باطل گرایى و اختلاف
امام علی علیه السلام فرمودند:
مَا اخْتَلَفَتْ دَعْوَتَانِ إِلَّا کَانَتْ إِحْدَاهُمَا ضَلَالَةً.
میان دو دعوت اختلاف نشود مگر آنکه یکی از آن دو گمراهی است.
نهج البلاغه: حکمت 174
شرح حدیث:
از صدر تاریخ به امروز همیشه دو دعوت وجود داشته دعوت به حق و حیات پاکیزه و دعوت به گمراهی و باطل. منادیان اول انبیاء و اولیاء و انسان های راه یافته و با ایمان بودند و گروه دوم آدم های خودخواه و جاه طلب و فریبکار که همه چیز را در عیش و نوش دنیا و زندگی زودگذر آن می دانستند. جالب اینجاست که هر دو دعوت کننده بی مشتری نبودند البته در کل تاریخ دعوت کنندگان به باطل پیروان بیشتری داشته اند.
إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَقَلِیلٌ مَا هُمْ؛
جز آنهایی که ایمان آورده و کارهای پسندیده می کنند که البته اینها هم کم هستند.(1)
درباره قوم نوح علیه السلام می فرماید:
وَمَا آمَنَ مَعَهُ إِلَّا قَلِیلٌ؛
البته جز عده کمی به او ایمان نیاورده بودند.(2)
نوح پیامبر علیه السلام بعد از نهصد و پنجاه سال دعوت به خوبی ها، عده کمی یعنی به تعداد کشتی محقری که او ساخت به وی ایمان آوردند.
اعْمَلُوا آلَ دَاوُودَ شُکْرًا وَقَلِیلٌ مِنْ عِبَادِیَ الشَّکُورُ؛
ای آل داود شکر خدا کنید که بندگان شاکر من کم هستند.(3)
همواره داعیان به سوی خدا و داعیان به گمراهی روبروی هم قرار گرفته اند پیداست که اختلافات بین آنها و یپروانشان به وجود می آید و این اختلاف طبق فرمایش امام علیه السلام به خاطر آن بود که یکی از دعوت کنندگان باطل بود و دعوت به گمراهی می کرده است و اگر خودخواهان و دنیاطلبان می گذاشتند که پیامبران و ائمه طاهرین علیهم السلام و علمای ربانی کار خود را انجام دهد این همه دودستگی و چند گروهی به وجود نمی آمد.
به آیه شریفه بیشتر دقت کنید.
کَانَ النَّاسُ أُمَّهً وَاحِدَهً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِیِّینَ مُبَشِّرِینَ وَمُنْذِرِینَ وَأَنْزَلَ مَعَهُمُ الْکِتَابَ بِالْحَقِّ لِیَحْکُمَ بَیْنَ النَّاسِ فِیمَا اخْتَلَفُوا فِیهِ وَمَا اخْتَلَفَ فِیهِ إِلَّا الَّذِینَ أُوتُوهُ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَیِّنَاتُ بَغْیًا بَیْنَهُمْ فَهَدَی اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا لِمَا اخْتَلَفُوا فِیهِ مِنَ الْحَقِّ بِإِذْنِهِ وَاللَّهُ یَهْدِی مَنْ یَشَاءُ إِلَی صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ؛
مردم امت واحدی بودند آنگاه خداوند پیامبران را برانگیخت تا به مردم مژده دهند و آنها را بترسانند و با آنها کتاب را به حق نازل فرمود تا در بین مردم در آنچه اختلاف داشتند داوری کند. در آن اختلاف نکردند مگر آنهایی که کتاب در اختیارشان بود و دلایل روشن به آنها رسیده بود و آنها از روی ظلم در آن اختلاف کردند و خداوند به اراده خویش اهل ایمان را به حقیقت چیزی که در آن اختلاف کرده بودند هدایت کرد و خدا هر که را بخواهد به راه راست هدایت خواهد نمود.(4)
پس نقش انبیاء هدایت بشر به صراط مستقیم بوده و دعوت به وحدت و اختلاف از ناحیه کسانی به وجود آمده که آگاهانه مردم را از مسیر خدا و دین جدا کردند.
شرح ابن میثم
اختلاف واقعى تنها بین دو نقیض است. و چون دعوت یا به حق است که همان رفتن به راه خداست و یا دعوت به غیر حقّ است. چون به هر راهى جز راه حق دعوت کنند گمراهى از راه حق و انحراف از راه خداست، ناگزیر دو دعوت اختلاف نخواهند داشت، مگر این که یکى از آنها به راه حق و دیگرى به راه گمراهى رفته و یا باعث گمراهى باشد، و این دلیل بر بطلان این عقیده است که هر مجتهدى به حق است . امّا عقیده اى که از امام (ع) نقل شده و به ما رسیده است آن است که حق یکى است و در یک طرف است، و آن که به حقّ رسیده و بر حق است یک طرف است.(5)
پینوشتها:
1- سوره ص، آیه 24
2- سوره هود، آیه 40
3- سوره سبا، آیه 13
4- سوره بقره 213
5- ترجمه شرح نهج البلاغه ابن میثم، ج 5 ص 575
منبع: حدیث زندگی: شرح حکمت های نهج البلاغه، کاظم ارفع، تهران: پیام عدالت،1390.
إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَقَلِیلٌ مَا هُمْ؛
جز آنهایی که ایمان آورده و کارهای پسندیده می کنند که البته اینها هم کم هستند.(1)
درباره قوم نوح علیه السلام می فرماید:
وَمَا آمَنَ مَعَهُ إِلَّا قَلِیلٌ؛
البته جز عده کمی به او ایمان نیاورده بودند.(2)
نوح پیامبر علیه السلام بعد از نهصد و پنجاه سال دعوت به خوبی ها، عده کمی یعنی به تعداد کشتی محقری که او ساخت به وی ایمان آوردند.
اعْمَلُوا آلَ دَاوُودَ شُکْرًا وَقَلِیلٌ مِنْ عِبَادِیَ الشَّکُورُ؛
ای آل داود شکر خدا کنید که بندگان شاکر من کم هستند.(3)
همواره داعیان به سوی خدا و داعیان به گمراهی روبروی هم قرار گرفته اند پیداست که اختلافات بین آنها و یپروانشان به وجود می آید و این اختلاف طبق فرمایش امام علیه السلام به خاطر آن بود که یکی از دعوت کنندگان باطل بود و دعوت به گمراهی می کرده است و اگر خودخواهان و دنیاطلبان می گذاشتند که پیامبران و ائمه طاهرین علیهم السلام و علمای ربانی کار خود را انجام دهد این همه دودستگی و چند گروهی به وجود نمی آمد.
به آیه شریفه بیشتر دقت کنید.
کَانَ النَّاسُ أُمَّهً وَاحِدَهً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِیِّینَ مُبَشِّرِینَ وَمُنْذِرِینَ وَأَنْزَلَ مَعَهُمُ الْکِتَابَ بِالْحَقِّ لِیَحْکُمَ بَیْنَ النَّاسِ فِیمَا اخْتَلَفُوا فِیهِ وَمَا اخْتَلَفَ فِیهِ إِلَّا الَّذِینَ أُوتُوهُ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَیِّنَاتُ بَغْیًا بَیْنَهُمْ فَهَدَی اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا لِمَا اخْتَلَفُوا فِیهِ مِنَ الْحَقِّ بِإِذْنِهِ وَاللَّهُ یَهْدِی مَنْ یَشَاءُ إِلَی صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ؛
مردم امت واحدی بودند آنگاه خداوند پیامبران را برانگیخت تا به مردم مژده دهند و آنها را بترسانند و با آنها کتاب را به حق نازل فرمود تا در بین مردم در آنچه اختلاف داشتند داوری کند. در آن اختلاف نکردند مگر آنهایی که کتاب در اختیارشان بود و دلایل روشن به آنها رسیده بود و آنها از روی ظلم در آن اختلاف کردند و خداوند به اراده خویش اهل ایمان را به حقیقت چیزی که در آن اختلاف کرده بودند هدایت کرد و خدا هر که را بخواهد به راه راست هدایت خواهد نمود.(4)
پس نقش انبیاء هدایت بشر به صراط مستقیم بوده و دعوت به وحدت و اختلاف از ناحیه کسانی به وجود آمده که آگاهانه مردم را از مسیر خدا و دین جدا کردند.
شرح ابن میثم
اختلاف واقعى تنها بین دو نقیض است. و چون دعوت یا به حق است که همان رفتن به راه خداست و یا دعوت به غیر حقّ است. چون به هر راهى جز راه حق دعوت کنند گمراهى از راه حق و انحراف از راه خداست، ناگزیر دو دعوت اختلاف نخواهند داشت، مگر این که یکى از آنها به راه حق و دیگرى به راه گمراهى رفته و یا باعث گمراهى باشد، و این دلیل بر بطلان این عقیده است که هر مجتهدى به حق است . امّا عقیده اى که از امام (ع) نقل شده و به ما رسیده است آن است که حق یکى است و در یک طرف است، و آن که به حقّ رسیده و بر حق است یک طرف است.(5)
پینوشتها:
1- سوره ص، آیه 24
2- سوره هود، آیه 40
3- سوره سبا، آیه 13
4- سوره بقره 213
5- ترجمه شرح نهج البلاغه ابن میثم، ج 5 ص 575
منبع: حدیث زندگی: شرح حکمت های نهج البلاغه، کاظم ارفع، تهران: پیام عدالت،1390.