سه‌شنبه، 9 دی 1399
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

دفاع از ولایت حتی در بستر بیماری

پرسش :

چگونه حضرت زهرا (سلام الله علیها) در بستر بیماری از حریم ولایت دفاع کردند؟


پاسخ :
بانوى اسلام حضرت زهرا(سلام الله علیها) خطبه اى جانسوز را در بستر بیمارى بیان کرد، همان بیمارى که هرگز از آن برنخاست، و جان پاک خود را به جان آفرین تسلیم نمود.

این خطبه که از دل پر درد دختر گرامى پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) برخاسته در حقیقت رنجنامه اوست.

رنجى جانکاه که تا اعماق استخوانش نفوذ کرده و تمام وجودش را در شعله هاى سوزان خود فرو برده است، به همین دلیل کلامش در این خطبه رنگ آتش به خود گرفته چرا که از قلب آتشین برخاسته، و خون رنگ شده چرا که از دلیل او سرچشمه گرفته.

از عجایب و شگفتى هاى این خطبه آن است که بانوى اسلام(علیها السلام) بعد از پیامبر(صلى الله علیه وآله) و قبل از شهادت مورد ستم هاى زیادى واقع شد، ستم هایى که بیمارى جانکاه او از آن ریشه مى گرفت، و با این که سؤال زنان مدینه به هنگام عیادت آن بانو مخصوصاً از وضع حال و بیمارى او بود، و قاعدتاً باید چیزى از دردهاى خود بگوید، بلکه هر چه مى گوید از آن بگوید، با این حال حتى یک کلمه از حال خودش سخن نگفت، و محور تمام سخنان او مسأله غصب خلافت و مظلومیت على(علیه السلام) و خطرات آینده این انحراف بزرگ براى امت اسلامى بود.

عجبا که او هیچ از درد خویش سخن نگفت، و هر چه گفت از درد همسرش على(علیه السلام) گفت، و از مشکلات جهان اسلام.

آرى روح بزرگ زهرا(علیها السلام) برتر از آن است که از خودش و دردهایش ـ هر چند بزرگ بود ـ سخن بگوید، و بلند پروازتر از آن است که حتى تا این حد صعود کند، او فقط از امام و همسر محبوبش على(علیه السلام) و دردهاى او سخن گفت.

او نگران شخص خود نبود، او نگران امت اسلامى بود که چه آینده شوم و دردناکى در پیش داشت.

انسان در واپسین لحظات زندگى معمولا به خود و دردهایش مى اندیشد، ولى شگفتا که فاطمه در این خطبه طولانى حتى یک جمله از این گونه سخن ها بر زبان نراند و این بهترین نشانه عظمت فاطمه(علیها السلام) و مقام فداکارى و ایثار آن بانوى زنان جهان است. این درسى است بزرگ براى همه انسان هاى آزاده و با هدف و همه ایثارگران و فداکاران تاریخ بشر.

آرى او همیشه ـ و در واپسین لحظه عمر کوتاه و پر درد و رنجش بالخصوص ـ همچون شمعى مى سوخت تا اطراف خود را روشن سازد و گمراهان را نجات دهد و مدافع حق و عدالت باشد.

در این خطبه سخنان او فقط بر محور خلافت و امامت دور مى زند، با آن که بانوى اسلام مظالم زیادى بر او رفته بود و مناسب بود دادخواهى کند، ولى نه دادخواهى کرد و نه لب به شکایت گشود، هر چه گفت از على(علیه السلام) گفت، از خلافت و از مصالح مسلمین گفت.

در فرازی از این خطبه آمده است:
««وَ تَاللهِ لَوْ مالُوا عَنِ الْمَحَجَّةِ اللاّئِحَةِ، وَ زالُوا عَنْ قَبُولِ الْحُجَّةِ الْواضِحَةِ، لَرَدَّهُمْ اِلَیْها، وَ حَمَلَهُمْ عَلَیْها، وَ لَسارَ بِهِمْ سَیْراً سُجُحاً، لا یَکْلُمُ خُشاشُهُ، وَ لا یَکِلُّ سائِرُهُ وَ لا یَمِلُّ راکِبُهُ.وَ لاَوْرَدَهُمْ مَنْهَلا نَمِیراً صافِیاً رَوِیّاً تَطْفَحُ ضَفَتاهُ وَ لا یَتَزَنَّقُ جانِباهُ، وَ لأَصْدَرَهُمْ بِطاناً وَ نَصَحَ لَهُمْ سِرّاً وَ اِعْلاناً.وَ لَمْ یَکُنْ یَتَحَلّى مِنَ الدُّنْیا بِطائِل، وَ لا یَحْظى مِنْها بِنائِل، غَیْرَ رَیِّ النّاهِلِ وَ شَبْعَةِ الْکافِلِ، وَ لَبانَ لَهُمُ الزّاهِدُ مِنَ الرّاغِبِ، وَ الصّادِقُ مِنَ الْکاذِبِ».(1)
«وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَى آمَنُوا وَاتَّقَوْا لَفَتَحْنَا عَلَیْهِمْ بَرَکَات مِّنَ السَّمَاءِ وَالاَرْضِ وَلَکِنْ کَذَّبُوا فَأَخَذْنَاهُمْ بِمَا کَانُوا یَکْسِبُونَ» .(2)
«وَالَّذِینَ ظَلَمُوا مِنْ هَؤُلاَءِ سَیُصِیبُهُمْ سَیِّئَاتُ مَا کَسَبُوا وَمَا هُمْ بِمُعْجِزِینَ»» .(3)

ترجمه: (آرى به خدا سوگند [اگر امر خلافت با او بود] هر گاه مردم از جاده حق منحرف مى شدند و از پذیرش دلیل روشن سرباز مى زدند، آنها را با نرمى و ملایمت به سوى منزل مقصود سیر مى داد سیرى که هرگز آزار دهنده نبود، نه مرکب ناتوان مى شد، و نه راکب خسته و ملول. و سرانجام آنها را به سرچشمه آب زلال و گوارا وارد مى ساخت، نهرى که دو طرفش مملو از آب بود، آبى که هرگز ناصاف نمى شد سپس آنها را پس از سیرابى کامل باز مى گرداند و سرانجام او را در پنهان و آشکار خیرخواه خود مى یافتند.
[آرى] او هرگز از دنیا بهره نمى گرفت، و از آن سودى جز سیراب کردن تشنه کامان و سیر نمودن گرسنگان نداشت. و در این جا دنیا پرست از زاهد، و راستگو از دروغگو، براى همه آنها روشن مى شد.
[و همان گونه که خداوند فرموده]:
«و اگر اهل شهرها و آبادى ها ایمان مى آوردند و تقوا پیشه مى کردند برکات آسمان و زمین را بر آنها مى گشودیم، ولى [آنها حق را] تکذیب کردند و ما هم آنان را به کیفر اعمالشان مجازات کردیم».
«و ظالمان این گروه نیز بزودى گرفتار بدى هاى اعمالى که انجام داده اند خواهد شد و هرگز نمى توانند از چنگال عذاب الهى بگریزند»
آرى این سرنوشتى است که در انتظار آنهاست).

پی‌نوشت‌ها:
(1). این خطبه در منابع مختلفى از کتب عامه و خاصه نقل شده است؛ از جمله هفت منبع زیر قابل توجه است: 1- مرحوم شیخ طبرسى(رضوان الله علیه) آن را در «احتجاج» ذکر کرده است. (احتجاج، ترجمه فارسى، صفحه 300). 2- على بن عیسى اربلى در کتاب معروف «کشف الغمه» از کتاب «صحیفه» آن را نقل مى ‏کند. (کشف الغمه، جلد 2، صفحه 118). 3- مرحوم علامه مجلسى در «بحارالانوار» این خطبه را با اسناد متعددى ذکر کرده است. (بحارالانوار، جلد 43، صفحه 158). 4- این خطبه در کتاب «معانى الاخبار» از مرحوم صدوق با سند ذیل، از عبدالله بن حسن از مادرش فاطمه دختر امام حسین (علیه السلام) نقل شده است. سند: عن احمد بن الحسن القطان، عن عبدالرحمن محمد الحسینى، عن ابى الطیب محمد بن الحسین بن حمید، عن ابى عبدالله محمد بن زکریا، عن محمد بن عبدالرحمن المهلبى، عن عبدالله بن محمد بن سلیمان، عن أبیه، عن عبدالله بن الحسن. 5- و باز در همان کتاب با سندى دیگر از امام على بن ابی‏طالب (علیه السلام) نقل شده است. سند: على بن محمد المعروف بابن المغیرة القزوینى، عن جعفر بن محمد بن الحسن، عن محمد بن على الهاشمى، عن عیسى بن عبدالله بن محمد بن عمر بن على بن ابى‏طالب، عن أبیه، عن جده على بن ابى‏طالب(علیه السلام). 6- مرحوم شیخ طوسى نیز آن را در «امالى» آورده است. 7- ابن ابى الحدید عالم معروف سنى معتزلى نیز آن را در کتاب معروف‏ خود «شرح نهج‏ البلاغه» با سند ذیل، نقل مى ‏کند. سند: احمد بن عبدالعزیز الجوهرى، عن محمد بن زکریا، عن محمد بن عبدالرحمن، عن عبدالله بن محمد بن سلیمان، عن أبیه، عن عبدالله بن حسن، عن أمه فاطمة بنت الحسین(علیه السلام). به هر حال همان ‏گونه که اشاره شد این خطبه با اسناد متعددى نقل شده، و تفاوت ‏هایى در متون آن دیده مى‏ شود، و نظر به این ‏که متنى که در «احتجاج» از سوید بن غفله‏ نقل شده است کامل ‏تر به نظر مى ‏رسد ما همان را برگزیدیم. و بدین ترتیب خطبه مزبور از خطبه ‏هایى است که در کتب متعدد و با اسناد متظافرى نقل شده است و لذا از اهمیت ویژه‏اى برخوردار است. (کتاب زهرا (ع) برترین بانوى جهان، ص: 215- 217).
(2). سوره اعراف، آیه 96.
(3). سوره زمر، آیه 51.

منبع: زهرا(علیها السلام) برترین بانوى جهان‏، مکارم شیرازى، ناصر، سرور، قم، 1388، هـ ش، ص: 211 به بعد.


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
پرسش و پاسخ مرتبط