ارزش علم
امام علی علیه السلام فرمودند:
خُذِ الْحِکْمَةَ أَنَّى کَانَتْ فَإِنَّ الْحِکْمَةَ تَکُونُ فِی صَدْرِ الْمُنَافِقِ فَتَلَجْلَجُ فِی صَدْرِهِ حَتَّى تَخْرُجَ فَتَسْکُنَ إِلَى صَوَاحِبِهَا فِی صَدْرِ الْمُؤْمِنِ.
حکمت و دانش را فراگیر، هر جا که باشد؛ چرا که حکمت گاهی در سینه منافق است و آرام نمیگیرد تا اینکه خارج شود و در کنار دوستانش در سینه مؤمن جای گیرد.
نهج البلاغه، حکمت 79.
شرح حدیث:
شرح حدیث توسط حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی مدظلهالعالی:
«حکمت» در این حدیث، به معنای دانش است، نه فلسفه و در اصل، «حَکَم» به معنای «منع» است و از آن جا علم و دانش مانع انسان از زشتی و پلیدی و ارتکاب گناه و خلاف است؛ لذا به آن «حکمت» گفتهاند.
این حدیث به نکتهای اشاره دارد که دنیای امروز خیال میکند دستیابی به این نکته از کشفیات اوست و آن این که امروزه میگویند علم و دانش وطن ندارد، یعنی علم و دانش هر جا که یافت شد، هر انسان باید به دنبالش برود، از هر کس و در هر جا دانش پیدا شود، باید آن را آموخت. چه بسا افراد غیر مؤمنی که گاهی نکات علمی را درک میکنند و میتوانند آن را در اختیار دیگران بگذارند و چه بسا حرفهای خوب که بر زبان دشمنان ما جاری میشود. علم و دانش و حکمت وطن خاصی ندارد، بلکه باید آن را از هر کس و در هر جا شکار کرد.
ابن ابی الحدید معتزلی در شرح این جمله امام (علیه السلام) میگوید: یکی از بزرگان نشسته بود در حالی که حجاج روی منبر خطابه میخواند. از جمله سخنان حجاج این جمله بود که خداوند به ما دستور داده است که دنبال آخرت بروید، دنیای شما را من تأمین میکنم؛ زیرا روزی شما مقسوم است. ای کاش خداوند آخرت را قسمت میکرد و به ما دستور میداد که دنبال دنیا برویم.
وقتی که آن عالم این سخن حجاج را شنید، گفت: این همان حکمتی است که گمشدهی مؤمن است و بر زبان منافق جاری میشود. این، همان حقیقتی است که بر لسان منافق جاری میشود و امام علی (علیه السلام) در حکمت 80 میفرماید: «الْحِکْمَةُ ضَالَّةُ الْمُؤْمِنِ فَخُذِ الْحِکْمَةَ وَ لَوْ مِنْ أَهْلِ النِّفَاقِ؛ گفتار حکمت آمیز، گمشدهی مؤمن است. پس، حکمت را بگیر و لو از اهل نفاق باشد».
آیات و روایات درباره حکمت فراوان است که نمونههایی از آن را ذکر میکنیم:
خداوند میفرماید: (یؤتِی الْحِکْمَةَ مَن یشَاءُ وَمَن یؤْتَ الْحِکْمَةَ فَقَدْ أُوتِی خَیرًا کَثِیرًا وَ مَا یذَّکَّرُ إِلاَّ أُوْلُواْ الأَلْبَابِ)؛ [خداوند] به هر کس که خواهد، حکمت عطا کند و به هر که حکمت عطا شود، نیکی فراوان داده شده است و جز خردمندان پند نپذیرند». (1)
رسول خدا (صلّی الله علیه و آله و سلم) فرمود: «کَلِمَةُ الحِکمَةِ یسمَعُهَا المُؤمِنُ خَیرٌ مِن عِبَادَةِ سَنَةٍ؛ سخن حکیمانهای را که مؤمن بشنود، بهتر از عبادت یک سال است». (2)
امام علی (علیه السلام) فرمود: «مَن عُرِفَ بِالحِکمَةِ لَحظَتهُ العُیونُ بِالوَقارِ وَ الهَیبةِ؛ هر کس به حکمت شناخته شود، چشمها با دیده وقار و شکوه به او بنگرند». (3)
همچنین فرمود: «از حکمت بی بهره است کسی که مدارا نکند با فردی که جز مدارا کردن با او چارهای ندارد». (4)
همچنین آن بزرگوار فرمود: «اَوّلُ الحِکمَةِ تَرکُ الِلّذاتِ و آخِرُها مَقتُ الفانِیاتِ؛ نخستین گام حکمت، وانهادن لذّتهاست و آخرین گام آن دشمن داشتن هر آنچه فانی میشود». (5)
نیز فرمود: «از حکمت است که با بالا دست خود نستیزی و فرودست خود را خوار نشماری و به کاری که در توان تو نیست، نپردازی و زبانت با دلت و گفتارت با کردارت ناسازگار نباشد و دربارهی آنچه نمیدانی، سخن نگویی و کار را آن گاه که به تو روی میآورد، رها نکنی و چون از تو روی گرداند، به دنبالش بروی». (6)
امام صادق (علیه السلام) فرمود: «همانا حکمت عبارت است از: شناخت و فهم دین پس، هر یک از شما که در دین فقیه و فهیم باشد، حکیم است». (7)
امام کاظم (علیه السلام) فرمود: «به لقمان گفته شد: چکیده حکمت تو چیست؟ گفت: از آنچه میدانم، نمیپرسم و برای آنچه به من مربوط نمیشود، خود را به زحمت نمیاندازم». (8)
در روایات ما، ترس از خدا و اطاعت از او و مدارا کردن و پایبندی به حقّ اساس حکمت عنوان شده است.
همچنین روایات ما، چیره شدن بر شهوت و خواهش نفس، و خویشتن داری از گناه و پشت کردن به دنیا را عامل ایجاد حکمت دانسته و معده پر و ارضای شهوت و غضب و خشم و سخت دلی را مانع کسب حکمت برشمردهاند. (9)
از خداوند میخواهیم به ما حکمت عنایت فرماید!
پینوشتها:
1. سورهی بقره، آیهی 269.
2. بحارالانوار، ج 74، ص 172.
3. میزان الحکمة، ج 2، ص 491.
4. میزان الحکمة، ج 2، ص 493.
5. غررالحکم، ص 3052؛ میزان الحکمه، ج 2، ص 495.
6. میزان الحکمه، ج 2، ص 495.
7. همان، ص 494.
8. همان، ص 495.
9. جهت بررسی تفصیل این احادیث ر.ک: جلد 2، میزان الحکمه، ص 489 به بعد.
منبع: گفتار معصومین (علیهم السلام)، جلد سوم (درس اخلاق حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی)، گردآوری: سید محمد عبدالله زاده، قم: انتشارات امام علی بن ابیطالب (علیه السلام)، چاپ سوم (1394).
«حکمت» در این حدیث، به معنای دانش است، نه فلسفه و در اصل، «حَکَم» به معنای «منع» است و از آن جا علم و دانش مانع انسان از زشتی و پلیدی و ارتکاب گناه و خلاف است؛ لذا به آن «حکمت» گفتهاند.
این حدیث به نکتهای اشاره دارد که دنیای امروز خیال میکند دستیابی به این نکته از کشفیات اوست و آن این که امروزه میگویند علم و دانش وطن ندارد، یعنی علم و دانش هر جا که یافت شد، هر انسان باید به دنبالش برود، از هر کس و در هر جا دانش پیدا شود، باید آن را آموخت. چه بسا افراد غیر مؤمنی که گاهی نکات علمی را درک میکنند و میتوانند آن را در اختیار دیگران بگذارند و چه بسا حرفهای خوب که بر زبان دشمنان ما جاری میشود. علم و دانش و حکمت وطن خاصی ندارد، بلکه باید آن را از هر کس و در هر جا شکار کرد.
ابن ابی الحدید معتزلی در شرح این جمله امام (علیه السلام) میگوید: یکی از بزرگان نشسته بود در حالی که حجاج روی منبر خطابه میخواند. از جمله سخنان حجاج این جمله بود که خداوند به ما دستور داده است که دنبال آخرت بروید، دنیای شما را من تأمین میکنم؛ زیرا روزی شما مقسوم است. ای کاش خداوند آخرت را قسمت میکرد و به ما دستور میداد که دنبال دنیا برویم.
وقتی که آن عالم این سخن حجاج را شنید، گفت: این همان حکمتی است که گمشدهی مؤمن است و بر زبان منافق جاری میشود. این، همان حقیقتی است که بر لسان منافق جاری میشود و امام علی (علیه السلام) در حکمت 80 میفرماید: «الْحِکْمَةُ ضَالَّةُ الْمُؤْمِنِ فَخُذِ الْحِکْمَةَ وَ لَوْ مِنْ أَهْلِ النِّفَاقِ؛ گفتار حکمت آمیز، گمشدهی مؤمن است. پس، حکمت را بگیر و لو از اهل نفاق باشد».
آیات و روایات درباره حکمت فراوان است که نمونههایی از آن را ذکر میکنیم:
خداوند میفرماید: (یؤتِی الْحِکْمَةَ مَن یشَاءُ وَمَن یؤْتَ الْحِکْمَةَ فَقَدْ أُوتِی خَیرًا کَثِیرًا وَ مَا یذَّکَّرُ إِلاَّ أُوْلُواْ الأَلْبَابِ)؛ [خداوند] به هر کس که خواهد، حکمت عطا کند و به هر که حکمت عطا شود، نیکی فراوان داده شده است و جز خردمندان پند نپذیرند». (1)
رسول خدا (صلّی الله علیه و آله و سلم) فرمود: «کَلِمَةُ الحِکمَةِ یسمَعُهَا المُؤمِنُ خَیرٌ مِن عِبَادَةِ سَنَةٍ؛ سخن حکیمانهای را که مؤمن بشنود، بهتر از عبادت یک سال است». (2)
امام علی (علیه السلام) فرمود: «مَن عُرِفَ بِالحِکمَةِ لَحظَتهُ العُیونُ بِالوَقارِ وَ الهَیبةِ؛ هر کس به حکمت شناخته شود، چشمها با دیده وقار و شکوه به او بنگرند». (3)
همچنین فرمود: «از حکمت بی بهره است کسی که مدارا نکند با فردی که جز مدارا کردن با او چارهای ندارد». (4)
همچنین آن بزرگوار فرمود: «اَوّلُ الحِکمَةِ تَرکُ الِلّذاتِ و آخِرُها مَقتُ الفانِیاتِ؛ نخستین گام حکمت، وانهادن لذّتهاست و آخرین گام آن دشمن داشتن هر آنچه فانی میشود». (5)
نیز فرمود: «از حکمت است که با بالا دست خود نستیزی و فرودست خود را خوار نشماری و به کاری که در توان تو نیست، نپردازی و زبانت با دلت و گفتارت با کردارت ناسازگار نباشد و دربارهی آنچه نمیدانی، سخن نگویی و کار را آن گاه که به تو روی میآورد، رها نکنی و چون از تو روی گرداند، به دنبالش بروی». (6)
امام صادق (علیه السلام) فرمود: «همانا حکمت عبارت است از: شناخت و فهم دین پس، هر یک از شما که در دین فقیه و فهیم باشد، حکیم است». (7)
امام کاظم (علیه السلام) فرمود: «به لقمان گفته شد: چکیده حکمت تو چیست؟ گفت: از آنچه میدانم، نمیپرسم و برای آنچه به من مربوط نمیشود، خود را به زحمت نمیاندازم». (8)
در روایات ما، ترس از خدا و اطاعت از او و مدارا کردن و پایبندی به حقّ اساس حکمت عنوان شده است.
همچنین روایات ما، چیره شدن بر شهوت و خواهش نفس، و خویشتن داری از گناه و پشت کردن به دنیا را عامل ایجاد حکمت دانسته و معده پر و ارضای شهوت و غضب و خشم و سخت دلی را مانع کسب حکمت برشمردهاند. (9)
از خداوند میخواهیم به ما حکمت عنایت فرماید!
پینوشتها:
1. سورهی بقره، آیهی 269.
2. بحارالانوار، ج 74، ص 172.
3. میزان الحکمة، ج 2، ص 491.
4. میزان الحکمة، ج 2، ص 493.
5. غررالحکم، ص 3052؛ میزان الحکمه، ج 2، ص 495.
6. میزان الحکمه، ج 2، ص 495.
7. همان، ص 494.
8. همان، ص 495.
9. جهت بررسی تفصیل این احادیث ر.ک: جلد 2، میزان الحکمه، ص 489 به بعد.
منبع: گفتار معصومین (علیهم السلام)، جلد سوم (درس اخلاق حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی)، گردآوری: سید محمد عبدالله زاده، قم: انتشارات امام علی بن ابیطالب (علیه السلام)، چاپ سوم (1394).