سه‌شنبه، 15 مهر 1399
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

دلایل ورود کاروان اسرا به کربلا در روز اربعین حسینی

پرسش :

چه دلایلی بر امکان ورود کاروان اسیران به کربلا در روز اربعین وجود دارد؟


پاسخ :
به چند دلیل، امکان ورود اهل بیت حسینى (علیه السلام) را در اربعین اول به کربلا نمى توان به کلّى انکار کرد، بلکه با بررسی آنها و جمع بین اقوال ورود آنها به کربلا تقویت می شود:
 
1. تصریح مورّخانى قبل از سید بن طاووس:
هرچند برخى از محققان گفته اند که این سخن نخستین بار توسط سید بن طاووس در قرن هفتم مطرح شد، ولى جستجوى تاریخى نشان مى دهد، پیش از آن بزرگوار و یا معاصر با وى دیگران نیز این مطلب را ابراز داشته اند، که در اینجا به برخى از آنان اشاره مى کنیم:

الف) ابوریحان بیرونى (متوفاى 440 ق) در الآثار الباقیه مى نویسد: «در بیستم ماه صفر بعد از خروج اهل بیت از شام، سرهاى مبارک شهدا به کربلا آورده شد و کنار بدن ها دفن گردید».(1)

ب) عماد الدین طبرى آملى (متوفاى اوایل قرن ششم) در کتاب بشارة المصطفى به آن تصریح کرده است؛ وى در این کتاب پس از نقل ماجراى زیارت جابر و عطیه آورده است: در این میان جمعیتى را دیدند از مسیر شام به کربلا نزدیک مى شود. جابر به عطیه گفت: برو ببین اینها چه کسانى هستند؟

عطیه رفت و برگشت و به جابر گفت: اى جابر، برخیز و از حرم رسول خدا (صلى الله علیه و آله) استقبال کن؛ چراکه حضرت زین العابدین(علیه السلام) به همراه عمه ها و خواهرانش مى آیند.

جابر برخاست و با سروپاى برهنه به استقبال آن کاروان شتافت؛ وقتى که به امام زین العابدین(علیه السلام) نزدیک شد، امام به او فرمود: «أَنَْتَ جابرٌ»؛ (تو جابرى؟) پاسخ داد: آرى، امام فرمود: «یا جابِرُ هیهُنا وَ اللهِ قُتِلَتْ رِجالُنا، وَ ذُبِحَتْ أَطْفالُنا، وَ سُبِیَتْ نِساؤُنا، وَ حُرِّقَتْ خِیامُنا»؛ (اى جابر به خدا سوگند! اینجا مردان ما کشته شدند، اطفال ما سربریده شد، زنان ما اسیر گردیده و خیمه هاى ما سوزانده شد).(2)

ج) ابن نما (متوفاى اواخر قرن هفتم) در مثیر الاحزان ماجراى ورود اهل بیت (علیهم السلام) به کربلا و ملاقات با جابر را با صراحت نقل کرده است.(3)

بنابراین، مطابق نقل ها، ورود اهل بیت (علیهم السلام) در اربعین اوّل به کربلا بعید به نظر نمى رسد.
 
2. الحاق سرهاى شهدا به بدن ها:
همچنین برخى دیگر از صاحب نظران هر چند به این مطلب (ورود اهل بیت در اربعین به کربلا) تصریح نکرده اند، ولى لازمه سخنانشان مطلب فوق است. آنان که مى نویسند: امام سجاد (علیه السلام) سر مبارک امام حسین (علیه السلام) را به کربلا آورد و به بدن پدر بزرگوارش ملحق کرد. و یا مى نویسند: سر مبارکش به کربلا برگردانده شد، هرچند نام امام سجاد (علیه السلام) را ذکر نکرده اند. این سخن با ضمیمه این نکته که ورود آن حضرت به کربلا را، جز در اربعین حسینى ننوشته اند، والحاق سر نیز فقط توسط آن حضرت صورت گرفت، مى توان نتیجه گرفت که ورود آنان به کربلا و الحاق سرها در همان بیستم صفر بوده است به پاره اى از این اقوال اشاره مى کنیم:

الف) شیخ صدوق (متوفاى 381 ق) مى نویسد: «امام سجاد (علیه السلام) با اهل بیت (علیهم السلام) به همراه سرهاى مبارک شهیدان (از دمشق) خارج شدند و سرهاى مقدس را به کربلا باز گردانند و (به خاک سپردند)».(4)

ب) فتّال نیشابورى (متوفاى 508 ق) نیز مى نویسد: «خَرَجَ عَلیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ (علیه السلام) بِالنِّسْوَةِ، وَ رَدَّ رَأْسَ الْحُسَیْنِ إلى کَرْبَلاءَ»؛ (امام على بن الحسین (علیه السلام) همراه با زنان، سر امام حسین(علیه السلام) را به کربلا بازگرداند).(5)

ج) ابن شهر آشوب (متوفاى 588 ق) نیز در مناقب، اعاده سر مطهر امام حسین(علیه السلام) را به بدنش ذکر کرده است.(6)

د) عالم بزرگ اهل سنّت سبط بن جوزى (متوفاى 654 ق) نیز مى نویسد: «لاَْشْهَرُ أَنَّهُ رُدَّ إلى کَرْبِلاءَ فَدُفِنَ مَعَ الْجَسَدِ»؛ (قول مشهورتر آن است که سر مبارک آن حضرت به کربلا آورده شد و در کنار پیکر مطهرش دفن گردید).(7)

هـ) علاّمه مجلسى نیز مى نویسد: «مشهور میان علماى امامیه آن است که سر مبارک آن حضرت کنار پیکر شریفش به خاک سپرده شد و این کار توسط امام على بن الحسین(علیه السلام) انجام گرفت».(8)

و) شبلنجى عالم بزرگ اهل سنت نیز مى نویسد: «امامیه معتقد است بعد از چهل روز از شهادت امام حسین (علیه السلام) سر مطهر آن حضرت به بدنش در کربلا ملحق شد».(9)

بنابراین، با توجّه به این نکته که سرهاى شهدا به کربلا بازگردانده شد و آن هم توسط امام سجّاد(علیه السلام)صورت گرفت و در کنار بدن هاى مطهّر به خاک سپرده شد و از سوى دیگر نقل نشده است که آن حضرت پس از ورود به مدینه، سرها را به کربلا آورده باشد و یا کاروان را به مدینه فرستاده و خود به تنهایى به کربلا آمده باشد؛ مى توان از آن استفاده کرد که امام سجّاد (علیه السلام) همراه خواهران و عمه ها و دیگر بازماندگان حادثه عاشورا به کربلا آمده است (همانگونکه شیخ صدوق و فتّال نیشابورى به آن تصریح کرده اند) و ضمن دفن سرهاى شهیدان، بار دیگر با شهداى کربلا تجدید خاطره نمودند؛ هرچند در پاره اى از این نقل ها نیامده است که آن روز، بیستم صفر و یا با روز ورود جابر بن عبدالله همراه بوده است، امّا در پاره اى دیگر از نقل ها به آن تصریح شده است (مانند سخن ابوریحان بیرونى) و آنها که انتقال سرها را به کربلا آورده اند، نیز تاریخ دیگرى ذکر نکرده اند؛ لذا با توجه به سخن کسانى که معتقدند ورود اهل بیت (علیهم السلام) به کربلا در بیستم صفر بوده، مى توان نتیجه گرفت که الحاق سرها توسط امام سجاد(علیه السلام) همراه دیگر اعضاى کاروان در همان روز اتفاق افتاده است.

نکته قابل توجه دیگر آن که در روایات متعددى آمده است که آسمان و زمین چهل روز پس از شهادت امام حسین (علیه السلام) بر آن حضرت گریستند؛(10) ممکن است این غم و اندوه آسمان و زمین که از روز شهادت سالار شهیدان اتفاق افتاد، تا روزى که سرها به بدن ها ملحق شد، ادامه داشت و پس از چهل روز که این کار انجام شد، کائنات قرار و آرام یافتند!

3. سنّت زیارت اربعین:
مى دانیم که از سنّت هاى بیستم صفر و اربعین حسینى زیارت اربعین امام حسین (علیه السلام) است. در روایتى از امام حسن عسکرى (علیه السلام) آمده است: «نشانه هاى مؤمن پنج چیز است: به جا آوردن پنجاه و یک رکعت نماز در هر شب و روز (17 رکعت نماز واجب و 34 رکعت نافله) و زیارت اربعین (امام حسین (علیه السلام)) و انگشتر بر دست راست نهادن، و پیشانى را به هنگام سجده، بر خاک گذاردن و بسم الله الرحمن الرحیم را در نماز بلند گفتن».(11)

همچنین براى این روز زیارت مخصوصى از امام صادق (علیه السلام) نقل شده است.(12)

از گذشته دور تا زمان ما، هر زمان که شیعیان فرصتى پیدا مى کردند، روز اربعین حسینى را به کربلا مى رفتند و با شور و هیجان و اخلاص، آن حضرت را زیارت مى نمودند. در این سال ها نیز میلیون ها عاشق دلسوخته، اربعین را به کربلا مى روند و شهیدان کربلا را زیارت مى کنند.

اکنون پرسش آن است که چرا چنین زیارتى در این روز مستحب شمرده شد؟

مرحوم علاّمه مجلسى در زاد المعاد مى نویسد: «چون جابر که از بزرگان صحابه بود، اساس این کار را گذاشت، مى تواند دلیل فضیلت زیارت آن حضرت در این روز شده باشد» ولى با این حال، احتمال مى دهد وجوه دیگرى داشته باشد که بر ما مخفى است.(13)

امّا به نظر مى رسد که نمى تواند این همه اهتمام نسبت به زیارت اربعین و آن را از علائم مؤمن شمردن و نقل زیارت نامه اى مخصوص از سوى امام صادق (علیه السلام)، به صرف زیارت آن حضرت از سوى جابر بن عبدالله انصارى در اربعین باشد؛ به ویژه آنکه زیارت اربعین ویژه امام حسین (علیه السلام) است و درباره هیچ یک از دیگر معصومان چنین زیارتى وارد نشده است. بلکه همانطور که دانشمند بزرگ و محقّق شهیر ابوریحان بیرونى گفته است: «وَفِی الْعِشْرینَ رُدَّ رَأْسُ الْحُسَیْنِ(علیه السلام) إلى جُثَّتِهِ حَتّى دُفِنَ مَعَ جُثَّتِهِ، وَ فیهِ زِیارَةُ الاَْرْبَعینَ»؛ (در بیستم صفر سر مطهّر امام حسین (علیه السلام) به پیکرش بازگردانده شد و همراه آن به خاک سپرده شد و در همین روز زیارت اربعین وارد شده است)،(14) زیارت اربعین پس از الحاق سر آن حضرت به بدنش در روز بیستم صفر، سنّت گردید و مى دانیم سر مبارک آن حضرت توسط امام سجاد (علیه السلام) به کربلا آورده شد؛ لذا به نظر مى رسد که این همه اهمیّت زیارت اربعین نه به خاطر زیارت آن حضرت توسط جابر عبدالله انصارى در چنین روزى است، بلکه به سبب الحاق سرهاى شهدا در این روز توسط امام سجاد (علیه السلام) و زیارت آن قبور پاک، توسط امام (علیه السلام) و کاروان حرم حسینى در اربعین است و این عمل، از شعائر مهم شیعه و در کنار 51 رکعت نماز و سجده بر خاک، مطرح شد.

از این رو، علاّمه مجلسى در زادالمعاد مى نویسد: «مشهور آن است که سبب تأکید زیارت آن حضرت در این روز، آن است که امام زین العابدین(علیه السلام) با سایر اهل بیت در این روز بعد از مراجعت از شام به کربلاى معلّى وارد شدند و سرهاى مطهّر شهداء را به بدن هاى ایشان ملحق کردند».(15) هرچند خود او ورود آنها را در بیستم صفر به کربلا بعید مى داند، ولى سخنان وى نشان مى دهد که در زمان مرحوم علاّمه مجلسى نیز این نکته مشهور بوده است که اهمیت زیارت اربعین، به سبب زیارت شهداى کربلا و الحاق سرها به بدن ها توسط امام زین العابدین (علیه السلام) بوده است.

در نتیجه با توجه به این نکته که اربعین فى حدّ نفسه امتیازى ندارد، آن گونه که شب هاى جمعه و نیمه شعبان و لیالى قدر و عیدَیْن و عرفه، بر سایر ایام و لیالى امتیاز دارند، باید در اربعین امام حسین (علیه السلام) حادثه ویژه اى اتفاق افتاده باشد که آن را از سایر روزهاى قبل و بعدش ممتاز ساخته باشد و این جز با الحاق سرهاى شهدا به بدن هایشان و زیارت قبور شهدا توسط امام سجاد (علیه السلام) و کاروان همراه، نمى تواند باشد.

پی‌نوشت‌ها:
(1). الآثار الباقیه، ص 331، (مطابق نقل مقتل الحسین مقرّم، ص 363).
(2). رجوع کنید به: اعیان الشیعه، ج 4، ص 47. (شرح حال جابر بن عبدالله انصارى).
(3). مثیر الاحزان، ص 107، جعفر بن محمد بن جعفر معروف به ابن نماى حلّى حدود سال 680 وفات یافت. (اعیان الشیعه، ج 4، ص 156) و با سید بن طاووس که وفاتش سال 664 است، معاصر بوده است.
(4). امالى صدوق، مجلس 31، ص 168، ح 4، (خَرَجَ عَلیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ (علیه السلام) بِالنِّسْوَةِ وَرَدَّ رَأْسَ الْحُسَیْنِ إِلى کَرْبَلاءَ).
(5). روضة الواعظین، ص 192 .
(6). مناقب ابن شهر آشوب، ج 4، ص 85 .
(7). تذکرة الخواص، ص 150.
(8). بحارالانوار، ج 45، ص 145.
(9). نورالابصار، ج 2، ص 44 .
(10). رجوع کنید به: بحارالانوار، ج 45، ص 206، ح 13; ص 210، ح 18; ح 22 و ح 23.
(11). مصباح المتهجد، ص 787 و اقبال، ص 589.
(12). رجوع کنید به: مفاتیح نوین، زیارت اربعین، (ص 393).
(13). زاد المعاد، ص 402.
(14). الآثار الباقیة، ص 331.
(15). زادالمعاد، ص 402.

منبع: عاشورا: ریشه ‏ها، انگیزه‏ ها، رویدادها، پیامدها، سعید داودی و مهدی رستم نژاد، (زیر نظر آیت الله العظمى ناصر مکارم شیرازى)، قم: انتشارات امام على بن ابى طالب علیه السلام‏، 1388.


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.