نويسنده: بهاء الدين خرمشاهي
المعجم الإحصائي لالفاظ القرآن الکريم / فرهنگ آماري کلمات قرآن کريم، تأليف و تحقيق دکتر محمود روحاني، مشهد، مؤسسه ي چاپ و انتشار آستان قدس رضوي، 1366-1368، 3 جلد.
المعجم الاحصائي لالفاظ القرآن الکريم / فرهنگ آماري کلمات قرآن کريم، تأليف و تحقيق دکتر محمود روحاني، قرآن پژوه معاصر، فرهنگ بسامدي يا واژه نما، يا کونکوردانس قرآن مجيد است، که کليه ي کلمات و حتي حروف قرآن مجيد را ( 114 سوره، 236، 6 آيه، 77,807 کلمه ) در يک نظم سراسر الفبايي ( = ابجدي / ابتثي ) به قرآن پژوهان و همه کساني که به نحوي با کلمات قرآن سر و کار دارند، يا مي خواهند از طريق يک کلمه - هر کلمه اي که باشد - از يک آيه يا عبارت قرآني، به اصل و تمامت آن آيه يا عبارت در متن قرآن کريم راه يابند، عرضه مي دارد. اين فرهنگ آماري طبعاً کشف الآيات [ =کشاف الآيات ] يعني « آيه باب » هم هست. فرق آن با المعجم المفهرس لالفاظ القرآن الکريم، وضع و تدوين محمد فؤاد عبدالباقي، دو چيز است: 1) در المعجم المفهرس کلمات قرآني بر حسب ريشه يا ماده، سپس الفبايي کردن آنها، مرتب شده است. 2) در المعجم المفهرس فقط اسمها و فعلها و اندکي از حرفها و ضماير آمده است. يعني حرفهايي نظير « عند »، « فوق »، « بين » آمده است و بسياري از حرفها از جمله « الي »، « علي »، « مِن »، « في » و ضمايري چون هذا، الذي، و هو و نظاير آنها نيامده است. حال آنکه همه ي اينها در فرهنگ آماري، طبق نظام الفبايي آغازين - نه ماده يا ريشه - ثبت شده است. درباره ي فرق فرهنگ آماري با ساير معجمهاي مشابه، در سطور بعدي نيز سخن خواهيم گفت.
تا پيش از تدوين فرهنگ آماري، در تاريخ کشف الآيات سازي قرآن مجيد، سه سر فصل و نقطه ي آغاز يا عطف مهم وجود دارد: 1) تدوين آية الآيات فرقاني، که طبق نوشته و معرفي دکتر محمود روحاني، مؤلف محترم فرهنگ آماري، در جلد اول [ = مدخل ]، ص 662، اولين کشف الآيات قرآن مجيد در جهان اسلام است. اين اثر تأليف احمد بن محمد نيشابوري، معاصر و معاشر جامي است که کار خود را در سال 885 ق آغاز کرده و در سال 891 ق به انجام رسانده است. 2) تأليف نجوم الفرقان في اطراف القرآن ( کونکوردانس عربي قرآن )، به کوشش گوستاو فلوگل اسلام شناس و قرآن پژوه آلماني است که در سال 1842 م در لايپزيک منتشر شده و بعدها بارها به انواع صور تجديد طبع يافته است. 3) تدوين المعجم المفهرس لالفاظ القرآن الکريم، اثر محمد فؤاد عبدالباقي، فهرست نگار و فرهنگ نويس معروف معاصر عرب، که اثري خوش تدوين و نسبتاً آسان ياب و پاسخگوست و به انواع قطعها و شکلها و رنگها ( از جمله با رنگ سرخ چاپ کردن مدخلها و مواد اصلي، شبيه به المنجد ) در جهان اسلام و ايران به طبع رسيده است و اخيراً آن را در ايران به ترتيب الفبايي آغازين نيز مرتب کرده و به طبع رسانده اند.
مؤلف فرهنگ آماري اين سه اثر و 19 اثر ديگر، جمعاً 22 فقره از اين کشف الآيات ها را در مجلد اول کتاب حاضر نقد و معرفي کرده است. به بيان دقيق تر در مجلد اول کتاب ( =مدخل )، صفحات 49 تا 101، شش « معجم مفهرس » يا « فهرست الفاظ » يا به طور کلي واژه نما يا آيه ياب را از نظر « نقايص و اشتباهات آماري، اشتباه در تعيين وضع الفاظ، عدم تطبيق لفظ با آيه ي ذکر شده، الفاظ کسري، الفاظ تکراري و اضافي، نارسايي در ترتيب الفبايي الفاظ، عدم تطبيق فراواني ثبت شده با تعداد آيات يا مواضع الفاظ، اشتباه در تعيين مکي و مدني الفاظ، عدم تعيين مکي و مدني الفاظ، و اشتباهات چاپي » به تفصيل و دقت بررسي و نقادي کرده، و در پايان مدخل، همين شش فرهنگ يا فهرست را همراه با 16 فرهنگ يا فهرست ديگر، و جمعاً 22 کشف الآيات را که مهمترين کشف الآياتهاي قرآن از قرن نهم تا چهاردهم هستند و در سراسر جهان اسلام تدوين شده اند، با ارائه ي تصويرهاي متعدد و گاه رنگي از صفحه ي عنوان و ساير صفحات آنها معرفي کرده است.
فرهنگ آماري کلمات قرآن کريم، چنان که گفته شد در سه مجلد است، مجموعاً در اندکي بيش از 2,600 صفحه در قطع وزيري، جلد اول مدخل نام دارد و اشاره اي به محتويات آن کرديم، و باز خواهيم کرد. جلد دوم و سوم بدنه ي اصلي فرهنگ يا فهرست واژه نماي دکتر روحاني را تشکيل مي دهد.
مشخصه ي اصلي اين فرهنگ، الفبايي ( = ابجدي / ابتثي ) بودن آن است، يعني حروف اوايل کلمات را مبنا قرار داده است، نه ماده يا ريشه را. مثلاً کلمه ي « اباريق » را در فرهنگ بايد در « الف » و با ملاحظه ي حرفهاي بعدي يعني « ب »، « الف »، « ر » و به ترتيب حرفهاي ديگر جست و جو کرد، نه در « برق ». همچنين « استبرق » را نيز در « ا »، « س »، « ت » ... نه در « برق ». يا تمام افعالي را که در باب استفعال است مثلاً استجابوا، استجارک، فاستجبنا، استحوذ، استخلف و غيره را بايد در « ا »، « س »، « ت » ... الخ جست و جو کرد، نه در ريشه ي آنها که به ترتيب « ج و ب »، « ج و ر »، « ج و ب »، « ج و ذ »، « خ ل ف » است.
علت انتخاب نظام ابجدي يا الفبايي حروف آغازين کلمات، گرايش فاطبه ي مسلمانان يا اسلام شناسان غير عرب در عصر جديد به نظام الفبايي آغازين است. چنان که انتشار المنجد الابجدي در دو سه دهه پيش حاکي از اين نياز و پاسخگويي آن بود. در ميان 22 کشف الآياتي که به آنها اشاره کرديم، دو سه تا به همين ترتيب ابجدي / ابتثي است. البته خود عربها نيز در حدس زدن و بازيافتن ريشه ي اصلي کلمات، مشکلاتي دارند، و اگر از علم صرف و اشتقاق بهره ي کافي برده و آموزش لازم را هم ديده باشند، باز از اختلاف و اشتباه مصون نخواهند بود. چنان که حتي فرهنگ نويسان و فراهم آورندگان کشف الآياتهاي مختلف قرآن که بر اساس ماده و ريشه عمل کرده اند، در بسياري موارد اختلاف نظر دارند، و آقاي دکتر محمود روحاني در « مدخل » فرهنگ آماري فصلي دارند به نام « فهرس الالفاظ المختلف في موادها »، جلد اول، صص 583 تا 625، و در اين چهل و چند صفحه « نظرات متفاوت صاحبان معاجم [ = ده معجم ] را درباره ي مواد بعضي الفاظ » به ترتيب و تفصيل ياد کرده اند. مؤلف فرهنگ آماري انگيزه ي تدوين و نيز انتخاب اين شيوه را چنين شرح مي دهد:
بررسي معجمهاي قرآني موجود نشان داد، مرجع اطمينان بخشي که کليه ي الفاظ قرآن و آمارهاي مربوط به آن را در برگيرد و در عين حال براي گروههاي بيشتري قابل استفاده باشد وجود ندارد. در جريان تجربه نيز ديده مي شد که آشنايي اکثريت افراد جامعه با معجمهاي قرآني و طرز استفاده از آنها - بويژه معجمهايي که بر اساس ماده ي کلمات تنظيم شده - بسيار ناچيز است. همين ضرورتها نظر مؤلف را به تدوين معجم نويني جلب کرد که در برگيرنده ي کليه ي الفاظ قرآن و آمارهاي مربوط به آن بوده و با روشي ساده نتظيم شده باشد ... ( پيشگفتار، ص سيزده ).
هدف عمده ي کشف الآياتها تسهيل دستيابي به آيات قرآن است. ولي فرهنگ حاضر علاوه بر اين کار، اهداف و نيازهاي ديگري را نيز بر مي آورد. از جمله: 1) فراواني کلمات در قرآن و تفکيک آنها بر حسب مکي و مدني. 2) به دست دادن فهرست جامعي از ريشه هاي کلمات قرآني با ذکر تمامي مشتقات آنها ( صص 355 تا 852 مدخل )، 3) بحث در الفاظ آيات مستثنيات ( آيات مکي در سوره هاي مدني و بالعکس ) و به دست دادن مواضع آنها در بدنه ي اصلي فرهنگ آماري، 4) تعداد کلمات آغاز شده با هر يک از حروف الفبا با ذکر مجموع فراواني آنها، و نيز تفکيک اين فراواني به مکي و مدني، 5) بحث در تعداد آيات و کلمات هر يک از سوره ها، 6) بحث و بررسي تعداد آيات و کلمات قرآن در مآخذ ديگر، 7) تعداد نام سوره ها به تفکيک مکي و مدني، 8) احصاء دقيق لفظ جلاله ( الله ) در قرآن که نشان مي دهد تز جنجال انگيز رشاد خليفه درباره ي اعجاز عدد قرآن که بسياري از آيات يا کلمات، از جمله لفظ « الله » را مضربي از 19 ( تعداد حروف بسم الله الرحمن الرحيم که اساس تز و محاسبات او قرار گرفته است ) مي دانست، يعني تعداد کل کلمه ي الله را در سراسر قرآن 2,698 ( = 42×19 ) جلوه مي داد درست نيست و مؤلف فرهنگ آماري با حوصله و همت شگرفي لفظ جلاله را دو بار يا به دو طريق در سراسر قرآن احصا کرده و نشان داده است که تقريباً تمامي فرهنگها و فهرستها در اين باره اشتباه کرده اند و عدد درست و دقيق 2,699 يعني يکي بيشتر از آمار مقبول و « معجزه آفرين » رشاد خليفه است.
يکي ديگر از مشخصه هاي مثبت فرهنگ آماري دو زبانه، يعني فارسي - عربي بودن آن است، به اين شرح که مقدمه و بحثها و جدولهاي اساسي مجلد اول يعني مدخل، به ترجمه ي عربي نيز آمده است، و مجلد دوم و سوم سراسر ساختمان عربي دارد. اين کار درست و ناگزير و مطلوب است، زيرا فهرست يک اثر عربي، آن هم اثري به عظمت و اهميت قرآن نمي تواند و نمي يابد به زبان ديگر باشد. آري کشف الآياتها يا کنکور دانسهاي انگليسي قرآن هم داريم، ولي آنها را بر مبناي و براي استفاده از ترجمه هاي انگليسي ( از جمله ترجمه ي آربري ) از قرآن فراهم ساخته اند. البته بسياري از جدولهاي اساسي فقط سر عنوان عربي دارد - يعني قرينه ي فارسي ندارد، زيرا به آساني براي فارسي زبانها مفهوم بوده است و لزومي نداشته است که مؤلف صرفاً به خاطر يک عنوان کوتاه، يک جدول را دو بار عرضه کند. اين دو زبانه بودن فرهنگ آماري، دامنه ي کاربرد آن را به سراسر جهان اسلام و جهان تحقيقات اسلام شناسي و قرآن پژوهي گسترش مي دهد و از افق ايران و محدوده ي زبان فارسي فراتر مي برد. بدين ترتيب صدور آن نيز به خارج ( به اروپا و جهان عرب ) ممکن و مطلوب است و به شرط موافقت و اجازه ي مؤلف و ناشر، تجديد طبع افستي آن در خارج از جمهوري اسلامي ايران آسان است.
يکي ديگر از مشخصه هاي اين کتاب، وفور آمار و جدولهاي آماري و تطبيقي آن است. در جلد اول اين کتاب 36 جدول مهم و گاه چند و چندين صفحه اي، يا چندين قسمتي، براي نشان دادن يا مقايسه ي اطلاعات مختلف به کار رفته است.
بدنه ي اصلي کتاب، مجلدات دوم و سوم، ساختمان عربي دارد و طبيعي است که چنين ساختماني داشته باشد، زير نص کليه ي کلمات قرآن را عرضه مي دارد.
هر صفحه از مجموع 1,862 صفحه ي اين دو مجلد، با استفاده از رنگ آبي فيروزه اي، به هشت ستون تقسيم شده است. و هشت اطلاع را يک جا با هر کلمه و درباره ي هر کلمه ارائه مي دهد: 1) التسلسل ( شماره ي رديف )، 2) اللفظة ( کلمه قرآني که به ترتيب الفاي آغازين درج شده است )، 3) العداد ( نشان دهنده ي اينکه يک کلمه چند بار در قرآن به کار رفته است )، 4 و 5) التفصيل: المکي / المدني ( تعداد استعمال يک کلمه در قرآن با بيان اينکه مکي است يا مدني )، 6 و 7) الموضوع: السورة: الآية ( المکي ) / السورة: الآية ( المدني ) ( تعيين اينکه آن لفظ يا کلمه ي قرآني در کدام سوره به کار رفته و آيا مکي است، يا مدني، يا از مستثينات است ) و 8) المادة ( که ريشه ي - غالباً سه حرفي - کلمه ي قرآني را نشان مي دهد ). مؤلف براي تدوين اين فرهنگ که دقيق ترين، کامل ترين، آسان ياب ترين و خوش چاپ ترين واژه نماي قرآن کريم است، حوصله و همت والايي به خرج داده است. 12 سال ( 7 سال براي تحقيق و تدوين و 5 سال براي آماده سازي چاپي و چاپ و نمونه خواني و نظارت بر کليه ي مراحل نشر ) از عمر گرانمايه را صرف گرامي ترين خدمت به اسلام و مسلمانان و اسلام شناسان و قرآن پژوهان کرده است.
مؤلف، يازده مرحله ي تدوين اين فرهنگ را به شيوايي شرح داده است که در اينجا اختصاراً فقط به عنوان آن مراحل اشاره مي شود: 1) انتخاب قرآن مأخذ ( که المصحف الميسر است )، 2) مقابله و تطبيق قرآن چاپ فلوگل با المصحف الميسر ( زيرا در قرآن چاپ فلوگل فاصله ي بين کلمات به اندازه ي لازم و کافي است و اين فاصله در بين کلمات ساير قرآنهاي چاپي از جمله لامصحف الميسر وجود ندارد، لذا مؤلف پس از اين تطبيق و آماده سازيهاي ديگر و وارسي شماره ي آيات، تمام کار خود را بر نسخه ي قرآن فلوگل متمرکز کرده است )، 3) شمارش کلمات: الف) شمارش مستقيم ( کلمه شماري )، ب) شمارش غير مستقيم ( شمارش کلمات مشتق و غير مشتق )، 4) تنظيم فيشهاي الفبايي الفاظ، 5) تفکيک الفاظ بر حسب مکي و مدني، 6) تعيين موضع کلمات، 7) کنترل آماري تعداد و مواضع الفاظ، 8) ثبت ماده ي کلمات، 9) ثبت اعلام قرآن، 10) آمار کلمات مشتق از هر ماده، 11) آماده کردن دستنويسها. ناگفته نماند که مؤلف « روش استفاده از معجم حاضر » را در فصلي به همين نام ( مدخل، صص 122 تا 132 ) به روشني شرح داده اند.
شناخت مکي و مدني
يکي از علوم ده - دوازده گانه ي قرآني علم شناخت مکي و مدني است. قدما به حق معتقد بودند که اين علم همانند علم اسباب ( شأن ) نزول، به کلي نقلي و موقوف به اخبار صحابه و تابعين و محدثان و مورخان است و عقل و اجتهاد را در آن راهي نيست. در عصر جديد بعضي از قرآن شناسان، از جمله نولدکه، و بعضي از قرآن پژوهان مسلمان، ذوق ورزيهايي در شناخت مکي و مدني به خرج مي دهند. شايد زمينه اي که به اين ذوق ورزيها و اجتهادات شخصي ميدان داده است اين باشد که اتفاق نظر و اجماعي بين مفسران و قرآن پژوهان قديم و جديد درباره ي مکي يا مدني بودن يکايک صد و چهارده سوره وجود ندارد. لذا اينان مي کوشند از قراين ديگر، جز شواهد نقلي، سود جويند و في المثل با استمداد از سبک شناسي و ساير پژوهشهاي زبان شناسي و واژه شناسي آن خلأها يا ترديدها را برطرف سازند.قرآن پژوهان به ويژه مفسران از همان صدر اول تا عصر حاضر به تعيين يا بازشناسي مکي و مدني اهتمام و علاقه داشته اند. در ميان مفسران بزرگ، اعم از شيعه يا سني، فقط طبري است که در تفسير خود معترض شناخت مکي و مدني يا ذکر مکي يا مدني بودن سوره ها و آيات نشده است. ترجمه ي فارسي تفسير طبري - که به غلط به ترجمه ي ملخصي از تفسير جامع البيان طبري معروف شده، و در واقع ترجمه ي آن نيست، و از منابع ديگر فراهم شده است - در مقدمه، فهرستي از سوره هاي مکي و مدني داده است. بقيه ي مفسران بزرگ از جمله شيخ طوسي، شيخ طبرسي، شيخ ابوالفتوح رازي، ميبدي، زمخشري، قرطبي، فخررازي، ابن کثير، بيضاوي، سيوطي، ابن عماد، آلوسي، اسماعيل حقي، شوکاني، فيض کاشاني، تا برسد به قاسمي - علامه شام - و شادروان علامه طباطبايي همه درباره ي مکي يا مدني بودن سوره ها يا آيات بعضي از سوره ها، به درجات مختلف، به اجمال يا تفصيل بحث کرده اند. در اينکه مکي و مدني ناظر به مکان است يا زمان، يعني امري تاريخي است يا جغرافيايي، بين قرآن پژوهان بحث و اختلاف نظر است. امام بهترين قول - که آقاي دکتر روحاني هم در کتاب حاضر برگزيده اند - اين است که مکي و مدني امري سنوي و زماني است و سوره ها يا آيات مکي يعني آيات و سوره هاي نازله در پيش از هجرت؛ و مدني يعني سوره ها يا آيات نازله در ايام هجرت يا پس از هجرت.
زرکشي در برهان فقط يک فايده براي شناخت مکي و مدني قائل است و آن، بازشناسي ناسخ و منسوخ است ( البرهان، 1 / 187 ). سيوطي يک قدم فراتر رفته است: « از فوايد شناختن مکي و مدني اين است که با اين فن تشخيص مي دهيم کدام يک از آيات پيشتر نازل شده و کدام يک ديرتر. زيرا ممکن است آيات بعدي ناسخ و يا مخصص حکم آيات پيشين باشند - بنا به گفته ي کساني که آيات بعدي را مخصص مي دانند » ( ترجمه ي الاتقان، 1 / 45 ). زرقاني، يکي از قرآن پژوهان و متخصصان علوم قرآني در عصر جديد، پس از ذکر فوايدي که دو منبع پيشين ياد کرده اند، دو فايده ي ديگر نيز براي آن قائل شده است: 1) معرفت تاريخ تشريع و تدرج قانونگذاري اسلامي، 2) وثوق پيدا کردن به اينکه به دست ما سالم و مصون از تغيير و تحريف رسيده است ( مناهل العرفان، 1 / 188 ). مي توان فوايد ديگري نيز براي شناخت مکي و مدني پيدا کرد. يکي از اهم آنها، يافتن مبناي قضاوت در مواردي از تاريخ صدر اسلام يا سيره ي نبوي است که به نحوي با آيات قرآن ارتباط داشته باشد، و نظاير آن.
مؤلف فرهنگ آماري اعتنا و اهتمام شايسته اي به شأن بازشناخت مکي و مدني کرده است، و چنان که اشاره شده پنجمين مرحله از مراحل يازده گانه در سير تکوين و تدوين اين اثر، تعيين مکي و مدني و آيات مستثنيات بوده است. مؤلف در سراسر بدنه ي اصلي فرهنگ، به مکي يا مدني بودن هر کلمه تصريح دارد. آيات مستثنيات را هم در جدولهاي 18 و 19 و هم در بدنه ي فرهنگ با دو علامت نشان داده است. آمار دقيقي همراه با جدول از سوره هاي مکي و آيه ها و کلمات آن، و نظير آن از مدنيات به دست داده است و « ضابطه اي [ بلکه ضوابطي ] براي تشخيص آيات مکي و مدني » ( مدخل، صص 627 تا 647 ) ياد کرده که بسياري از آنها تازگي دارد. از جمله اينکه چند گروه کلمه يا ريشه ي اسم و فعل يا اعلام خاصي از قرآن ارائه کرده اند که اگر در هر آيه اي يکي از آنها يافت شود، آن آيه مکي ( پيش از هجرت ) است. و چند گروه کلمه يا ريشه ي اسم و فعل يا اعلام خاص ديگري ياد کرده اند که اگر يکي از آنها در آيه اي باشد آن آيه مدني ( پس از هجرت ) است. سپس طبق همين شيوه ي تحقيق که تازگي دارد، و نتيجه ي کاربرد روش دقيق آماري ايشان است، فهرستي مفصل و مرتب از الفاظي که « آيات مکيه » آنها را در بر دارد به دست داده اند؛ يا به همين ترتيب فهرستي از الفاظي که « آيات مدنيه » آنها را در بردارد؛ و نيز فهرستي از ريشه هايي که مکيات يا مدنيات آنها را دربردارند.
حق اين است که جاي يک چنين فرهنگ آماري، که با اسلوبي بسيار دقيق و علمي و اعتماد انگيز و احترام انگيز تدوين شده است، در عالم مراجع قرآني و قرآن پژوهي خالي بود. حرفچيني، چاپ و صحابي شکيل کتاب، از کادرهايي که با رنگ آبي فيروزه اي براي جدولها و کادربنديهاي سراسر کتاب به کار رفته، تا اعرابگذاري دقيق، تا انتخاب ترنجهاي تزييني و آستر بدرقه و روکش خوش طرح جلد و ظرايف ديگر همه حاکي از چاپ شناسي و حسن سليقه ي مؤلف دانشمند و روشمند و ناشر کاردان اين اثر است.
منبع مقاله :
خرمشاهي، بهاء الدين؛ (1389)، قرآن پژوهي (1)، تهران: شرکت انتشارات علمي و فرهنگي، چاپ چهارم