توصیه پیامبر به صدقه و اطعام در ماه رمضان
پرسش :
رسول خدا(ص) در خطبه شعبانیه درباره اهمیت تصدق و اطعام در ماه رمضان چه فرمودهاند؟
پاسخ :
چرا ماه مبارک رمضان ماه خدا است؟
پاسخ اجمالی:
رسول خدا(ص) در این باره به مسلمین تاکید می نماید که وظیفه شما در این ماه آن است که به فقرا و مساکین صدقه بدهید و این تصدق نیز باید با احترام و قصد قربت باشد نه با تحقیر یا ترحّم. ایشان همگان را به افطاری دادن ترغیب کرده می فرماید: «هر کس در ماه رمضان به خاطر خدا به روزه دار افطاری بدهد، خداوند ثواب آزاد کردن بنده ای را به او می دهد و گناهانش را می بخشد. عرض کردند: ما توانایی افطاری دادن نداریم چگونه به این فیض برسیم؟ فرمود: از آتش جهنم خود را برهانید هر چند به اندازه افطاری یک خرما یا نیمی از آن باشد».
پاسخ تفصیلی:
رسول الله(صلی الله علیه و آله و سلم) در بخشی از خطبه شعبانیه به شرح وظایف روزه داران پرداخته و فرمود: «تَصَدَّقُوا عَلَى فُقَرَائِکُمْ وَ مَسَاکِینِکُم»(1) وظیفه شما در این ماه آن است که به فقرا و مساکین صدقه بدهید، این تصدیق نیز باید با احترام و قصد قربت همراه باشد نه با تحقیر یا ترحّم.
در بخش دیگری از این خطبه پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم) همگان را به اطعام و دادن افطاری به روزه داران ترغیب می کند: «أَیُّهَا النَّاسُ مَنْ فَطَّرَ مِنْکُمْ صَائِماً مُؤْمِناً فِی هَذَا الشَّهْرِ کَانَ لَهُ بِذَلِکَ عِنْدَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ عِتْقُ رَقَبَةٍ وَ مَغْفِرَةٌ لِمَا مَضَى مِنْ ذُنُوبِهِ فَقِیلَ لَهُ یَا رَسُولَ اللَّهِ لَیْسَ کُلُّنَا یَقْدِرُ عَلَى ذَلِکَ فَقَالَ (صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّم) اتَّقُوا النَّارَ وَ لَوْ بِشِقِّ تَمْرَة»(2)؛ (هر کس در ماه رمضان به خاطر خدا به روزه دار افطاری بدهد، خداوند ثواب آزاد کردن بنده ای را به او می دهد و گناهان او را نیز می بخشد [شاید چون روزه دار خود را آزاد کرده است] عرض کردند: یا رسول الله ما توانایی افطاری دادن نداریم چگونه به این فیض برسیم؟ فرمود: از آتش جهنم خود را برهانید هر چند به اندازه یک خرما یا نیمی از آن افطاری بدهید).
آن روز، روز سختی بود، چه بسا نصف خرمایی هم افطاری به حساب می آمد، گاه بر اثر پیش آمدی غیر منتظره فقر بر مسلمانان سایه می افکند مثلاً اصحاب صفه از ابتدایی ترین امکانات بی بهره بودند، گاه مسلمانان مدتها در محاصره اقتصادی و نظامی قرار می گرفتند. بعدها نیز چنین بود و اهل باطل در توجیه فقر مردم و ثروت خود مکتب جبر را ترویج می کردند.(3)
معاویه به عنوان عوام فریبی در جمعی سخنرانی می کرد که شما از کمبودها یا گرانی گله نداشته باشید؛ زیرا خدا در قرآن فرموده: ما روزی ها را به اندازه ای که خود مصلحت بدانیم نازل می کنیم، برای شما همین اندازه مصلحت می داند پس چه جای گلایه ای است: «وَ إِنْ مِنْ شَیْء إِلاّ عِنْدَنا خَزائِنُهُ وَ ما نُنَزِّلُهُ إِلاّ بِقَدَر مَعْلُوم»(4)؛ (هیچ چیز نیست جز آن که از مخزن الهی نازل شده و خدای سبحان برای شما همین مقدار صلاح دید [پس دم فرو بندید و زبان به گلایه نگشایید]).
آری آن کس که قرآن نمی خواند و از فهم آن بهره ای ندارد قدرت دفاع ندارد. می گویند: احنف بن قیس برخاست و به معاویه اعتراض کرد که در اینجا سه مطلب است و تو این مطالب را با هم مخلوط کردی:
1 ـ این که در خزانه غیب الهی همه اسرار و حقایق موجود است کسی در آن سخنی ندارد.
2 ـ در این که خدای سبحان برای اداره بندگانش از مخزن غیب، به مقدار لازم که مصلحت باشد، روزی می فرستد نیز حرفی نیست.
3 ـ ما می گوییم: خدای سبحان برای اداره مسلمانان از مخزن غیب خود، روزی کافی نازل کرده اما تو می گیری و به خزانه خویش سرازیر می کنی ما به این مسئله اعتراض داریم.
اگر همه به وظیفه خود آشنا باشند و بعضی موش صفت اهل ذخیره و احتکار نباشند مشکلی برای سایرین پیش نمی آید. عده ای در قیامت به صورت مور و مورچه و موش محشور می شوند؛ زیرا در دنیا صفات این موجودات در جانشان رسوخ کرده بود.
پی نوشت:
(1). ریاض السالکین فی شرح صحیفة سیّد الساجدین، کبیر مدنى، سید علیخان بن احمد، محقق / مصحح: حسینى امینى، محسن، دفتر انتشارات اسلامى، قم، 1409 قمری، چاپ: اول، ج 6، ص 44.
(2). عیون أخبار الرضا(علیه السلام)، ابن بابویه، محمد بن على، محقق / مصحح: لاجوردى، مهدى، نشر جهان، تهران، 1378 قمری، چاپ: اول، ج 1، ص 296، باب (فیما جاء عن الإمام علی بن موسى(علیه السلام) من الأخبار المتفرقة).
(3). بنی امیه و بنی عباس در ترویج مکتب جبر و استفاده از این حربه برای تحکیم پایه های سلطنت خویش نقش اساسی داشتند. اشاعره که قایل به جبر بودند از ناحیه دستگاه بنی عباس حمایت می شدند و معتزله که قایل به تفویض بودند و نیز امامیه را که اعتقادی به جبر و تفویض نداشتند در دستگاه بنی عباس راه نمی دادند. مکتب جبر برای توجیه تبهکاریهای هیئت حاکمه تقویت می شد. هم اکنون نیز عده ای از وعاظ السلاطین، در اصول دین و مسائل کلامی، اشعری و در فروع دین و فقه، وهابی و حنبلی هستند.
(4). سوره حجر، آیه 21.
منبع: حکمت عبادات، جوادی آملی، عبدالله، محقق: شفیعی، حسین، مرکز نشر اسراء، قم، 1388 شمسی، چاپ: پانزدهم، ص 151.
پرسش های مرتبط:
رسول خدا(ص) در این باره به مسلمین تاکید می نماید که وظیفه شما در این ماه آن است که به فقرا و مساکین صدقه بدهید و این تصدق نیز باید با احترام و قصد قربت باشد نه با تحقیر یا ترحّم. ایشان همگان را به افطاری دادن ترغیب کرده می فرماید: «هر کس در ماه رمضان به خاطر خدا به روزه دار افطاری بدهد، خداوند ثواب آزاد کردن بنده ای را به او می دهد و گناهانش را می بخشد. عرض کردند: ما توانایی افطاری دادن نداریم چگونه به این فیض برسیم؟ فرمود: از آتش جهنم خود را برهانید هر چند به اندازه افطاری یک خرما یا نیمی از آن باشد».
پاسخ تفصیلی:
رسول الله(صلی الله علیه و آله و سلم) در بخشی از خطبه شعبانیه به شرح وظایف روزه داران پرداخته و فرمود: «تَصَدَّقُوا عَلَى فُقَرَائِکُمْ وَ مَسَاکِینِکُم»(1) وظیفه شما در این ماه آن است که به فقرا و مساکین صدقه بدهید، این تصدیق نیز باید با احترام و قصد قربت همراه باشد نه با تحقیر یا ترحّم.
در بخش دیگری از این خطبه پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم) همگان را به اطعام و دادن افطاری به روزه داران ترغیب می کند: «أَیُّهَا النَّاسُ مَنْ فَطَّرَ مِنْکُمْ صَائِماً مُؤْمِناً فِی هَذَا الشَّهْرِ کَانَ لَهُ بِذَلِکَ عِنْدَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ عِتْقُ رَقَبَةٍ وَ مَغْفِرَةٌ لِمَا مَضَى مِنْ ذُنُوبِهِ فَقِیلَ لَهُ یَا رَسُولَ اللَّهِ لَیْسَ کُلُّنَا یَقْدِرُ عَلَى ذَلِکَ فَقَالَ (صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّم) اتَّقُوا النَّارَ وَ لَوْ بِشِقِّ تَمْرَة»(2)؛ (هر کس در ماه رمضان به خاطر خدا به روزه دار افطاری بدهد، خداوند ثواب آزاد کردن بنده ای را به او می دهد و گناهان او را نیز می بخشد [شاید چون روزه دار خود را آزاد کرده است] عرض کردند: یا رسول الله ما توانایی افطاری دادن نداریم چگونه به این فیض برسیم؟ فرمود: از آتش جهنم خود را برهانید هر چند به اندازه یک خرما یا نیمی از آن افطاری بدهید).
آن روز، روز سختی بود، چه بسا نصف خرمایی هم افطاری به حساب می آمد، گاه بر اثر پیش آمدی غیر منتظره فقر بر مسلمانان سایه می افکند مثلاً اصحاب صفه از ابتدایی ترین امکانات بی بهره بودند، گاه مسلمانان مدتها در محاصره اقتصادی و نظامی قرار می گرفتند. بعدها نیز چنین بود و اهل باطل در توجیه فقر مردم و ثروت خود مکتب جبر را ترویج می کردند.(3)
معاویه به عنوان عوام فریبی در جمعی سخنرانی می کرد که شما از کمبودها یا گرانی گله نداشته باشید؛ زیرا خدا در قرآن فرموده: ما روزی ها را به اندازه ای که خود مصلحت بدانیم نازل می کنیم، برای شما همین اندازه مصلحت می داند پس چه جای گلایه ای است: «وَ إِنْ مِنْ شَیْء إِلاّ عِنْدَنا خَزائِنُهُ وَ ما نُنَزِّلُهُ إِلاّ بِقَدَر مَعْلُوم»(4)؛ (هیچ چیز نیست جز آن که از مخزن الهی نازل شده و خدای سبحان برای شما همین مقدار صلاح دید [پس دم فرو بندید و زبان به گلایه نگشایید]).
آری آن کس که قرآن نمی خواند و از فهم آن بهره ای ندارد قدرت دفاع ندارد. می گویند: احنف بن قیس برخاست و به معاویه اعتراض کرد که در اینجا سه مطلب است و تو این مطالب را با هم مخلوط کردی:
1 ـ این که در خزانه غیب الهی همه اسرار و حقایق موجود است کسی در آن سخنی ندارد.
2 ـ در این که خدای سبحان برای اداره بندگانش از مخزن غیب، به مقدار لازم که مصلحت باشد، روزی می فرستد نیز حرفی نیست.
3 ـ ما می گوییم: خدای سبحان برای اداره مسلمانان از مخزن غیب خود، روزی کافی نازل کرده اما تو می گیری و به خزانه خویش سرازیر می کنی ما به این مسئله اعتراض داریم.
اگر همه به وظیفه خود آشنا باشند و بعضی موش صفت اهل ذخیره و احتکار نباشند مشکلی برای سایرین پیش نمی آید. عده ای در قیامت به صورت مور و مورچه و موش محشور می شوند؛ زیرا در دنیا صفات این موجودات در جانشان رسوخ کرده بود.
پی نوشت:
(1). ریاض السالکین فی شرح صحیفة سیّد الساجدین، کبیر مدنى، سید علیخان بن احمد، محقق / مصحح: حسینى امینى، محسن، دفتر انتشارات اسلامى، قم، 1409 قمری، چاپ: اول، ج 6، ص 44.
(2). عیون أخبار الرضا(علیه السلام)، ابن بابویه، محمد بن على، محقق / مصحح: لاجوردى، مهدى، نشر جهان، تهران، 1378 قمری، چاپ: اول، ج 1، ص 296، باب (فیما جاء عن الإمام علی بن موسى(علیه السلام) من الأخبار المتفرقة).
(3). بنی امیه و بنی عباس در ترویج مکتب جبر و استفاده از این حربه برای تحکیم پایه های سلطنت خویش نقش اساسی داشتند. اشاعره که قایل به جبر بودند از ناحیه دستگاه بنی عباس حمایت می شدند و معتزله که قایل به تفویض بودند و نیز امامیه را که اعتقادی به جبر و تفویض نداشتند در دستگاه بنی عباس راه نمی دادند. مکتب جبر برای توجیه تبهکاریهای هیئت حاکمه تقویت می شد. هم اکنون نیز عده ای از وعاظ السلاطین، در اصول دین و مسائل کلامی، اشعری و در فروع دین و فقه، وهابی و حنبلی هستند.
(4). سوره حجر، آیه 21.
منبع: حکمت عبادات، جوادی آملی، عبدالله، محقق: شفیعی، حسین، مرکز نشر اسراء، قم، 1388 شمسی، چاپ: پانزدهم، ص 151.
پرسش های مرتبط: