نگاهي به سير تحول نشانه هاي نگارشي در خط فارسي

در دريافت معنا و منظور پيام دهنده، ويژگي هاي گفتاري مانند کشش، استرس، زير و بمي، بلندي صدا و همچنين زبان بدن بسيار مؤثر است. در زبان نوشتاري، به دليل ماهيتش، اين عناصر از طريق حروف الفبا امکان بازتاب نمي
شنبه، 14 تير 1393
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
نگاهي به سير تحول نشانه هاي نگارشي در خط فارسي
 نگاهي به سير تحول نشانه هاي نگارشي در خط فارسي

 

نويسندگان: اعظم استاجي (1)
آيلين فيروزيان پور اصفهاني (2)



 

چکيده

در دريافت معنا و منظور پيام دهنده، ويژگي هاي گفتاري مانند کشش، استرس، زير و بمي، بلندي صدا و همچنين زبان بدن بسيار مؤثر است. در زبان نوشتاري، به دليل ماهيتش، اين عناصر از طريق حروف الفبا امکان بازتاب نمي يابند. از ديرباز تا امروز، نويسندگان سعي داشتند با به کارگيري نشانه هاي نگارشي، اين کمبود و خلأ را جبران و مقصود خود را به درستي و بدون هرگونه ابهام به خواننده منتقل کنند.
در اين مقاله، دو جنبه از سير تحول نشانه هاي نگارشي تحليل مي شود. نخست با نگاهي به داده هاي جمع آوري شده از تعدادي نسخه هاي عکسي (قرن پنجم تا هشتم قمري) و نسخه هاي خطي (قرن هشتم تا سيزدهم قمري) و مقايسه ي آن ها با علايم به کار رفته در نسخه هاي چاپ سنگي (قرن سيزدهم قمري)، به تفاوت نشانه ها مي پردازيم. اين مقايسه نشان مي دهد قبل از ورود صنعت چاپ به ايران، نشانه هايي وجود داشته؛ اما پس از ورود اين صنعت، در تنوع و کارکردهاي اين نشانه ها در خط فارسي تفاوت اساسي اي ايجاد شده است. در ادامه، تغييرات صورت گرفته در به کارگيري نشانه هاي نگارشي در نوشته هاي معاصر با دنياي ديجيتال امروز را مرور مي کنيم. اين مقايسه گواه بر اين است که نشانه هاي نگارشي با همان شکل و کارکرد نوشته هاي امروز، در صفحات وب و ايميل ها ظاهر مي شوند. ولي در پيامک ها و صفحات چت- که در حال حاضر از پرکاربردترين ابزارهاي ارتباطي به شمار مي آيند- در کنار اين نشانه هاي نگارشي، کاربران به کاربرد نشانه هايي معروف به صورتک ها گرايش دارند که بيشتر احساسات و حالات روحي پيام دهنده را نمايان مي کنند.
کليدواژه ها: نسخه ي عکسي، نسخه ي خطي، نسخه ي چاپ سنگي، صفحات وب، پيامک، نشانه هاي نگارشي، خط فارسي.

1-مقدمه

انسان موجودي اجتماعي است و يکي از مهمترين نيازهايش، برقراري ارتباط با همنوعانش است. زبان ضروري ترين ابزار براي رسيدن به اين هدف است. زبان در حکم دستگاهي پيچيده، ابزار تفهيم و تفاهم ميان انسان هاست. اين نياز به دو صورت گفتار و نوشتار تجلي پيدا مي کند. در واقع، گفتار و نوشتار دو ابزار تحقق مادي زبان هستند که براي انسان قابل درک اند (صفوي، 1385: 12). سخن گويان در ارتباط حضوري- علاوه بر زبان گفتاري- از امکانات زيادي مانند حرکت دست، اشاره با انگشتان، حرکت در عضلات صورت و افزودن آهنگ به کلام براي انتقال پيام برخوردارند. اين امکانات براي پيام گيرنده که در همان مکان حضور دارد، قابل استفاده است و در درک و فهم مطلب مفيد. اما در نوشته ها امکان استفاده از امکانات ياد شده وجود ندارد و از اين رو با استفاده از نشانه هاي نگارشي مي توان اين کمبود را جبران کرد و به نوشته ها قدرتي ديگر بخشيد (Singleton, 1944). به بيان ديگر، نشانه هاي نگارشي به پيام گيرنده (خواننده) کمک مي کنند تا به راحتي مقصود پيام دهنده (نويسنده) را دريافت کند. (کاخي، 1378: 200).
استفاده از نشانه هاي نگارشي در زبان نوشتاري را نشانه گذاري مي گويند. نشانه گذاري فقط مخصوص خطوط لاتين و نظام هاي نوشتاري زبان هاي اروپايي نيست؛ بلکه در ساير زبان ها نيز به کار رفته است (سميعي، 1385: 255). کاربرد اين نشانه ها در زبان فارسي نيز از ديرباز رايج بوده است. اين علايم که نشانه هاي نوشتاري هم ناميده مي شوند، براي آسان تر خواندن نوشته، بيان احساس، فرمول نويسي در رياضيات و غيره و يا ايجاد دگرگوني در تلفظ واژه ها به کار مي روند. استفاده نکردن از اين گونه علايم بهتر از کاربرد نادرست آن هاست؛ زيرا کاربرد نابجاي آن ها نه تنها برداشت هاي مختلف و در پي آن ابهام ايجاد مي کند؛ بلکه ممکن است فهم جمله را دشوارتر کند. (اميني، 1388: 176-178)
چگونگي ظهور اين نشانه هاي نگارشي در متون قديمي زبان فارسي يکي از موضوعاتي است که در زبان شناسي کمتر به آن پرداخته شده است. همچنين، تغييرات رخ داده در کاربرد اين علايم در نوشته هاي معاصر با دنياي ديجيتال امروز نيز از ديگر مباحثي است که کمتر مورد توجه قرار گرفته است. در اين مقاله درصدديم اين موضوعات را بررسي کنيم.

2- پيشينه ي تحقيق

1-2- تعريف نشانه گذاري از ديدگاه صاحب نظران ايراني

نشانه گذاري به عنوان يکي از مهمترين موضوعات در فهم زبان نوشتاري، مورد توجه تعدادي از محققان ايراني قرار گرفته است. آتش پرور در ابتداي کتاب خود ميزان اهميت و نقش به کارگيري نشانه هاي نگارشي در زبان نوشتاري را مطرح کرده است. او به اين نکته اشاره اي کوتاه کرده که ممکن است خواننده اين نشانه ها را عناصري پيش پا افتاده بداند؛ ولي با تأمل بيشتر مشخص مي شود که همين علامت هاي کوچک و ريز، در فهم و درک جمله ها و نوشته ها نقش مهمي ايفا مي کنند. او ميان اين نشانه ها و موجودات ذره بيني مقايسه اي انجام داده است. به اين صورت که موجودات ذره بيني هم مي توانند سلامت اشخاص را به خطر اندازند و هم مي توانند اشخاص را از خطر نجات دهند. آتش پرور بر اين باور است که در کاربرد نشانه هاي نگارشي نبايد افراط و تفريط صورت گيرد؛ به عبارت ديگر همان طور که استفاده بجا از نشانه ها در درک بهتر متن مفيد است، کاربرد نابجاي آن ها باعث ابهام در فهم نوشته مي شود. (آتش پرور، 1360: 90)
اديب سلطاني، يکي ديگر از پژوهشگران اين حوزه، نشانه گذاري را با عنوان «نقطه گذاري» بررسي کرده است. او نقطه گذاري را قرار دادن نشانه هاي خاص در عبارت نوشته/ چاپ شده مي داند. اديب سلطاني معتقد است اين کار با دو هدف صورت مي گيرد: اولين هدف، نشان دادن روابط منطقي پيوند دهنده ي اجزاي جمله و همچنين درک نظم، اتصال و انفصال افکار و منظور نويسنده است. در اين صورت، نقطه گذاري جنبه ي عام دارد و «نقطه گذاري منطقي» ناميده مي شود. دومين هدف استفاده از علايم نشانه هاي نگارشي براي منتقل کردن مقاصد و يا عواطف شخصي است. در اين صورت نقطه گذاري جنبه ي خاص دارد و «نقطه گذاري سبکي» خوانده مي شود. (اديب سلطاني، 1365: 69)
ذوالفقاري هم مانند ساير صاحب نظران به ضروري دانستن نشانه گذاري در زبان نوشتاري و استفاده از نشانه هاي نگارشي، به دليل نداشتن امتياز مکث و تکيه و آهنگ، اشاره کرده است. او نيز معتقد است اين گونه عناصر گفتاري را نمي توان با حروف الفبا نشان داد؛ در نتيجه مشکل را بايد از طريق کاربرد نشانه ها رفع کرد. (ذوالفقاري، 1377: 160)
کاخي نيز از پژوهشگراني است که به تفصيل نشانه هاي نگارشي را بررسي کرده است. او نيز نشانه گذاري را با عنوان نقطه گذاري مطرح کرده است. کاخي نشانه هاي نگارشي را براي کمک به خوانندگاني مي داند که متن را در حضور ديگران با صداي بلند مي خوانند. براي مثال، او مي گويد با استفاده از «نقطه»- که يکي از نشانه هاي اصلي براي وقف و توقف در خواندن است- خواننده فرصت مي يابد تا نفس خود را تازه کند و خواندن متن را ادامه دهد. همچنين، او نقش اوليه و ابتدايي «نشانه گذاري» را با نقش پول در فعاليتهاي اقتصادي مقايسه مي کند. به اين شکل که در ابتدا «پول» فقط وسيله ي مبادله اي بوده است؛ اما به تدريج بر اثر پيدايش اقتصاد کلان و تجارت بين الملل، نقش هاي بسيار مؤثري در تحريک فعاليت هاي اقتصادي و تجاري پيدا کرد و در حال حاضر «وسيله ي مبادله بودن» آن نقش فرعي و کم رنگ به خود گرفته است. (کاخي، 1378: 199-200)
سميعي در مبحث نشانه گذاري کتاب خود، نشانه هاي نگارشي را با عنوان نشانه هاي فصل و وصل بررسي کرده است. او اين نشانه ها را در دو گروه نشانه هاي اصلي و نشانه هاي فرعي دسته بندي کرده و معتقد است کاربرد اين نشانه ها و ميزان اهميت آن ها در زبان هاي مختلف، متفاوت است. (سميعي، 1385: 256)

2-2- تعريف نشانه گذاري از ديدگاه صاحب نظران غيرايراني

بيکن(3) (1924)، يکي از تفسيرکنندگان متون مذهبي به اهميت نشانه گذاري در زبان نوشتاري توجه کرده است. او در مقاله ي خود با نام «نشانه هاي نگارشي، ترجمه تفسير»(4) با در نظر گرفتن علايم نگارشي، به بررسي معناي قسمتي از کتاب انجيل پرداخته و بر نقش بسزاي به کارگيري اين نشانه ها در ترجمه و تفسير اين کتاب مقدس تأکيد کرده است. او معتقد است استفاده از علايم سجاوند به متون نوشتاري روح کلام مي بخشد.
ساليسبري(5) (1939) نيز در مقاله ي «روان شناسي علايم سجاوند»(6) به بررسي کاربرد نشانه هاي نگارشي پرداخته است. او بر اين باور است که نشانه هاي نگارشي ابزاري است که به خواندن درست کمک شاياني مي کند و افکار نويسنده را به صورت مکتوب به هم مرتبط مي کند؛ به بياني ديگر نويسنده با بکارگيري نشانه ها رابطه ي جملات را با هم به خواننده نشان مي دهد. ساليسبري ارتباط ميان جملات را به سه دسته کلي تقسيم مي کند: 1- استقلال کامل جمله ها از يکديگر؛ 2- وابستگي شديد جمله ها به هم؛ 3- ارزش برابر جمله ها با هم. در ادامه، مي گويد براي هر کدام از اين روابط علامت هاي ويژه اي وجود دارد که با تشخيص اينکه چه نوع رابطه اي بين جمله ها حاکم است، علامت هاي مناسب انتخاب مي شود. او در مقاله ي خود به کار بردن نشانه هاي نگارشي را در مهارت هاي خوانندگي و نويسندگي براي انتقال افکار به ديگران بسيار مهم تلقي مي کند و استفاده ي بجا از اين علايم را يکي از شروط ضروري در نوشتن مي داند.
از ديدگاه سينگلتون(7) (1944)، استفاده از نشانه هاي نگارشي در متن مانند استفاده از کلمه در نوشته است که معناي خاصي به نوشته اضافه مي کند و به کارگيري نادرست اين علايم باعث انتقال اشتباه افکار پيام دهنده به پيام گيرنده مي شود. به باور او، نويسنده براي اينکه بتواند منظور خود را به خواننده منتقل کند بايد از آرايش خاصي از علايم استفاده کند. او تأکيد مي کند نشانه هاي نگارشي اغلب براي جداسازي و مکث مطالب به کار مي روند؛ ولي علامت هاي مختلف مکث به دلايل متفاوت ظاهر مي شوند.
از ديدگاه اسپارکس(8) (1953)، گاهي يک نوشته به قدري واضح است که خواننده خيلي سريع و ناخودآگاه بدون نياز به تحليل جمله هاي آن به معناي نوشته پي مي برد؛ ولي گاهي به دليل پيچيده بودن نوشته، نويسنده بايد هر جمله را به تنهايي و سپس ارتباط آن را با ساير جملات در نوشته بررسي کند. در اينجا با در نظر گرفتن نشانه هاي نگارشي به کار رفته رابطه ي کلمات و جملات روشن مي شود و خواننده منظور نويسنده را به درستي در مي يابد. بنابراين از نظر اسپارکس، به کارگيري علايم نگارشي به ويژه در متون نوشتاري پيچيده اهميت ويژه اي دارد.
جانسون(9) (1954) بيان مي کند کاربرد علايم نگارشي به دليل مربوط بودن به فنّ بلاغت و سخنوري (با اينکه سبک نوشتن فرق کرده است) همچنان در زبان نوشتاري به همان صورت باقي مانده است؛ مانند کاربرد نقطه که اغلب در پايان جمله خبري مي آيد و يا کاربرد ويرگول که زنجيره اي از جملات به هم پيوسته را از هم جدا مي کند.
سلومون(10) (1990) در مقاله اش با عنوان «قدرت نشانه هاي نگارشي»(11) به کار بردن علايم نگارشي را به سبک نوشتن نويسنده وابسته مي داند. او معتقد است نشانه هاي نگارشي در زبان نوشتاري ديده مي شوند؛ ولي هرگز شنيده نمي شوند. از ديدگاه او، علايم نگارشي در زبان نوشتاري ميزان سرعت، بلندي، زير و بمي و مکث بين کلمات و جملات را نشان مي دهند. او براي مثال مي گويد «نقطه» نشانه ي ايست کامل است «ويرگول» سرعت خواندن را کم مي کند و «علامت سؤال» ميزان زير و بمي را تغيير مي دهد.

3-2- نشانه گذاري در زبان فارسي

اديب سلطاني در راهنماي آماده ساختن کتاب بيان مي کند نشانه هاي نگارشي از خارج از زبان فارسي به نوشتار اين زبان راه يافته است. او در ادامه اين مطلب توضيح مي دهد:
در دوران هاي گذشته باسوادان کشور ما مي توانستند کتاب هاي دشوار علمي و ادبي و فلسفي فارسي را بدون نشانه هاي نقطه گذاري بخوانند اما خواندن بعضي از زبان هاي منقرض شده ي ايراني شرقي بدون نقطه گذاري بسيار دشوار بوده است؛ به طوري که گاهي وابستگي زياد فهم اين متون به نقطه گذاري نوعي ضعف براي اين زبان ها به حساب مي آيد.
از نظر اديب سلطاني، امروزه در خط زبان هاي اروپايي نشانه گذاري چنان اهميت دارد که بي توجهي به کاربرد درست آن به بدفهمي و درک نادرست مفهوم منجر مي شود. او بر اين باور است که در سده هاي گذشته در زبان فارسي چنين دشواري هايي نبوده و در صد سال اخير نشانه هاي بيگانه وارد فارسي شده اند که به اين مسئله بايد در چارچوب نظام هاي اجتماعي و فرهنگي پرداخت. اديب سلطاني بيان مي کند با بررسي متون کهن مي توان به گذشته و شيوه هاي فرهنگي آن دوران پي برد که تنها راه آن، مطالعه و بررسي دقيق علامت هاي نشانه گذاري در ارتباط با مسائل عملي و نظري زبان، دستور و خط فارسي و به ويژه چاپ فارسي و پيشرفت هاي تکنيکي جديد است. او معتقد است در خط هاي قبل از اسلام، بعضي علايم وجود داشته اند که به مقوله ي نشانه گذاري مربوط مي شوند. همچنين اديب سلطاني از آريستوفانس بيزانسي ياد مي کند که براي نخستين بار در 23 سده ي پيش، براي نشانه گذاري روش ساده اي ابداع کرد تا به شاگردانش براي بهتر خواندن متون نوشتاري کمک کند. در پايان، نويسنده راهنماي آماده ساختن کتاب نشانه گذاري لاتين را پديده اي نوظهور در سده ي نوزدهم ميلادي مي داند که يک سده پس از به کار رفتن حروف متحرک چاپي مطرح شد. او مي افزايد تا اواسط سده نوزدهم نيز قواعد نقطه گذاري منظم و يکدست نشد؛ به طوري که هنوز هم در هيچ زباني جزئيات آن به نحوي که صددرصد پذيرفته ي همگان باشد، مشخص نشده و اين مسئله امري طبيعي است. (اديب سلطاني، 1365: 69-71)
آتش پرور نيز از پژوهشگراني است که به بررسي و کاربرد نشانه هاي نگارشي در زبان نوشتاري فارسي پرداخته است او در کتاب علامت هاي رايج در نوشته هاي زبان فارسي مانند اديب سلطاني بر اين نکته پافشاري مي کند که با گذشت زمان و گسترده شدن دامنه ي زبان و ادبيات فارسي، به همان اندازه نقش مهم نشانه ها روشن تر و ضروري تر مي شود. به گونه اي که براي مثال با گذاشتن يک ويرگول در جمله، معنا و مفهوم به طور کامل فرق مي کند و جمله داراي برداشت هاي متفاوتي مي شود. (آتش پرور، 1360: 10)
خيام در مورد استفاده ي نشانه هاي نگارشي در زبان فارسي به اين نکته اشاره مي کند که براي مدتي طولاني، نوشته هاي فارسي بدون علامت هاي نقطه گذاري نوشته مي شده است؛ در حالي که امروزه براي نوشتن متون مختلف به علامت هاي بسياري براي نشانه گذاري نياز است و امکان استفاده از آن ها وجود دارد. او ادعا مي کند که نشانه هاي نگارشي موجود به طور کامل وارداتي اند و براي زبان فارسي مناسب نيستند. براي مثال، او به نقش تعريف نشده ي «کروشه» يا «ويرگول نقطه» اشاره اي کوتاه مي کند و مي گويد نشانه هاي ديگري نيز با اين ويژگي وجود دارند. (خيام، 1373: 36-37)
کاخي از معدود کساني است که کاربرد نشانه هاي نگارشي را با اصطلاحات دستوري پيوند داده است. او بر اين باور است که در شرح و توضيح کاربرد علامت هاي نشانه گذاري، گاهي به ناچار بايد از اصطلاحات دستوري کمک بگيريم که اين خود مشکل آفرين است؛ زيرا برخي نويسندگان و مؤلفان ايراني تعدادي از اصطلاحات را که در حوزه ي نشانه گذاري به کار مي رود، در معاني کاملاً متفاوتي به کار برده اند. به نظر کاخي، نشانه هاي نگارشي براي نخستين بار از زبان فرانسوي به زبان فارسي وارد شد و معادل اين اصطلاحات در زبان فارسي، همان اصطلاحات فرانسوي و يا ترکيبي از فرانسوي و فارسي است. گاهي نيز در زبان فارسي هم از اصطلاح فرانسوي و هم از اصطلاح معادل فارسي آن استفاده مي شود. (کاخي، 1378: 205-206)
قربانيون يادآور مي شود که اغلب زبان هاي گفتاري دنيا، از جمله زبان فارسي آهنگين هستند و معناي آن ها با دادن آهنگ و با تأکيد صوتي بر واژه هاي جمله تغيير مي کند. در زبان نوشتاري، اين کمبود با کاربرد درست علايم نگارشي جبران مي شود و مانع از بروز هرگونه ابهام مي شود. بي توجهي در به کارگيري علايم نگارشي، نارسايي پيام را ميان نويسنده و خواننده در پي خواهد داشت. (قربانيون، 1383: 58)
سميعي نشانه هاي نگارشي را به دو دسته: نشانه هاي اصلي و فرعي تقسيم مي کند. از نظر او، نشانه هاي اصليِ فصل و وصل در زبان نوشتاري فارسي شامل نقطه، نشانه تعجب، ويرگول، نقطه ويرگول، دو نقطه، نشانه ي تعليق و نشانه ي نقل قول است. او معتقد است علاوه بر اين نشانه هاي اصلي، نشانه هاي فرعي ديگري وجود دارد که به صورت قراردادي داراي معاني معيني است؛ مانند پرانتز، قلاب، نيم خط، خط مورّب، پيکان و ستاره. (سميعي، 1385: 232).
ياحقي بر اين باور است که استفاده از اين نشانه هاي نگارشي در زبان فارسي سابقه ي چنداني ندارد و در يکي دو قرن اخير به پيروي از نوشته هاي غربي در زبان فارسي رايج شده است. همچنين او بر اين مطلب تأکيد مي کند که در استفاده از نشانه هاي نگارشي بايد از افراط و تفريط بپرهيزيم و نويسنده بايد با توجه به جمله بندي و ساختمان زبان فارسي آن ها را به کار بگيرد. (ياحقي، 1383: 63)
فرشيدورد اعتقاد دارد تمام قواعدي که کم و بيش به زبان و خط ما راه يافته اند، مفيد هستند. از نظر او، يکي از اين قواعد وارد شده به زبان نوشتاري فارسي، نشانه گذاري است که از فرنگ آمده و در خط فارسي رايج شده است. (فرشيدورد، 1387: 321)
اميني مانند ساير محققان اين حوزه، مکاتبه و نوشتار را وسيله اي براي تبادل اطلاعات بين نويسنده و خواننده مي داند. او اعتقاد دارد بايد اين نقل و انتقال به نحوي انجام گيرد تا همان چيزي که منظور نويسنده يا پيام دهنده است، عيناً به ذهن خواننده يا گيرنده ي پيام منتقل شود. اميني زماني اين امر را امکان پذير مي داند که نشانه هاي رايج در زبان به طور صريح استفاده شده باشد. به نظر او، ارزش کاربرد نشانه هاي نگارشي در نوشته ها به اندازه اي است که مي توان آن را با علايم راهنمايي و رانندگي هنگام رانندگي مقايسه کرد. به اين صورت که همان طور که رعايت علايم راهنمايي و رانندگي در جاده ها از اين نظر که سفر مطمئني را براي مسافران و راننده فراهم مي کند سرنوشت ساز است، کاربرد صحيح و بجاي نشانه هاي رايج در هر زبان نيز ضمن ايجاد تفهيم و تفهّم، اين امکان را براي نويسنده فراهم مي کند تا نوشته اي مطلوب عرضه کند. (اميني، 1388: 177-179)

4-2- انواع نشانه هاي نگارشي در فارسي نوشتاري امروز

اديب سلطاني (1365)، آتش پرور (1360)، احمدي گيوي (1379)، ياحقي (1383)، سميعي (1385)، فرشيدورد (1387)، ذوالفقاري (1377)، قربانيون (1383)، اميني (1388) و کاخي (1378) انواع نشانه هاي نگارشي را اين گونه برشمرده اند: نقطه (.)، ويرگول (،)، دو نقطه (:)، نقطه ويرگول (؛)، علامت سؤال (؟)، علامت تعجب (!)، پرانتز ( () )، گيومه («»)، خط فاصله (-)، خط پيوند (-)، قلاب ([])، آکولاد ({})، سه نقطه (...)، مميز (/)، تکرار (ٍ)، يک ستاره (*)، دو ستاره (**)، سه ستاره (***)، خنجر († )، خط پيکان ( ← )، تساوي (=)، خط تابدار ( ~) و نشانه ي نکته (□■○●).

3- تجزيه و تحليل داده ها

در اين بخش در ابتدا تعريف مختصري از نسخه هاي عکسي، نسخه هاي خطي، نسخه هاي چاپ سنگي و نخستين مکتوبات چاپي بيان کرده ايم. سپس براي بررسي نشانه هاي نگارشي به کار رفته در هر يک از انواع اين مکتوبات قديمي، پنج نسخه ي عکسي (به دليل تعداد معدود نسخه هاي عکسي در دسترس، فقط پنج نسخه را بررسي کرده ايم)، ده نسخه ي خطي، ده نسخه ي چاپ سنگي و ده نسخه از نخستين مکتوبات چاپ شده را تحليل کرده ايم؛ ولي فقط دو نسخه براي نمونه در اين قسمت آمده است. نمونه هاي برگرفته از تمام نسخه هاي عکسي، نسخه هاي چاپ سنگي و نخستين مکتوبات چاپي عکس برداري و در مقاله ارائه شده است؛ ولي درباره ي نمونه هاي برگرفته از نسخه هاي خطي، جهت حفظ اين آثار ارزنده، امکان عکس برداري وجود نداشته است. اين نسخه ها از سال هاي مختلف با موضوعات متفاوت انتخاب شده و شامل آثاري است که به خط و نثر فارسي نوشته شده است. در پايان، به نشانه هاي نگارشي به کار رفته در دنياي ديجيتال پرداخته شده که برگرفته از ده صفحه وب و سي پيامک است.

1-3- نسخه ي عکسي

«نسخه ي عکسي» به رونوشتي عکس برداري شده از مخطوطات نفيس و کم رونوشت اطلاق مي شود که به کمک دوربين هاي حرفه اي تهيه و در قالب ميکروفيلم ذخيره سازي مي شود و به نمايش در مي آيد.

1-1-3- هدايه المتعلّين في الطّب تأليف ابوبکر ربيع بن احمد اخويني بخاري:

اين نسخه در سال 478ق در باب مسائل پزشکي سنتي نوشته شده است. در اين نسخه از ميان هشت نشانه ي به کار رفته، يک نشانه خود علامت مد (~) و پنج نشانه داراي علامت مد (~) است. نشانه هاي به کار رفته در اين نسخه ي عکسي به شرح زير است:
▪ در اين نسخه نشانه اي شبيه به مدي (~) به کار رفته است که در بالاي کلمات و شمارش موارد با حروف، به منظور مشخص کردن آن ها از ساير قسمت هاي عبارت آورده شده است. اين نشانه در تمام قسمت هايي که شمارش اعداد به حروف نوشته شده، به صورت يکدست ظاهر شده است به بيان ديگر ديدن اين علامت نشان دهنده ي شروع نکته يا مطلب جديدي توسط نويسنده است. همچنين، گاهي روي کلماتي قرار گرفته که پس از واژه ي «و» نوشته شده است ولي در اين کاربرد يکدستي ديده نمي شود:
نگاهي به سير تحول نشانه هاي نگارشي در خط فارسي
▪ نشانه «هـ» (در پايان خط سوم نمونه ي زير آمده) به ندرت در اين نسخه به کار رفته است. هدف از نگاشتن آن، درنگ کوتاهي بين دو واژه در جمله است. گاهي يکي از اين دو واژه اسم و ديگري فعل مربوط به آن جمله و يا در بعضي موارد هر دو واژه است. اغلب يکي از اين دو واژه در انتهاي خط و ديگري در آغاز خط است:
نگاهي به سير تحول نشانه هاي نگارشي در خط فارسي
▪ گاهي در اين نسخه نشانه اي به شکل سه ويرگول مثلث وار در کنار هم به همراه نشانه ي مدي بر روي آن (در اواسط خط دوم نمونه ي زير) به چشم مي خورد. اين نشانه در اين نسخه، اغلب در انتهاي جمله (پس از فعل) و ابتداي جمله ي جديد نوشته شده است. ولي گاهي پس از به کار رفتن آن بعد از فعل و نشان دادن پايان جمله و همچنين جدا کردن آن از جمله ي بعد، دوباره در ابتداي جمله ي جديد به کار رفته است:
نگاهي به سير تحول نشانه هاي نگارشي در خط فارسي
▪ در اين نسخه گاهي نشانه اي به شکل سه نقطه ي مثلث وار در کنار هم به همراه علامت مدي بر بالاي آن (در خط سوم نمونه زير) ديده مي شود. اين نشانه در پايان جمله و به منظور فاصله انداختن بين دو عبارت که از لحاظ معنايي به يکديگر مرتبط اند به کار رفته است:
نگاهي به سير تحول نشانه هاي نگارشي در خط فارسي
▪ در اين نسخه گاهي نشانه اي با سه «هـ» و دو سه نقطه ي مثلث وار همراه با مدي کشيده بر بالاي آن ها (در انتهاي خط سوم)، براي ايجاد مکث و وقف طولاني بين دو جمله کاربرد داشته است. اين نشانه در چند موردي که در اين نسخه ديده شده، پس از فعل و همچنين در ميان و يا انتهاي خط ظاهر شده است:
نگاهي به سير تحول نشانه هاي نگارشي در خط فارسي
▪ در اين نسخه نشانه اي به شکل عدد پنج فارسي به همراه مدي بر بالايش (در اواسط خط دوم) ديده مي شود. اين نشانه نيز به ندرت نگاشته شده است. کاربرد اين علامت به منظور فاصله انداختن ميان دو مطلب و يا آغاز مطلب جديد در ادامه ي متن است:
نگاهي به سير تحول نشانه هاي نگارشي در خط فارسي
▪ گاهي در اين نسخه نشانه اي به شکل چهار نقطه ي لوزي مانند در کنار هم همراه با مدي بر رويش (در اواسط خط سوم) ظاهر شده است. ظهور اين نشانه براي ايجاد درنگي به نست کوتاه در بين دو عبارت در متن است که به لحاظ معنايي به يکديگر مرتبط اند:
نگاهي به سير تحول نشانه هاي نگارشي در خط فارسي
▪ اين نشانه که گاهي در اين نسخه ظاهر شده، به شکل واژه ي «استهي» نگاشته شده است. اين علامت در مواردي ديده مي شود که مطلب مرتبط با يک موضوع پايان پذيرفته است و در ادامه ي آن نويسنده مطلب جديدي را آغاز مي کند:
نگاهي به سير تحول نشانه هاي نگارشي در خط فارسي

2-1-3- مجمل الاقوال في الحکم و الامثال تأليف احمدبن احمدبن احمد دمانيسي سيواسي:

در سال 693ق نوشته شده است. در اين نسخه ي عکسي ضرب المثل هاي عربي به فارسي ترجمه شده است. با اينکه در دو نسخه ي قبل هيچ گونه علامت در متن به کار نرفته است، در اين نسخه به جز يک نشانه، نشانه هايي استفاده شده اند که بيشتر جنبه ي تزييني و آرايشي دارند:
▪ نشانه اي به شکل دايره اي توپر (در اواسط خط سوم نمونه ي زير) در تمام قسمت هاي اين نسخه به صورت يکدست براي جدا کردن ترجمه ي نثر عربي از نثر فارسي آن ظاهر شده است؛ به عبارت ديگر در هر قسمت اين کتاب که اين نشانه ظاهر شده، نشان دهنده ي آغاز ترجمه ي مطلب عربي به زبان فارسي است:
نگاهي به سير تحول نشانه هاي نگارشي در خط فارسي
▪ در اين نسخه نشانه اي به شکل دو گل ظاهر شده که در سمت چپ آن ها علامت سه نقطه درون دايره (در انتهاي هر دو خط در نمونه ي زير) قرار گرفته است. در تمام قسمت ها، اين نشانه ها به صورت يکنواخت در انتهاي جمله هاي عربي که کلمه به کلمه به زبان فارسي ترجمه شده اند، آمده است. همچنين نويسنده با کاربرد اين نشانه ها به نوعي نوشته خود را تزيين کرده است. اين نشانه ها کارکرد خاص و شخصي دارند. به بيان ديگر نويسنده اين علايم را بسته به سليقه ي خود نگاشته است. در هيچ يک از نسخه هاي مورد بررسي اين نشانه ها ديده نشده است:
نگاهي به سير تحول نشانه هاي نگارشي در خط فارسي
▪ در اين نسخه نشانه اي وجود دارد که شامل يک دايره با نقطه اي سياه رنگ درون آن و در سمت چپ آن نيز علامتي به شکل گل (در انتهاي خط نمونه ي اول) است. گاهي نيز نشانه ي گل در ميان دو دايره با نقطه اي در ميان آن ها (در انتهاي خط نمونه ي دوم) ظاهر شده است. اين نشانه در پايان عبارت هاي عربي آورده شده و علاوه بر اينکه براي برجسته کردن نثر فارسي از نثر عربي است، جنبه ي تزييني نيز دارد. همچنين، نگاشتن آن مانند نشانه ي قبلي کارکرد خاص و شخصي دارد و با سبک نوشتن نويسنده ارتباط دارد؛ به گونه اي که مانند علامت قبلي در هيچ يک از مکتوبات مورد بررسي ديده نشده و فقط در اين اثر به کار رفته است:
نگاهي به سير تحول نشانه هاي نگارشي در خط فارسي
▪ در اين نسخه هنگام ترجمه ي لفظ به لفظ عربي به فارسي، نشانه اي به شکل دو گل با فاصله از يکديگر در انتهاي خط عربي (در پايان خطوط نمونه هاي زير) ظاهر شده است. اين نشانه مانند دو نشانه ي قبلي، علاوه بر اينکه نثر فارسي را از نثر عربي برجسته مي کند، جنبه ي تزييني و آرايشي و کارکرد شخصي دارد و در نسخه هاي ديگر ظاهر نشده است:
نگاهي به سير تحول نشانه هاي نگارشي در خط فارسي

2-3- نسخه ي خطي

«نسخه ي خطي» به نسخه اي گفته مي شود که با دست نوشته شده و يا به تعبير، دست نوشته اي است که در قالب کتاب و يا به اصطلاح نسخه در آمده است.

1-2-3- لمحات في شرح المعات شيخ يارعلي شيرازي:

اين نسخه در قرن 826ق نوشته شده است. محتواي اين کتاب عرفاني است. گاهي در اين نسخه از رنگ جوهر قرمز در ابتداي شعرها، کلمات و ... استفاده شده است. نشانه هاي به کار رفته در اين نسخه ي خطي به شرح زير است:

نشانه ي (،)

▪ معمولاً در اين نسخه به منظور بيان معاني شعرها، قبل از واژه ي «يعني» از اين نشانه استفاده شده است: «نکو کوهي کو کفتست در دات که التوحيد استاط الوصاف، يعني وجود عام که مضاف بما ميتاست جون استاط کنند و بنظر نياورند که توحيد درست شود».
▪ در بعضي موارد، اين نشانه ها در پايان عبارت ها به منظور فاصله انداختن بين دو عبارت و درنگي کوتاه به کار رفته است: «فياض عنايت کرد ياري بيار اي کان معني تا چه داري، بعد از تقديم استجاره نام او را لمحات في شرح المعات نهاد».
▪ اغلب به منظور جدايي و فاصله انداختن مصراع ها از يکديگر کاربرد داشته است: «آن دوست که نورديده و گوش منست، جان و تن و هوش دل مدهوش منست، آيا منم اکنون که در آغوش منست».
▪ در برخي موارد پس از کلماتي مانند گفتن، فرمودن و .... به منظور نشان دادن نقل قول کاربرد داشته است: «مولانا قدس سره مي گويد، سوار اسب شو از ره مينديش».

- نشانه ي (، ، )

▪ در اين نسخه، اين نشانه براي ايجاد فاصله بين کلمات يک جمله و مکث بين آن ها به کار رفته است: «ممکن نبود که هيچ مخلوقي ، ، گرديد خدا و يا خدا گردد».
▪ اغلب براي نشان دادن اتمام شعر در آخرين مصراع استفاده شده است:
صلحي فکن ميان من و محواي و دود ... آن خاک تيره تا نشد از خويشتن فنا
نه در فزايش آمد و نه دست از رکود ... تا نطفه نطفه بود و نشد محو از من،

2-2-3- ترجمه ي مفتاح الفلاح نوشته ي بهاء الدين محمد عاملي:

اين نسخه را جمال الدين محمدحسين خوانساري ترجمه کرده است. اين نسخه ي خطي در سال 1114ق نوشته شده و مضمون مناجاتي و دعايي دارد. نشانه هاي به کار رفته در اين نسخه به شرح زير است:

- نشانه ي (،)

▪ اغلب اين نشانه در بين بندها براي جدا کردن يک بند از بند ديگر کاربرد داشته است: «هر که در شبستان شب زنده داري عبادتش مصباح دعايي افروخت، صبح اجابتش پيش از صبح دميد، و هر که در زاويه ي اولاعتش به مناجات صبحگاهي برخاست، نخستين چهره ي مقصود خويش ديد».

نشانه ي ()

▪ براي جدا کردن ابيات از يکديگر استفاده شده است:
ز بيم شش برش خصم بداختر کند چون خارپشت از سينه مغفر بميدانش کند گرد ستم آهنگ نيابد فرصت پريدن رنگ

3-3- نسخه ي چاپ سنگي

«چاپ سنگي» نوعي چاپ مسطح است که در آن به جاي حروف سربي از سنگ مرمر استفاده مي شده، به اين ترتيب که نوشته يا تصوير را روي سنگ منتقل و با استفاده از روش هاي شيميايي آن را برجسته مي کردند و سپس اين تصوير بارها روي کاغذ کپي مي شده است. اين نوع چاپ با استفاده از روش ترکيبي فيزيکي و شيميايي براساس دفع متقابل آب و چربي اختراع شد. ماشين چاپ سنگي که اولين بار آلماني ها آن را اختراع کردند، در شکل و کار تقريباً شبيه به ماشين چاپ سربي بوده، با اين تفاوت که در چاپ سنگي به جاي حروف سربي از سنگ مرمر کنده کاري شده استفاده مي شده است.

1-3-3- خزانه ي عامره نوشته ي مير غلامعلي بن نوح آزاد بگلرامي:

اين نسخه در سال 1257ق چاپ شده است. موضوع آن توصيف شاعران ايراني است. نشانه هاي اين کتاب به شکل هاي زير ظاهر شده است:
▪ در اين نسخه نشانه اي به شکل گل ظاهر شده که در انتهاي هر بند به منظور نشان دادن پايان آن و شروع بند جديد آمده است. اين نشانه در نمونه ي زير مشهود است. اين نشانه کارکرد شخصي داشته و نويسنده براساس ذوق و سليقه خود از آن استفاده کرده و در هيچ يک از نسخه هاي مورد بررسي ديگر يافت نشده است.
نگاهي به سير تحول نشانه هاي نگارشي در خط فارسي
▪ گاهي در اين نسخه نشانه اي که تا حدودي شبيه به علامت بعلاوه در رياضيات است، در ميان ابيات عربي به منظور شاخص کردن اين ابيات از ساير قسمت هاي متن به کار رفته است. اين نشانه در نمونه ي زير ديده مي شود. اين نشانه جنبه ي تزييني و آرايشي دارد و کارکرد آن شخصي و سبکي است و در هيچ يک از نسخه هاي ديگر نگاشته نشده است:
نگاهي به سير تحول نشانه هاي نگارشي در خط فارسي
▪ گاهي علامت چهار نقطه در بين مصراع هاي عربي به منظور تفکيک آن ها از يکديگر و همچنين در انتهاي آخرين مصراع براي جدا و شاخص کردن آن از نثر فارسي ظاهر شده است:
نگاهي به سير تحول نشانه هاي نگارشي در خط فارسي

2-3-3- بزم ايران اثر محمدرضا طباطبايي يزدي:

اين کتاب در سال 1339 به چاپ رسيد. بزم ايران علاوه بر اينکه مضمون ادبي دارد، لطيفه هاي فارسي را نيز در برمي گيرد. نشانه هاي مورد استفاده در اين کتاب شامل موارد زير است:

نشانه هاي (" ") و ( () )

▪ در اين نسخه نشانه هاي گيومه و پرانتز در همان نقش امروز خود (گيومه براي برجسته کردن اسم خاص و پرانتز براي توضيح بيشتر مطلب و يا قرار دادن عدد به منظور جدا کردن از نثر) به کار رفته اند.
نگاهي به سير تحول نشانه هاي نگارشي در خط فارسي

نشانه ي (؟)

▪ در اين نسخه نشانه ي پرسش در نقش امروزي خود (نشان دهنده ي سؤال) نگاشته شده است:
نگاهي به سير تحول نشانه هاي نگارشي در خط فارسي

نشانه ي (-)

▪ نشانه ي خط فاصله در پايان جملات خبري نوشته شده است. اين علامت در اين اثر نقش نقطه ي امروزي (نشان دهنده ي پايان عبارت) را دارد:
نگاهي به سير تحول نشانه هاي نگارشي در خط فارسي

نشانه ي چهار نقطه

▪ نشانه ي چهار نقطه در اين نسخه در پايان هر بند به منظور نشان دادن اتمام آن و شروع بند جديد به کار رفته است:
نگاهي به سير تحول نشانه هاي نگارشي در خط فارسي

4-3- نخستين مکتوبات چاپي

اين نوع نسخه ها از نخستين نوشته هايي هستند که به شکل مکتوبات چاپي امروز منتشر شده اند.

1-4-3- مجله ي شرق:

اين مجله را سعيد نفيسي در سال 1310ش نوشته است. اين مجله از نخستين مجموعه هايي است که در ايران منتشر شده است. نشانه هاي به کار رفته در اين مجله به شکل هاي زير است:

نشانه ي (...)

▪ در اين مجله نشانه ي سه نقطه با نقش امروز خود ظاهر شده است:
نگاهي به سير تحول نشانه هاي نگارشي در خط فارسي

نشانه ي (-)

▪ نشانه ي خط فاصله گاهي به منظور درنگ و مکثي به نسبت طولاني در بين جملات با کارکرد امروز علامت نقطه ظاهر شده است. همچنين با نقش امروز خود نيز (پس از بيان مطلبي براي توضيح بيشتر در مورد آن و يا پس از شماره گذاري براي تفکيک عدد از متن) کاربرد داشته است:
نگاهي به سير تحول نشانه هاي نگارشي در خط فارسي

نشانه هاي ( () ) و (!) و (؟)

▪ در اين نسخه هر سه نشانه با کارکرد امروز خود نوشته شده است:
نگاهي به سير تحول نشانه هاي نگارشي در خط فارسي

نشانه هاي (• -) و (.)

▪ علامت اول هنگام مکالمه پس از ذکر نام سخن گو و گاهي نيز پس از خطاب نام شخصي به کار گرفته شده است. علامت نقطه نيز با کارکرد امروز خود در نوشته ها ظاهر شده است:
نگاهي به سير تحول نشانه هاي نگارشي در خط فارسي

نشانه ي ( «» )

▪ علامت گيومه نيز با نقش امروز خود در اين مجله به کار رفته است:
نگاهي به سير تحول نشانه هاي نگارشي در خط فارسي

2-4-3- حبل المتين:

روزنامه ي يوميه ي ملي آزاد سياسي، اخباري، تجاري، علمي و ادبي است که از سال 1311ش به مدت چندين سال زيرنظر جلال الدين الحسيني مؤيدالاسلام به چاپ مي رسيده است. تعدادي از نشانه هاي اين روزنامه شامل موارد زير است:

نشانه هاي (..........) و (.)

▪ در اين روزنامه نشانه ي چند نقطه و نقطه با کارکرد امروز خود ظاهر شده است:
نگاهي به سير تحول نشانه هاي نگارشي در خط فارسي

نشانه ي ( () )

▪ نشانه ي پرانتز نيز با نقش امروز خود استفاده شده است:
نگاهي به سير تحول نشانه هاي نگارشي در خط فارسي

نشانه ي (............................)

▪ نشانه ي خط کشيده هم با نقش امروز نگاشته شده است:
نگاهي به سير تحول نشانه هاي نگارشي در خط فارسي

نشانه ي (؟)

▪ نشانه ي پرسش نيز با کارکرد امروز خود به کار رفته است:
نگاهي به سير تحول نشانه هاي نگارشي در خط فارسي

نشانه ي (،)

▪ نشانه ي ويرگول نيز با نقش امروز خود استفاده شده است:
نگاهي به سير تحول نشانه هاي نگارشي در خط فارسي

نشانه ي (-)

▪ نشانه ي خط فاصله با هدف مکث طولاني و وقف کامل بين جمله هاي متن هنگام خواندن به کار رفته است. در اين روزنامه گاهي نويسنده براي مکث کامل، به جاي نقطه از اين نشانه استفاده کرده است:
نگاهي به سير تحول نشانه هاي نگارشي در خط فارسي

5-3- دنياي ديجيتال

1-5-3- صفحه ي وب

وب يکي از مهمترين سرويس هاي اينترنت در دنياي ديجيتال امروز به شمار مي آيد. اطلاعات در ساختارهاي خاصي با نام صفحات وب که يک فايل ساده ي متني است، سازمان دهي مي شود. امروزه استفاده از صفحات وب يکي از بهترين راه هاي اطلاع رساني و انتقال مطالب مختلف به کاربران است. نمونه اي از صفحه ي وب به اين شرح است:
زبان مجموعه اي از نشانه هاي قراردادي است که در امتداد يک بعد زمان براي انتقال پيام استفاده مي شود. منظور از امتداد يک بعد اين است که هر نشانه از پس نشانه ي ديگري به نوبت مي آيد. مجموعه ي نشانه ها در طول زمان مفهومي در ذهن انسان شکل مي دهد. ويژگي اي که خاص زبان انسان (يا آنچه به طور اخص زبان مي خوانيم) مي باشد اين است که کلامي را که به زبان خاص بيان شده است مي توان دوباره تجزيه کرد. در تجزيهي بار نخست کلام را مي توان به واحدهاي معنايي کوچکتر- و به بيان دقيق تر از لحاظ معنايي بسيط- تجزيه کرد. به اين واحدها تکواژ مي گويند. در مرحله ي دوم هر تکواژ را مي توان به واحدهاي کوچک تر آوايي تقسيم کرد که از لحاظ کاربرد آوايي بسيط اند و از نظر معنايي فاقد معنا. به اين جزء هاي کوچکتر واج مي گويند. مثلاً جمله ي «بَرگ سَبز است» را مي توان در تجزيه ي بار نخست به سه تکواژ «برگ»، «سبز» تجزيه کرد.

2-5-3- پيامک

يکي ديگر از پرکاربردترين ابزارهاي ارتباطي در دنياي ديجيتال امروز، پيامک ها هستند. پيامک ها اين امکان را براي افراد فراهم مي آورند که از طريق تلفن هاي همراه با يکديگر تبادل اطلاعات کرده، ارتباط برقرار کنند. نمونه هايي از پيامک ها به اين شرح است:
باهاش تماس بگير.
چرا جواب نميدي !!!!!!!! ؟؟؟؟؟؟؟؟؟
خدايش خيلي بامزه بود ☺
ساعت 15، 6 دم در باش.
واسه چي نرفتي !!!!!!!!
دلم تنگ شده: *
چي شد ؟؟؟؟؟؟؟؟
کارم داشتي ؟
چرا اينطوري شد 
هر دو تا هم زمان شده: o

4- بحث و نتيجه گيري

بررسي نسخه هاي عکسي نشان مي دهد در اين گونه نسخه ها، اصول خاصي براي نشانه گذاري متون وجود نداشته است؛ به همين دليل فقط بعضي از نويسندگان براساس ذوق و سليقه و خلاقيت خود علايمي را در آثار خود نگاشته اند که داراي کارکردهاي متفاوت است. به بيان ديگر، نشانه هاي به کار رفته در اين گونه نسخه ها بيشتر جنبه ي شخصي و سبکي داشته است و علايمي که در يکي از نسخه ها نگاشته شده، در هيچ يک از نسخه هاي عکسي مورد بررسي ديگر ظاهر نشده و خاص يک نسخه بوده است. اين نکته نيز اهميت دارد که هيچ يک از نشانه هاي نگارشي امروز در اين نسخه ها به کار نرفته است.
بررسي نسخه هاي خطي نشان مي دهد در اين گونه نسخه ها نيز نويسندگان از نشانه هاي جديدي براي بازنمايي ويژگي هاي زبان گفتاري در زبان نوشتاري استفاده کرده اند که در هيچ يک از نسخه هاي عکسي مورد تحليل ظاهر نشده است. از سوي ديگر، در مقايسه با علايم به کار رفته در نسخه هاي عکسي مورد تحليل، شکل ظاهري نشانه هاي نگارشي در نسخه هاي خطي داراي تنوع کمتري است؛ به گونه اي که در چند مورد يک علامت در نسخه هاي مختلف با نقش هاي متفاوت ظاهر شده است. گاهي نيز يک علامت در يک نسخه با نقش هاي مختلف ديده مي شود. اين مطلب نشان مي دهد استفاده از اين علايم و شکل و نقش آن ها از قانون خاصي پيروي نمي کرده و بنا به خواست نويسنده ي اثر بوده است. به عبارت ديگر، مانند نسخه هاي عکسي، هيچ اصول خاصي بر نشانه گذاري نسخه هاي خطي حکمفرما نبوده با اين تفاوت که در نسخه هاي خطي شکل ظاهري علايم عام تر شده و يک علامت توسط چند نويسنده به کار گرفته شده است. همچنين، از ميان نشانه هاي يافت شده فقط نشانه ي ويرگول است که امروز نيز به کار مي رود.
با بررسي نسخه هاي چاپ سنگي به اين نتيجه رسيديم که براي نخستين بار نشانه هاي نگارشي امروز با کارکرد مشابه در نسخه هاي چاپ سنگي ظاهر شده اند؛ ولي همچنان در بعضي از اين گونه نسخه ها نشانه هايي به چشم مي خورد که در زبان نوشتاري امروز کاربرد ندارد و جايگزيني براي آن ها (چه در شکل و چه در نقش) در نظر گرفته نشده است. به طور کلي، علايم به کار رفته در اين نسخه ها ترکيبي از نشانه هاي نگارشي امروز و نشانه هاي سبکي نويسنده است.
در نخستين مکتوبات چاپي مورد بررسي هيچ نشانه سبکي اي به کار نرفته و تمام علايم در اين گونه نسخه ها (به جز نشانه ي خط فاصله) امروزه نيز با همان نقش استفاده مي شوند و هيچ نشانه اي به جز نشانه هاي نگارشي امروز ظاهر نشده است.
بررسي صفحات وب بيانگر اين است که نشانه هاي نگارشي به دنياي ديجيتال نيز راه يافته است؛ به گونه اي که نشانه هاي نگارشي به همان شکل و نقشي که در نوشته هاي امروز به کار مي روند، در صفحات وب نيز ظاهر شده اند. ظهور نشانه هاي نگارشي در پيامک ها نيز به عنوان يکي از رايج ترين ابزارهاي ارتباطي دنياي ديجيتال امروز صدق مي کند، با اين تفاوت که در کنار نشانه هاي نگارشي در مکتوبات امروز، در پيامک هاي تحليل شده نشانه هاي جديدي معروف به صورتک ظاهر شده است که نشان دهنده ي احساسات کاربر و شدت آن در هنگام شنيدن و يا گفتن مطلبي است. به کمک اين صورتک ها بدون گفتن واژه اي ميزان ناراحتي، خوشحالي، تعجب و کنجکاوي کاربر بازگو مي شود و تلاش او براي وارد کردن زبان بدن به نوشته ها و تمايلش به استفاده از نشانه هاي ديداري ملموس تر و عيني تر نشان داده مي شود.
سخن پاياني اين است که قبل از ورود صنعت چاپ به ايران، علايم نگارشي به گونه اي در خط فارسي ظاهر شده اند؛ ولي استفاده از آن ها براساس اصول و ضوابط خاصي نبوده و نگاشتن آن ها هم ضرورتي نداشته است. اما به تدريج با ورود صنعت چاپ به ايران، اصول خاصي بر نشانه گذاري خط فارسي حاکم شد. کاربرد نشانه هايي نظير صورتک ها در دنياي ديجيتال امروز، گرايش افراد را براي بازتاب هرچه بيشتر امکانات زبان گفتاري در نوشتار نشان مي دهد.

پي نوشت ها :

1- دانشيار گروه زبان شناسي، دانشگاه فردوسي مشهد.
2- دانشجوي کارشناسي ارشد زبان شناسي، دانشگاه فردوسي مشهد.
3-Bacon .
4- "Punctuation، Trnslation، Interpretation".
.Salisbury -5
“The psychology of punctuation” -6.
.Singleton -7
Sparks -8.
Johnson -9.
Solomon -10.
“The power of punctuation” -11.

فهرست منابع تحقيق:
- آتش پرور، حسن (1360). علامت هاي رايج در نوشته هاي زبان فارسي. مشهد: اطلس.
- اديب سلطاني، شمس الدين (1365). راهنماي آماده ساختن کتاب. تهران: سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامي.
- احمدي گيوي، حسن و ديگران (1379). زبان و نگارش فارسي. تهران: سمت.
- اميني، کاظم (1388). آيين نگارش مکاتبات اداري. تهران: مؤسسه عالي آموزش و پژوهش مديريت برنامه ريزي.
- خيام، مسعود (1373). خط آينده (آينده ي خط تمام اتوماتيک فارسي). تهران: نگاه.
- ذوالفقاري، حسن (1377). کتاب کار نگارش و انشاء تهران. اساطير.
- سميعي، احمد (1385). نگارش و ويرايش، تهران: سمت.
- صفوي، کوروش (1385). آشنايي با نظام هاي نوشتاري. تهران: نشر تهران.
- کاخي، مرتضي (1378). شيوه ي نگارش. تهران: اميرکبير.
- فرشيدورد، خسرو (1387). مسئله درست و غلط (نگارش و پژوهش در زبان فارسي). تهران: سخن.
- قربانيون، حسين (1383). شيوه ي ارائه ي مطالب نوشتاري و گفتاري. مشهد: جام آريا.
- ياحقي، محمدجعفر و محمدمهدي ناصح (1383). راهنماي نگارش و ويرايش. مشهد: انتشارات آستان قدس رضوي.
- Bacon, Benjamin (1924). “Punctuation, Translation, Interpretation”. The Journal of Religion. Vol. 4. No. 3. Pp. 243-260.
- Johnson, Ellen (1954).”A Simpler Approach to punctuation”. College English. Vol. 15. No. 7. Pp. 399-404.
- Salisbury, Rachel (1939). “The psychology of punctuation”. The English Journal. Vol. 28. No. 10. Pp. 794-806.
- Singleton, Ralph (1944). “How to Teach punctuation”. College English. Vol. 6. No. 2 Pp. 111-115.
- Solomon, Martin (1990). “The power of punctuation”. Design Issues. Vol. 6. No. 2. Pp. 28-32.
- Sparks, Madeleine (1953). “A practical Approach to punctuation”. The English Journal. Vol. 42. No. 3. Pp. 158-159.

منبع مقاله :
شعیری، حمیدرضا؛ (1391) نامه ی نقد: مجموعه ی مقالات دومين همايش ملّي نقد ادبي با رويكرد نشانه شناسي ادبیات، تهران:‌ خانه ی كتاب، چاپ نخست



 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط