امروزه ترميم فتق هاي جداره ي شکم رايج ترين عمل جراحي بزرگ بدن است. حکيم سيد اسماعيل جرجاني در کتاب ذخيره خوارزمشاهي، فتق هاي اين ناحيه را- با اطلاحات و عبارات رايج زمان خود- مورد بحث قرار داده است و نکات تشريحي، آسيب شناسي، علت شناسي و تشخيص آن را به نحوي مورد بررسي و تفحص قرار داده که با وجود يک فاصله زماني در حدود هزار سال هنوز هم پايه هاي علمي آن استوار و پابرجا مي باشد. در ادامه ي اين قسمت به مقايسه ي مطالب کتاب ذخيره ي خوارزمشاهي با مطالب کتب جديد خواهيم پرداخت. جهت حفظ جنبه هاي فرهنگي کتاب مذکور و برقراري ارتباط نزديک تر با آن، حتي المقدر سعي شده تا عين عبارات و جملات کتاب ذخيره خوارزمشاهي نقل شود. جملات منقول از کتاب هاي جديد بالافاصله در زير عبارات مستخرج از کتاب ذخيره ي خوارزشاهي قرار گرفته اند تا مطابقت معاني و درک مفاهيم مطالب با سهولت بيشتري انجام پذير باشد. يافته هاي جرجاني به صورت (ج) و يافته هاي پزشکي نوين به صورت (ن) مشخص شده اند.
ج: بايد دانست که پوشش شکم پوست و عضلها و دو حجاب است. يکي زندرونست و مماس معده و رودهاست و آن را به تازي "المطيف بالامعاء" ( در برگيرنده ي روده ها) گويند و ديگري که بيرون تر است و آن را به لغت يوناني "باريطون" ( صفاق) گويند و به تازي "ممتد" گويند و بر حجاب ها چربو بود (حجاب ها چربي دارند).
ن: اطلاع از لايه هاي جدار شکم از ضروريات جراحي هاي فتق است. اين لايه عبارتند از: پوست و بافت زير جلدي، پرده ها و عضلات، پرده ي عرضي و بافت پيش صفاقي. صفاق(1) مانند کيسه اي است که لايه اي از آن ديواره هاي شکم را مي پوشاند و بخش ديگر احشاء شکم را در بر مي گيرد. لايه ي اول را صفاق جداري(2) و لايه دوم را صفاق احشايي(3) مي گويند. بين صفاق جداري و ديواره شکم در نواحي مختلف مقادير متفاوتي از چربي وجود دارد.
ج: اين حجاب باريطون را منفعتي است خاصه، و آنست که روده ها را بر نهاد خويش نگاه مي دارد تا فراز و باز نشوند و به جايگاه خالي فرو نيفتد و اين منفعت او از آنست که دارنده تر و کشنده تر است (نگهدارنده و حمل کننده روده ها است).
ن: بند روده که چين صفاقي است که روده کوچک را به جدار خلفي شکم آويزان مي کند.
ج: اين باريطون تا تهيگاه و بيغوله ي ران بيامدست و از اجزاي او دو منفذ ساخته شده. از هر سو( از هر طرف شکم) يکي فرود آمدست تا نزديک هر دو خاويه و آنجا گشاده شدست و هر يک بار ديگر پيوسته شده و يک خريطه (کيسه ي سربسته) گشته گردد برگرد هر خايه.
ن: در هنگام نزول بيضه ها در دو طرف خط وسط جدا قدامي شکم، استطاله ي لوله مانندي از صفاق به حفره ي کيسه ي بيضه نفوذ مي کند که آن را زايده ي غلافي(4) مي نامند. در اثر نفوذ اين زايده، مجراي مغبني (5) ايجاد مي شود. استطاله ي صفاقي مذکور دور تا دور بيضه را گرفته و غلاف پوشاننده ي (6) بيضه را مي سازد. مجراي زايده ي غلافي معمولاً يکسال پس از تولد بسته مي شود و ارتباط غلاف پوشاننده بيضه با حفره صفاق قطع مي شود. در جدار قدامي شکم در نزديک بيخ ران حفره اي صفاقي به موسوم حفره ي مغبني خارجي(7) وجود دارد که مشخص کننده مبدا زايده ي غلافي و نزول بيضه ها و محل سوراخ عميقي مجراي مغبني است.
ج: هرگاه که مردم (انسان) از جايي بجهد يا او را رنجي سخت رسد يا آواز بلند کند يا باري گران برگيرد يا مانند اين قوّتي (زوري) بدو رسد، از صعبي قوّت، اين حجاب باريطون شکافد و سوراخ شود.
ن: هر عاملي که فشار درون شکمي را بالا ببرد، موجب فتق مي گردد مانند: سرفه هاي مزمن، يبوست، چاقي مفرط، ضعف عضلات، زور زدن هاي شديد، برداشتن وزنه هاي سنگين... .
ج: اگر اين سوراخ برابر ناف افتد يا برتر يا فروتر، روده (چادرينه بزرگ)(8)، بدين سوراخ بيرون آيد و از جايگاه بيرون خيزد. آن را به تازي "فتق مراق البطن" گويند، يعني فتق پوست شکم (امروزه به آن فتق نافي مي گويند).
ن: فتق نافي اکتسابي در اطراف ناف ايجاد مي شود و عموماً همراه روده، چادرينه بزرگ هم وارد مي شود. اين نوع فتق در زنان چاق و ميانسال پرزاد و ولد بيشتر ديده مي شود.
ج: اگر اين منفذ که از آخر باريطون ساخته شده (سوراخ عمقي مجراي مغبني) شکافته شود، شرب و روده آنجا فرود آيد و اين شکاف، کوچک باشد و يا بزرگ باشد. اگر کوچک باشد، روده از بيغوله ي ران فروتر نيايد و آن را به تازي "فتق الاربيات" گويند؛ يعني فتق بيغوله و اگر بزرگ باشد، روده با آن حجاب مطيف (صفاق احشايي) به کيسه ي خايه فرود آيد و آن را به تازي "قيله الامعاء" گويند، يعني فرود آمدن روده به کيسه خايه.
ن: روده در فتق غيرمستقيم(9) از طريق سوراخ عميقي مجراي مغبني وارد آن مجرا مي شود و به طرف سوراخ سطحي مي رود، اگر به سوراخ سطحي نرسيد، آن را "فتق ناقص مغبني" مي گويند و اگر از آن عبور کند "فتق کامل مغبني" ناميده مي شود. روده در مردان به کيسه بيضه وارد مي شود و آن را "فتق کيسه بيضه" (10) مي گويند.
ج: گاه باشد که سبب فرود آمدن روده به بيغوله ي ران و به کيسه ي خايه، شکافتن باريطون نباشد، ليکن رطوبتي باشد که آنجا گرد آيد و از اين منفذها، يکي يا هر دو (يک طرفه يا دو طرفه) سست و آغشته شوند و به اندک مايه قوتي (با اندک فشاري)، فراخ و باز شوند و [آن رطوبت] زود به اين منفذها فرود آيد و "فتق الاربيات" يا "قيله الامعاء" توليد کند.
ن: انسداد زايدي غلافي از طرف سوراخ عمقي و از بالاي بيضه شروع شده تا در ميانه راه به يکديگر برسند و مجرا مسدود شود. ممکن است اين انسداد در هر دو طرف انجام نشود و انواع فتق و هيدروسل مادرزادي ايجاد شود. ممکن است فتق ناقص مادرزادي تا دوران بلوغ ظاهر نشود ولي در اثر ازدياد فشار شکمي و زور زدن ناگهاني، روده وارد مجراي مغبني شده يا به طرف کيسه بيضه برود.
ج: و اين قيله سه گونه بود، يکي که ياد کردم (قيله الامعاء)، دوم آنکه باد به خايه فرود آيد و کيسه خايه چون دبه (کدو) شود و آن را به تازي "قيله الريح" (فتق بادي) گويند و سوم آنکه آب فرود آيد که به تازي "قيله الماء" (فتق آبي) گويند.
ن: درون پوشش غلافي بيضه معمولاً چند قطره مايع سروزي بيشتر وجود ندارد. ازدياد بيش از حد آن را "فتق آبي" (11) مي گويند که نوع مادرزادي و اکتسابي و انواع مختلف دارد.
ج: و اما "فتق مراق البطن" آنست که هرگاه خداوند علت (شخص بيمار) به پشت بخسپد، آنچه بيرون آمده باشد به جاي باز شود (به جاي خود برگردد) و هرگاه راست بنشيند، بيرون آيد و علامت "فتق الاريبات" هم اين است که قراقر در خايه افتد (کيسه بيضه صداي قرقر مي دهد)(12) و هر گاه که طعامي بادانگيز يا بدگوار خورد يا پياده رود، به خايه فرود آيد؛ هر گاه که دست برنهد به جاي باز شود و گاه باشد که فرود آيد و به جاي باز شود و خايه سخت شود چون سنگ و رنج بسيار رسد تا به جاي باز شود.
ن: فتق مغبني، اگر شخص بايستد يا زور بزند بزرگ مي شود و در هنگامي که بيمار روي تحت دراز بکشد، ممکن است کم و بيش از نظر غايب شود. اگر روي آن فشار آورند از بين مي رود و صداي قرقر شنيده مي شود. در هنگام زور زدن و سرفه کردن به علت افزايش فشار داخل شکم، حجم آن افزايش يابد، لذا بهتر است براي آزمايش فتق هاي مغبني، شخص ايستاده معاينه شود.
چنانکه ديديد مطالب مهمّي همچون لايه هاي جداره ي قدامي شکم، رابطه ي صفاق و فتق، عوامل ايجادکننده ي فتق، فتق نافي، فتق مستقيم و غيرمستقيم مجراي مغبني، تشخيص انواع فتق و آسيب شناسي فتق که در کتاب ذخيره ي خوارزمشاهي جرجاني مورد بحث قرار گرفته از چنان پايه علمي قوي اي برخوردار است که بخش اعظم مطالب آن با وجود يک فاصله هزار ساله مورد تأييد پزشکي نوين مي باشد.
پينوشتها:
1-Peritoneum
2-Parietal
3-Visceral
4-Vaginal process
5-Inguinal canal
6-Tunica vaginalis
7-Lateral inguinal fossa
8-Greater omentum
9-Indirect inguinal hernia
10- Incomplete inguinal hernia
11-Scrotal hernia
12-Hydrocele
13- Gargouillement
شمس اردکاني، محمدرضا.[و ديگران]؛ (1387)، مروري بر تاريخ و مباني طب سنتي اسلام و ايران، تهران: ملائک، چاپ اول
/ج