، کلی، غیرمستقیم، مبهم و غیرمفهوم دوری کند.
* از به کاربردن کلمات فوت، مرگ، تصادف، بیماری، زخمی شدن، سرطان، بدخیم و ... نهراسید. به کار بردن کلمات دوپهلو و نامفهوم در این مرحله که آمادگی های قبلی برای رساندن خبر بد وجود دارد، باعث سردرگمی شنونده می شود و سازگاری او را با اوضاع و احوال جدید به تأخیر می اندازد.
* مکرراً مکث کنید.
* مکرراً برداشت شنونده را از سخنان خود ارزیابی کنید.
* از سکوت و اشاره های غیرکلامی به عنوان ابزاری برای تسهیل گفت و گو استفاده کنید.
* شدت و وخامت موضوع خبر را کم تر از آن چه هست، نشان ندهید. سعی کنید از بازی با کلمات و طفره رفتن و اظهار حرف های غیرواقعی برای دل خوش کردن شنونده خودداری کنید. لحن شما باید آرام، صادقانه و حاکی از هم دردی باشد.
* تلاش های شما برای « تخفیف ضربه» که یقیناً از سر حسن نیت است، می تواند به ابهام و سردرگمی منجر شود، بعد از آن که واقعیت ناگواری بازگو می شود، گوینده نباید برای کاهش رنج شنونده، سعی در تحریف و تعبیر سخنان خود داشته باشد. این کار، کمکی به شنونده نمی کند. هر انسانی در برابر آگاهی از موضوعات ناگوار، تا حدودی سعی در انکار و عدم پذیرش واقعیت در ذهن خود دارد که نباید با این احساس و رفتار شنونده به مقابله برخاست، ولی تقویت این انکار با احساس و رفتار شنونده به مقابله برخاست، ولی تقویت این انکار با سخنان غیرواقعی نیز باعث سردرگمی شنونده می شود و سازگاری او را با واقعیت به تأخیر می اندازد.
* قبل از بازگویی متن خبر بد، بهتر است جمله ای به عنوان پیش درآمد گفته شود؛ جمله ای که به شنونده نشان دهد خبر بدی بازگو خواهد شد.
می توان برای ارائه خبرهای بد از چنین جملاتی استفاده کرد:
* آقای ...، از دادن این خبر احساس خوبی ندارم، ولی توده ی مورد بررسی، نوعی سرطان بوده است.
* متأسفانه خبر خوبی ندارم. نمونه برادری نشان داده است که شما به سرطان روده ی بزرگ مبتلا هستید.
* متأسفانه بر اساس نتایج آزمایش ها، بیماری فرزندتان نوعی سرطان است.
* جواب آزمایش ها حاضر شده است و آن طور که ما امید داشتیم، نبود. آزمایش ها نشان می دهد که فرزندتان سرطان دارد.
* ناراحتم که خبر بدی دارم. نتایج پرتونگاری نشان می دهد که دختر شما دچار آسیب نخاعی از ناحیه ی گردن شده است.
* متأسفم که ناچارم خبر ناگواری به شما بدهم. همسرتان در این تصادف فوت شده است.

چگونگی استفاده از کلمات « ببخشید» یا « متأسفم»

* به راحتی می تواند مورد سوء تعبیر واقع شود.
* ممکن است چنین به نظر آید که خبرسان در مورد وضعیت پیش آمده، کوتاهی کرده یا تقصیری داشته است.
* یا ممکن است به عنوان نگرش ترحم آمیز و تحقیرآمیز تفسیر شود.
* در صورت استفاده از این عبارت، آن طوری تنظیم کنید که حاکی از هم دردی باشد.
* مثلاً بگویید: « متأسفم که من ناچارم این خبر را به شما بدهم...»

مرحله ی : پاسخ دادن به احساسات شنونده

واکنش مردم در برابر اخبار بد

خانواده ها در برابر اخبار بد به شیوه های گوناگونی واکنش نشان می دهند. این شیوه ها را می توان به واکنش های عاطفی، شناختی- ذهنی و رفتاری- جسمی تقسیم بندی کرد.
نمونه ی واکنش های عاطفی عبارتند از:
* گریه کردن
* خشم
* غم
* ابراز عشق و محبت
* اضطراب
* تسکین و آرامش
نمونه ی واکنش های شناختی- ذهنی عبارتند از:
* انکار
* سرزنش
* احساس گناه
* احساس ناباوری
* ترس و نگرانی
* احساس سوگواری
* شرم
نمونه ی واکنش های رفتاری- جسمی عبارتند از:
* جنگ و گریز
* ترک اتاق
* بهت و درخود فرورفتن
* سنکوپ یا غش کردن

مرحله ی 6: برنامه ریزی، پی گیری

طرحی را پی ریزی کنید.

برای اقدامات بعدی طرحی بریزید که موارد زیر را دربر گیرد:
* قرار ملاقات بعدی.
* کمک به گردآوری اطلاعات بیش تری که شنونده خواهان آن هاست.
* انجام فعالیت های دیگری که شنونده خواهان آن هاست.
* کمک به بهبود وضعیت روحی شنونده از طریق شیوه های مختلف.
* کمک به بازگو کردن خبر برای افراد دیگری که به این خبر به آنان مربوط می شود.
* ترتیب دادن اوضاع مناسبی برای پی گیری موضوعات یا فعالیت های مربوط به خبر.
* توضیح دادن درباره ی ادامه ی همراهی خودتان و آمادگی شما برای کمک به شنونده.

منابع حمایتی شنونده را بررسی کنید

درباره ی منابع بالقوه ی شنونده از نظر حمایت های عاطفی و عملی، از او نظرخواهی کنید. این منابع می توانند چنین افراد یا نهادهایی باشند.
* خانواده
* دیگر بستگان
* دوستان
* مددکار اجتماعی
* مشاوران و روان شناسان
* گروه حمایتی همسالان
* پزشکان

اطمینان بخشی کنید.

به شنونده اطمینان بدهید که او را در این اوضاع تنها نخواهید گذاشت.
تأکید کنید که چه کسان برای کمک به او فعالیت خواهند کرد.
* روشن کنید که او و خانواده اش چگونه می توانند به شما دسترسی داشته باشند.
* در زمانی معین و نزدیک، با آنان قرار ملاقات بگذارید.

ایمنی شنونده را به خاطر داشته باشید

برای آن که مطمئن شوید شنونده بعد از شنیدن خبر بد و هنگام رفتن از پیش شما، از خطرات احتمالی در امان است، از خود بپرسید:
* آیا او می تواند هنگام بازگشت به خانه رانندگی کند؟
* آیا او احساس یأس شدید نمی کند؟ در فکر خودکشی نیست؟
* آیا هنگام بازگشت به خانه، کسی در خانه هست که بتواند از او حمایت کند؟
هرگز در شرایطی که از ایمنی شنونده اطمینان ندارید، وی را تنها رها نکنید. شاید لازم باشد او را برای بازگشت به خانه، همراهی کنید، یا آن که ساعاتی را نزد او بمانید.

ملاقات های بعدی

* در ملاقات های بعدی، بخش هایی از این راهکار ممکن است نیاز به تکرار داشته باشند.
* بسیاری از افراد برای درک کامل خبر بد، نیازمند شنیدن دوباره ی خبرهای قبلی هستند و درباره ی بخش هایی از خبر مکرراً سؤال خواهند کرد که باز هم بایدطبق همین اصول به آنان خبررسانی شود.
* در ملاقات های بعدی، معمولاً شنوندگان خبرهای بد سؤالات دقیق تر و اختصاصی تر ی از شما خواهند پرسید باید خود را برای سؤالات احتمالی آنان آماده کنید. بهتر است در مورد هر سؤالی که مطرح می شود، انگیزه و دلیل پرسش آن فرد را از خودش بپرسید. مادری که دربار ی رویدادهای پیش از فوت فرزندش از شما سؤال می کند. ممکن است نگران لحظات رنج بار او در دقایق پایانی زندگی باشد. در این صورت بهتر است از ارائه ی جزئیات دل خراش، خودداری کنید و پاسخ صحیح ولی کلی تری به این سؤال بدهید. ولی اگر انگیزه ی این سؤال، بررسی عوامل مؤثر در مرگ وی برای روشن شدن علل و اسباب حادثه باشد، پاسخ های شما اول این که باید از روی آگاهی و اطلاعات دقیق باشد ( در صورتی که اطلاعات کافی ندارید، پاسخ ندهید). و بعد این که در صورت داشتن اطلاعات لازم، می توانید بعد از ارزیابی آمادگی آنان یا ایجاد آمادگی های لازم ( تکرار مراحل 2 و 3) جزئیات کامل تری را بازگو کنید.
بیش تر بیماران و خانواده های آنان درباره ی وخامت و پیش آگاهی بیماری های صعب العلاج مانند سرطان از پزشک خود سؤال می کنند. همان طور که در قسمت های قبلی اشاره شد این پرسش انگیزه های متعددی می تواند داشته باشد. برخی بیماران می خواهند چشم اندزهای واقعی از آینده ی خود داشته باشند تا بتوانند برای ادامه ی زندگی خود برنامه ریزی کنند. برخی دیگر وحشت زده اند و به امید کسب اطمینان از سوی پزشک، در این باره سؤال می کنند. پس بهتر است پزشک قبل از دادن پاسخ مستقیم به این گونه سؤالات، درباره ی طرح این پرسش از آنان سؤالاتی بپرسد. نمونه هایی از این سؤالات عبارتند از:
* انتظار دارید چه پیش بیاید؟
* چرا این سؤال را می پرسید؟ نگرانی شما چیست؟
* خودتان در این مورد چگونه فکر می کنید؟ آیا بین دوستان و آشنایان خود موارد مشابهی را می شناسید؟ سیر بیماری آنان چگونه بوده است؟ آیا نگرانید که شما نیز درآینده تجربه ای مانند آنان داشته باشید؟
* امیدوارید که در آینده چه اتفاقی بیفتد؟
* از چه چیزی بیش از همه نگرانید؟
پس از این پرسش ها، معانی ضمنی سؤالات بیمار و خانواده برای پزشک روشن تر می شود. آن گاه باید در نظر داشت که:
* بیمارانی که می خواهند برای زندگی خود برنامه ریزی کنند، دوست دارند اطلاعات دقیق تر و مفصل تری در اختیار داشته باشند.
* برای بیمارانی که از روی ترس و اضطراب سؤال می کنند، پاسخ های عمومی تر و کلی تر مناسب است.
در کشور ما و بسیاری از کشورهای دیگر به ویژه کشورهای آسیایی، قانون، پزشکان را مجبور به ارائه ی تمام واقعیت به بیماران نمی کند. در واقع در کشورهایی که الگوی ارتباط پزشک با بیمار، نوعی الگوی پدرسالارانه است، پزشکان در نظر عموم مردم، صلاحیت آن را دارند که از روی دانش و بصیرت در چنین مواردی خیر و صلاح بیمار را ارزیابی کنند و بر مبنای آن تصمیم بگیرند. گاهی در واقع به همین دلیل، مردم از پزشکی که همه ی واقعیات را به آنان یا به ویژه به خود بیمار بگوید، رنجیده خاطر می شوند. پزشکان هم در این اوضاع و احوال برای تصمیم گیری با چالش های عمیقی مواجه می شوند. بیش تر پزشکان در این هنگام در دادن اطلاعات کافی به خانواده ی بیماران چندان تردید نمی کنند، چون نگران آن هستند که با بدتر شدن حال بیمار، خانواده در صورت بی اطلاعی از نوع و وخامت بیماری، نسبت کفایت پزشک احساس بی اعتمادی کنند یا از آن که پزشک آنان را از واقعیت ها بی خبر گذاشته است، نسبت به وی احساس خشم کنند. به هر حال آشنایی با اصول صحیح خبررسانی و رعایت آن، خود می تواند به بسیاری از ابهامات در این زمینه پاسخ گوید.
در مواردی که پزشک با بررسی وضعیت بیمار یا خانواده تصمیم گرفته است که به سؤالات آنان درباره ی پیش آگهی بیماری و طول عمر احتمالی پاسخ های دقیق تری ارائه دهد، تفاوت های فرهنگی- مذهبی نباید از نظر دور بماند. برخی از مردم ما بر پایه ی اعتقادات مذهبی خود، اظهارنظر پزشک را در مورد طول عمر بیمار یا مدت زمانی که می توان به زنده بودن بیمار امید داشت، جایز نمی دانند و از پزشک در صورت ابراز چنین عقایدی رنجیده خاطر می شوند. پزشکان ما باید درباره ی چنین معتقداتی هشیار باشند و همواره به یاد داشته باشند که میزان اطلاعات مورد نظر بیمار را به دقت جویا شوند و در مورد هر بیمار، بر این اساس پاسخ دهند. برخی از مراجع شرعی نیز پزشک را از اظهارنظر درباره ی طول عمر احتمالی بیماران نهی کرده اند. به هر حال، به ویژه زمانی که بیماران یا خانواده های آن ها برای برخی از تصمیم گیری های مهم خویش به دانستن چنین برآوردهایی نیازمندند، دانستن نکات زیر سودمند است:
پاسخ های قطعی، نظیر گفتن این جمله که « شما تا 6 ماه دیگر زنده هستید» صحیح نیست و خطر عواقبی دارند که به برخی از آن ها اشاره می کنیم.
* اگر معلوم شود که طول عمر بیمار از زمان پیش بینی شده کم تر خواهد بود، خطر بروز ناامیدی و بحران شدید روحی در بیمار و اطرافیان وجود دارد.
* اگر پزشک طول عمر بیمار را کمتر از حد واقعی تخمین زده باشد، معمولاً بیمار و اطرافیان دچار احساس خشم و سرخوردگی می شوند و گاهی در روابط بیمار و اطرافیان مشکلات اساسی ایجاد می شود.
در چنین وضعیتی، در پاسخ به این سؤالات پزشک می تواند یک طیف زمانی ارائه دهد که دربر گیرنده ی میانگین زمان امید به زندگی بیمار باشد. مثلاً:
ساعت ها تا روزها
روزها تا هفته ها
چند هفته تا چند ماه
چند ماه تا چند سال
* می توان به شکل دیگری به میانگین ها اشاره کرد، مثلاً:
« در اوضاع مشابه شما، معمولاً یک سوم بیماران یک سال بعد از وضعیت کنونی، هنوز حال خوبی دارند. این که دقیقاً وضعیت شما چگونه خواهد بود، نمی توانم پیش بینی کنم.»
* بعد از ارائه ی طیف زمانی، بهتر است بر محدودیت های این نوع پیش بینی ها نیز تأکید شود، مثلاً:
« این که پیش بینی ها در مورد شما چه قدر مصداق دارد، روشن نیست. بهتر است به بهترین احتمالات امید داشته باشیم ولی برای بدترین پیش آمدها برنامه ریزی کنیم. ما قادر به پیش گویی اتفاقات نادر و غیرمنتظره نیستیم و تا با آن ها مواجه نشویم، بر اساس آن ها برنامه ریزی نمی کنیم. باگذشت زمان هر دو ما بهتر متوجه می شویم که تغییر و تحولات وضعیت شما چگونه خواهد بود.»
* همیشه باید به بیماران و خانواده های آنان گوشزد کرد که ممکن است اتفاقات خوشایند یا ناخوشایند نادر و دور از انتظار روی دهد.
بر نقش دعا و توکل در کنار پی گیری جدی درمان های طبی باید تأکید کرد. در فرهنگ ما در بسیاری از موارد توصیه می شود پزشک به بیماران یادآوری کند که پزشکان در حفظ حیات نقش یک ابزار و واسطه را دارند و خواست خداوند بر همه چیز برتری و اولویت دارد.
پزشک بهتر است:
* پیشنهاد کند برنامه ریزی های بیماران و خانواده ها برای اینده طوری باشد که در صورت رویداد بهبودی خارج از انتظار با مشکلی مواجه نشوند.
* به آن ها اطمینان بدهد در تمام طول بیماری و در هر پیش آمدی که روی دهد، برای حمایت از آنان در دسترس خواهد بود.
* سعی کند برای آنان انتظارات واقع بینانه را مشخص کند و این انتشارات را از آروزهای خوش بینانه یا ترس های افراطی بیمار متمایز کند.
* معجزه را به صورت آن چه واقعاً هست برای بیمار تعریف کند:
- معجزه رویدادی خارج از تجارب معمول بشر است که محتمل، ولی خیلی نادر است. به بیمار بگوید که معجزه ممکن است رخ دهد، هرچند خیلی کم اتفاق می افتد.
در پایان باید این نکته را نیز خاطرنشان کنیم که چه مورد خبرهای بد پزشکی و چه در مورد سایر خبرهای بد، تبادل اطلاعات و اخبار بین افراد مختلفی که با شنونده ی خبر در ارتباط هستند، بسیار مهم است.
در مورد اخبار پزشکی، خانواده، پزشک، سایر کارکنان گروه درمانی و سایر مراقبین بیمار باید در مورد اطلاعاتی که به بیمار ارائه می شود با یک دیگر هماهنگی و تبادل نظر داشته باشند و همه از روند باخبر شدن بیمار از اطلاعات آگاه باشند. در این موارد بهتر است یک کارت یا دفتر نزد بیمار باشد تا بتواند آن را به تمام درمانگران خود و پزشکان مختلف ارائه کند.
اطلاعات مکتوب به دلایل زیر مفید است:
* تداوم طرح مراقبت و حمایت یا درمان را تسهیل می کند.
* از تکرار مداوم پرسش ها در ملاقات های متعدد جلوگیری می کند.
* از فعالیت ها و اقدامات ناخواسته پیش گیری می کند.
بهتر است این دفتر یا کارت، اطلاعات زیر را شامل می شود:
* اهداف درمان در هر مقطع و در بلندمدت
*اقدامات لازم در وضعیت اضطراری
* موارد دل خواه و غیر دل خواه بیمار
* کارهایی که باید یا نباید انجام گیرد
* اطلاعات درباره ی نحوه ی دسترسی به درمانگران و اعضای تیم درمانی برای استفاده ی خانواده، پزشکان و سایر اعضای تیم.
ضمناً باید از صحت اطلاعات ثبت شده در این کارت یا دفترچه و دسترسی همه ی مراقبان به آن اطمینان حاصل کرد.
در مورد خبرهای بد غیرپزشکی نیز، هرچند در عمل نوشتن اطلاعات و تهیه ی کارت عملی نیست، ولی گفت و گو و تبادل نظربین افراد مختلفی که از فرد شنونده حمایت می کنند با وی در ارتباط هستند، بسیار مهم است و باید در مورد آن چاره اندیشی و اقدام شود.
کلام آخر آن که، گفت و گو درباره ی خبرهای بد، یک مهارت است و کسانی که در شغل خود مکرراً با این وظیفه ی دشوار سر و کار دارند، با تمرین و ممارست برای رعایت اصول صحیح خبررسانی، می توانند در این کار تسلط و ورزیدگی پیدا کنند.
بسیاری از بزرگسالان در مواجهه با خبرهای بد مرتبط با کودکان، قادر نیستند آن خبرها را به اطلاع کودکان برسانند یا حداقل نمی دانند چگونه خبررسانی کنند. مسلماً خبررسانی برای کودکان متفاوت از بزرگسالان است. بسته به سن عقلی کودکان، سطح شناخت آن ها، میزان درک مفاهیم و نحوه ی بیان اخبار برای ایشان متفاوت است. ممکن است بعضی از موضوعات را آن گونه که ما بزرگ تر ها درک می کنیم آن ها درک نکنند. نمونه ی واضح آن مفهوم « مرگ» است.
بچه ها در سنین مختلف، برداشت های متفاوتی از مرگ دارند. اصل مهم در اطلاع رسانی خبرهای بد این است که خودمان را جای کودک قرار دهیم و میزان اطلاع قبلی وی را بررسی کنیم. سطح درک شناخت وی از مفاهیم مرتبط با خبر بد را وارسی کنیم و ضمن ارزیابی میزان اهمیت موضوع از دیدگاه کودک، واکنش های احتمالی وی را پیش بینی کنیم.
منبع مقاله :
معارف، عباس؛ (1390)، نگاهی دوباره به مبادی حکمت اُنسی، آبادان: پرسش، چاپ اول



 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.