a

سلام.من دختری بودم که همیشه واجباتم سر جاش بود و کلی...

سلام.من دختری بودم که همیشه واجباتم سر جاش بود و کلی هم ایمانو اعتقاد به خدا و امام ها داشتم. اما ی مدت اینقدر حرف های مسخره از برادرم شنیدم که این حرفا واقعا برا خودم هم سوال شد! مثلا اینکه چرا نماز میخونی؟خدا برا عبادتش راه های دیگه ای هم داره.چرا ی عملو هر روز تکراری انجام میدی؟ چرا عربی میخونی؟مگه خدا عربه؟ از کجا میدونی امام زمان هست؟اگه هست پس چرا نشسته این همه جنگو خونریزی رو نگاه میکنه.چرا نمیاد؟اماما عرب بودن.مگه تو عربی که به اونا اعتقاد داری؟ و کلی سواله این شکلی!اوایل کلی با برادرم بحث میکردم که اشتباه میکنه!اما فایده نداشت.خیلی گشتم دنبال کسی که بتونه راهنمایش کنه اما خودم گمراه شدم!! نمازم رو گذاشتم کنار!چون واسه این سوالایی که مدام تو ذهنم میچرخید جواب نداشتم!اعتقاداتم خیلی ضعیف شده الان!خیلی از خدا دور شدم!نه اینکه گناه خاصی کنم،نه!اما این احساسو دارم که ازش فاصله گرفتم. الان وقتی برادرم این حرفهارو میزنه،فقط ازش میخوام ادامه نده!بهش میگم موسی ب راه خود.عیسی به راه خود!کسی با دین و اعتقادات تو کاری نداره ،تو هم با کسی کاری نداشته باش. بعد ی مدت احساس کردم تنها چیزی ک ارومم میکنه فقط نمازه!روم نشد اشکارا نماز بخونم!بعد 1 سال نخوندن!!!این بود که ی مدت پنهونی نماز خوندم!اما باز ول کردم! دلم لک زده برا اینکه وقتی اذان میده صداش تو خونه پخش شه!یا صدای دعا!برادرم نمیذاره!شبکه رو عوض میکنه و کلی هم غر میزنه!میگه شماها عرب پرستید! من واسه این سوالایی که گفتم جواب میخوام.میدونم اشتباه میکنم اما جوابی میخوام که واقعا منو قانع کنه! چ جوری باید بعد این 1 سال دوباره اشکارا نماز بخونم؟ تورو خدا کمکم کنید.ممنون.
دوشنبه، 18 آذر 1392
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

a

سلام.من دختری بودم که همیشه واجباتم سر جاش بود و کلی...

a ( تحصیلات : دیپلم ، 22 ساله )

سلام.من دختری بودم که همیشه واجباتم سر جاش بود و کلی هم ایمانو اعتقاد به خدا و امام ها داشتم.
اما ی مدت اینقدر حرف های مسخره از برادرم شنیدم که این حرفا واقعا برا خودم هم سوال شد!
مثلا اینکه چرا نماز میخونی؟خدا برا عبادتش راه های دیگه ای هم داره.چرا ی عملو هر روز تکراری انجام میدی؟
چرا عربی میخونی؟مگه خدا عربه؟
از کجا میدونی امام زمان هست؟اگه هست پس چرا نشسته این همه جنگو خونریزی رو نگاه میکنه.چرا نمیاد؟اماما عرب بودن.مگه تو عربی که به اونا اعتقاد داری؟
و کلی سواله این شکلی!اوایل کلی با برادرم بحث میکردم که اشتباه میکنه!اما فایده نداشت.خیلی گشتم دنبال کسی که بتونه راهنمایش کنه اما خودم گمراه شدم!!
نمازم رو گذاشتم کنار!چون واسه این سوالایی که مدام تو ذهنم میچرخید جواب نداشتم!اعتقاداتم خیلی ضعیف شده الان!خیلی از خدا دور شدم!نه اینکه گناه خاصی کنم،نه!اما این احساسو دارم که ازش فاصله گرفتم.
الان وقتی برادرم این حرفهارو میزنه،فقط ازش میخوام ادامه نده!بهش میگم موسی ب راه خود.عیسی به راه خود!کسی با دین و اعتقادات تو کاری نداره ،تو هم با کسی کاری نداشته باش.
بعد ی مدت احساس کردم تنها چیزی ک ارومم میکنه فقط نمازه!روم نشد اشکارا نماز بخونم!بعد 1 سال نخوندن!!!این بود که ی مدت پنهونی نماز خوندم!اما باز ول کردم!
دلم لک زده برا اینکه وقتی اذان میده صداش تو خونه پخش شه!یا صدای دعا!برادرم نمیذاره!شبکه رو عوض میکنه و کلی هم غر میزنه!میگه شماها عرب پرستید!
من واسه این سوالایی که گفتم جواب میخوام.میدونم اشتباه میکنم اما جوابی میخوام که واقعا منو قانع کنه!
چ جوری باید بعد این 1 سال دوباره اشکارا نماز بخونم؟
تورو خدا کمکم کنید.ممنون.


مشاور: حجة الاسلام منتظمی

کاریر محترم : از حسن اعتمادتان به مشاوره راسخون، تشکر می‌کنیم خدا را شکر می کنیم که مخاطب این سوال دختری متدین و دیندار است که هیچ شبهه ایی و حرفی از دیگران نتوانسته است او را از مسیر صزاط مستقیم خارج کند حرف برادر شما هیچ سند دینی ندارد و نخواهد داشت که متاسفانه این قبیل حرفها و نقلها برای فرار از تکلیف الهی فراوان است که در گوش هیچ خداپرست متدینی نخواهد رفت و در افراد محکمی مثل شما اثر نخواهد گذاشت خواهر بزرگوار آنچه مهم است همین است که لطف حضرت حق شامل حال شما هست و خواهد .بود پس با شهامت کامل و به صورت آشکارا نمازتان را بدون خجالت از کسی بخوانید و بدانید که این نماز و عبادت شما در نزد امام زمان و خداوند بسیار ارزشمند است و ثواب زیادی را خداوند به شما ارزانی خواهد کرد .زیرا که در مقابل منکر دین خدا وو منکرقیامت و منکر امام زمان(عج )باید ایستاد و به عقاید مسلم دینی خودهیچ شکی نکنید خدا را شکر که مسائل دینی خود را کسانی سوال می کنید که در این زمینه آگاه به مسائل دینی دارند مطمن باشید که خداوند اعمال گذشته و نواقص گذشته مارا خواهد بخشید و شما نماز و عبادات قضا شده خود را بخوانید و به برادر خود احترام بگذارید وبه خاطر اعتقادات اشتباهش به هیچ عنوان از او ناراحت نشوید یعنی اینکه اگر مسخره می کند و یا اینکه با برخی از حرفها می خواهد شمارا اذیت کند اصلا برای شما مهم نباشد که خداوند همه مارا در دین داری امتحان می کند که حرف او مهم است یاحرف دیگران . هر گونه سوالی دارید مشاوره راسخون در خدمت شماست



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.