سيدمحمد کاظم فرزند سيد عبدالعظيم در سال 1247 قمري در روستاي « کسنويه » (1) يزد در خانواده اي مذهبي و کشاورز ديده به جهان گشود. پس از گذشت دوران طفوليت در کنار پدر به کشاورزي مشغول شد، ولي تحصيل علم و فراگيري دانش چنان علاقه اي در وي ايجاد کرد که کشاورزي را رها کرده، به شهر يزد قدم گذاشت و دروس مقدماتي را در آن شهر آموخت و براي ادامه تحصيل ابتدا به مشهد و سپس به اصفهان عزيمت نمود. در مشهد علوم رياضي و هيأت را آموخت و در اصفهان سطوح عالي فقه و اصول را نزد مرحوم شيخ محمد باقر نجفي (2) و سيد محمدباقر خوانساري (3) فرا گرفت و سپس با معرفي استادش در سال 1281 قمري راهي نجف شد. (4) در نجف از محضر فقهاي بزرگي چون حضرات آيات ميرزاي شيرازي بزرگ (5)، شيخ راضي، شيخ مهدي نجفي و شيخ مهدي آل کاشف الغطاء بهره هاي فراواني برد و سپس با هجرت استادش ميرزاي شيرازي به سامرا در سال 1290 قمري کرسي تدريس درس خارج فقه و اصول را در نجف برپا کرد و در اندک زماني شاگردان زيادي را گرد خود جمع نمود. بيان ساده و روان همراه با استدلال هاي قوي، ذکر فروعات و جزئيات مسئله و پاسخ مستدل به مسائل مستحدثه و جديد و محاسن ديگري همچون تقوا و بهره مندي از علوم مختلف طلاب زيادي را شيفته درس سيد کرد به حدي که شاگردان وي را تا دويست نفر گفته اند. شرح حال نگاران صفات و خصوصيات عديده اي را از اين مرد بزرگ برشمرده اند که مراجعه به کتب آنان بي فايده نيست. (6) از جمله شاگرداني که از محضر سيد بهره ها برده و از فقهاي بزرگ شيعه به شمار آمده اند، عبارت اند از: حاج شيخ عبدالکريم حائري يزدي، حاج آقا حسين قمي؛ حاج آقا حسين بروجردي؛ شيخ محمد حسين آل کاشف الغطاء؛ شهيد سيد حسن مدرس؛ سيد صدرالدين صدر؛ سيد محمد حجت؛ سيد عبدالحسين شرف الدين؛ ميرزا مهدي آشتياني و ده ها تن ديگر.
آثار و تأليفات
بي ترديد، بايد گفت که دقت در تأليفات و نوشته هاي سيد محمد کاظم يزدي، تبحّر وي در ابواب مختلف فقه را آشکار مي سازد و اين امر در کتاب هاي سؤال و جواب و عروة الوثقي به خوبي نمايان است. تأليفات سيد که تا حدودي شخصيت علمي وي را ترسيم مي کند، عبارت اند از:1. عروة الوثقي:
اين کتاب در نوع خود بي نظير بوده و مورد استقبال فقهاي پس از سيد قرار گرفته است. کتاب عروة الوثقي به عنوان رساله عمليه اي براي مقلدين نوشته شده و داراي نظم و نسق جديدي است که دست يابي به مسائل را آسان کرده است. در اين کتاب، مسائل هر باب فقهي به طور مجزا شماره گذاري شده و در هر مسئله به فروعات زيادي پرداخته شده است. اين کتاب به دليل دقت نظر و بيان فروعات مسائل، پس از سيد مورد توجه مراجع تقليد قرار گرفت و غالباً مراجع و مجتهدين با حاشيه زدن بر آن، اجتهاد خويش را محک مي زنند: « پس از وفات او هر کس که مي خواست خود را در منصب افتاء قرار دهد، بر اين کتاب حاشيه مي زد. » (7) آية الله حاج شيخ عباس قمي قسمت عمده اين کتاب را به فارسي به نام غاية القصوي ترجمه کرده و چاپ شده است. گفتني است که متأسفانه کتاب عروة الوثقي تنها برخي از ابواب فقهي را مورد بحث قرار داده و ظاهراً اجابت دعوت حق، فرصت تکميل آن را به سيد نداده است.2. ملحقات العروة:
سيدمحمد کاظم يزدي پس از تأليف کتاب عروة الوثقي نوشته هايي را در ابواب ديگر فقه همانند ابواب معاملات و قضا در اين کتاب آورده است.3. حاشيه کتاب المکاسب:
اين کتاب فقهي، حواشي سيد بر کتاب مکاسب شيخ انصاري است که در اتقان استدلال ها بي بديل مي باشد.4- سؤال و جواب:
اين کتاب به فارسي روان تأليف شده و از محاسن آن، پاسخ هاي همراه با استدلال مؤلف به موضوع مورد سؤال است که تبحر نويسنده را در فقه به خوبي نمايان مي سازد. اين کتاب استفتائات مربوط به ابواب عبادات و معاملات را در خود جاي داده است. (8)5. رسالة في التعادل و التراجيح:
اين کتاب، رساله اي در علم اصول است.6. رسالة في اجتماع الامر و النهي:
اين کتاب، رساله اي در علم اصول مي باشد7. رسالة في الظن المتعلق باعداد الصلاة.
8. رسالة في منجزات المريض:
اين رساله و رساله قبل در گذشته به همراه کتاب حاشيه بر مکاسب چاپ شده است.9. بستان راز و گلستان نياز:
اين رساله، مناجات نامه اي فارسي است که اوج عرفان و تقواي سيد را نشان مي دهد. (9)10. رساله انيس التجار:
اين رساله را که در آداب و احکام تجارت تأليف شده، مرحوم شيخ عباس قمي به صورت تلخيص در آورده و با عبارات فارسي به ضميمه جلد دوم کتاب غاية القصوي چاپ شده است.11. برخي رساله هاي ديگر که در کتب تراجم نام آنها آمده، ولي ظاهراً چاپ نشده است.
سياست در آثار سيد:
در کتب عمدتاً فقهي سيد محمد کاظم يزدي بحث مفصلي در عرصه سياست نيامده است. حتي وي در حاشيه کتاب مکاسب بحث از ولايت فقيه را حاشيه نزده (10) و فصلي از اين کتاب را بدون حاشيه رها کرده است. البته به مناسبت برخي از مباحث مرتبط با سياست، فتاوايي به صورت موردي آمده است. به علاوه حضور ايشان در اوضاع سياسي اجتماعي باعث شده که نامه ها و بيانيه هاي زيادي بنويسد که مبيّن موضع گيري هاي سياسي و انديشه سياسي او مي باشد. علاوه بر اين، رفتار سياسي سيد محمدکاظم يزدي به ويژه در رهبري جنگ عراق عليه اشغالگران انگليسي نشان دهنده ي آگاهي او از اوضاع زمانه و اعتقاد به حضور عالمان در صحنه سياست و رهبري مردم است.سيد پس از عمري پر بار در 28 رجب سال 1337 هـ . ق در نجف اشرف ديده از جهان فرو بست و شيعيان را در غم فقدان خويش فرو برد.
نگرش سيد به فقه
مهم ترين ويژگي هاي سيد را که از او فقيهي کارآمد و پاسخ گو ساخته بود، مي توان در سه عنوان خلاصه کرد: 1- آشنايي کامل و عميق وي به فقه و احاطه او به ابواب مختلف که در همه آثار وي نمايان است، چنان که مثلاً در عروة الوثقي به همه فروعات مسائل پاسخ داده يا در کتب ديگرش استدلال هاي قوي و محکمي براي بيان نظر خويش آورده است. 2- عدم جمود وي بر الفاظ احاديث يا منابع ديگر باعث شده که بيشتر به روح کلي فقه توجه داشته باشد تا به ظاهر منابع. 3- حضور آگاهانه سيد در جامعه و اشراف وي به مسائل سياسي - اجتماعي جوامع اسلامي، وي را در پاسخ گويي به روز و متناسب در مسائل مبتلابه کمک کرده که همين امر خواسته ي ايشان از فقه بوده است. البته بديهي است که اين سه خصوصيت، توجه سيد را به استفاده از عقل و عرف در پاسخ گويي به مسائل مبتلابه نيز جلب کرده که اين موضوع در بحث از مسائل اقتصادي در کتاب حاشيه مکاسب ظهور بيشتري دارد. به گونه اي که برخي معتقدند که: « در ميان حاشيه پردازان مکاسب شيخ انصاري هيچ کس مانند سيد به روش عرفي به تفقه نپرداخته است، وي در مواردي چنان عرفي انديشيده که روش يک حقوق دان عرفي معاصر را به ذهن انسان تداعي مي کند. » (11)بديهي است که اين روش در فقه سياسي بسيار راه گشاست، ولي متأسفانه مباحث مفصّل و مستقلي در اين زمينه از سيد به چشم نمي خورد؛ البته فتاوايي در لابه لاي کتاب هاي او آمده که در مقايسه با فتاواي ديگران بسيار راه گشا مي باشد، چرا که استفاده از روح کلي حاکم بر فقه و عقل و عرف در آن ها به خوبي مشهود است، به همين دليل فتاوايي متناسب و عملي مي باشد، (12) زيرا نگرش ايشان به فقه نگرشي پاسخ گويانه به مسائل روز و سازگار با زمان و مکان است. توجه سيد به قواعدي همچون مصلحت، عسر و حرج و برخي مباحث ديگر حاکي از عنايت ويژه وي به عقل و عرف در راهيابي به حکم الهي بوده است. به طور کلي، نگرش درون فقهي و برون فقهي يا نگرش دروني توأم با نگرش بيروني سيد به اين علم، از او فقيهي پاسخ گو به حوادث زمانه ساخته است.
نفوذ اجتماعي
آية الله سيدمحمد کاظم طباطبائي يزدي داراي شخصيتي نافذ بوده و از نفوذ اجتماعي چشم گيري برخوردار بوده است، چنان که از نامه هاي متعدد وي به پيروانش و اسناد ديگر مربوط به انقلاب مشروطه و جنگ انگليس و عراق هويداست. مقلدان و پيروان بي شماري داشته و در مواقع حساس حکم وي تأثير بسزايي در به حرکت در آوردن آحاد مسلمانان شيعه داشته است. (13)نماينده انگليس در بغداد مي نويسد: « متنفذترين شخصيت ( روحاني ) در خارج باکو در ميان مسلمانان قفقاز، سيد کاظم يزدي است... اکنون او مي خواهد نفوذ خود را به کار برد تا روس ها را از ايران براند. سيد کاظم خيلي مورد احترام است و او بايد مردي باشد داراي شخصيت روحي نيرومند که بتواند در برابر آن همه فشارهايي که بر او وارد آوردند تا او را به جنبش ملي ملحق کنند، مقاومت کند. بنابراين، اگر او فکر کند که شرکت در امور سياسي لازم است. ممکن است بتواند با دامن زدن به انقلاب هاي موجود در قفقاز گرفتاري قابل ملاحظه اي براي دولت روس فراهم سازد. » (14)
پي نوشت ها :
1- اين روستا امروزه جزء شهر يزد شده است.
2- فرزند شيخ محمد تقي نجفي مؤلف کتاب هداية المسترشدين.
3. مؤلف کتاب روضات الجنات.
4. به اتفاق دو تن از فرزندان استادش مرحوم آقا نجفي اصفهاني و مرحوم حاج آقا نورالله اصفهاني که بعدها خود از عالمان ذي نفوذ اصفهان به ويژه در مسائل سياسي - اجتماعي شدند به نجف عزيمت کرد.
5. ميرزا محمد حسن شيرازي معروف به ميرزاي بزرگ از فقهاي بنام شيعه در قرن سيزدهم بوده است که با فتواي تحريم تنباکو، در مقابل سلطه اقتصادي، استعمار انگليس بر ايران ايستاد که اين فتوا شکست انگليس را به همراه داشت.
6. دراين باره، ر. ک: محمدعلي مدرس، ريحانه ي الادب، ج6، ص 391؛ شيخ عباس قمي. فوائد الرضويه، ج2، ص 596؛ شيخ محمد حرزالدين، معارف الرجال، ج 2، ص 326 و سيد محسن امين، اعيان الشيعه، ج 10، ص 43.
7. سيد محسن امين، همان.
8. اين کتاب ابتدا به تصحيح علامه شيخ محمد حسين کاشف الغطاء و اخيراً به اهتمام دکتر محقق داماد و ديگران چاپ شده و گردآورندگان معتقدند که جلد ديگري از استفتائات سيد نيز بود که به چاپ نرسيده است.
9. اين رساله به همراه شانزده رساله فارسي از ديگر انديشوران شيعه به نام هفده رساله فارسي به کوشش آقاي رضا استادي در بنياد پژوهش هاي آستان قدس رضوي در سال 1375 به چاپ رسيده است. گفتني است که در مجله ي نور علم، دوره دوم، شماره سوم، ص 80 نيز چاپ شده است.
10. اين احتمال وجود دارد که سيد اين مباحث را تدريس نکرده که حاشيه نزده است، زيرا ايشان هيچ مسئله اي را بدون جواب نمي گذاشت.
11. مصطفي محقق داماد، مقدمه اي بر کتاب سؤال و جواب سيد يزدي، ص 5.
12. براي مثال، برخي از فتاواي سيد را در ارتباط با حاکميت مرور مي کنيم: شرط اعلميت براي مجتهد تنها در تقليد لازم است، نه در اختيارات و وظايف ديگر وي (عروة الوثقي، ج1، ص 68)؛ عدم جواز اجبار مردم از سوي حاکم به جز از باب امر به معروف و نهي از منکر ( حاشيه مکاسب، ج3، ص 352 ): صحت وقفي که مشروط به عدم دخالت حاکم است ( ملحقات العروة، ج2، ص 230 )؛ اقامه نماز جمعه اجازه مجتهد را نياز ندارد ( سؤال و جواب، ص 80 ) و قاضي مي تواند از بيت المال ارتزاق کند حتي اگر نيازمند ( ملحقات العروة، ج 3، ص 21 ). در ارتباط با حاکم جائر فتاوايي مانند ترافع نزد جائر اگر تنها راه رسيدن به حق باشد مجاز است ( همان، ص 10 )؛ به وسيله جوايز ظلمه اگر علم به حرمتش نباشد فرد براي حج مستطيع مي شود ( عروة الوثقي، ج 2، ص 532 )؛ اگر وصول طلبي که با آن فرد براي حج مستطيع مي شود، تنها با رجوع به حاکم ممکن است رجوع براي اخذ طلب لازم است ( همان، ص 435 )؛ در مورد تقيه در حکومت جائر نيز در يک کلام گفته است: « فالامر اوسع » انسان نبايد مسئله را بر خود ضيق کند، بر همين اساس در حال تقيه سفر به جايي که تقيه وجود ندارد. واجب نيست ( عروة الوثقي، ج 1، ص 214 ) و يا براي رفع تقيه هزينه کردن مال را واجب نمي داند ( همان، ص 215 ). از طرف ديگر، در مواردي همکاري با جائر را نيز لازم شمرده است مانند آن که در زمان جنگ عراق و انگليس، به شيعيان توصيه عدم مخالفت با حکومت عثماني و حمايت از آن را با شرکت در جنگ مي کرد ( نامه ها و اسناد مربوط به سيد يزدي در کتاب تأملات سياسي، موسي نجفي، ج5، ص 80 ) و قبل از مشروطيت براي فروکش کردن قتل و تبعيد به دست عمال و کارگزاران شاه ايران. به مردم توصيه کرد که شکايات را به شاه برسانيد. و به طور غير مستقيم او را به عزل کارگزاران مزبور وادار نمود ( همان، ص 65 ). در ارتباط با کفار نيز فتاوايي قابل توجه دارد مانند آن که بر واژه ي « ذمه » جمود نکرده و معتقد است که کفار نيز فتاوايي قابل توجه دارد مانند آن که بر واژه ي « ذمه » جمود نکرده و معتقد است که کفار ساکن کشور اسلامي در امنيت حکومت هستند ( سؤال و جواب، ص 142 )، گر چه در اصطلاح فقهي ذمي نيستند. برخلاف برخي که کفار را ذمي يا حربي دانسته اند و يا تنها صفت کفر را براي فرد دليل بر سخت گيري بر او ندانسته است. به همين دليل فتاواي وي در مورد کفار همراه با تسامح است؛ براي مثال مي گويد: به دليل آن که فرد کافر است نمي توان وقف بر او را جايز ندانست حتي اگر حربي باشد ( ملحقات العروة، ج2، ص 214 )؛ اگر کافري چيزي را براي فقرا ( به طور مطلق ) وقف کرد وقف منصرف به فقراي کافر و هم کيش اوست ( همان، ص 215 ) و اگر فردي به مسلمان و کافري بدهکار بود لازم نيست ابتدا طلب مسلمان را بدهد، بلکه اختيار با اوست ( سؤال و جواب، ص 442 ).
سيد حتي در خدمت به کفار نيز ملاک را تقويت قدرت و شوکت آنان گرفته و معتقد است که چنانچه خدمت به فرهنگي به تقويت شوکت آنان بينجامد حرام است (همان، ص 138 ) و جز آن را حرام ندانسته است. در برخي از مسائل اجتماعي نيز فتاوايي دارد؛ تبعيض در تقليد جايز است ( عروة الوثقي، ج 1، ص 47 )؛ اگر دو مجتهد اعلم بودند تبعيض در تقليد احوط است و بر اصطلاح « حرمت حفظ کتب ضلال » جمود نکرده که تنها کتب را در نظر بگيرد، بلکه معتقد است که هر آنچه شأنيت اضلال دارد حفظش حرام است (حاشيه مکاسب، ج 1، ص 127).
13- يکي از مورخان تاريخ مشروطه که به نفع اردوگاه مخالف سيد يزدي ( از ديد سياسي ) قلم فرسايي کرده مي نويسد: [ سيد ] مريدان و مقلدين زيادي در ايران داشت و عشاير شيعه عراق عرب از او تقليد مي کردند و او را پيشواي مطلق خود مي دانستند و هرگاه ضرورت ايجاب مي کرد ممکن بوده هزارها عرب مسلح تحت اختيار او گذارند و احکامش را با آهن و آتش پيش ببرند ». ( مهدي ملک زاده، تاريخ انقلاب مشروطيت ايران، ج3، ص 512 ).
14- به نقل از: عبدالهادي حائري، تشيع و مشروطيت، ص 116.
روح اله، شريعتي، (1390)، انديشه سياسي آية الله سيدمحمد کاظم يزدي، قم: مؤسسه بوستان کتاب، چاپ سوم