شفاعت کننده؛ بال و پر طلب کننده
امام علی علیه السلام فرمودند:
الشَّفِیعُ جَنَاحُ الطَّالِبِ.
شفاعت کننده، بال و پر طلب کننده است.
نهج البلاغه، حکمت 63.
شرح حدیث:
شرح حدیث توسط حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی مدظلهالعالی:
از این حدیث میتوان دو نکته استفاده کرد:
نکتهی اوّل:
درباره ماهیت و چیستی شفاعت است. آیا شفاعت پارتی بازی به درگاه خداوند است که باعث نجات اهل گناه بشود و یا چراغ سبزی است برای گناهکاران که به اتکای آن به گناه آلوده شوند؟ آیات قرآن به خوبی به این سؤالات و ابهامات جواب میدهد قبل از آن که به آیات قرآن مراجعه کنیم، از همین کلام امام (علیه السلام) فلسفه شفاعت را به دست میآوریم. امام (علیه السلام) شفیع را به منزله بال میداند. پرنده برای پرواز کردن به چند چیز نیاز دارد: پرنده باید از نیرویی برای پرواز بهره مند باشد؛ بال و پر هم داشته باشد؛ طرز پرواز را نیز بلد باشد و مقصد را هم تشخیص بدهد. این چهار جز اصلی برای پرواز است هر کدام از اینها نباشد، کار پرواز لنگ است. از این جا معلوم میشود کسی که به اذن خداوند، به وسیلهی امام یا پیامبر شفاعت میشود، زمینههایی در وجود او باید باشد؛ چون شفیع فقط بال است، بقیه باید از خود بنده باشد. بنده باید نیرو و علم و هدف داشته باشد تا شفاعت نقصان او را برطرف کند، نه این که شخص هیچ توان و قدرت وهم و عملکرد خوبی نداشته باشد، آن وقت شفاعت تمام اینها را ارزانیاش کند. لذا کسی که هیچ نقطه قوّت در او نیست، مورد شفاعت قرار نمیگیرد.
امّا بحث شفاعت از منظر آیات و روایات:
بدون شک مجازاتهای خداوند در هر دو جهان جنبه انتقامی ندارد، بلکه این مجازاتها در حقیقت ضامن اجرای اطاعت از قوانین الهی و در نتیجه باعث پیشرفت و تکامل انسانهاست. از سوی دیگر، نباید راه بازگشت و اصلاح را بکلّی به روی گناهکاران بست، بلکه باید به آنها این امکان را داد که خود را اصلاح کنند و به سوی خدا و پاکی و پرهیزکاری بازگردند. شفاعت به معنای واقعی و صحیح برای حفظ همین تعادل میباشد و وسیلهای برای بازگشت گناهکاران و آلودگان است.
ریشه کلمه شفاعت، «شفع» به معنای «جفت» میباشد و مفهوم اصلی شفاعت بر محور تغییر موضع شفاعت شونده دور میزند؛ یعنی شخص شفاعت شونده، موجباتی را فراهم میسازد که از یک وضع نامطلوب و در خور کیفر بیرون آمده، به وسیلهی ارتباط با شفیع، خود را در وضع مطلوبی قرار میدهد که شایسته و مستحق بخشودگی میگردد. ایمان به این نوع شفاعت باعث اصلاح افراد گناهکار میشود؛ زیرا او را به تغییر رویکرد تشویق میکند.
در قرآن کریم، حدود سی مورد درباره شفاعت، بحث شده که میتوان آیات مربوط را به چند گروه تقسیم کرد:
1. آیاتی که به طور مطلق شفاعت را نفی میکند: بقره / 254 و 48 مدثر / 48؛
2. آیاتی که شفیع را منحصراً خدا معرفی میکند: سجده / 4 و زمر / 44؛
3. آیاتی که شفاعت را به اذن و فرمان خدا مشروط میکند: بقره / 255 و سبأ / 23؛
4. آیاتی که شرایطی برای شفاعت شونده بیان کرده است: انبیا/ 28، مریم / 87 و غافر/ 18.
از این آیات استفاده میشود که مسأله شفاعت موضوعی بی قید و شرط نیست، بلکه قیود و شرایطی دارد: از نظر جرمی که دربارهی آن شفاعت میشود؛ از نظر شخص شفاعت شونده و از نظر شخص شفاعت کننده. در واقع نوع جرم، شفاعت شونده و شفاعت کننده قیود و شرایط شفاعت را تشکیل میدهند. به عبارت دیگر، هر جرمی قابل شفاعت نیست و هر کسی لیاقت شفاعت شدن را ندارد و هر کسی نمیتواند شفاعت کند. مثلاً گناهانی مثل ظلم و ستم، به طور کلی از دایره شفاعت بیرون هستند، و اگر ظلم را به معنای وسیع کلمه بگیریم، شفاعت در این مورد به مجرمانی منحصر خواهد بود که از کار خود پشیمان شده، در مسیر اصلاح قرار دارند.
نکتهی دوم:
حدیث ممکن است مفهوم عامی داشته باشد، به طوری که هم شفاعت رسول خدا (صلّی الله علیه و آله و سلم) و ائمه (علیهم السلام) را شامل بشود و هم شفاعت در امور دنیا را شامل شود. به این معنی که در امور دنیوی هم افراد توانمند واسطه حل مشکلات دیگران شوند.
امیدواریم زیارت معصومین (علیهم السلام) در دنیا و شفاعتشان در قیامت نصیبمان بشود، انشاءالله!
منبع: گفتار معصومین (علیهم السلام)، جلد سوم (درس اخلاق حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی)، گردآوری: سید محمد عبدالله زاده، قم: انتشارات امام علی بن ابیطالب (علیه السلام)، چاپ سوم (1394).
از این حدیث میتوان دو نکته استفاده کرد:
نکتهی اوّل:
درباره ماهیت و چیستی شفاعت است. آیا شفاعت پارتی بازی به درگاه خداوند است که باعث نجات اهل گناه بشود و یا چراغ سبزی است برای گناهکاران که به اتکای آن به گناه آلوده شوند؟ آیات قرآن به خوبی به این سؤالات و ابهامات جواب میدهد قبل از آن که به آیات قرآن مراجعه کنیم، از همین کلام امام (علیه السلام) فلسفه شفاعت را به دست میآوریم. امام (علیه السلام) شفیع را به منزله بال میداند. پرنده برای پرواز کردن به چند چیز نیاز دارد: پرنده باید از نیرویی برای پرواز بهره مند باشد؛ بال و پر هم داشته باشد؛ طرز پرواز را نیز بلد باشد و مقصد را هم تشخیص بدهد. این چهار جز اصلی برای پرواز است هر کدام از اینها نباشد، کار پرواز لنگ است. از این جا معلوم میشود کسی که به اذن خداوند، به وسیلهی امام یا پیامبر شفاعت میشود، زمینههایی در وجود او باید باشد؛ چون شفیع فقط بال است، بقیه باید از خود بنده باشد. بنده باید نیرو و علم و هدف داشته باشد تا شفاعت نقصان او را برطرف کند، نه این که شخص هیچ توان و قدرت وهم و عملکرد خوبی نداشته باشد، آن وقت شفاعت تمام اینها را ارزانیاش کند. لذا کسی که هیچ نقطه قوّت در او نیست، مورد شفاعت قرار نمیگیرد.
امّا بحث شفاعت از منظر آیات و روایات:
بدون شک مجازاتهای خداوند در هر دو جهان جنبه انتقامی ندارد، بلکه این مجازاتها در حقیقت ضامن اجرای اطاعت از قوانین الهی و در نتیجه باعث پیشرفت و تکامل انسانهاست. از سوی دیگر، نباید راه بازگشت و اصلاح را بکلّی به روی گناهکاران بست، بلکه باید به آنها این امکان را داد که خود را اصلاح کنند و به سوی خدا و پاکی و پرهیزکاری بازگردند. شفاعت به معنای واقعی و صحیح برای حفظ همین تعادل میباشد و وسیلهای برای بازگشت گناهکاران و آلودگان است.
ریشه کلمه شفاعت، «شفع» به معنای «جفت» میباشد و مفهوم اصلی شفاعت بر محور تغییر موضع شفاعت شونده دور میزند؛ یعنی شخص شفاعت شونده، موجباتی را فراهم میسازد که از یک وضع نامطلوب و در خور کیفر بیرون آمده، به وسیلهی ارتباط با شفیع، خود را در وضع مطلوبی قرار میدهد که شایسته و مستحق بخشودگی میگردد. ایمان به این نوع شفاعت باعث اصلاح افراد گناهکار میشود؛ زیرا او را به تغییر رویکرد تشویق میکند.
در قرآن کریم، حدود سی مورد درباره شفاعت، بحث شده که میتوان آیات مربوط را به چند گروه تقسیم کرد:
1. آیاتی که به طور مطلق شفاعت را نفی میکند: بقره / 254 و 48 مدثر / 48؛
2. آیاتی که شفیع را منحصراً خدا معرفی میکند: سجده / 4 و زمر / 44؛
3. آیاتی که شفاعت را به اذن و فرمان خدا مشروط میکند: بقره / 255 و سبأ / 23؛
4. آیاتی که شرایطی برای شفاعت شونده بیان کرده است: انبیا/ 28، مریم / 87 و غافر/ 18.
از این آیات استفاده میشود که مسأله شفاعت موضوعی بی قید و شرط نیست، بلکه قیود و شرایطی دارد: از نظر جرمی که دربارهی آن شفاعت میشود؛ از نظر شخص شفاعت شونده و از نظر شخص شفاعت کننده. در واقع نوع جرم، شفاعت شونده و شفاعت کننده قیود و شرایط شفاعت را تشکیل میدهند. به عبارت دیگر، هر جرمی قابل شفاعت نیست و هر کسی لیاقت شفاعت شدن را ندارد و هر کسی نمیتواند شفاعت کند. مثلاً گناهانی مثل ظلم و ستم، به طور کلی از دایره شفاعت بیرون هستند، و اگر ظلم را به معنای وسیع کلمه بگیریم، شفاعت در این مورد به مجرمانی منحصر خواهد بود که از کار خود پشیمان شده، در مسیر اصلاح قرار دارند.
نکتهی دوم:
حدیث ممکن است مفهوم عامی داشته باشد، به طوری که هم شفاعت رسول خدا (صلّی الله علیه و آله و سلم) و ائمه (علیهم السلام) را شامل بشود و هم شفاعت در امور دنیا را شامل شود. به این معنی که در امور دنیوی هم افراد توانمند واسطه حل مشکلات دیگران شوند.
امیدواریم زیارت معصومین (علیهم السلام) در دنیا و شفاعتشان در قیامت نصیبمان بشود، انشاءالله!
منبع: گفتار معصومین (علیهم السلام)، جلد سوم (درس اخلاق حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی)، گردآوری: سید محمد عبدالله زاده، قم: انتشارات امام علی بن ابیطالب (علیه السلام)، چاپ سوم (1394).