شرایط شفاعت برای گنهکاران
پرسش :
با چه شرائطی شفاعت شامل حال گنهکاران می شود؟
پاسخ :
شفاعت از نظر منطق اسلام یک موضوع بى قید و شرط نیست، بلکه قیود و شرایطى دارد که چهره اصلى شفاعت و فلسفه آن را روشن مى سازد: از نظر جرمى که درباره آن شفاعت مى شود از یک سو.
شخص شفاعت شونده از سوى دیگر.
و شخص شفاعت کننده از سوى سوم.
مثلاً گناهانى همانند ظلم و ستم به طور کلى از دایره شفاعت بیرون شمرده شده و قرآن مى گوید: ظالمان «شفیع مطاعى» ندارند! (1)
و اگر ظلم را به معنى وسیع کلمه تفسیر کنیم، شفاعت، منحصر به مجرمانى خواهد بود که از کار خود پشیمان، و در مسیر جبران و اصلاحند، و در این صورت، شفاعت پشتوانه اى خواهد بود براى توبه و ندامت از گناه.
از طرف دیگر طبق آیه 28 سوره «انبیاء» تنها کسانى مشمول بخشودگى از طریق شفاعت مى شوند که به مقام «ارتضاء» رسیده اند و طبق آیه 87 «مریم» داراى «عهد الهى» هستند.
این دو عنوان همان گونه که از مفهوم لغوى آنها و از روایاتى که در تفسیر این آیات وارد شده استفاده مى شود، به معنى ایمان به خدا، حساب، میزان، پاداش، کیفر و اعتراف به حسنات و سیئات «نیکى اعمال نیک و بدى اعمال بد» و گواهى به درستى تمام مقرراتى است که از سوى خدا نازل شده، ایمانى که در فکر و سپس در زندگى آدمى انعکاس یابد، و نشانه اش این است که خود را از صفت ظالمان طغیانگر که هیچ اصل مقدسى را به رسمیت نمى شناسند، بیرون آورد و به تجدید نظر در برنامه هاى خود وادارد.
در آیه 64 سوره «نساء» در مورد آمرزش گناهان در سایه شفاعت مى خوانیم: «وَ لَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جاؤُکَ فَاسْتَغْفَرُوا اللّهَ وَ اسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللّهَ تَوّاباً رَحیماً» در این آیه، توبه و استغفار مجرمان مقدمه اى براى شفاعت پیامبر(صلى الله علیه وآله) شمرده شده است.
و در آیات 97 و 98 سوره «یوسف»: «قالُوا یا أَبانَا اسْتَغْفِرْ لَنا ذُنُوبَنا إِنّا کُنّا خاطِئینَ * قالَ سَوْفَ أَسْتَغْفِرُ لَکُمْ رَبِّی إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحیمُ» نیز آثار ندامت و پشیمانى از گناه در تقاضاى برادران یوسف از پدر به خوبى خوانده مى شود.
در مورد شفاعت فرشتگان (در سوره مؤمن، آیه 7) مى خوانیم: استغفار و شفاعت آنها تنها براى افراد با ایمان، تابعان سبیل الهى و پیروان حق است: «وَ یَسْتَغْفِرُونَ لِلَّذینَ آمَنُوا رَبَّنا وَسِعْتَ کُلَّ شَیْء رَحْمَةً وَ عِلْماً فَاغْفِرْ لِلَّذینَ تابُوا وَ اتَّبَعُوا سَبیلَکَ وَ قِهِمْ عَذابَ الْجَحیم».
و در مورد شفاعت کنندگان نیز این شرط را ذکر کرده که باید گواه بر حق باشند: «إِلاّ مَنْ شَهِدَ بِالْحَقِّ». (2)
و به این ترتیب، شفاعت شونده باید یک نوع ارتباط و پیوند با شفاعت کننده بر قرار سازد، پیوندى از طریق توجه به حق و گواهى قولى و فعلى به آن، که این خود نیز عامل دیگرى براى سازندگى و بسیج نیروها در مسیر حق است.
پی نوشت:
(1). سوره غافر، آیه 18.
(2). سوره زخرف، آیه 86.
منبع: تفسیر نمونه، آیت الله العظمی مکارم شیرازی دام ظله، دار الکتب الإسلامیه، چاپ پنجاه و پنجم، ج 1، ص 275.
شفاعت از نظر منطق اسلام یک موضوع بى قید و شرط نیست، بلکه قیود و شرایطى دارد که چهره اصلى شفاعت و فلسفه آن را روشن مى سازد: از نظر جرمى که درباره آن شفاعت مى شود از یک سو.
شخص شفاعت شونده از سوى دیگر.
و شخص شفاعت کننده از سوى سوم.
مثلاً گناهانى همانند ظلم و ستم به طور کلى از دایره شفاعت بیرون شمرده شده و قرآن مى گوید: ظالمان «شفیع مطاعى» ندارند! (1)
و اگر ظلم را به معنى وسیع کلمه تفسیر کنیم، شفاعت، منحصر به مجرمانى خواهد بود که از کار خود پشیمان، و در مسیر جبران و اصلاحند، و در این صورت، شفاعت پشتوانه اى خواهد بود براى توبه و ندامت از گناه.
از طرف دیگر طبق آیه 28 سوره «انبیاء» تنها کسانى مشمول بخشودگى از طریق شفاعت مى شوند که به مقام «ارتضاء» رسیده اند و طبق آیه 87 «مریم» داراى «عهد الهى» هستند.
این دو عنوان همان گونه که از مفهوم لغوى آنها و از روایاتى که در تفسیر این آیات وارد شده استفاده مى شود، به معنى ایمان به خدا، حساب، میزان، پاداش، کیفر و اعتراف به حسنات و سیئات «نیکى اعمال نیک و بدى اعمال بد» و گواهى به درستى تمام مقرراتى است که از سوى خدا نازل شده، ایمانى که در فکر و سپس در زندگى آدمى انعکاس یابد، و نشانه اش این است که خود را از صفت ظالمان طغیانگر که هیچ اصل مقدسى را به رسمیت نمى شناسند، بیرون آورد و به تجدید نظر در برنامه هاى خود وادارد.
در آیه 64 سوره «نساء» در مورد آمرزش گناهان در سایه شفاعت مى خوانیم: «وَ لَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جاؤُکَ فَاسْتَغْفَرُوا اللّهَ وَ اسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللّهَ تَوّاباً رَحیماً» در این آیه، توبه و استغفار مجرمان مقدمه اى براى شفاعت پیامبر(صلى الله علیه وآله) شمرده شده است.
و در آیات 97 و 98 سوره «یوسف»: «قالُوا یا أَبانَا اسْتَغْفِرْ لَنا ذُنُوبَنا إِنّا کُنّا خاطِئینَ * قالَ سَوْفَ أَسْتَغْفِرُ لَکُمْ رَبِّی إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحیمُ» نیز آثار ندامت و پشیمانى از گناه در تقاضاى برادران یوسف از پدر به خوبى خوانده مى شود.
در مورد شفاعت فرشتگان (در سوره مؤمن، آیه 7) مى خوانیم: استغفار و شفاعت آنها تنها براى افراد با ایمان، تابعان سبیل الهى و پیروان حق است: «وَ یَسْتَغْفِرُونَ لِلَّذینَ آمَنُوا رَبَّنا وَسِعْتَ کُلَّ شَیْء رَحْمَةً وَ عِلْماً فَاغْفِرْ لِلَّذینَ تابُوا وَ اتَّبَعُوا سَبیلَکَ وَ قِهِمْ عَذابَ الْجَحیم».
و در مورد شفاعت کنندگان نیز این شرط را ذکر کرده که باید گواه بر حق باشند: «إِلاّ مَنْ شَهِدَ بِالْحَقِّ». (2)
و به این ترتیب، شفاعت شونده باید یک نوع ارتباط و پیوند با شفاعت کننده بر قرار سازد، پیوندى از طریق توجه به حق و گواهى قولى و فعلى به آن، که این خود نیز عامل دیگرى براى سازندگى و بسیج نیروها در مسیر حق است.
پی نوشت:
(1). سوره غافر، آیه 18.
(2). سوره زخرف، آیه 86.
منبع: تفسیر نمونه، آیت الله العظمی مکارم شیرازی دام ظله، دار الکتب الإسلامیه، چاپ پنجاه و پنجم، ج 1، ص 275.