مناظره امام جواد علیه السلام درباره فضایل خلفا
پرسش :
جریان مناظره امام جواد (علیه السلام) درباره فضایل خلفا چگونه بود؟
پاسخ :
در مجلس مناظره ای که بین امام محمد تقی(علیه السلام) و «یحیی بن اکثم» برگزار شد، «یحیی بن اکثم» پرسش هایی -از جمله مسائلی درباره خلفای نخستین- از امام جواد(علیه السّلام) پرسید؛ او ابتدا روایتی را مطرح کرد که در ضمن آن چنین آمده: جبرئیل از طرف خدا و رسولش(صلّی اللّه علیه و آله) گفت: از ابوبکر سؤال کن، آیا او از من راضی است؟ من که از او راضی هستم.
امام در آن مجلس که تعداد زیادی از علمای اهل سنت حضور داشتند فرمود: من منکر فضل ابوبکر نیستم؛ ولی کسی که این روایت را نقل کرده، می بایست به روایتی که از رسول خدا نقل شده و همه حدیث شناسان صحت آن را پذیرفته اند توجه داشته باشد، مبنی بر این که، آن حضرت در «حجة الوداع» فرمود: نسبت سخنان دروغ و ساختگی بر من زیاد شده و پس از این زیادتر خواهد شد: «قَدْ کَثُرَتِ الْکَذّابَةُ عَلَیَّ»، کسانی که دروغ بر من می بندند جایگاهشان از آتش پر خواهد شد. هنگامی که حدیثی از طرف من به شما می رسد، آن را بر کتاب خدا و سنّت من عرضه کنید، در صورتی که با آن دو موافقت داشت آن را بپذیرید وگرنه کنارش گذارید. اکنون حدیثی که تو نقل می کنی، با کتاب خدا موافق نیست؛ زیرا خداوند در قرآن می فرماید: «وَ لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ وَ نَعْلَمُ ما تُوَسْوِسُ بِهِ نَفْسُهُ وَ نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِیدِ»(1) آیا خدا از رضا و سخط ابوبکر آگاهی نداشت که از او می پرسد؟! این عقلاً محال است.
این روایت نشانگر آن است که امام چگونه با درایت خاص خود با این روایت برخورد کرده و پس از عرضه آن به قرآن، به انکار آن پرداخت.
پس از آن یحیی درباره روایت «مَثَلُ أبِی بَکْرٍ وَ عُمَرَ فِی الْأَرْضِ کَمَثَلِ جَبْرَئِیلَ وَ مِیکَائِیلَ فِی السَّمَاءِ»؛ (مَثَل ابوبکر و عمر روی زمین، مَثَل جبرئیل و میکاییل در آسمان است). امام در جواب فرمود: محتوای این روایت درست نیست؛ زیرا جبرئیل و میکاییل همواره بندگی خدا را نموده و لحظه ای به او عصیان نکرده اند، در حالی که ابوبکر و عمر پیش از آن که اسلام بیاورند، سال های طولانی مشرک بوده اند.
آنگاه یحیی از حدیث «اَبُوبَکْرُ وَ عُمَرُ سَیِّدَا کُهُولِ أَهْلِ الْجَنَّةِ» پرسید. امام فرمود: در بهشت جز جوان کسی وجود نخواهد داشت تا آن دو نفر، سیّد و سرور پیران آن باشند.
یحیی درباره حدیث «اِنَّ عُمَرَ بْنَ الْخَطّابِ سِرَاجُ أَهْلِ الْجَنَّةِ» سؤال کرد. امام فرمود: در بهشت ملائکه مقربین خدا و آدم و محمد(صلّی اللّه علیه و آله) و کلیّه انبیای عظام حضور خواهند داشت، آیا نور آنان برای روشن کردن بهشت کافی نیست که نیاز به نور خلیفه دوم باشد؟
یحیی از حدیث: «اِنَّ السَّکِینَةَ تَنْطِقُ عَلَی لِسَانِ عُمَرَ» سؤال کرد. امام فرمود: من منکر فضل عمر نیستم؛ اما ابوبکر که افضل از وی بود، بالای منبر می گفت: «اِنَّ لِی شَیْطَاناً یَعْتَرِینِی، فَاِذَا مِلْتُ فَسَدِّدُونِی».
یحیی گفت: درباره این حدیث چه می گویید که رسول خدا(صلّی اللّه علیه و آله) فرمود: «لَوْ لَمْ أُبْعَثْ لَبُعِثَ عُمَرَ»؟ امام فرمود: کتاب خدا صادق تر است که می فرماید: «وَ إِذْ أَخَذْنا مِنَ النَّبِیِّینَ مِیثاقَهُمْ وَ مِنْکَ وَ مِنْ نُوحٍ»(2)؛ خداوند که از انبیا برای ادای صحیح و درست رسالتشان پیمان گرفته و آن بزرگواران لحظه ای به وی شرک نورزیده اند، چگونه ممکن است بر خلاف پیمان خود، شخصی را که بخشی از عمرش را در حال شرک به خدا گذرانده به پیامبری برگزیند؟ همچنین روایت شما با حدیث صحیح «نُبِّئْتُ وَ آدَمُ بَیْنَ الرُّوحِ وَ الْجَسَدِ» که از رسول خدا(صلّی اللّه علیه و آله) نقل شده مباینت دارد.
یحیی گفت: از رسول خدا(صلّی اللّه علیه و آله) نقل شده که فرمود: «مَا اَحْتَبَسَ عَنِّی الْوَحْیُ قَطُّ اِلَّا ظَنَنْتُهُ قَدْ نَزَلَ عَلَی آلِ خَطَّابِ»؛ (وحی بر من متوقف نشد، مگر آن که گمان کردم بر آل خطاب نازل می شود). امام فرمود: برای پیامبران جایز نیست حتّی لحظهای در رسالت خود دچار تردید شوند. از طرف دیگر خدا می فرماید: «اللَّهُ یَصْطَفِی مِنَ الْمَلائِکَةِ رُسُلًا وَ مِنَ النَّاسِ»(3) چگونه ممکن است که نبوّت از برگزیده خدا به کسی که مدّتها بود شرک ورزیده است منتقل شود؟
یحیی گفت: از پیامبر(صلّی اللّه علیه و آله) نقل شده که فرمود: «لَوْ نُزِّلَ الْعَذَابُ لَمَا نَجَی اِلَّا عُمَرُ». امام فرمود: این روایت با قرآن که می گوید: «وَ مَا کانَ اللَّهُ لِیُعَذِّبَهُمْ وَ أَنْتَ فِیهِمْ وَ مَا کانَ اللَّهُ مُعَذِّبَهُمْ وَ هُمْ یَسْتَغْفِرُونَ»(4) سازگار نیست و حجّت نخواهد بود.(5)
پینوشتها:
(1). قرآن کریم، سوره ق، آیه 16.
(2). همان، سوره احزاب، آیه 7.
(3). همان، سوره حج، آیه 75.
(4). همان، سوره انفال، آیه 33.
(5). الإحتجاج على أهل اللجاج، طبرسى، احمد بن على، نشر اسوه، تهران، 1413 ق، ج 2، ص 245 – 249.
منبع: حیات فکری و سیاسی امامان شیعه (علیهم السلام)، رسول جعفریان، قم: موسسه انصاریان، 1381 ش.
در مجلس مناظره ای که بین امام محمد تقی(علیه السلام) و «یحیی بن اکثم» برگزار شد، «یحیی بن اکثم» پرسش هایی -از جمله مسائلی درباره خلفای نخستین- از امام جواد(علیه السّلام) پرسید؛ او ابتدا روایتی را مطرح کرد که در ضمن آن چنین آمده: جبرئیل از طرف خدا و رسولش(صلّی اللّه علیه و آله) گفت: از ابوبکر سؤال کن، آیا او از من راضی است؟ من که از او راضی هستم.
امام در آن مجلس که تعداد زیادی از علمای اهل سنت حضور داشتند فرمود: من منکر فضل ابوبکر نیستم؛ ولی کسی که این روایت را نقل کرده، می بایست به روایتی که از رسول خدا نقل شده و همه حدیث شناسان صحت آن را پذیرفته اند توجه داشته باشد، مبنی بر این که، آن حضرت در «حجة الوداع» فرمود: نسبت سخنان دروغ و ساختگی بر من زیاد شده و پس از این زیادتر خواهد شد: «قَدْ کَثُرَتِ الْکَذّابَةُ عَلَیَّ»، کسانی که دروغ بر من می بندند جایگاهشان از آتش پر خواهد شد. هنگامی که حدیثی از طرف من به شما می رسد، آن را بر کتاب خدا و سنّت من عرضه کنید، در صورتی که با آن دو موافقت داشت آن را بپذیرید وگرنه کنارش گذارید. اکنون حدیثی که تو نقل می کنی، با کتاب خدا موافق نیست؛ زیرا خداوند در قرآن می فرماید: «وَ لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ وَ نَعْلَمُ ما تُوَسْوِسُ بِهِ نَفْسُهُ وَ نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِیدِ»(1) آیا خدا از رضا و سخط ابوبکر آگاهی نداشت که از او می پرسد؟! این عقلاً محال است.
این روایت نشانگر آن است که امام چگونه با درایت خاص خود با این روایت برخورد کرده و پس از عرضه آن به قرآن، به انکار آن پرداخت.
پس از آن یحیی درباره روایت «مَثَلُ أبِی بَکْرٍ وَ عُمَرَ فِی الْأَرْضِ کَمَثَلِ جَبْرَئِیلَ وَ مِیکَائِیلَ فِی السَّمَاءِ»؛ (مَثَل ابوبکر و عمر روی زمین، مَثَل جبرئیل و میکاییل در آسمان است). امام در جواب فرمود: محتوای این روایت درست نیست؛ زیرا جبرئیل و میکاییل همواره بندگی خدا را نموده و لحظه ای به او عصیان نکرده اند، در حالی که ابوبکر و عمر پیش از آن که اسلام بیاورند، سال های طولانی مشرک بوده اند.
آنگاه یحیی از حدیث «اَبُوبَکْرُ وَ عُمَرُ سَیِّدَا کُهُولِ أَهْلِ الْجَنَّةِ» پرسید. امام فرمود: در بهشت جز جوان کسی وجود نخواهد داشت تا آن دو نفر، سیّد و سرور پیران آن باشند.
یحیی درباره حدیث «اِنَّ عُمَرَ بْنَ الْخَطّابِ سِرَاجُ أَهْلِ الْجَنَّةِ» سؤال کرد. امام فرمود: در بهشت ملائکه مقربین خدا و آدم و محمد(صلّی اللّه علیه و آله) و کلیّه انبیای عظام حضور خواهند داشت، آیا نور آنان برای روشن کردن بهشت کافی نیست که نیاز به نور خلیفه دوم باشد؟
یحیی از حدیث: «اِنَّ السَّکِینَةَ تَنْطِقُ عَلَی لِسَانِ عُمَرَ» سؤال کرد. امام فرمود: من منکر فضل عمر نیستم؛ اما ابوبکر که افضل از وی بود، بالای منبر می گفت: «اِنَّ لِی شَیْطَاناً یَعْتَرِینِی، فَاِذَا مِلْتُ فَسَدِّدُونِی».
یحیی گفت: درباره این حدیث چه می گویید که رسول خدا(صلّی اللّه علیه و آله) فرمود: «لَوْ لَمْ أُبْعَثْ لَبُعِثَ عُمَرَ»؟ امام فرمود: کتاب خدا صادق تر است که می فرماید: «وَ إِذْ أَخَذْنا مِنَ النَّبِیِّینَ مِیثاقَهُمْ وَ مِنْکَ وَ مِنْ نُوحٍ»(2)؛ خداوند که از انبیا برای ادای صحیح و درست رسالتشان پیمان گرفته و آن بزرگواران لحظه ای به وی شرک نورزیده اند، چگونه ممکن است بر خلاف پیمان خود، شخصی را که بخشی از عمرش را در حال شرک به خدا گذرانده به پیامبری برگزیند؟ همچنین روایت شما با حدیث صحیح «نُبِّئْتُ وَ آدَمُ بَیْنَ الرُّوحِ وَ الْجَسَدِ» که از رسول خدا(صلّی اللّه علیه و آله) نقل شده مباینت دارد.
یحیی گفت: از رسول خدا(صلّی اللّه علیه و آله) نقل شده که فرمود: «مَا اَحْتَبَسَ عَنِّی الْوَحْیُ قَطُّ اِلَّا ظَنَنْتُهُ قَدْ نَزَلَ عَلَی آلِ خَطَّابِ»؛ (وحی بر من متوقف نشد، مگر آن که گمان کردم بر آل خطاب نازل می شود). امام فرمود: برای پیامبران جایز نیست حتّی لحظهای در رسالت خود دچار تردید شوند. از طرف دیگر خدا می فرماید: «اللَّهُ یَصْطَفِی مِنَ الْمَلائِکَةِ رُسُلًا وَ مِنَ النَّاسِ»(3) چگونه ممکن است که نبوّت از برگزیده خدا به کسی که مدّتها بود شرک ورزیده است منتقل شود؟
یحیی گفت: از پیامبر(صلّی اللّه علیه و آله) نقل شده که فرمود: «لَوْ نُزِّلَ الْعَذَابُ لَمَا نَجَی اِلَّا عُمَرُ». امام فرمود: این روایت با قرآن که می گوید: «وَ مَا کانَ اللَّهُ لِیُعَذِّبَهُمْ وَ أَنْتَ فِیهِمْ وَ مَا کانَ اللَّهُ مُعَذِّبَهُمْ وَ هُمْ یَسْتَغْفِرُونَ»(4) سازگار نیست و حجّت نخواهد بود.(5)
پینوشتها:
(1). قرآن کریم، سوره ق، آیه 16.
(2). همان، سوره احزاب، آیه 7.
(3). همان، سوره حج، آیه 75.
(4). همان، سوره انفال، آیه 33.
(5). الإحتجاج على أهل اللجاج، طبرسى، احمد بن على، نشر اسوه، تهران، 1413 ق، ج 2، ص 245 – 249.
منبع: حیات فکری و سیاسی امامان شیعه (علیهم السلام)، رسول جعفریان، قم: موسسه انصاریان، 1381 ش.