فلسفه سلام نماز
پرسش :
فلسفه سلام نماز چیست؟
پاسخ :
آخرین مرحله نماز، سلام و درود فرستادن بر پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله و سلم، بندگان صالح و همه نماز گزاران است. «تکبیرة الاحرام» اعلان ورود به نماز و «سلام» اعلان خروج از آن است. درباره حکمت و فلسفه «سلام» مىتوان به موارد زیر اشاره کرد:
1. احساس یگانگى و همدلى مسلمانان؛ نمازگزار وقتى در سلام نماز به همۀ مؤمنان و بندگان صالح و بر خودش سلام مىدهد، احساس مىکند که تنها نیست و یکى از آحاد امت بزرگ اسلام است و با مردان خدا، در هر جاى زمین احساس همبستگى مىکند.
2. امان خواستن از خدا؛ واژه سلام در میان دو معنا مشترک است: الف) درود و تحیت ب) نام مقدس خداوند. طبق معناى اول، معناى سلامهاى نماز روشن است؛ ولى براساس معناى دوم؛ اشاره به این است که نماز گزار به اذن پروردگار، سلامتى و امن از عذاب را براى مؤمنان مىخواهد. چنان که امام صادق علیه السلام مىفرماید: «معنى سلام در آخر هر نمازى، امان است» یعنى اگر نماز را در حالى که قلب خاضع است به جاى آورد از بلاهاى آخرت در امان خواهد بود».1
3. جلب رحمت الهى؛ امام على علیه السلام مىفرماید: در معناى «السلام علیکم و رحمةاللّه و برکاته» از خدا ترحم خواستن براى خود و همه بندگان است، این خود سبب ایمن شدن از عذاب قیامت است»2
4. یاد آورى نام الهى؛ امام صادق علیه السلام فرموده است: «سلام، یکى از اسمهاى خدا است و اگر مىخواهى سلام نماز را به خوبى انجام داده و معنایش را ادا کنى، پس باید از خدا بترسى و دین و قلب و عقلت را سالم نگهدارى و آنها را به ظلمت گناه نیالایى»3
5. تلقین نیکىها و شایستگىها؛ یکى از درسها و ثمرات نماز این است که هر نمازگزارى، در هر شبانه روز پنج بار به خود تلقین مىکند که از بندگان نیکوکار و شایسته خداوند است (السلام علینا و على عباداللّه الصالحین). کسى که نماز مىخواند، اگر به معناى این جمله توجه کند، وجدانش تحت تأثیر قرار مىگیرد و سعى مىکند با پیام آن تلقین مخالفت نکند و اعمال خلاف مرتکب نشود و خود را هر چه بیشتر به نیکوکاران الگو نزدیک سازد.
6. پیوند دوستى و محبت با دیگران؛ سلام، خواستارى سلامتى، امنیت، خیر و برکت و سعادت است. نمازگزار با سلام دادن، نشان مىدهد که دوست دار و خیر خواه همه خوبان و نیکوکاران است و همواره آرزوى سلامتى آنان را دارد. این مسأله باعث نزدیکى قلبها به هم و مستحکمتر شدن دوستىها و برادرىها است.
پینوشتها:
(1). مستدرک الوسایل، میرزا حسین نورى، ج 5، ص 25؛ مصباح الشریعة، ص 95.
(2). همان، ج 4، ص 108؛ بحارالانوار، ج 81، ص 254.
(3). آداب الصلاة، امام خمینى، ص 399
منبع: پرسمان قرآنی فلسفه احکام، سید علی هاشمی نشلجی، نشر جمال، 1390.
آخرین مرحله نماز، سلام و درود فرستادن بر پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله و سلم، بندگان صالح و همه نماز گزاران است. «تکبیرة الاحرام» اعلان ورود به نماز و «سلام» اعلان خروج از آن است. درباره حکمت و فلسفه «سلام» مىتوان به موارد زیر اشاره کرد:
1. احساس یگانگى و همدلى مسلمانان؛ نمازگزار وقتى در سلام نماز به همۀ مؤمنان و بندگان صالح و بر خودش سلام مىدهد، احساس مىکند که تنها نیست و یکى از آحاد امت بزرگ اسلام است و با مردان خدا، در هر جاى زمین احساس همبستگى مىکند.
2. امان خواستن از خدا؛ واژه سلام در میان دو معنا مشترک است: الف) درود و تحیت ب) نام مقدس خداوند. طبق معناى اول، معناى سلامهاى نماز روشن است؛ ولى براساس معناى دوم؛ اشاره به این است که نماز گزار به اذن پروردگار، سلامتى و امن از عذاب را براى مؤمنان مىخواهد. چنان که امام صادق علیه السلام مىفرماید: «معنى سلام در آخر هر نمازى، امان است» یعنى اگر نماز را در حالى که قلب خاضع است به جاى آورد از بلاهاى آخرت در امان خواهد بود».1
3. جلب رحمت الهى؛ امام على علیه السلام مىفرماید: در معناى «السلام علیکم و رحمةاللّه و برکاته» از خدا ترحم خواستن براى خود و همه بندگان است، این خود سبب ایمن شدن از عذاب قیامت است»2
4. یاد آورى نام الهى؛ امام صادق علیه السلام فرموده است: «سلام، یکى از اسمهاى خدا است و اگر مىخواهى سلام نماز را به خوبى انجام داده و معنایش را ادا کنى، پس باید از خدا بترسى و دین و قلب و عقلت را سالم نگهدارى و آنها را به ظلمت گناه نیالایى»3
5. تلقین نیکىها و شایستگىها؛ یکى از درسها و ثمرات نماز این است که هر نمازگزارى، در هر شبانه روز پنج بار به خود تلقین مىکند که از بندگان نیکوکار و شایسته خداوند است (السلام علینا و على عباداللّه الصالحین). کسى که نماز مىخواند، اگر به معناى این جمله توجه کند، وجدانش تحت تأثیر قرار مىگیرد و سعى مىکند با پیام آن تلقین مخالفت نکند و اعمال خلاف مرتکب نشود و خود را هر چه بیشتر به نیکوکاران الگو نزدیک سازد.
6. پیوند دوستى و محبت با دیگران؛ سلام، خواستارى سلامتى، امنیت، خیر و برکت و سعادت است. نمازگزار با سلام دادن، نشان مىدهد که دوست دار و خیر خواه همه خوبان و نیکوکاران است و همواره آرزوى سلامتى آنان را دارد. این مسأله باعث نزدیکى قلبها به هم و مستحکمتر شدن دوستىها و برادرىها است.
پینوشتها:
(1). مستدرک الوسایل، میرزا حسین نورى، ج 5، ص 25؛ مصباح الشریعة، ص 95.
(2). همان، ج 4، ص 108؛ بحارالانوار، ج 81، ص 254.
(3). آداب الصلاة، امام خمینى، ص 399
منبع: پرسمان قرآنی فلسفه احکام، سید علی هاشمی نشلجی، نشر جمال، 1390.