Organization of Petroleum Exporting Countries (OPEC)

سازمان کشورهای صادر کننده نفت (اوپک)

سازمان کشورهای صادرکننده ی نفت احتمالاً مشهورترین کارتل بین المللی است هر چند که کنترل تجارت الماس با موفقیت بیش تری صورت می گیرد. کارتل، تشکیلات مالی یا بین المللی تولیدکنندگانی است که برای تثبیت قیمت ها،
چهارشنبه، 28 خرداد 1393
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
سازمان کشورهای صادر کننده نفت (اوپک)
سازمان کشورهای صادر کننده نفت (اوپک)

 

نویسنده: مارتین گریفیتس
مترجم: علیرضا طیب




 
 Organization of Petroleum Exporting Countries (OPEC)
سازمان کشورهای صادرکننده ی نفت احتمالاً مشهورترین کارتل بین المللی است هر چند که کنترل تجارت الماس با موفقیت بیش تری صورت می گیرد. کارتل، تشکیلات مالی یا بین المللی تولیدکنندگانی است که برای تثبیت قیمت ها، محدودسازی عرضه، تقسیم بازارها، یا تعیین سهمیه ها هماهنگ با هم عمل می کند. کارتل تلاش دارد تا با از میدان به در کردن رقبا و محدودسازی تولید هنگام عرضه ی بیش از حد، سود اعضا را بیشینه سازد. معمولاً از کارتل ها به دلیل این که با از میان برداشتن رقابت، قیمت ها را بالا نگه می دارند انتقاد می شود. هواداران کارتل مدعی اند که آن ها موجب سرشکن شدن مخاطرات، تثبیت بازارها، و در امان ماندن اعضای ضعیف تر می شوند. کارتل ها اغلب به دلیل این که شرکت ها یا دولت های عضو آن ها برای تأمین منافع خودشان از قوانین کارتل فاصله می گیرند شکست می خورند.
تشکیل اوپک حاصل کنفرانسی بود که در سپتامبر 1960 در بغداد برگزار شد. در این کنفرانس پنج عضو اصلی، یعنی ایران، عراق، کویت، عربستان سعودی و ونزوئلا، حضور داشتند. در فاصله 1960 و 1975 با ورود قطر، اندونزی، لیبی، امارات متحده عربی، الجزایر، نیجریه، اکوادور و گابون شمار اعضای این سازمان به سیزده عضو افزایش یافت. در حال حاضر اوپک (به واسطه کنارکشیدن اکوادور در 1992 و خروج گابون در 1995) یازده دولت را در عضویت خود دارد که عربستان سعودی قدرتمندترین آن هاست.
اوپک برای کمک به یکپارچکی و هماهنگ سازی سیاست های نفتی اعضا و پاسداری از منافع آن ها تشکیل شد. این سازمان از جمله نشست های منظم وزرای نفت کشورهای عضو را برای بحث درباره قیمت ها برگزار می کند و از اوایل دهه 1980 به سهمیه بندی تولید نفت مبادرت کرده است. از این گذشته از طریق صندوق اوپک برای توسعه بین الملل (که در 1976 پایه گذاری شد) به توسعه کشورها کمک مالی می کند و درباره ی موضوعاتی چون جنبه های مالی انرژی، فناوری، و موضوعات اقتصادی مربوط دست به پژوهش می زند. کشورهای عضو اوپک حدود 40 درصد نفت جهان را تولید می کنند و بیش از 77 درصد ذخایر قطعی نفت جهان را در اختیار دارند. جدای از این، بخش اعظم توان تولید بازار نفت در اختیار اوپک است.
باید خاطر نشان ساخت که اوپک کارتل نفت را تشکیل نداد بلکه صرفاً جای کارتلی را که از پیش وجود داشت گرفت. پیش از 1960 «هفت خواهران» نفتی (هفت شرکت بزرگ نفتی شامل شرکت نفت انگلیس، اسو، شل، گلف، و موبیل) قیمت نفت را کنترل می کردند. آن ها به صورت کارتلی سازمان یافته که کنترل اکتشاف، تولید، حمل و نقل، بازاریابی و پالایش نفت را در دست داشت با یکدیگر همکاری می کردند. در طول دهه 1960، اوپک نتوانست قیمت های بالایی را که نفت در دهه 1950 داشت حفظ کند. بین دولت های عضو شکاف های عمیقی وجود داشت و آن ها اغلب از رعایت سهمیه های تعیین شده سرباز می زدند برای نمونه، کویت نرخ تولید بسیار پایینی داشت و از همین رو خواستار سهمیه های بالایی بود. از سوی دیگر، ونزوئلا که نرخ تولید بسیار بالایی داشت نفت خود را به قیمت بسیار ارزانی می فروخت و از همین رو برای افزایش قیمت نفت خواستار سهمیه های نازل بود. در 1970 اوپک صرفاً گروهی متشکل از شرکایی ضعیف بود که به شدت وابسته به درآمد نفت بودند ولی نمی توانستند سیاست منسجمی پی ریزند.
اما در اوایل دهه 1970 این وضع تغییر کرد. در 1969 حکومت لیبی که از پشتیبانی آمریکا برخوردار بود طی کودتایی نظامی به رهبری سرهنگ قذافی سرنگون شد. قذافی تولید چشمگیر نفت لیبی را متوقف ساخت. از این گذشته، لیبی دست از معامله با شرکت های نفتی هم کشید. سایر کشورها هم به لیبی تأسی جستند. مهم تر از این، جنگ 1973 اعراب و اسرائیل سرانجام موجب توافق دولت های عضو اوپک در مورد کاهش صادرات نفت به کشورهایی شد که از اسرائیل پشتیبانی می کردند. در سال 1973 صادرات تفت این سازمان 50 درصد کاهش یافت. وانگهی قیمت های نفت سر به فلک گذاشت و موجب بروز رکود گسترده در دهه 1970 شد که در عین حال به اقتصادهای دولت های جهان سومی (ـــ جهان سوم) صادرکننده ی کالاهای غیر از نفت هم لطمه زد.
در اواخر دهه ی 1970 اوپک به تدریج کنترل قیمت های نفت را از دست داد. برای نمونه، دولت ها در واکنش به تکان های نفتی این دوره شروع به صرفه جویی انرژی و استفاده ی کارآمدتر از آن کردند. وانگهی، آن ها به سایر منابع انرژی روی آوردند. در ژاپن سهم نفت در رقم کل مصرف انرژی اولیه ی آن کشور در فاصله سالهای 1973 و 1996 به میزان 23 درصد کاهش یافت در حالی که سهم گاز طبیعی و انرژی هسته ای به ترتیب بیش از 10 و 14 درصد افزایش پیدا کرد. به تازگی ابتکارهایی که در سطح بین المللی برای حفظ محیط زیست از طریق کاهش انتشار کربن و کنترل گرم شدن هوای زمین صورت گرفته به این روند شتاب بخشیده است.
از این ها گذشته، با عرضه فزاینده نفت در جهان، قدرت اوپک نیز کاهش یافته است. طی دهه 1970 کشورهای عضو اوپک کنترل صنایع نفت خود را به دست گرفتند و عملیات شرکت های نفتی خارجی را در قلمرو خودشان ملی کردند. شرکت های بزرگ نفتی که فرصت سرمایه گذاری در بیش تر کشورهای عضو اوپک را از دست داده بودند به جست و جوی فرصت هایی در دولت هایی چون نروژ و انگلستان برخاستند. در نتیجه، نفت اوپک در حال حاضر تنها 26 درصد نیازهای انرژی جهان را در بیرون از اتحاد شوروی و ایالات متحده تأمین می کند حال آن که بیست سال پیش تر این نسبت 56 درصد بود. عملیات نفتی در دولت های آسیایی مرکزی برخاسته از دل اتحاد شوروی سابق نیز منابع جهانی نفت برای جهان صنعتی را دو چندان خواهد ساخت.
نوآوری هایی هم که به تازگی در عرصه فناوری حاصل شده در افزایش موجودی نفت نقش داشته است. هزینه و خطرات اکتشاف و تولید نفت در نقاط مختلف کاهش یافته و از زمان لازم برای به جریان افتادن و تولید نفت کاسته است. انقلاب در فناوری نفت، حجم تولید کشورهای تولیدکننده غیراوپک را به ویژه در دریای شمال، در بخشی از خلیج مکزیک که تحت کنترل ایالات متحده است، و در فلات قاره امریکای غربی به شدت بالا برده است.
شاید هیچ چیز بهتر از دو جنگی که در خلیج فارس رخ داد تغییر زمانه را نشان ندهد. انقلاب ایران در 1979 و جنگ عراق با ایران در 1980 موجب کمبود نفتی شد که برای اوپک از نظر مالی یک نعمت بادآورده بود. ولی جریان هایی که پس از تکان حاصل از جنگ 1991 خلیج فارس پدید آمده است نوش و نیش را با هم در بردارد. از یک سو، مجازات هایی که در فاصله ی سال های 1991 و 2004 بر ضد عراق وضع شد یکی از تولیدکنندگان اصلی نفت را از بازار بیرون نگه داشت. از سوی دیگر، به رغم آن که عربستان از تحریم نفت عراق سود مالی زیادی به جیب زد جنگ و رویدادهای پس از آن، هم برای کویت و هم برای عربستان سعودی دشواری هایی مالی پدید آورد. نفت سعودی تقریباً جای 80 درصد سهم نفت عراق را در بازار گرفت و بدین ترتیب درآمد عربستان عملاً دوبرابر شد. ولی خرج های اسراف کارانه و نیز یارانه های دست و دل بازانه ای که به شهروندان کویتی و عربستان پرداخت شد همراه با خریدهای تسلیحاتی از ایالات متحده کمک کرد تا خزانه هایاین دو کشور نیز تهی شود.
با این همه، آینده ی تاریکی انتظار اوپک را نمی کشد. به موجب پیش بینی های تازه، تقاضای جهانی برای انرژی اولیه تا سال 2010 احتمالاً 50 درصد افزایش خواهد یافت که سوخت های فسیلی همچنان نزدیک به 90 درصد این میزان مصرف را تأمین خواهند کرد. 44 درصد این افزایش تقاضا تنها مربوط به کشورهای آسیایی خواهد بود و بدین ترتیب به ویژه اگر متوسط نرخ رشد سالانه چین در سطح 8 تا 9 درصد باقی بماند فرصت بازاری بالقوه ای در اختیار اوپک قرار خواهد گرفت. از این گذشته در حالی که برخی دولت ها وابستگی خودشان را به واردات نفت کم کرده اند ایالات متحده بیش از پیش به نفت خاورمیانه متکی شده است.
ـــ دام بدهی ها

خواندنی های پیشنهادی

-2001 Amuzegar,J.Managing the Oil Wealth:OPEC's Windfalls and pitfalls,2nd edn,London:L.B.Tauris.
-2000 Claes,D.The Politics of Oil Producer Cooperations,Boulder,CO:Westview.
مارتین گریفیتس
منبع مقاله: گریفیتس، مارتین؛ (1388)، دانشنامه روابط بین الملل و سیاست جهان، ترجمه ی علیرضا طیب، تهران: نشر نی، چاپ دوم1390.



 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط