شوهرم عکس نامناسب نگاه میکنه، منم دیگه عاشقش نیستم

سلام من خانمی 30 ساله هستم بچه ای 5ساله هم دارم 8ساله ازدواج کردم ماعاشقانه زندگیمونو شروع کردیم همسرم از اون بچه متدینای هیئتی معروفه معیار اصلی هردومون هم دینمون بود وحیاوچشم پاک واخلاق....بعدازمدتی فهمیدم به نگاه به عکسهای مستهجن معتاد شده باهاتون مشاوره کردم گفتین ازسر کنجکاویه باهاش عاشقانه باش وحرف بزن خدامیدونه همه عشقمو گذاشتم ولی اصلا کار بدشو به روش نیاوردم حتی حرف هم زدم خیلی آروم ومنطقی ولی خیلی ابراز علاقه میکنه و قول میده باز کار خودشو میکنه ولی کاریش نداشتم هرچند اذیت میشدم...تااینکه حالا خیلی راحت تر با خانوما حرف میزنه توخیابون راحت تر نگاه میکنه درموردشون حرف میزنه..من بعنوان آدمی متدین باهاش ازدواج کردم ولی حالا باید شبیه خیلی زندگیایی که دوست نداشتم باشم..به من ابراز علاقه بکنه ولی چشم و ذهنش ووقتش باهر زن دیگه ای بود ایراد نگیرم تازه خودمم همراهی کنم....اگ بخوام همراهی کنم که چه فرقی داشت با کی ازدواج کنم اگه همراهی نکنم و باهاش حرف بزنم که پیش من عذر خواهی میکنه ولی سعی میکنه یه چیزایی رو ازم پنهون کنه مثلا ببینه ولی به من نگه یا تو محل کارش ببینه ...من میدونم که اگ سمتم میاد واسه اینه که جای دیگه تحریکها شده من واسه این هستم که مرحله آخرش فقط حلال باشه..هربار حرف میزنم بعدش تازه میفهمه رو چی حساسم اون مورد رو ازم مخفی میکنه ازهر راهی وارد شدم توسل مشاوره عشقی منطق فهمیدم بی اثره شاید هم دست خودش نیست این همه مسجد وهیئت تو این جامعه خراب که مسابقه شهوت گذاشته نمیتونه غالب باشه.. واسه همین دیگ عاشقش نیستم همه عشقی که به پاش میذاشتم همه بیخود بود به هیچکس نگفتم چون همه درموردش خوب فک میکنن میخوام راهنماییم کنین یه راهنمایی که بعنوان آخرین فرصت ازش استفاده کنم تا بعدا دیگ ناراحت نباشم که هنوز اون راهو امتحان نکرده بودم بعدش هم اگ جواب نداد جدا میشم ...شاید خواست خدا این بوده
شنبه، 29 مهر 1396
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: حسن نجفی
موارد بیشتر برای شما

شوهرم عکس نامناسب نگاه میکنه، منم دیگه عاشقش نیستم

( تحصیلات : لیسانس ، 30 ساله )

سلام من خانمی 30 ساله هستم بچه ای 5ساله هم دارم 8ساله ازدواج کردم ماعاشقانه زندگیمونو شروع کردیم همسرم از اون بچه متدینای هیئتی معروفه معیار اصلی هردومون هم دینمون بود وحیاوچشم پاک واخلاق....بعدازمدتی فهمیدم به نگاه به عکسهای مستهجن معتاد شده باهاتون مشاوره کردم گفتین ازسر کنجکاویه باهاش عاشقانه باش وحرف بزن خدامیدونه همه عشقمو گذاشتم ولی اصلا کار بدشو به روش نیاوردم حتی حرف هم زدم خیلی آروم ومنطقی ولی خیلی ابراز علاقه میکنه و قول میده باز کار خودشو میکنه ولی کاریش نداشتم هرچند اذیت میشدم...تااینکه حالا خیلی راحت تر با خانوما حرف میزنه توخیابون راحت تر نگاه میکنه درموردشون حرف میزنه..من بعنوان آدمی متدین باهاش ازدواج کردم ولی حالا باید شبیه خیلی زندگیایی که دوست نداشتم باشم..به من ابراز علاقه بکنه ولی چشم و ذهنش ووقتش باهر زن دیگه ای بود ایراد نگیرم تازه خودمم همراهی کنم....اگ بخوام همراهی کنم که چه فرقی داشت با کی ازدواج کنم اگه همراهی نکنم و باهاش حرف بزنم که پیش من عذر خواهی میکنه ولی سعی میکنه یه چیزایی رو ازم پنهون کنه مثلا ببینه ولی به من نگه یا تو محل کارش ببینه ...من میدونم که اگ سمتم میاد واسه اینه که جای دیگه تحریکها شده من واسه این هستم که مرحله آخرش فقط حلال باشه..هربار حرف میزنم بعدش تازه میفهمه رو چی حساسم اون مورد رو ازم مخفی میکنه ازهر راهی وارد شدم توسل مشاوره عشقی منطق فهمیدم بی اثره شاید هم دست خودش نیست این همه مسجد وهیئت تو این جامعه خراب که مسابقه شهوت گذاشته نمیتونه غالب باشه.. واسه همین دیگ عاشقش نیستم همه عشقی که به پاش میذاشتم همه بیخود بود به هیچکس نگفتم چون همه درموردش خوب فک میکنن میخوام راهنماییم کنین یه راهنمایی که بعنوان آخرین فرصت ازش استفاده کنم تا بعدا دیگ ناراحت نباشم که هنوز اون راهو امتحان نکرده بودم بعدش هم اگ جواب نداد جدا میشم ...شاید خواست خدا این بوده


مشاور: علی محمد صالحی

با عرض سلام و پوزش بخاطر تاخیری که در پاسخ به شما، به دلیل ازدحام پرسش ها بوجود آمد. من شما رو درک میکنم که این مسئله چقدر برای شما سخت و دشواره و اذیت میشید، اما از طرف دیگه کار خوبی کردید که به روش نیاوردید و خیلی آروم و منطقی با اون صحبت کردید. رفتار مثبت دیگه ای که داشتید اینه که این موضوع را به هیچکس نگفتید و این هم به نفع خود شماست و هم همسرتان. از طرف دیگه ویژگی مثبت همسر شما هم اینه که در هر حال، خیلی به شما ابراز علاقه میکنه، چون یکی از اصلی ترین نیازهای خانمها همینه که همسرشون به اونا ابراز علاقه کنه. من در ابتدا نمیخوام به این بپردازم که چطور همسر شما این رفتار رو کنار بذاره، بلکه میخوام به این بپردازم که چرا شما میخواهید اگه راهنمایی جواب نداد، جدا بشید؟ و این را به حساب خدا بذارید و بگید خواست خدا این بوده، اولا اینکه جدایی و طلاق صرفنظر از اینکه به چه دلیلی اتفاق بیفته، برای زن وشوهر اقدامی بسیار مضر و زیان باره، و به طور متوسط چهار سال از طول عمر آنها را کم میکنه و بعد از اینکه از هم جدا شدن و یکدیگر رو از دست دادن تازه متوجه میشن که چقدر ضرر کردند. و از همه بدتر و ناراحت کننده تر، فشار روانی است که بر فرزند شما وارد خواهد آمد و دچار ضربه روحی خواهد شد. و اگر قرار باشه بخاطر هر اشتباهی که همسر ما انجام میده از او جدا بشیم که نباید هیچ زندگی مشترکی دوام داشته باشه، و علت بسیاری از طلاق ها در زمان ما هم همینه که دو طرف یا یکی، صبر و بردباری ندارن، از طرف دیگه در ذهن شما برخی خطاهای فکری و شناختی هست که شما بخاطر اون فکرهای اشتباه بیشتر اذیت میشید، مثالا شما میگید «ذهنش با هر زن دیگه ای بود ایراد نگیرم»، مگه شما تو ذهن همسرتون هستید که بفهمید داره به یکی دیگه فکر میکنه؟ به این میگین «خطای ذهن خوانی»، یعنی برخی فکر میکنن میتونن ذهن افراد دیگه رو بخونن، و براساس همون ذهن خوانی، دیگران را قضاوت میکنن، و براساس همون قضاوت با دیگران رفتار ناشایست میکنن، هیچ کس نمیتونه ادعا کنه میتونه بفهمه که در ذهن دیگران چی میگذره، خطای دوم شما اینه که «میگید اگه همراهی نکنم و باهاش حرف بزنم پیش من عذرخواهی میکنه ولی سعی میکنه یه چیزایی رو ازم پنهون کنه مثلا ببینه، ولی به من نگه یا تو محل کارش ببینه» به این هم خطای پیش بینی میگن، یعنی شما بدون اینکه شواهد و مدارک قطعی داشته باشید پیش بینی کنید که حتما فلان اتفاق بد میافته، شما اولا از کجا میدونید که همسر شما تو محل کارش نگاه میکنه؟ مگه شما اونجا هستید؟ در هر صورت اگه میخواهید اطلاعات بیشتری در مورد «خطاهای شناختی یا فکری» کسب کنید همین کلمات رو در اینترنت جستجو کنید و مطالب مرتبط با خطاهای شناختی یا فکری را مطالعه کنید، برای شما مفید خواهد بود. نکته بعد اینکه مگه خود شما فرشته اید؟ حتما شما هم در زندگی اشتباهاتی داشتید، نه اشتباه این چنینی ولی اشتباه دیگه مثل بداخلاقی، غیبت، حسادت، یا اشتباهاتی که خود شما بهتر از هرکسی میدونه، به هر حال «الانسانُ عَلَی نَفسِهِ بَصیرَه»، اما اگه شما مطمئن هستید که هیچ اشتباهی در زندگی نداشتید، اونوقت میتونید جدا بشید و برید با یک فرشته مثل خودتون زندگی کنید، از اون طرف همسر شما هم با وجود اشتباهی که دارد نکات مثبت هم، کم ندارد و شما خودتون بهتر میدونید، از جمله همون ابراز علاقه زیاد به شما، که این ویژگی خیلی خوبی برای یک مرده و ویژگیهایی دیگر، منظورم اینه که هم خود شما اشتباهاتی دارید (و البته ویژگیهای مثبت هم کم ندارید) و هم همسر شما در کنار این اشتباهش صفات مثبت داره، پس بهترین کار اینه که با هم بسازید. و اگر واقعا متدین هستید باید الآن صبر و استقامت داشته باشید و با مجاهدت و تلاش به همسر خود کمک کنید، چون حفظ خود و خانواده از شرّ موانع سعادت و رستگاری، کار بسیار سخت و دشواریه، اما بسیار با ارزش است زیرا یک نوع جهاد، بلکه بالاترین نوع جهاد در راه خدا است که نیاز به استقامت و پا فشاری دارد، و با استعانت از خداوند حتماً نتیجه مطلوب و خدا پسندانه نصیب شما می شود. خداوند درباره چنین افرادی می فرماید: «إِنَّ الَّذِينَ قَالُواْ رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَمُواْ تَتَنزََّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلَئكَةُ أَلَّا تخََافُواْ وَ لَا تحَْزَنُواْ وَ أَبْشِرُواْ بِالجَْنَّةِ الَّتىِ كُنتُمْ تُوعَدُونَ» (فصلت/30)«بر کسانی که گفتند: پروردگار ما خداست و ( در راه او ) استقامت و پایداری ورزیدند، فرشتگان نازل می شوند که مترسید و غمگین مباشید» در ادامه برای مبارزه با این گونه مشکلات نکاتی را بیان می کنم امید آنکه سودمند باشد: • درخواست خالصانه از خداوند؛ خالصانه از خداوند برای هدایت هرچه بیشتر و ثابت قدم ماندن در مسیر مستقیم هدایت خود و همسرتان کمک بخواهید زیرا خداوند کسانی را که خواهان هدایت هستند یاری می کند. «وَ الَّذینَ جاهَدُوا فینا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنا وَ إِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنینَ » (عنکبوت،69). • برجسته کردن و توجه به صفات مثبت همسر؛ دنیا کارزار بزرگی است که جنود (سربازان) شیطان و جنود خداوند در آن پیوسته در حال نبردند انجام هر کدام از امور مذهبی، کمکی است که شخص به لشگر و سپاه خداوند می کند، سعی کنید این امور را که نقاط بسیار مثبتی هستند را هر چه بیشتر تقویت کنید و ارزش واقعی آنها و ارزش انسانهایی که چنین صفاتی را دارند یاد آوری کنید تا صفات مثبت همسرتان بتواند مانع جنبه های شهوانی او شود. • ارتباط بیشتر با اشخاص متدیّن و با ایمان و موفق و بویژه مورد علاقه همسرتان. • برگزاری و شرکت هر بیشتر در جلسات مذهبی و دینی و استفاده از برنامه ها، نوارها و درسهای مذهبی مانند سخنرانی های استاد عالی. • داشتن برنامه مستمر برای شنیدن کلام دانشمندان دینی و آگاه شدن با معارف عالی اسلام. • تذکر و یاد آوری عزت، وقار و ارزش والای انسان مومن و پرهیز کار، و یاد آوری این که گناه و معصیت ارزش و عزت انسانی را نابود می کند. • برخورد با محبت و ملاطفت و بدون هر گونه درگیری و پرخاش و طرد کردن یکدیگر، زیرا مسئولیت شما فقط تذکّر و راهنمایی است به روش اسلامی و از روی دلسوزی. در پایان لازم است به این نکته مهم توجه نمایید که راه کارهای بیان شده در بالا، در مراحل اولیه باید به صورت غیر مستقیم باشد و در مواردی که چاره ای از تذکرات مستقیم ندارید باید آنگونه تذکر دهید که او احساس کند که واکنش شما از سر دلسوزی و محبتی است که شما به او دارید نه این که این اقدامات و سخنان از احساسات صِرف زنانه ناشی گشته است. با رعایت این نکات انشاءالله به نتیجه خواهید رسید.



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.