تجارت آزاد Free Trade

از لحاظ نظری، تجارت آزاد دلالت بر نبود موانع در راه جابه جایی کالاها و خدمات از این سو به آن سوی مرزها دارد. به باور هواداران تجارت آزاد، باید اجازه داد تجارت، آزادانه در فضاهای جغرافیایی جریان یابد و به عوامل همزاد
جمعه، 23 خرداد 1393
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
تجارت آزاد Free Trade
 تجارت آزاد Free Trade

 

نویسنده: مارتین گریفیتس
مترجم: علیرضا طیب



 
از لحاظ نظری، تجارت آزاد دلالت بر نبود موانع در راه جابه جایی کالاها و خدمات از این سو به آن سوی مرزها دارد. به باور هواداران تجارت آزاد، باید اجازه داد تجارت، آزادانه در فضاهای جغرافیایی جریان یابد و به عوامل همزاد عرضه و تقاضا واکنش نشان دهد. بر این اساس، تنظیم تجارت توسط دولت به سوی برقراری کنترل های مرزی، تعرفه ها، لزوم اخذ پروانه، کنترل های مرزی، تعرفه ها، لزوم اخذ پروانه، کنترل های کیفیت، پرداخت یارانه به تولیدکنندگان داخلی و (در برخی موارد) معیارهای بهداشتی و ایمنی، مانعی در راه عملکرد مؤثر تجارت آزاد به شمار می آید. از این جهت، تجارت آزاد مستلزم کاهش مسئولیت های دولت در حوزه اقتصاد است زیرا حکومت ها باید با کم ترین نقش ممکن را در سازمان دادن به مناسبات تجاری داشته باشند.
ریشه های نظری تجارت آزاد را می توان در اندیشه فیزیوکرات ها یافت که جنبشی ایدئولوژیک بود که در سده هجدهم در فرانسه پاگرفت. آنان طرفدار کاهش کنترل اقتصاد توسط دولت بودند و می گفتند جابه جایی آزادانه کالاها با اصول حقوق طبیعی مطابقت دارد. ایدئولوژی ها فیزیوکرات های فرانسوی گرچه در خود فرانسه تأثیر چندانی نداشت ولی بر اندیشه اقتصادی لیبرالی نخستین اقتصاددانان سیاسی انگلستان مانند آدام اسمیت (1790-1723) و دیوید ریکاردو (1823-1772) تأثیر عمیقی گذاشت. اسمیت مسلم می انگاشت که انسان ها تمایلی طبیعی به «تهاتر و معامله پایاپای» دارند و معتقد بود تجارت آزاد نقشی محوری در افزایش ثروت دولت ها بازی می کند. اسمیت با طرح این استدلال که ثروت ملی نه به انباشت فلزات گران بها بلکه به انباشت کالا بستگی دارد سوداباوری را آماج حمله قرار داد. او می گفت تجارت آزاد مقدار کالای تولیدی را که یک کشور می تواند انبار کند بیشینه می سازد و بر اساس این ادعا که در هر کشور طبیعت شرایطی را فراهم ساخته است که مجموعه خاصی از کالاها را می توان به شکل کارآمد تولید کرد پیشنهاد می کرد دولت ها روی تولید کالاهایی متمرکز شوند که در آن ها مزیت مطلق دارند.
در اوایل سده نوزدهم ریکاردو به دفاع از اندیشه تجارت آزاد برخاست ولی با تعدیل اندیشه های اسمیت، مفهوم مزیت نسبی را مطرح ساخت. او خاطر نشان ساخت که گرچه ممکن نیست یک دولت کارآمدترین تولیدکننده هر کالای خاصی باشد، باید روی کالاهایی متمرکز شود که در تولید آن ها مزیت نسبی دارد. کشور با متمرکز شدن روی تولید این کالاها و صدور آن ها به دیگر کشورها می تواند در گام بعدی کالاهایی را که تولیدشان برایش دشوار است وارد کند. بنا به ادعای ریکاردو، این اصل نه تنها منجر به افزایش ثروت تک تک کشورها می شود بلکه ثروت را در کل نظام بین الملل نیز افزایش می دهد. استدلال او همچنان مبنای نظری تجارت آزاد را تشکیل می دهد.
بنابراین از لحاظ نظری تجارت آزاد با اندیشه لیبرالی هماهنگی منافع ارتباط دارد. همچنین با صلح در پیوند لیبرال است. لیبرال ها از دیرباز ادعا کرده اند که گسترش تجارت، دولت ها را به هم نزدیک تر خواهد ساخت؛ با افزایش سطح تجارت دولت ها، آن ها بیش تر و بیش تر به هم وابسته می شوند. با رشد این وابستگی متقابل و مزایای حاصل از تجارت، احتمال کم تری وجود خواهد داشت که دولت ها با اقدام به جنگ، آن چه را از تجارت به دست آورده اند به خطر اندازند.
باید خاطرنشان ساخت تجارت آزاد زمانی که اسمیت آن را مطرح ساخت مفهومی انقلابی بود. از دیرباز تجارت به منزله یکی از سرچشمه های قدرت، کنترل و ثروت به دقت توسط دولت ها تنظیم می شد. بنابراین، اندیشه های لیبرالی تجارت آزاد، برداشت غالب سوداباوری را به چالش کشید و اعلام کرد که هدف از تجارت باید تولید ثروت باشد و نه قدرت. در این مقام، حکومت های ملی به سهولت تجارت آزاد را در پیش نگرفتند و تنها از سده نوزدهم به بعد بود که تجارت آزاد به یک راهبرد تجاری بین المللی بسیار رایج مبدل شد.
نخستین کشوری که تجارت آزاد را به منزله یک راهبرد تجاری بین المللی در پیش گرفت انگلستان بود. این کشور به مثابه نخستین کشوری که انقلاب صنعتی را از سر می گذراند. در نیمه نخست قرن از لحاظ قدرت تولید، سرآمد همه کشورها بود و تجارت آزاد را راهی برای گسترش بازارهای بین المللی خود می دانست. همچنین به جریان آزاد واردات به عنوان راهی برای کاهش هزینه های تولید خودش به ویژه هزینه های مواد غذایی جشم دوخته بود. در دهه 1840 در سطح ملی میان کشاورزان و تولیدکنندگان صنعتی بر سر آزادسازی تجارت کالاهای کشاورزی بحثی درگرفت. کشاورزان انگلیسی از به راه افتادن سیل واردات غلات ارزان قیمت از کشورهای دیگر هراس داشتند حال آن که تولیدکنندگان صنعتی جویای مواد غذایی ارزان بهاتری برای کارگران شان بودند که می توانست آن ها را قادر به کاهش هزینه های کار کند.
در نهایت، صاحبان صنایع دست بالا پیدا کردند و مقرراتی که از پایان جنگ های ناپلئون برای حمایت از کشاورزی انگلستان به اجرا در می آید (قوانین غلات) در 1846 کنار گذاشته شد. پس از لغو قوانین غلات، انگلستان به سرعت تجارت بین المللی خود را آزاد ساخت و به امید آن که دیگر کشورها نیز به آن تأسی جویند به طور یک جانبه موانع موجود را برچید در بسیاری از موارد چنین شد؛ البته مجاب گری و گاهی نیز اجبارگری انگلستان لازم بود تا کشورهای بازارهای داخلی خود را بگشایند. در سراسر سده نوزدهم، انگلستان پیشتازترین کشور تجارت پیشه هم با دوستان و هم با دشمنان خودش بود. حتی در اوج مسابقه تسلیحاتی دریایی با آلمان، تجارت دو جانبه انگلستان با آن کشور به سرعت رشد کرد.
در سده بیستم تجارت آزاد نقش مهمی در نظریه و عمل روابط بین الملل بازی کرد. پس از جنگ جهانی اول، جامعه بین الملل تجارت آزاد را برای تضمین مناسبات مسالمت آمیز بین المللی ضروری دانست؛ در واقع سومین اصل از اصول چهارده گانه وودرو ویلسون رئیس جمهور ایالات متحده برای حفظ صلح، سخن از برداشتن تمامی موانع اقتصادی موجود در راه تجارت میان قدرت های بزرگ در دهه 1930 را عامل مهمی در بروز تنش هایی دانستند که منجر به جنگ جهانی دوم شد. در نتیجه، رژیم برتون وودز در 1994 برقرار شد حول این اندیشه برپا شده بود که باید اجازه داد تجارت میان دولت ها شکوفا گردد. گرچه تلاش هایی که برای تشکیل سازمان بین المللی بازرگانی در چارچوب منشور هاوانا صورت گرفت ناکام ماند، موافقت نامه عمومی تعرفه و تجارت (گات) که در 1947 شکل گرفت تا 1995 که جای خود را به سازمان جهانی بازرگانی داد نقش رژیم آزادسازی تجارت را در جهان بازی می کرد.
در سراسر دوران پس از جنگ جهانی دوم، نظام بین الملل شاهد گسترش چشمگیر تجارت بین المللی بود به گونه ای که سطح تجارت در فاصله 1985-1965 ده برابر شد. این رشد تا حدودی نتیجه کاهش گام به گام تعرفه ها شد. این رشد تا حدودی نتیجه کاهش گام به گام تعرفه ها میان دولت های پیشرفته صنعتی بود. ولی به رغم گسترش چشمگیر سطوح بازرگانی بین المللی تجارت در سطح جهانی آزاد نیست. اتحادهای تجاری منطقه ای در سراسر جهان گسترش یافته اند ولی هنوز در بیش تر کشورها شمار زیادی تمهیدات حمایتگرانه چه به صورت تعرفه و چه به صورت مانع غیرتعرفه ای وجود دارد. از دهه 1970 تجارت کنترل شده به صورت یکی از عناصر ماندگار مناسبات اقتصادی بین المللی درآمده است.
تجارت آزاد همواره مناقشه برانگیز بوده و موجب بروز اختلاف میان حامیان و مخالفان خود شده است. تولیدکنندگانی که از رقابت پذیری برخوردار باشند می توانند از فرصت هایی که تجارت آزاد در اختیارشان می گذارد بهره برداری کنند ولی آنان که چنین نباشند باید مصرف کنندگان چون خواهند توانست نیاز خود را از میان طیف گسترده ای از انتخاب ها برآورده سازند از تجارت آزاد سود خواهند برد ولی کارگران ممکن است شغل خود را از دست بدهند زیرا تولیدکنندگان داخلی بی بهره از رقابت پذیری هزینه های خود را کاهش می دهند یا ورشکسته می شوند. بحث بر سر تجارت آزاد به صورت یکی از مهم ترین عناصر در مناقشات جاری بر سر جهانی شدن درآمده است.
ـــ اتحاد جاری منطقه ای، تجارت کنترل شده؛ جهانی شدن؛ سازمان جهانی بازرگانی؛ سوداباوری

خواندنی های پیشنهادی

-2002 Bhagwati,J.N.Free Trade Today,princeton,NJ: princeton University press.
-2003 Irwin,D.Free Trade Under Fire,princeton,NJ:princeton University Pres.
-1994 Russell R.The choice:A Fable of Free Trade and Protectionism, Upper Saddle River prentice Hall.
-1994 Smith,A.An Enquiry into the Nature and Causes of the Wealth of States,New York,Modern Library.
دانکن وود
منبع مقاله :
گریفیتس، مارتین؛ (1388)، دانشنامه روابط بین الملل و سیاست جهان، ترجمه ی علیرضا طیب، تهران: نشر نی، چاپ دوم1390



 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
موارد بیشتر برای شما