نسبت توحید افعالی با جبر
پرسش :
آیا لازمه پذیرش توحید افعالى قبول جبر است؟
پاسخ :
پاسخ اجمالی:
جبریون به آیه 101 سوره انعام، استدلال کرده و گفته اند: خداوند آفریننده همه چیز است، پس آفریننده افعال ما نیز هست و این همان جبر است. لکن خالقیت خداوند حتى نسبت به افعال ما منافاتى با اختیار ما ندارد؛ زیرا افعال ما را هم مى توان به ما نسبت داد و هم به خدا. اگر به خدا نسبت دهیم به خاطر آن است که او به ما قدرت و نیرو داده و همه مقدمات عمل از اوست پس او خالق آنهاست .ولى از این نظر که ما یکى از دو طرف فعل یا ترک را انتخاب مى کنیم، آنها فعل ماست و ما در مقابل آنها مسئولیم.
پاسخ تفصیلی:
بعضى از مفسران اهل تسنن که از نظر عقیده، تابع مذهب جبر هستند با آیه 101 سوره«انعام» که مى فرماید: (او همه چیز را آفریده و به هر چیزى دانا است)؛ «وَ خَلَقَ کُلَّ شَیْء وَ هُوَ بِکُلِّ شَیْء عَلیمٌ» که خالقیت خدا را نسبت به همه چیز بیان مى کند براى مسلک جبر استدلال کرده اند، مى گویند:
اعمال و افعال ما نیز از اشیاء این جهان است؛ زیرا «شىء» به هر گونه موجودى گفته مى شود، خواه مادى یا غیر مادى، خواه ذات یا صفات، بنابراین هنگامى که مى گوئیم: خداوند آفریننده همه چیز است، باید بپذیریم که آفریننده افعال ما نیز هست و این جز جبر نخواهد بود.
ولى طرفداران آزادى اراده و اختیار، پاسخ روشنى براى این گونه استدلال ها دارند و آن این که:
خالقیت خداوند حتى نسبت به افعال ما منافاتى با اختیار ما ندارد؛ زیرا افعال ما را هم مى توان به ما نسبت داد و هم به خدا.
اگر به خدا نسبت دهیم به خاطر آن است که همه مقدمات آن را، او در اختیار ما گذاشته است، او است که به ما قدرت و نیرو و اراده و اختیار داده است، بنابراین، چون همه مقدمات از او است مى توان اعمال ما را به او نسبت داد و او را خالق آنها دانست.
ولى از این نظر که تصمیم نهائى با ما است، مائیم که از قدرت و اختیار خداداد استفاده کرده و یکى از دو طرف فعل یا ترک را انتخاب مى کنیم، از این جهت، افعال به ما نسبت داده مى شود و ما در مقابل آنها مسئول هستیم.
و به تعبیر فلسفى، در اینجا دو خالق، و دو علت، در عرض یکدیگر نیستند بلکه در طول یکدیگرند.
وجود دو علت تامّه در عرض هم معنى ندارد، اما اگر طولى باشند، هیچ مانعى نخواهد داشت.
و از آنجا که افعال ما لازمه مقدماتى است که خدا به ما داده است، این لوازم را هم مى توان به او نسبت داد و هم به کسى که افعال را انجام داده است.
این سخن، درست به آن مى ماند که شخصى براى آزمودن کارکنان خود آنها را در کار خویش آزاد بگذارد، و اختیار تمام به آنها بدهد و تمام مقدمات کار را فراهم سازد.
بدیهى است کارهایى که آنها انجام مى دهند از یک نظر کار رئیس آنها محسوب مى شود ولى این موضوع، آزادى و اختیار را از کارمندان سلب نمى کند، بلکه آنها در برابر کار خویش مسئولند.
منبع: تفسیر نمونه، آیت الله العظمی مکارم شیرازی، دارالکتب الإسلامیه، چاپ سی و نهم، ج 5، ص 475.
پرسش های مرتبط:
جبریون به آیه 101 سوره انعام، استدلال کرده و گفته اند: خداوند آفریننده همه چیز است، پس آفریننده افعال ما نیز هست و این همان جبر است. لکن خالقیت خداوند حتى نسبت به افعال ما منافاتى با اختیار ما ندارد؛ زیرا افعال ما را هم مى توان به ما نسبت داد و هم به خدا. اگر به خدا نسبت دهیم به خاطر آن است که او به ما قدرت و نیرو داده و همه مقدمات عمل از اوست پس او خالق آنهاست .ولى از این نظر که ما یکى از دو طرف فعل یا ترک را انتخاب مى کنیم، آنها فعل ماست و ما در مقابل آنها مسئولیم.
پاسخ تفصیلی:
بعضى از مفسران اهل تسنن که از نظر عقیده، تابع مذهب جبر هستند با آیه 101 سوره«انعام» که مى فرماید: (او همه چیز را آفریده و به هر چیزى دانا است)؛ «وَ خَلَقَ کُلَّ شَیْء وَ هُوَ بِکُلِّ شَیْء عَلیمٌ» که خالقیت خدا را نسبت به همه چیز بیان مى کند براى مسلک جبر استدلال کرده اند، مى گویند:
اعمال و افعال ما نیز از اشیاء این جهان است؛ زیرا «شىء» به هر گونه موجودى گفته مى شود، خواه مادى یا غیر مادى، خواه ذات یا صفات، بنابراین هنگامى که مى گوئیم: خداوند آفریننده همه چیز است، باید بپذیریم که آفریننده افعال ما نیز هست و این جز جبر نخواهد بود.
ولى طرفداران آزادى اراده و اختیار، پاسخ روشنى براى این گونه استدلال ها دارند و آن این که:
خالقیت خداوند حتى نسبت به افعال ما منافاتى با اختیار ما ندارد؛ زیرا افعال ما را هم مى توان به ما نسبت داد و هم به خدا.
اگر به خدا نسبت دهیم به خاطر آن است که همه مقدمات آن را، او در اختیار ما گذاشته است، او است که به ما قدرت و نیرو و اراده و اختیار داده است، بنابراین، چون همه مقدمات از او است مى توان اعمال ما را به او نسبت داد و او را خالق آنها دانست.
ولى از این نظر که تصمیم نهائى با ما است، مائیم که از قدرت و اختیار خداداد استفاده کرده و یکى از دو طرف فعل یا ترک را انتخاب مى کنیم، از این جهت، افعال به ما نسبت داده مى شود و ما در مقابل آنها مسئول هستیم.
و به تعبیر فلسفى، در اینجا دو خالق، و دو علت، در عرض یکدیگر نیستند بلکه در طول یکدیگرند.
وجود دو علت تامّه در عرض هم معنى ندارد، اما اگر طولى باشند، هیچ مانعى نخواهد داشت.
و از آنجا که افعال ما لازمه مقدماتى است که خدا به ما داده است، این لوازم را هم مى توان به او نسبت داد و هم به کسى که افعال را انجام داده است.
این سخن، درست به آن مى ماند که شخصى براى آزمودن کارکنان خود آنها را در کار خویش آزاد بگذارد، و اختیار تمام به آنها بدهد و تمام مقدمات کار را فراهم سازد.
بدیهى است کارهایى که آنها انجام مى دهند از یک نظر کار رئیس آنها محسوب مى شود ولى این موضوع، آزادى و اختیار را از کارمندان سلب نمى کند، بلکه آنها در برابر کار خویش مسئولند.
منبع: تفسیر نمونه، آیت الله العظمی مکارم شیرازی، دارالکتب الإسلامیه، چاپ سی و نهم، ج 5، ص 475.
پرسش های مرتبط: