مضرات حرص، فاش نمودن راز، فرمانروایی زبان
امام علی علیه السلام فرمودند:
ازری بِنَفسِهِ مَنِ استَشعَرَ الطَّمَعَ وَ رَضِیَ بِالذُّلِّ مَن کَشَفَ عَن ضُرِّهِ وَ هانَت عَلَیهِ نَفسُهُ مَن اَمَّرَ عَلَیها لِسانَهُ.
کسی که حرص را شعار خود قرار دهد خود را خوار کرده است و کسی که راز گرفتاری خود را فاش سازد تن به ذلت داده است و آنکه زبان خویش را بر خود فرمانروا سازد مقام و منزلتش از بین خواهد رفت.
نهج البلاغه، حکمت 2
شرح حدیث:
سه نکته در بیان امام علیه السلام است که آثار آنها نیز بیان شده حرص خواری می آورد پنهان نکردن راز ذلت را همراه دارد فرمانروایی زبان بر انسان باعث نابودی مقام و منزلت انسان می شود. اما دوباره حرص باید عرض کنم که طبق وعده الهی و صراحت قرآن شریف هر انسانی از ابتدای زندگی و تولد روزی معینی دارد بنابراین حرص و طمع هیچ تغییری در زندگی ایجاد نمی کند.
گر جهان را پر در مکنون کنند***روزی تو چون نباشد چون کنند
بر سر هر لقمه بنوشته عیان***که فلان بن فلان بن فلان
همین توکل کن ملرزان پا و دست***رزق تو بر تو و زتو عاشق تر است
حریص جز آنکه فکر و اندیشه خود را مشوش و دل را غصه دار کند فایده ای نصیبش نخواهد شد.
امام صادق علیه السلام فرمود:
اَغنَی الغِنی مَن لَم یَکُن لِلحِرصِ اسِیراً (1)
ثروتمندترین اشخاص کسی است که اسیر حرص نباشد.
پدر بزرگوارش امام باقر علیه السلام می فرمود: مثل حریص بر دنیا همانند کرم ابریشم است که هر چه بر اطراف خودمی تند راه بیرون آمدن خویش را دشوارتر می نماید تا
به جایی می رسد که از اندوه گرفتار شدن در آن میان جان می دهد. (2)
اما رازداری دو نوع است راز خود و راز دیگران که هر دو مطلوب است نه راز خود را به کسی بگو و راز دیگران را فاش کن در مورد اول مولایمان علی علیه السلام می فرماید:
سِرُّکَ اَسیرُکَ فَاِن اَفشیتَهُ صِرتَ اَسیرُهُ (3)
راز تو در بند توست اگر آن را فاش کنی تو در بندش خواهی شد و در مورد دوم یعنی راز دیگران باید بیشتر دقت کرد چون گاهی منجر به غیبت و بردن آبروی مومن می شود بعضی در فاش کردن راز دیگران حس عجیبی دارند و فاش کرد اسرار مردم را برای خویش یک برگ برنده می دانند و به عنوان خبر دست اول خبر پراکنی می کنند البته بی پاسخ نخواهد ماند.
همان گرامی می فرمود:
مَن بَحَثَ عَن اسرارِ غَیرِهِ اَظهَرَ اللهُ اَسرارَهُ (4)
هر که رازهای دیگران را جستجو کند خداوند رازهای او را فاش می سازد. و نکته سوم فرمانروایی زبان بر انسان بود که باعث از بین رفتن منزلت و مقام انسان می شود زبان اگر کنترل نشود بقیه اعضاء را به لغزش می کشاند. اولا باید تربیت و ادب شود تا در استخدام الفاظ حرف زشت نزند و از دایره عفت و پاکی خارج نشود و ثانیا حتما با فکر و اندیشه قبلی اجازه به گفتن داشته باشد که در غیر این صورت باعث بی اعتبار شدن انسان خواهد شد. مولایمان امیرالمومنین علیه السلام فرمود: زبان عاقل در پشت قلب اوست. (5) یعنی اول قلب و فکر و تصمیم می گیرند بعد زبان گویا می شود رد جای دیگر فرمود:
فَکِّر ثُمَّ تَکَلَّم تَسلَمُ مِنَ الزَّلَلِ (6)
اول فکر کن بعد سخن بگو تا از لغزش در امان باشی.
پی نوشت:
1- کافی ج2 ص316
2- کافی ج2 ص316
3- غرر الحکم 5630
4- غرر الحکم 8799
5- نهج البلاغه حکم و واعظ -60
6- غرر الحکم ص518
منبع: حدیث زندگی: شرح حکمت های نهج البلاغه، کاظم ارفع، تهران: پیام عدالت،1390.
گر جهان را پر در مکنون کنند***روزی تو چون نباشد چون کنند
بر سر هر لقمه بنوشته عیان***که فلان بن فلان بن فلان
همین توکل کن ملرزان پا و دست***رزق تو بر تو و زتو عاشق تر است
حریص جز آنکه فکر و اندیشه خود را مشوش و دل را غصه دار کند فایده ای نصیبش نخواهد شد.
امام صادق علیه السلام فرمود:
اَغنَی الغِنی مَن لَم یَکُن لِلحِرصِ اسِیراً (1)
ثروتمندترین اشخاص کسی است که اسیر حرص نباشد.
پدر بزرگوارش امام باقر علیه السلام می فرمود: مثل حریص بر دنیا همانند کرم ابریشم است که هر چه بر اطراف خودمی تند راه بیرون آمدن خویش را دشوارتر می نماید تا
به جایی می رسد که از اندوه گرفتار شدن در آن میان جان می دهد. (2)
اما رازداری دو نوع است راز خود و راز دیگران که هر دو مطلوب است نه راز خود را به کسی بگو و راز دیگران را فاش کن در مورد اول مولایمان علی علیه السلام می فرماید:
سِرُّکَ اَسیرُکَ فَاِن اَفشیتَهُ صِرتَ اَسیرُهُ (3)
راز تو در بند توست اگر آن را فاش کنی تو در بندش خواهی شد و در مورد دوم یعنی راز دیگران باید بیشتر دقت کرد چون گاهی منجر به غیبت و بردن آبروی مومن می شود بعضی در فاش کردن راز دیگران حس عجیبی دارند و فاش کرد اسرار مردم را برای خویش یک برگ برنده می دانند و به عنوان خبر دست اول خبر پراکنی می کنند البته بی پاسخ نخواهد ماند.
همان گرامی می فرمود:
مَن بَحَثَ عَن اسرارِ غَیرِهِ اَظهَرَ اللهُ اَسرارَهُ (4)
هر که رازهای دیگران را جستجو کند خداوند رازهای او را فاش می سازد. و نکته سوم فرمانروایی زبان بر انسان بود که باعث از بین رفتن منزلت و مقام انسان می شود زبان اگر کنترل نشود بقیه اعضاء را به لغزش می کشاند. اولا باید تربیت و ادب شود تا در استخدام الفاظ حرف زشت نزند و از دایره عفت و پاکی خارج نشود و ثانیا حتما با فکر و اندیشه قبلی اجازه به گفتن داشته باشد که در غیر این صورت باعث بی اعتبار شدن انسان خواهد شد. مولایمان امیرالمومنین علیه السلام فرمود: زبان عاقل در پشت قلب اوست. (5) یعنی اول قلب و فکر و تصمیم می گیرند بعد زبان گویا می شود رد جای دیگر فرمود:
فَکِّر ثُمَّ تَکَلَّم تَسلَمُ مِنَ الزَّلَلِ (6)
اول فکر کن بعد سخن بگو تا از لغزش در امان باشی.
پی نوشت:
1- کافی ج2 ص316
2- کافی ج2 ص316
3- غرر الحکم 5630
4- غرر الحکم 8799
5- نهج البلاغه حکم و واعظ -60
6- غرر الحکم ص518
منبع: حدیث زندگی: شرح حکمت های نهج البلاغه، کاظم ارفع، تهران: پیام عدالت،1390.