انترناسیونالیسم کارگری

برقراری پیوندهای فرامرزی میان اتحادیه های کارگری و /یا کارگران عادی به منظور دستیابی به مجموعه ای از اهداف که می تواند از موافقت نامه های مطلوب مبتنی بر چانه زنی جمعی یا ایجاد دگرگونی اجتماعی را در برگیرند.
دوشنبه، 19 خرداد 1393
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
انترناسیونالیسم کارگری
 انترناسیونالیسم کارگری

 

نویسنده: مارتین گریفیتس
مترجم: علیرضا طیب



 
Labor internationalism
برقراری پیوندهای فرامرزی میان اتحادیه های کارگری و /یا کارگران عادی به منظور دستیابی به مجموعه ای از اهداف که می تواند از موافقت نامه های مطلوب مبتنی بر چانه زنی جمعی یا ایجاد دگرگونی اجتماعی را در برگیرند. انترناسیونالیسم کارگری خواه در چارچوب سازمان هایی چون اتحادیه بین المللی مردان کارگر (بین الملل اول) یا به صورت ارتباط میان اتحادیه های مشخص مانند کمک 30،000 پوندی اتحادیه های استرالیا برای پشتیبانی از اعتصاب کارگران باراندازهای انگلیس، تاریخی بلندبالا دارد.
تاریخ اخیر جنبش اتحادیه های کارگری در جهان توسعه یافته، به ویژه در ایالات متحده، تاریخ گرایش معیشتی در اتحادیه های کارگری است. گرایش معیشتی در اتحادیه ها با مسائل محدود «آب و نان» مانند دستمزدهای کارگران عضو و شرایط کاری آنان سرو کار دارد. توجه اصلی اتحادیه های کارگری معیشتی معطوف به تأمین رفاه کارگران محلی سازمان یافته در اتحادیه به زبان کارگران سراسر جهان است. ملت گرایی در جنبش اتحادیه های کارگری ایالات متحده به ویژه در دوران جنگ سرد شایع بود و فدراسیون کار و کنگره سازمان های صنعتی امریکا هم پیمان حکومت ایالات متحده در مبارزه آن با کمونیسم به شمار می رفت.
اما گرایش معیشتی در اتحادیه های کارگری نتوانست با حمله کارفرمایان و دولت به «پیمان اجتماعی»، که در ایالات متحده از اواخر دهه 1970 و پس از دست بالا پیدا کردن نولیبرالیسم آغاز شد، مقابله کند. طی چند دهه گذشته دستمزدها و شرایط کار کارگران ایالات متحده در واقع به میزان چشمگیری افت پیدا کرده است. برای نمونه، در فاصله سال های 1980 و 1996 سهم کل درآمد 60 درصد آمریکاییان کم درآمد از 34/2 درصد به 30 درصد کاهش یافت. افزون بر اُفت دستمزدهای کارگران، از شمار اعضای اتحادیه ها نیز به شدت کاسته شده است. در مقایسه با رقم 26 درصد در سال 1973 اکنون اتحادیه ها تنها نماینده 12/9 درصد کارگران ایالات متحده هستند. در بسیاری از دیگر کشورها هم تعداد اعضای اتحادیه های کارگری هر چند نه به این شدت کاهش یافته است.
در سال های اخیر برخی از پژوهندگان مدعی شده اند که اگر اتحادیه ها به انترناسیونالیسم کارگری رو بیاورند شاید بتوانند بخشی از نفوذ از دست رفته خود را باز یابند. باید توجه داشت که گرچه امروزه برخی از رهبران اتحادیه ها به لزوم در پیش گرفتن راهبردی بین المللی توسط اتحادیه ها اعتقاد یافته اند، بسیاری از فعالان کارگری چندین سال است که همین توصیه را کرده اند.
راهبرد فعلی فدراسیون کار و گنگره سازمان های صنعتی امریکا نمایان گر تغییر سیاست اتحادیه ها و فدراسیون های کارگری از پایان جنگ سرد به این سوست. در دوران جنگ سرد فدراسیون کار و گنگره سازمان های صنعتی امریکا هم پیمان حکومت ایالات متحده در مبارزه آن حکومت با کمونیسم بود. این هم پیمانی منجر به تلاش سازمان یادشده برای متزلزل ساختن اتحادیه های کارگری چپ گرا در کشورهایی چون برزیل، شیلی و السالوادور شد. وانگهی، این سازمان هم در شیلی و هم در برزیل به ترتیب دادن کودتای فاشیستی بر ضد حکومت های موجود یاری رساند.
ولی از اواخر دهه 1980 با فروپاشی کمونیسم و رشد جهانی شدن، فدراسیون کار و کنگره سازمان های کارگری آمریکا شروع به اتخاذ رویکردی بین المللی کرده است. برای نمونه، این سازمان نمایندگان خود را به آفریقای جنوبی فرستاد تا با همان مقام هایی از اتحادیه کارگری آن کشور دیدار کنند که پیش تر آن ها را متهم به کمونیسم می کرد. همین سان این سازمان از زمان انتخاب جان سویینی به ریاست آن در سال 1995، شروع به حمایت از اتحادیه های کارگری مستقل در مکزیک کرده است که تصور آن در دوره رؤسای پیشین ناممکن بود.
انترناسیونالیسم کارگری گذشته از ایجاد همبستگی میان کارگران سراسر جهان موجب شده است اتحادیه ها به توافقات بهتری مبتنی بر چانه زنی دسته جمعی دست یابند. برای نمونه، «برادری بین المللی رانندگان کامیون» به منزله بخشی از مبار‍زه خود با «سرویس یکپارچه محموله ها» در سال 1997، درصدد ایجاد اتحادهای بین المللی برآمد. دلیل این امر تا حدودی آن بود که سرویس متحد برنامه ریزی می کرد. تلاش رانندگان کامیون با حمایت بین المللی هم قطاران شان در بلژیک، آلمان، ایتالیا و اسپانیا روبه رو شد و همین کمک کرد تا این رانندگان به پیروزی قابل ملاحظه ای دست یابند.
از این گذشته، کارگران در سراسر جهان و به ویژه در مکزیک از افزایش فعالیت های بین المللی اتحادیه ها سود برده اند. اتحادیه کارگران الکتریکی، رادیو و ماشین آلات امریکا مسلماً در صف مقدم انترناسیونالیسم کارگری در ایالات متحده قرار دارد. این اتحادیه از 1992 وحدتی راهبردی با فدراسیون کارگری مکزیک موسوم به جبهه اصیل کارگری تشکیل داده است. این اتحاد در واکنش به شرکت های چند ملیتی تشکیل شد که کارخانه های تولیدی خود را از ایالات متحده به مکزیک منتقل می ساختند. گرچه مسلماً پای بند اتحادیه کارگران الکتریکی، رادیو و ماشین آلات امریکا به اصل همبستگی بین المللی جدای از نفع خود این اتحادیه ها نبوده است، برقراری و حفظ این گونه اتحادها تنها از نفع شخصی سیراب نمی شود. اتحادیه یادشده معتقد است که جهانی شدن شرکت های خصوصی و به نوعی «مسابقه بی محابا»ی جهانی بدون توجه به کارگران و محیط زیست راه خواهد برد. این اتحادیه برای پشتیبانی از تلاشی که کارگران مکزیکی در جهت سازمان دهی خود انجام می دادند جبهه اصیل کارگری آن کشور را از پشتیبانی مالی و توانایی پژوهشی خود و نیز اقداماتی که کارگران عادی عضو اتحادیه در ایالات متحده انجام دادند برخوردار ساخت. جنبه اصیل کارگری هم به نوبه خود به اتحادیه یاد شده در مبارزاتش در ایالات متحده یاری رسانده است.
با این حال، این واقعیتی است که بیش تر اتحادیه ها همچنان بر مبنای نفع خودشان به انترناسیونالیسم کارگری روی می آورند. برای نمونه، با همه تغییرات مثبتی که در فدراسیون کار و کنگره سازمان های صنعتی آمریکا پدید آمده است این سازمان همچنان اساساً به کارگران امریکایی توجه دارد، ولی به عنوان بخشی از راهبردهای انترناسیونالیستی اش شروع به پرداختن به نقش نهادهای اقتصادی بین المللی کرده است. برای نمونه، سازمان یادشده معتقد است سازمان جهانی بازرگانی باید با استفاده از «توافقات جنبی» در کلیه مذاکرات تجارت آزاد حقوق کارگران را تقویت کند. از سوی دیگر، جان سویینی از اهداف حکومت ایالات متحده در گفت و گوهای جاری سازمان جهانی بازرگانی که شامل گشایش بازارهای خارجی نیز هست حمایت کرده است. به دیگر سخن، سویینی امیدوار است که افزایش دسترسی شرکت های آمریکایی به بازارهای خارجی در نهایت به سود کارگران آن کشور تمام می شود. این گرایش معیشتی آشکار نشان می دهد که فدراسیون کار و کنگره سازمان های صنعتی امریکا با گذشته خود کاملاً قطع رابطه نکرده است.
به همین سان، فدراسیون کار و گنگره سازمان های صنعتی آمریکا در مخالفت با موافقت نامه تجارت آزاد آمریکای شمالی (نفتا) معتقد بود که این موافقت نامه به نفع مکزیک منجر به از دست رفتن مشاغل ایالات متحده خواهد شد. نمونه هایی از این دست، برخی از اتحادیه های کارگری خارجی را بر آن داشته است تا در موضع انترناسیونالیستی این سازمان تردید کند. وانگهی، سازمان یادشده هنوز سرگرم تضعیف اتحادیه ها و حکومت های خارجی است برای نمونه در سال 1999 مؤسسه تجارت آزاد این سازمان در تلاش برای قبولاندن سیاست تازه ای در قبال زغال سنگ به روسیه، که نفع آن به شرکت های خصوصی ایالات متحده می رسید، دست در دست صنایع زغال سنگ ایالات متحده به تضعیف اتحادیه های کارگری روسیه پرداخت. تازه تر از آن از سال 2003 فدارسیون کارگری و کنگره سازمان های صنعتی آمریکا از طریق «مرکز همبستگی» خود کوشیده است تا اسباب بی ثباتی حکومت ونزوئلا را فراهم سازد.
این نمونه ها نشان می هد که خطاست اگر کارگران معمولی برای ترویج انترناسیونالیسم کارگری مؤثرتر کاملاً به اتحادیه ها و نهادهای رسمی بین المللی کارگری (مانند دبیرخانه های بین المللی اتحادیه های کارگری که فدراسیون هایی مرکب از اتحادیه های کارگری کشورها هستند یا شورای بین المللی اتحادیه های کارگری آزاد) تکیه کنند. بیش تر اتحادیه های کارگری موجود در غرب، سرشتی دیوان سالارانه دارند و اساساً اتحادیه هایی معیشتی هستند. به همین سان گرچه شوراهای کار اروپا می توانند افزایش تماس های فرامرزی میان کارگران را تسهیل کنند، از نظر تأمین بودجه به اتحادیه اروپا وابسته اند (اتحادیه اروپا شرکت هایی را که در بیش از یک کشور عضو اتحادیه فعالیت دارند ملزم به تشکیل شوراهای کار ساخته است). اگر شوراهای کار دست به مبارزات طولانی بر ضد شرکت های چندملیتی اروپایی بزنند جای تردید است که اتحادیه اروپا همچنان بودجه آن ها را تأمین کند.
کیم مودی و مری مک گین در کتاب اتحایه ها و تجارت آزاد: همبستگی و رقابت (Moddy and McGinn 1992) برای ترویج شکل های مؤثرتری از انترناسیونالیسم کارگری سه پیشنهاد مطرح می سازند. از نظر آنان نخستین گام این است که اتحادیه های هر کشور یک کمیته همبستگی بین المللی تشکیل دهند. این کمیته مزایای همبستگی بین المللی را به اعضای خود می آموزد و با اتحادیه ها و کارگران خارجی اتحادیه هایی تشکیل می دهند. دوم، به نوعی شبکه توده ای ملی در زمینه تجارت آزاد نیاز است که مبارزات را هماهنگ سازد و تماس های بین المللی را تسهیل کند. سوم، برگزاری کنفرانس های بین المللی با شرکت اتحادیه های کارگری می تواند موجب بهبود مناسبات میان اتحادیه های کشورهای گوناگون شود. چهارم، چون بسیاری از صنایع تسهیلات تولیدی خود را در کشورهای مختلف مستقر ساخته اند اتحادیه های کارگری هم باید شبکه هایی در کل صنایع تشکیل دهند. این شبکه ها می توانند ضمن تنظیم دستورکارهای مشترکی برای تغییر، به مبادله اطلاعات درباره موضوعاتی چون دستمزدها و شرایط کار بپردازند. پنجم، اتحادیه های فعال در شرکت های چند ملیتی باید به چانه زنی هماهنگ بین المللی روی بیاورند. گام آخر برای دستیابی به همبستگی مؤثر بین المللی است که کارگران عادی به اتحادیه هایی بپیوندند که تحت کنترل مؤثر اعضای شان باشند.
اگر اتحادیه های کارگری و کارگران معمولی پذیرای این نوع انترناسیونالیسم کارگری شوند ممکن است بخشی از قدرتی را که به واسطه گرایش های معیشتی از دست داده اند بار دیگر به دست آورند.
ـــ انترناسیونالیسم لیبرال؛ جنبش اجتماعی فرامرزی؛ سازمان بین المللی کار؛ مارکسیسم

خواندنی های پیشنهادی

-1997 Breitenfellner,A.Global Unionism:A potential player,International Labour Review 136(4),531-55.
-1997 Moody,K.Workers in a Lean World,Verso,London.
-1992 Moody,K.and McGinn,M.Unions and Free Trade:Solidarity vs.Competition,Detroit,MI:Labor Notes.
-2000 o' Brien R.Workers and World Order:the tentative transformation of the international union movement,Review of International studies 26,533-55.
-1995 Waterman,p.Globalisation,Social Movemens and the New Internationalisms,London:Mansell.
مایکل شیاوُن
منبع مقاله :
گریفیتس، مارتین؛ (1388)، دانشنامه روابط بین الملل و سیاست جهان، ترجمه ی علیرضا طیب، تهران: نشر نی، چاپ دوم1390



 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط