پرسش :
آيا امكان دارد چند فهم معتبر از قرآن کریم، و در عين حال مخالف با يكديگر داشته باشيم و همه ى آن ها مراد خداوند باشند اگر چنين است، آيا اين فهم ها در طول هم هستند يا در عرض هم؟ منشأ اختلاف مفسران در تفسير برخى آيات چيست؟
پاسخ :
اگر مقصود از فهم معتبر، فهمى است كه براى صاحب آن حجت شرعى باشد، كافى است كه آن فهم با استفاده از روش صحيح به دست آمده باشد؛ همين كه روشمند شد و غرضورزى هم در كار نبود، براى صاحب آن حجت شرعى است و اگر اشتباه فهميده و تفسير كرده باشد، معذور و مأجور است، و امكان دارد كه دو مفسر دو تفسير متفاوت و ناسازگار باهم از يك آيه داشته باشند ـ هرچند بسيار اندك است ـ و هر دو معتبر، يعنى براى صاحبان آن ها حجت شرعى باشد، ولى اگر چند فهم مطابق با واقع مقصود است، يعنى دو فهم و تفسير كه هر دو مراد خداوند باشند، در اين صورت فهم هاى متفاوت چند وجه مى توانند داشته باشند:
1. گاهى اين دو فهم افزايش كمّى است؛ يعنى مفسر دوم افزون بر نكته هاى مفسر اول، نكته هاى ديگرى در همان حوزه، از آيه استفاده كرده است.
2. گاه تفاوت كيفى است؛ يعنى مفسر دوم همان را دقيق تر و ظريف تر درك كرده است.
3. گاه دو معنا به كلى با يكديگر متفاوت و در عرض هم هستند؛ براى مثال، يك مفسر از كلمه «رابطوا» در آيه شريفه: «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَ صابِرُوا وَ رابِطُوا» مرابطه و مرزبانى را استفاده كرده و ديگرى برقرارى روابط اجتماعى را.
4. گاه يكى از دو معنا در طول ديگرى است. در هر يك از چهار صورت ياد شده، اگر معانى يكديگر را نفى نكنند و روش مند باشند و پايگاه و جايگاه استفاده آن ها در آيه را بتوان به صورت روشمند نشان داد، بدون مشكل پذيرفته مى شود اگر آيه صراحت داشته باشد به طور قطع و اگر ظهور قوى باشد در حدّ ظهور، همه مى توانند مقصود خداى متعال باشند، ولى اگر يكى از اين معانى ديگرى را نفى كند، بى شك يكى از آن دو يا هر دو معناى مطرح شده معتبر نيست و قطعاً نمى توان هر دو را مراد خداوند دانست؛ پس مى توان دو يا چند فهم معتبر در طول هم يا در عرض هم، و نيز دو يا چند فهم نامعتبر طولى يا عرضى داشت.
اما اختلاف مفسران و منشأ آن در پاسخ پرسش پيشين گذشت و در آن جا يادآور شديم كه اولا: بايد توجه داشت كه موارد اختلاف ناسازگار بر خلاف آنچه تصور مى شود يا برخى ادعا مى كنند، بسيار نادر است و موارد اتفاق و سازگار بسيار زياد است و ثانياً: در همين موارد اندك نيز بخش مهمى از اختلاف ها در زمينه هايى است كه آيه نسبت به آن ها ساكت مى باشد؛ براى مثال، در آيات فراوانى از هفت گانه بودن آسمان ها سخن به ميان آمده و درباره ى كيفيت آن ها توضيحى ذكر نشده است، ولى مفسران آيه را بر هيئت قديم منطبق ساخته اند. اين انطباق خارج از مفاد آيه است.
منبع: منطق فهم قرآن، محمود رجبى، انتشارات مركز مديريت حوزه علميه قم (1385).
اگر مقصود از فهم معتبر، فهمى است كه براى صاحب آن حجت شرعى باشد، كافى است كه آن فهم با استفاده از روش صحيح به دست آمده باشد؛ همين كه روشمند شد و غرضورزى هم در كار نبود، براى صاحب آن حجت شرعى است و اگر اشتباه فهميده و تفسير كرده باشد، معذور و مأجور است، و امكان دارد كه دو مفسر دو تفسير متفاوت و ناسازگار باهم از يك آيه داشته باشند ـ هرچند بسيار اندك است ـ و هر دو معتبر، يعنى براى صاحبان آن ها حجت شرعى باشد، ولى اگر چند فهم مطابق با واقع مقصود است، يعنى دو فهم و تفسير كه هر دو مراد خداوند باشند، در اين صورت فهم هاى متفاوت چند وجه مى توانند داشته باشند:
1. گاهى اين دو فهم افزايش كمّى است؛ يعنى مفسر دوم افزون بر نكته هاى مفسر اول، نكته هاى ديگرى در همان حوزه، از آيه استفاده كرده است.
2. گاه تفاوت كيفى است؛ يعنى مفسر دوم همان را دقيق تر و ظريف تر درك كرده است.
3. گاه دو معنا به كلى با يكديگر متفاوت و در عرض هم هستند؛ براى مثال، يك مفسر از كلمه «رابطوا» در آيه شريفه: «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَ صابِرُوا وَ رابِطُوا» مرابطه و مرزبانى را استفاده كرده و ديگرى برقرارى روابط اجتماعى را.
4. گاه يكى از دو معنا در طول ديگرى است. در هر يك از چهار صورت ياد شده، اگر معانى يكديگر را نفى نكنند و روش مند باشند و پايگاه و جايگاه استفاده آن ها در آيه را بتوان به صورت روشمند نشان داد، بدون مشكل پذيرفته مى شود اگر آيه صراحت داشته باشد به طور قطع و اگر ظهور قوى باشد در حدّ ظهور، همه مى توانند مقصود خداى متعال باشند، ولى اگر يكى از اين معانى ديگرى را نفى كند، بى شك يكى از آن دو يا هر دو معناى مطرح شده معتبر نيست و قطعاً نمى توان هر دو را مراد خداوند دانست؛ پس مى توان دو يا چند فهم معتبر در طول هم يا در عرض هم، و نيز دو يا چند فهم نامعتبر طولى يا عرضى داشت.
اما اختلاف مفسران و منشأ آن در پاسخ پرسش پيشين گذشت و در آن جا يادآور شديم كه اولا: بايد توجه داشت كه موارد اختلاف ناسازگار بر خلاف آنچه تصور مى شود يا برخى ادعا مى كنند، بسيار نادر است و موارد اتفاق و سازگار بسيار زياد است و ثانياً: در همين موارد اندك نيز بخش مهمى از اختلاف ها در زمينه هايى است كه آيه نسبت به آن ها ساكت مى باشد؛ براى مثال، در آيات فراوانى از هفت گانه بودن آسمان ها سخن به ميان آمده و درباره ى كيفيت آن ها توضيحى ذكر نشده است، ولى مفسران آيه را بر هيئت قديم منطبق ساخته اند. اين انطباق خارج از مفاد آيه است.
منبع: منطق فهم قرآن، محمود رجبى، انتشارات مركز مديريت حوزه علميه قم (1385).