مشکل در پیگیری یک هدف واحد
این منو اذیت میکنه خییلی با اینکه میدونم اهدافم چیه ومطمعنم هدف از خلقت من هم رسیدن به این اهداف و با اینکه برنامه روزانه ام اساسی و کامل از هر نظر درست کردم ولی در عمل در طول روز با کوچکترین مسعله از انجام برنامه منحرف شده و حتی بلعکس برنامه عمل میکنم و خلاصه از این شاخه به ان شاخه میپرم که برا رسیدن به اهدافم راههای مختلفی یاد گرفتم ولی در اجرا دوباره میرم دنبال یادگرفتن راه تازه دیگه
و همینکه اون راه وروش یاد گرفتم بدون اینکه به ان عمل کنم(انگیزه عملکردن را از دست میدم ) میرم دنبال یادگیری روش دیگه ,,, به صورتی که از دو سال گذشته روشهای nlp/مراقبه/هیپنوتیزم و...... اموزش دیدم به طوری که ده گیگ کلیپ اموزشی دارم ولی هنوز حتی یک روش را در یک هفته نتوانستم بطور عملی اجرا کنم
این شده مشکل اساسی من
مشاور: خانم طیبه قاسمی
با عرض سلام خدمت شما برادر گرامی برادر عزیز ،چند فرضیه برای این ویژگی شما وجود دارد : تمایل به کمالگرایی: زمانی که فرد از خودش انتظارات بسیار بالایی داره، برآورده نشدن انتظاراتش منجر به سرخوردگی و شکست، و همچنین تجربه احساساتی چون اضطراب و خشم و ناکامی و افسردگی خواهد شد. بنابراین، ترجیح میده کلّا دست از کار بکشه .تصمیم گیری هیجان محور: گاهی یه سخنرانی، یه حرف تکان دهنده، یا یه انگیزه زودگذر سبب میشه یه تصمیم بزرگ گرفته بشه، بدون اینکه به شکل منطقی ارزیابی درستی از روند تصمیم گیری شده باشه. این نوع تصمیم ها هم معمولا عمر چندانی ندارند و زود خاموش میشن. انگیزه درونی نداشتن و علل نهایی را ندانستن: دیدید کسانی رو که مطالعه رو برای خود مطالعه و علم دوست دارند، چقدر شوق دارند؟ مقایسه کنید با کسانی که مطالعه رو برای نمره میخوان؟ طبیعتا انگیزش درونی، پایدارتر هست. باید دید آیا انگیزه درونی برای انجام این کارها هست یا نه. برچسب زدن: اگر به خودتون برچسب تنبل، بی انگیزه، بی ثبات و ... بزنید، فقط مشکل رو پیچیده تر می کنید. سعی کنید به جای برچسب کلی زدن، رفتار عینی رو توصیف کنید. نداشتن دیدگاه لذت تاخیری: کسانی که هدفشون به عنوان مثال قبولی در فلان دانشگاه هست، سختی ها رو متحمل میشن و لذت های خودشون رو به تاخیر میندازن تا به هدفشون برسند. گاهی این دیدگاه در ما کمرنگ میشه و باعث میشه تسلیم خواسته های فوری زودگذر بشیم و افق آینده و لذت تاخیری رو نادیده بگیریم. ناامیدی و دلسردی نسبت به آینده هدف: مواقعی هم وجود داره که به آینده هدف نگاه می کنیم و به خودمون میگیم:«خب آخرش که چی؟» این نوع دیدگاه، هم مخرب هست و هم میتونه نشان دهنده تصمیم گیری غیراصولی باشه.دقیقا توضیح دهید که چه می خواهید.به طور مشخص صحبت کنید. اگر می خواهید درآمد خود را افزایش دهید، دقیقا بنویسید که چقدر درآمد می خواهید. نوشتن اینکه «درآمد بیشتری می خواهم» کافی نیست.اهدافتان را بنویسید. هدف اگر مکتوب نباشد شبیه دود سیگار است. به هوا می رود و ناپدید می شود. اما وقتی هدف را می نویسید، می توانید آن را ببینید، لمس کنید، بخوانید و در صورت لزوم آن را احساس کنید.زمانی را برای رسیدن به هدفتان مشخص کنید.زمانی معین و معقول را در نظر بگیرید. زمانی را که می خواهید به هدفتان برسید مشخص کنید. اگر هدف خیلی بزرگ است، ضمن اینکه تاریخ رسیدن به هدف را مشخص می کنید، این فاصله زمانی را به زمان های کوتاه تری مرحله بندی کنید.فهرستی از تمام کارهایی که فکر می کنید می توانید برای رسیدن به هدفتان انجام دهید تهیه کنید. می توانید به بزرگتین هدف ها دست یابید مشروط بر آنکه این هدف بزرگ را به اجزای کوچک تری تقسیم کنید.از موانع و مشکلاتی که باید بر آنها غلبه کنید تا به هدف خود برسید فهرستی تهیه نمایید.از دانش و مهارتهایی که برای رسیدن به هدفتان به آنها احتیاج دارید فهرستی تهیه نمایید.از اسامی کسانی که برای رسیدن به خواسته هایتان به همکاری شان احتیاج دارید فهرستی تهیه کنید.از همه ی کارهایی که فکر می کنید می توانید انجام دهید فهرستی تهیه کنید. آنقدر صبر کنید تا این فهرست کامل شود.فهرست خود را اولویت بندی کنید.وقتی فهرست خود را اولویت بندی می کنید، متوجه می شوید که چه کاری را باید انجام دهید؛ و بعد از آن چه کاری را باید بکنید. از اینکه بگذریم، وقتی کارهایتان را اولویت بندی می کنید، متوجه می شوید کدام کار مهم تر و کدام کار از اهمیت کم تری برخوردار است.بلافاصله برنامه خود را اجرا کنید.قدم اول را بردارید و بعد به سراغ قدم های دوم و سوم بروید. به حرکت خود ادامه دهید. به سرعت حرکت کنید. تاخیر ها جایز نیست. توجه داشته باشید که مسامحه تنها دزد زمان نیست، دزد زندگی هم هست.تفاوت میان پبروزی و شکست در زندگی این است که برندگان قدم اول را بر می دارند. آنها عمل گرا هستند.همه روزه کاری بکنید که به هدف اصلی خود نزدیکتر شوید.این اقدام کلیدی و مهمی است که موفقیت شما را تضمین می کند. هفته ای هفت روز، هر روز کاری صورت دهید. سالی ۳۶۵ روز کار کنید. هر کاری که شما را به هدفتان نزدیک می کند انجام دهید.ببینید دوست دارید بیشتر وقت خود را در چه کاری صرف کنید مه به نفع آینده و شرایط شما خواهد بود .وسپس از هرکاری برای رسیدن به آن با برنامه بهره ببرید . با آرزوی موفقیت و پیشرفت روزافزون برای شما