عظمت حضرت زهرا علیها السلام
پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله فرمودند:
اِنَّ ابنَتَی فَاطِمَة مَلَأ اللهُ قَلبَها وَ جَوارِحَها اِیماناً وِ یقِیناً وَ انَّ اللهَ عَلِمَ ضَعفَها فَاَعانَها عَلی دَهرِها وَ کَفاها، اَمَا عَلِمتَ اَنَّ لِلهِ مَلائِکَةً مُوَکَّلِینَ بِمَعُونَةِ آلِ مُحَمّدٍ (علیهم السلام).
به درستی که خداوند قلب و جوارح دخترم، فاطمه را از ایمان و یقین پر ساخته است و هر آینه خداوند میداند که فاطمه تنهاست و مشکلات، گاهی او را ضعیف میکند؛ لذا فرشتگانی را جهت خدمت در خانه فاطمه مأمور میکند. آیا نمیدانی که خداوند را فرشتگانی است که برای کمک کردن به آل محمّد (علیهم السلام) مأموریت دارند؟!
بحارالانوار، ج 43، ص 29
شرح حدیث:
شرح حدیث توسط حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی مدظلهالعالی:
علّامه مجلسی در صفحه 29 جلد 43 بحارالانوار، حدیثی را در عظمت و بزرگی شأن حضرت زهرا (علیها السلام) به نقل از اباذر چنین نقل میکند:
رسول خدا (صلّی الله علیه و آله و سلم) مرا فرستاد تا علی (علیه السلام) را صدا بزنم. من رفتم پشت درب خانه صدا زدم، امّا کسی جوابم را نداد. مطمئن شدم که کسی داخل خانه نیست، در حالی که آسیاب گندم در حال چرخیدن است و کسی آن را میگرداند. خدمت رسول خدا (صلّی الله علیه و آله و سلم) رسیدم و عرض کردم:
در خانه علی (علیه السلام) مسئله عجیبی دیدم: آسیاب در حال کار کردن بود؛ امّا کسی در آن جا حضور نداشت! رسول خدا (صلّی الله علیه و آله و سلم) فرمود:
اِنَّ ابنَتَی فَاطِمَة مَلَأ اللهُ قَلبَها وَ جَوارِحَها اِیماناً وِ یقِیناً وَ انَّ اللهَ عَلِمَ ضَعفَها فَاَعانَها عَلی دَهرِها وَ کَفاها، اَمَا عَلِمتَ اَنَّ لِلهِ مَلائِکَةً مُوَکَّلِینَ بِمَعُونَةِ آلِ مُحَمّدٍ (علیهم السلام)؛ به درستی که خداوند قلب و جوارح دخترم، فاطمه را از ایمان و یقین پر ساخته است و هر آینه خداوند میداند که فاطمه تنهاست و مشکلات، گاهی او را ضعیف میکند؛ لذا فرشتگانی را جهت خدمت در خانه فاطمه مأمور میکند. آیا نمیدانی که خداوند را فرشتگانی است که برای کمک کردن به آل محمّد (علیهم السلام) مأموریت دارند؟!
شرح حدیث:
خداوند متعال در سوره فصلت، آیه 30 میفرماید: «(إِنَّ الَّذِینَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَیهِمُ الْمَلَائِکَةُ أَلَّا تَخَافُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِی کُنتُمْ تُوعَدُونَ)؛ کسانی که گفتند پروردگار ما خداوند یگانه است و سپس استقامت کردند؛ فرشتگان بر آنها نازل میشوند که نترسید و غمگین مباشید و بر شما بشارت باد بهشتی که به شما وعده داده شده است!».
آری، کسانی که دل به خدا بستند و از ایمان محکم برخوردار شدند و تمام زندگی را به رنگ خدایی درآوردند و در مسیر سعادت انحرافی پیدا نکردند؛ فرشتگان الهی بر آنها نازل میشوند که نترسید و غمگین نباشید و البته جای این توفیق برای آنها وجود دارد.
همچنین از آن جدا که آیا بدون قید و شرط سخن از نزول فرشتگان به میان آورده است، معنای عام از آن فهمیده میشود، مبنی بر این که نزول فرشتگان به هنگام مرگ این بندگان اختصاص ندارد، بلکه به هنگام ورود به قبر و در موقع زنده شدن در رستاخیز هم خواهد بود. البته در این زمینه روایاتی وارد شده که نزول فرشتگان را در زمان مرگ این بندگان مطرح کرده و روایاتی هم حال حیات آنان را طرح نموده است و این که در بیشتر روایات زمان مرگ آنان را در بردارد، به عنوان مصداق روشن این مفهوم وسیع است.
ضمناً فرق «خوف» و «حزن» این است که خوف و ترس مربوط به حوادث آینده و حزن و اندوه مربوط به حوادث گذشته است. لذا بشارت فرشتگان مبنی بر آن است که نه از حوادث سختی که در پیش رو دارید، (چه در دنیا و چه در هنگام مرگ و چه در مراحل رستاخیز) نگران باشید و نه از گناهان گذشتهی خود یا فرزندانی که از شما در دنیا باقی میمانند، غمی به دل راه دهید.
خداوند متعال در این آیه و دو آیه بعد به هفت موهبت بزرگ اشاره میکند که از سوی فرشتگان الهی به کسانی داده میشود که در راه خدا استقامت کنند: اوّل، این که خوف از آنها برطرف میشود؛ دوم، حزن از آنها دور میگردد؛ سوم، بشارت به بهشتی است که به آنها وعده داده شده است؛ چهارم، فرشتگان یاران و مددکاران آنها در دنیا و آخرت هستند؛ پنجم، این که در بهشت هر چه بخواهید فراهم است؛ ششم، این که آنچه از مواهب معنوی هم طلب کنند، در اختیار آنها قرار میگیرد و هفتم، این که در بهشت جاودان، مهمان خداوند خواهند بود.
همچنین آیات 123 تا 126 سوره آل عمران که داستان جنگ بدر را مطرح میکند، شاهد دیگری بر یاری رساندن فرشتگان است: «(وَلَقَدْ نَصَرَکُمُ اللّهُ بِبَدْرٍ وَأَنتُمْ أَذِلَّة فَاتَّقُواْ اللّهَ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ * إِذْ تَقُولُ لِلْمُؤْمِنِینَ أَلَن یکْفِیکُمْ أَن یمِدَّکُمْ رَبُّکُم بِثَلاَثَة آلاَفٍ مِّنَ الْمَلآئِکَة مُنزَلِینَ * بَلَى إِن تَصْبِرُواْ وَتَتَّقُواْ وَیأْتُوکُم مِّن فَوْرِهِمْ هَذَا یمْدِدْکُمْ رَبُّکُم بِخَمْسَة آلافٍ مِّنَ الْمَلآئِکَة مُسَوِّمِینَ * وَمَا جَعَلَهُ اللّهُ إِلاَّ بُشْرَى لَکُمْ وَلِتَطْمَئِنَّ قُلُوبُکُم بِهِ وَمَا النَّصْرُ إِلاَّ مِنْ عِندِ اللّهِ الْعَزِیزِ الْحَکِیمِ)؛
خداوند، شما را در بدر یاری کرد، در حالی که شما ناتوان بودید. پس، از خدا بپرهیزید تا شکر نعمت او را به جا آورده باشید. * در آن هنگام که تو، به مؤمنان میگفتی: آیا کافی نیست پروردگارتان شما را به سه هزار نفر از فرشتگان که فرود آیند، یاری کند؟! * آری، اگر استقامت وتقوا پیشه کنید و دشمن به همین زودی به سراغ شما بیاید، خداوند شما را به پنج هزار نفر از فرشتگان که نشانههای مخصوص دارند، مدد خواهد کرد. * ولی اینها فقط برای بشارت و اطمینان خاطر شماست وگرنه پیروزی تنها از جانب خداوند توانای حکیم است».
قرآن کریم بعد از پایان جنگ بدر، به آنها یادآوری میکند که خداوند، آنان را با فرشتگان یاری کرد و اگر صبر کنید و تقوا داشته باشید، قول مدد و یاری رسانی بالاتر وجود دارد؛ به طوری که پنج هزار فرشته مجهز را برای شما میفرستد؛ ولی خیال نکنید که پیروزی و نصرت در اختیار فرشتگان است، بلکه این نزول فرشتگان به این دلیل است که خوشحال بشوید؛ والّا نصرت و یاری از ناحیه خداست؛ زیرا خداوند دارای لشکریان غیبی است که گاهی به فرشتگان ارتباط ندارد. وقتی اراده خداوند تعلق بگیرد: (یقُولُ لَهُ کُن فَیکُونُ) لذا در جنگ احزاب، وقتی عمرو بن عبدود در برابر امیرمؤمنان (علیه السلام) قرار گرفت، پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلم) فرمود: «برز الایمان کله الی الشرک کله؛ تمام ایمان در برابر تمام کفر قرار گرفت» (1)؛ زیرا پیروزی یکی از این دو نفر بر دیگری، پیروزی کفر بر ایمان یا بالعکس بود، (که آینده اسلام و شرک را مشخص میکرد)، در این جنگ فرشتهای نازل نشد و لشکری فرود نیامد، بلکه خداوند با نوع دیگری از لشکر غیبی خود که همان ترس و وحشت باشد، آنها را شکست داد. تندبادی آمد و دستگاه آنها را به هم ریخت و لذا دشمنان فرار کردند.
در داستان جنگ احد مسئله به گونهای دیگر بود که مسلمین ظاهراً شکست خوردند و این شکست به دلیل سرپیچی از دستورات پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلم) بود. البته این شکست سر منشأ پیروزیهایی شد. حمزه در این جنگ شهید گردید و خیلی فرار کردند و آن که بیش از همه فداکاری میکرد، امام علی (علیه السلام) بود که با کمال رشادت میجنگید، تا این که شمشیرش شکست و پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلم) شمشیر خود را که به ذوالفقار موسوم بود، به امام علی (علیه السلام) داد. در این جنگ، بیش از شصت زخم بر سر، صورت و بدن امام علی (علیه السلام) وارد آمد. در این موقع بود که پیک وحی به پیامبر عرضه داشت: «ای محمّد! معنای مواسات همین است.» پیامبر فرمود: «علی از من است و من از اویم.» و جبرئیل فرمود: «و من هم از هر دو تای شما هستم.» پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلم) پیک وحی را میان زمین و آسمان مشاهده کرد که میگوید: «لاسیف الّا ذوالفقار و لا فتی الّا علی». (2)
در این اثنا فریادی برخاست که محمّد کشته شد. گروهی از مسلمانان فرار کردند و لشکر مشرکان به طرف مکّه حرکت کرد؛ امّا در بین راه، شیطان آنها را وسوسه کرد که چرا کار را یکسره نمیکنید؟! به مدینه برگردید، شهر را غارت کنید، مسلمانان را در هم بکوبید و اگر محمّد (صلّی الله علیه و آله و سلم) زنده است او را به قتل برسانید. بر اساس همین وسوسه فرمان بازگشت مشرکان صادر شد. این خبر به پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلم) رسید؛ لذا از ناحیه پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلم) برای حرکت به سوی مشرکان فرمان عمومی داده شد و حتی مجروحان جنگ برای پیکار با دشمن آماده شدند و از مدینه حرکت کردند. این خبر به گوش مشرکان رسید و خداوند ترس را در دل آنها افکند؛ در نتیجه مشرکان، بسرعت به سوی مکّه بازگشتند.
برگردیم به حدیث رسول خدا (صلّی الله علیه و آله و سلم) که فرمود: خداوند، به فاطمه ایمان و یقینی داد که تمام روح و جسم فاطمه را آکنده ساخته است و آسیاب دستی فاطمه را ملائکه میگردانند.
از این بالاتر، ارتباط حضرت فاطمه با فرشتگان است که روایاتی در باب مصحف فاطمه وارد شده که در اصول کافی، جلد 1، صفحات 59 و 60 آمده است.
بعد از رحلت رسول خدا (صلّی الله علیه و آله و سلم)، حضرت زهرا (علیها السلام) غمناک و اندوهناک بود و اشک میریخت تا این که خداوند فرشتهای را به سوی او فرستاد تا غم و اندوهش را برطرف سازد. آن فرشته با حضرت زهرا (علیها السلام) سخن میگفت و احوال پدر بزرگوارش و جایگاهش و سرگذشت فرزندانش را پس از وی گزارش میداد. در این زمینه مصحفی است که رویدادهایی از آینده و یاد پیامبران و اوصیا و حاکمان در آن مصحف وجود دارد. این مصحف مشتمل بر قرآن و احکام نیست. امام علی (علیه السلام) آن را از فاطمه (علیها السلام) میگرفت و مینوشت.
در بعضی از نقلها آمده است که حجم این مصحف سه برابر قرآن است و به عنوانی میراثی ماندگار در نزد امامان (علیهم السلام) میباشد. (3)
نتیجهای که از این بحث گرفته میشود، این است که عظمت و شأن حضرت زهرا (علیها السلام) به بیان ما نیازی ندارد. آنچه مهم است این که از آن حضرت الگو بگیریم و ایمانمان را بالا ببریم. در این صورت، فرشتگان به اندازه ایمانمان به کمک و یاری ما میآیند. بر ماست که تا میتوانیم در ایمان و عمل شبیه آن حضرت و شبیه ائمه (علیهم السلام) بشویم.
در پایان، جهت تیمن و تبرّک احادیثی از آن حضرت ذکر میکنم و اشعاری از سرایندگان درباره آن حضرت میآورم. به امید این که به سفارشها و به احادیث آن حضرت عمل کنیم، انشاءالله:
1. «جَعَلَ اللهُ الصَّلاةَ تَنزِیهاً لَکُم عَنِ الکِبَرِ؛ خداوند، نماز را به خاطر دوری شما از تکبر قرار داده است». (4)
2. «اِن کُنتَ تَعمَلُ بِمَا اَمَرناکَ، وَ تَنتَهی عَمّا زَجَرناکَ عَنهُ، فَاَنتَ مِن شِیعَتِنَا وَ اِلَّا فَلَا؛ اگر به آنچه به تو امر کردیم، عمل کردی، و از آنچه تو را از آن نهی نمودیم، دوری کردی؛ از شیعیان ما هستی و گرنه شیعه ما نیستی». (5)
3. «خِیارُکُم اَلینُکُم مِناکِبَهُ، وَ اَکرَمُکُم لِنِسائِهِم؛ نیکوکارترین شما، مهربانترین شما با مردم و خوش برخوردترین شما با همسرانتان است». (6)
4. قالَت فَاطمة (علیها السلام): خَیرٌ لِلنِّساءِ اَن لا یرَینَ الرِّجالَ وَ لاَیراهُنَّ الرِّجالُ؛ خیر و سعادت برای زن آن است که مردان اجنبی او را نبینند و او هم آنان را نبیند». (7)
5. حضرت زهرا (علیها السلام) برای پارهای از مشکلات زندگی که بر او فشار آورده بود، نزد رسول خدا (صلّی الله علیه و آله و سلم) رفت و پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلم) با ابزار معنوی، فاطمهاش را تسکین داد و آن نوشتهای با این متن بود:
«مَن کانَ یؤمِنُ بِاللهِ وَ الیومِ الآخِرِ فَلا یؤذی جَارَه، وَ مَن کانَ یؤمِنُ بِاللهِ وَ الیومِ الآخِرِ فَلیکرِم ضیفَهُ، وَ مَن کانَ یؤمِنُ بِاللهِ وَ الیومِ الآخِرِ فَلیقُل خَیراً اَو لَیسکُت؛ (8)
کسی که به خدا و روز قیامت ایمان دارد، همسایهاش را نمیآزارد و کسی که به خدا و روز قیامت ایمان دارد، به مهمان احترام میگذارد و کسی که به خدا و روز قیامت ایمان دارد، یا به خیر سخن میگوید، یا سخن نمیگوید».
آیه قرآن که گل دفتر است *** معرفت فاطمه و کوثر است
نور نداریم چنین قاهره *** عالمه و طیبه و طاهره
عرش خدا، رقعه منشور او *** نور علی نور علی نور او
ای پدرت رحمة للعالمین *** مرحمتی کن به من دل غمین
من که ز احسان تو شرمندهام *** دست به دامان تو افکندهام
کس نبرد راه به سامان تو *** جز پدر و شوهر و یزدان تو
اِبن و اَبَت تاج سر عالمند *** نسل تو سادات بنی آدمند
در رتبه ز انبیا مقدم زهراست *** همتای علی مرد دو عالم زهراست
بر گوی به آن که اسم اعظم جوید *** شاید که تمام اسم اعظم زهراست
پینوشتها:
1. بحارالانوار، ج 20، ص 215.
2. مجمع البیان، ج 1، ص 497.
3. بصائر الدرجات، ص 152 به بعد؛ بحارالانوار، ج 26، ص 41 به بعد.
4. اعیان الشیعه، ج 1، ص 316.
5. بحارالانوار، ج 65، ص 154.
6. دلائل الامامه طبرسی، ص 7.
7. بحارالانوار، ج 101، ص 36.
8. کافی، ج 2، ص 667.
منبع: گفتار معصومین (علیهم السلام)، جلد سوم (درس اخلاق حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی)، گردآوری: سید محمد عبدالله زاده، قم: انتشارات امام علی بن ابیطالب (علیه السلام)، چاپ سوم (1394).
علّامه مجلسی در صفحه 29 جلد 43 بحارالانوار، حدیثی را در عظمت و بزرگی شأن حضرت زهرا (علیها السلام) به نقل از اباذر چنین نقل میکند:
رسول خدا (صلّی الله علیه و آله و سلم) مرا فرستاد تا علی (علیه السلام) را صدا بزنم. من رفتم پشت درب خانه صدا زدم، امّا کسی جوابم را نداد. مطمئن شدم که کسی داخل خانه نیست، در حالی که آسیاب گندم در حال چرخیدن است و کسی آن را میگرداند. خدمت رسول خدا (صلّی الله علیه و آله و سلم) رسیدم و عرض کردم:
در خانه علی (علیه السلام) مسئله عجیبی دیدم: آسیاب در حال کار کردن بود؛ امّا کسی در آن جا حضور نداشت! رسول خدا (صلّی الله علیه و آله و سلم) فرمود:
اِنَّ ابنَتَی فَاطِمَة مَلَأ اللهُ قَلبَها وَ جَوارِحَها اِیماناً وِ یقِیناً وَ انَّ اللهَ عَلِمَ ضَعفَها فَاَعانَها عَلی دَهرِها وَ کَفاها، اَمَا عَلِمتَ اَنَّ لِلهِ مَلائِکَةً مُوَکَّلِینَ بِمَعُونَةِ آلِ مُحَمّدٍ (علیهم السلام)؛ به درستی که خداوند قلب و جوارح دخترم، فاطمه را از ایمان و یقین پر ساخته است و هر آینه خداوند میداند که فاطمه تنهاست و مشکلات، گاهی او را ضعیف میکند؛ لذا فرشتگانی را جهت خدمت در خانه فاطمه مأمور میکند. آیا نمیدانی که خداوند را فرشتگانی است که برای کمک کردن به آل محمّد (علیهم السلام) مأموریت دارند؟!
شرح حدیث:
خداوند متعال در سوره فصلت، آیه 30 میفرماید: «(إِنَّ الَّذِینَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَیهِمُ الْمَلَائِکَةُ أَلَّا تَخَافُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِی کُنتُمْ تُوعَدُونَ)؛ کسانی که گفتند پروردگار ما خداوند یگانه است و سپس استقامت کردند؛ فرشتگان بر آنها نازل میشوند که نترسید و غمگین مباشید و بر شما بشارت باد بهشتی که به شما وعده داده شده است!».
آری، کسانی که دل به خدا بستند و از ایمان محکم برخوردار شدند و تمام زندگی را به رنگ خدایی درآوردند و در مسیر سعادت انحرافی پیدا نکردند؛ فرشتگان الهی بر آنها نازل میشوند که نترسید و غمگین نباشید و البته جای این توفیق برای آنها وجود دارد.
همچنین از آن جدا که آیا بدون قید و شرط سخن از نزول فرشتگان به میان آورده است، معنای عام از آن فهمیده میشود، مبنی بر این که نزول فرشتگان به هنگام مرگ این بندگان اختصاص ندارد، بلکه به هنگام ورود به قبر و در موقع زنده شدن در رستاخیز هم خواهد بود. البته در این زمینه روایاتی وارد شده که نزول فرشتگان را در زمان مرگ این بندگان مطرح کرده و روایاتی هم حال حیات آنان را طرح نموده است و این که در بیشتر روایات زمان مرگ آنان را در بردارد، به عنوان مصداق روشن این مفهوم وسیع است.
ضمناً فرق «خوف» و «حزن» این است که خوف و ترس مربوط به حوادث آینده و حزن و اندوه مربوط به حوادث گذشته است. لذا بشارت فرشتگان مبنی بر آن است که نه از حوادث سختی که در پیش رو دارید، (چه در دنیا و چه در هنگام مرگ و چه در مراحل رستاخیز) نگران باشید و نه از گناهان گذشتهی خود یا فرزندانی که از شما در دنیا باقی میمانند، غمی به دل راه دهید.
خداوند متعال در این آیه و دو آیه بعد به هفت موهبت بزرگ اشاره میکند که از سوی فرشتگان الهی به کسانی داده میشود که در راه خدا استقامت کنند: اوّل، این که خوف از آنها برطرف میشود؛ دوم، حزن از آنها دور میگردد؛ سوم، بشارت به بهشتی است که به آنها وعده داده شده است؛ چهارم، فرشتگان یاران و مددکاران آنها در دنیا و آخرت هستند؛ پنجم، این که در بهشت هر چه بخواهید فراهم است؛ ششم، این که آنچه از مواهب معنوی هم طلب کنند، در اختیار آنها قرار میگیرد و هفتم، این که در بهشت جاودان، مهمان خداوند خواهند بود.
همچنین آیات 123 تا 126 سوره آل عمران که داستان جنگ بدر را مطرح میکند، شاهد دیگری بر یاری رساندن فرشتگان است: «(وَلَقَدْ نَصَرَکُمُ اللّهُ بِبَدْرٍ وَأَنتُمْ أَذِلَّة فَاتَّقُواْ اللّهَ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ * إِذْ تَقُولُ لِلْمُؤْمِنِینَ أَلَن یکْفِیکُمْ أَن یمِدَّکُمْ رَبُّکُم بِثَلاَثَة آلاَفٍ مِّنَ الْمَلآئِکَة مُنزَلِینَ * بَلَى إِن تَصْبِرُواْ وَتَتَّقُواْ وَیأْتُوکُم مِّن فَوْرِهِمْ هَذَا یمْدِدْکُمْ رَبُّکُم بِخَمْسَة آلافٍ مِّنَ الْمَلآئِکَة مُسَوِّمِینَ * وَمَا جَعَلَهُ اللّهُ إِلاَّ بُشْرَى لَکُمْ وَلِتَطْمَئِنَّ قُلُوبُکُم بِهِ وَمَا النَّصْرُ إِلاَّ مِنْ عِندِ اللّهِ الْعَزِیزِ الْحَکِیمِ)؛
خداوند، شما را در بدر یاری کرد، در حالی که شما ناتوان بودید. پس، از خدا بپرهیزید تا شکر نعمت او را به جا آورده باشید. * در آن هنگام که تو، به مؤمنان میگفتی: آیا کافی نیست پروردگارتان شما را به سه هزار نفر از فرشتگان که فرود آیند، یاری کند؟! * آری، اگر استقامت وتقوا پیشه کنید و دشمن به همین زودی به سراغ شما بیاید، خداوند شما را به پنج هزار نفر از فرشتگان که نشانههای مخصوص دارند، مدد خواهد کرد. * ولی اینها فقط برای بشارت و اطمینان خاطر شماست وگرنه پیروزی تنها از جانب خداوند توانای حکیم است».
قرآن کریم بعد از پایان جنگ بدر، به آنها یادآوری میکند که خداوند، آنان را با فرشتگان یاری کرد و اگر صبر کنید و تقوا داشته باشید، قول مدد و یاری رسانی بالاتر وجود دارد؛ به طوری که پنج هزار فرشته مجهز را برای شما میفرستد؛ ولی خیال نکنید که پیروزی و نصرت در اختیار فرشتگان است، بلکه این نزول فرشتگان به این دلیل است که خوشحال بشوید؛ والّا نصرت و یاری از ناحیه خداست؛ زیرا خداوند دارای لشکریان غیبی است که گاهی به فرشتگان ارتباط ندارد. وقتی اراده خداوند تعلق بگیرد: (یقُولُ لَهُ کُن فَیکُونُ) لذا در جنگ احزاب، وقتی عمرو بن عبدود در برابر امیرمؤمنان (علیه السلام) قرار گرفت، پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلم) فرمود: «برز الایمان کله الی الشرک کله؛ تمام ایمان در برابر تمام کفر قرار گرفت» (1)؛ زیرا پیروزی یکی از این دو نفر بر دیگری، پیروزی کفر بر ایمان یا بالعکس بود، (که آینده اسلام و شرک را مشخص میکرد)، در این جنگ فرشتهای نازل نشد و لشکری فرود نیامد، بلکه خداوند با نوع دیگری از لشکر غیبی خود که همان ترس و وحشت باشد، آنها را شکست داد. تندبادی آمد و دستگاه آنها را به هم ریخت و لذا دشمنان فرار کردند.
در داستان جنگ احد مسئله به گونهای دیگر بود که مسلمین ظاهراً شکست خوردند و این شکست به دلیل سرپیچی از دستورات پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلم) بود. البته این شکست سر منشأ پیروزیهایی شد. حمزه در این جنگ شهید گردید و خیلی فرار کردند و آن که بیش از همه فداکاری میکرد، امام علی (علیه السلام) بود که با کمال رشادت میجنگید، تا این که شمشیرش شکست و پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلم) شمشیر خود را که به ذوالفقار موسوم بود، به امام علی (علیه السلام) داد. در این جنگ، بیش از شصت زخم بر سر، صورت و بدن امام علی (علیه السلام) وارد آمد. در این موقع بود که پیک وحی به پیامبر عرضه داشت: «ای محمّد! معنای مواسات همین است.» پیامبر فرمود: «علی از من است و من از اویم.» و جبرئیل فرمود: «و من هم از هر دو تای شما هستم.» پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلم) پیک وحی را میان زمین و آسمان مشاهده کرد که میگوید: «لاسیف الّا ذوالفقار و لا فتی الّا علی». (2)
در این اثنا فریادی برخاست که محمّد کشته شد. گروهی از مسلمانان فرار کردند و لشکر مشرکان به طرف مکّه حرکت کرد؛ امّا در بین راه، شیطان آنها را وسوسه کرد که چرا کار را یکسره نمیکنید؟! به مدینه برگردید، شهر را غارت کنید، مسلمانان را در هم بکوبید و اگر محمّد (صلّی الله علیه و آله و سلم) زنده است او را به قتل برسانید. بر اساس همین وسوسه فرمان بازگشت مشرکان صادر شد. این خبر به پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلم) رسید؛ لذا از ناحیه پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلم) برای حرکت به سوی مشرکان فرمان عمومی داده شد و حتی مجروحان جنگ برای پیکار با دشمن آماده شدند و از مدینه حرکت کردند. این خبر به گوش مشرکان رسید و خداوند ترس را در دل آنها افکند؛ در نتیجه مشرکان، بسرعت به سوی مکّه بازگشتند.
برگردیم به حدیث رسول خدا (صلّی الله علیه و آله و سلم) که فرمود: خداوند، به فاطمه ایمان و یقینی داد که تمام روح و جسم فاطمه را آکنده ساخته است و آسیاب دستی فاطمه را ملائکه میگردانند.
از این بالاتر، ارتباط حضرت فاطمه با فرشتگان است که روایاتی در باب مصحف فاطمه وارد شده که در اصول کافی، جلد 1، صفحات 59 و 60 آمده است.
بعد از رحلت رسول خدا (صلّی الله علیه و آله و سلم)، حضرت زهرا (علیها السلام) غمناک و اندوهناک بود و اشک میریخت تا این که خداوند فرشتهای را به سوی او فرستاد تا غم و اندوهش را برطرف سازد. آن فرشته با حضرت زهرا (علیها السلام) سخن میگفت و احوال پدر بزرگوارش و جایگاهش و سرگذشت فرزندانش را پس از وی گزارش میداد. در این زمینه مصحفی است که رویدادهایی از آینده و یاد پیامبران و اوصیا و حاکمان در آن مصحف وجود دارد. این مصحف مشتمل بر قرآن و احکام نیست. امام علی (علیه السلام) آن را از فاطمه (علیها السلام) میگرفت و مینوشت.
در بعضی از نقلها آمده است که حجم این مصحف سه برابر قرآن است و به عنوانی میراثی ماندگار در نزد امامان (علیهم السلام) میباشد. (3)
نتیجهای که از این بحث گرفته میشود، این است که عظمت و شأن حضرت زهرا (علیها السلام) به بیان ما نیازی ندارد. آنچه مهم است این که از آن حضرت الگو بگیریم و ایمانمان را بالا ببریم. در این صورت، فرشتگان به اندازه ایمانمان به کمک و یاری ما میآیند. بر ماست که تا میتوانیم در ایمان و عمل شبیه آن حضرت و شبیه ائمه (علیهم السلام) بشویم.
در پایان، جهت تیمن و تبرّک احادیثی از آن حضرت ذکر میکنم و اشعاری از سرایندگان درباره آن حضرت میآورم. به امید این که به سفارشها و به احادیث آن حضرت عمل کنیم، انشاءالله:
1. «جَعَلَ اللهُ الصَّلاةَ تَنزِیهاً لَکُم عَنِ الکِبَرِ؛ خداوند، نماز را به خاطر دوری شما از تکبر قرار داده است». (4)
2. «اِن کُنتَ تَعمَلُ بِمَا اَمَرناکَ، وَ تَنتَهی عَمّا زَجَرناکَ عَنهُ، فَاَنتَ مِن شِیعَتِنَا وَ اِلَّا فَلَا؛ اگر به آنچه به تو امر کردیم، عمل کردی، و از آنچه تو را از آن نهی نمودیم، دوری کردی؛ از شیعیان ما هستی و گرنه شیعه ما نیستی». (5)
3. «خِیارُکُم اَلینُکُم مِناکِبَهُ، وَ اَکرَمُکُم لِنِسائِهِم؛ نیکوکارترین شما، مهربانترین شما با مردم و خوش برخوردترین شما با همسرانتان است». (6)
4. قالَت فَاطمة (علیها السلام): خَیرٌ لِلنِّساءِ اَن لا یرَینَ الرِّجالَ وَ لاَیراهُنَّ الرِّجالُ؛ خیر و سعادت برای زن آن است که مردان اجنبی او را نبینند و او هم آنان را نبیند». (7)
5. حضرت زهرا (علیها السلام) برای پارهای از مشکلات زندگی که بر او فشار آورده بود، نزد رسول خدا (صلّی الله علیه و آله و سلم) رفت و پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلم) با ابزار معنوی، فاطمهاش را تسکین داد و آن نوشتهای با این متن بود:
«مَن کانَ یؤمِنُ بِاللهِ وَ الیومِ الآخِرِ فَلا یؤذی جَارَه، وَ مَن کانَ یؤمِنُ بِاللهِ وَ الیومِ الآخِرِ فَلیکرِم ضیفَهُ، وَ مَن کانَ یؤمِنُ بِاللهِ وَ الیومِ الآخِرِ فَلیقُل خَیراً اَو لَیسکُت؛ (8)
کسی که به خدا و روز قیامت ایمان دارد، همسایهاش را نمیآزارد و کسی که به خدا و روز قیامت ایمان دارد، به مهمان احترام میگذارد و کسی که به خدا و روز قیامت ایمان دارد، یا به خیر سخن میگوید، یا سخن نمیگوید».
آیه قرآن که گل دفتر است *** معرفت فاطمه و کوثر است
نور نداریم چنین قاهره *** عالمه و طیبه و طاهره
عرش خدا، رقعه منشور او *** نور علی نور علی نور او
ای پدرت رحمة للعالمین *** مرحمتی کن به من دل غمین
من که ز احسان تو شرمندهام *** دست به دامان تو افکندهام
کس نبرد راه به سامان تو *** جز پدر و شوهر و یزدان تو
اِبن و اَبَت تاج سر عالمند *** نسل تو سادات بنی آدمند
در رتبه ز انبیا مقدم زهراست *** همتای علی مرد دو عالم زهراست
بر گوی به آن که اسم اعظم جوید *** شاید که تمام اسم اعظم زهراست
پینوشتها:
1. بحارالانوار، ج 20، ص 215.
2. مجمع البیان، ج 1، ص 497.
3. بصائر الدرجات، ص 152 به بعد؛ بحارالانوار، ج 26، ص 41 به بعد.
4. اعیان الشیعه، ج 1، ص 316.
5. بحارالانوار، ج 65، ص 154.
6. دلائل الامامه طبرسی، ص 7.
7. بحارالانوار، ج 101، ص 36.
8. کافی، ج 2، ص 667.
منبع: گفتار معصومین (علیهم السلام)، جلد سوم (درس اخلاق حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی)، گردآوری: سید محمد عبدالله زاده، قم: انتشارات امام علی بن ابیطالب (علیه السلام)، چاپ سوم (1394).