ارکان سه گانه جامعه انسانى
امام علی علیه السلام فرمودند:
قامَتِ الدُّنْیا بِثَلاثَة: بِعالِم ناطِق مُسْتَعْمِل لِعِلْمِه، وَ بِغَنِىّ لایَبْخَلُ بِمالِه عَلى اَهْلِ دینِ الله عَزَّوَجَلَّ، وَ بِفَقیر صابِر. فَاِذا کَتَمَ الْعالِمُ عِلْمَهُ، وَ بَخِلَ الْغَنِىُّ، وَ لَمْ یَصْبِرِ الَْفقیرُ، فَعِنْدَها الْوَیْلُ وَ الثَّبُورُ؛
دنیا بر سه چیز استوار است: دانشمند سخنورى که به دانش و سخنان خویش عمل مى کند و ثروتمندى که از دادن اموالش به بندگان نیازمند خداوند بخل نمىورزد و نیازمندى که صبر و تحمّل دارد؛ بنابراین اگر دانشمند، دانش خود را مخفى کند (و در اختیار دیگران نگذارد) و ثروتمند بخل بورزد (و به فقرا کمک نکند) و فقیر صبر پیشه نکند، مصیبت و هلاک دنیا را فرا مى گیرد.
بحارالانوار، جلد 10، صفحه 119
شرح حدیث:
از روایت فوق(1) نکاتى استفاده مى شود؛ دو نکته آن بسیار مهمّ است:
1ـ «عالِم» باید «ناطق» باشد و گرنه همچون گنج پنهان در زیر خاک ها، نتیجه اى براى جامعه نخواهد داشت. بنابراین سخنورى عالم، نه تنها عیب محسوب نمى شود، بلکه لازمه یک عالم از دیدگاه امام على (علیه السلام) است. همان گونه که خود آن حضرت، که مصداق کامل و أتمّ «عالم» بود، سخنورى بسیار قوى و بى نظیر بود. علاوه بر این، «نطق» عالم، باید همچون «نُطق» پیامبر اسلام (صلّى الله علیه و آله) باشد که «وَ ما یَنْطِقُ عَنِ الْهَوى»(2). بنابراین آنچه مى گوید باید در مسیر رضایت خداوند باشد، نه جهت ارضاى هواى نفس!
2ـ «عالم ناطق» و «دانشمند سخنور» قبل از آن که مردم را دعوت به چیزى کند، باید خود عامل به آن باشد. و پیش از آن که مردم را از عمل به چیزى نهى کند، لازم است خود تارک آن باشد. در این صورت است که چنین دانشمندى، عالم ربانى مى شود و «نگاه کردن به چهره او» حتّى «نظر کردن به درب خانه اش» و «حضور در مجلسش» همه عبادت محسوب مى گردد و سخنش جهاد فى سبیل الله شمرده مى شود.
اگر عالم دانش خویش را احتکار نکرد، بلکه آن را منتشر نمود و قبل از مردم خود به آن عمل کرد، و ثروتمند فقراء را در استفاده از اموالش شریک کرد، و فقرا هم در مقابل فقر صبور و پر تحمّل بودند، اجتماع دچار مشکلى نخواهد شد؛ ولى مصیبت و هلاکت زمانى است که نه دانشمند دانش خویش را در اختیار نیازمندان بگذارد، و نه ثروتمند دست فقیر و نیازمند را بگیرد، و نه نیازمند صبر و تحمّل داشته باشد.
شخصى از امام صادق (علیه السلام) پرسید: «این که از پیامبر اکرم (صلّى الله علیه و آله) نقل شده که فرمودند: «نگاه کردن به چهره علما عبادت است» منظور چه عالمى است؟
حضرت فرمودند: «منظور عالمى است که هنگامى که به چهره اش نگاه مى کنى، به یاد جهان آخرت مى افتى و امّا عالمى که چنین نباشد نگاه کردن به چهره اش (نه تنها عبادت محسوب نمى شود، بلکه) باعث فتنه است!»(3)
پینوشتها:
1. روایت فوق به اشکال مختلف نقل شده و به گونه دیگر، در نهج البلاغه، در بخش کلمات قصار، شماره 372 نیز آمده است.
2. سوره النجم، آیه 3.
3. میزان الحکمه، حدیث 13438.
منبع: 110 سرمشق از سخنان حضرت على علیه السلام، آیت الله العظمى مکارم شیرازى دام ظله، تهیه و تنظیم: ابوالقاسم علیان نژادى، قم: انتشارات مدرسه امام علی بن ابیطالب علیه السلام، 1384.
1ـ «عالِم» باید «ناطق» باشد و گرنه همچون گنج پنهان در زیر خاک ها، نتیجه اى براى جامعه نخواهد داشت. بنابراین سخنورى عالم، نه تنها عیب محسوب نمى شود، بلکه لازمه یک عالم از دیدگاه امام على (علیه السلام) است. همان گونه که خود آن حضرت، که مصداق کامل و أتمّ «عالم» بود، سخنورى بسیار قوى و بى نظیر بود. علاوه بر این، «نطق» عالم، باید همچون «نُطق» پیامبر اسلام (صلّى الله علیه و آله) باشد که «وَ ما یَنْطِقُ عَنِ الْهَوى»(2). بنابراین آنچه مى گوید باید در مسیر رضایت خداوند باشد، نه جهت ارضاى هواى نفس!
2ـ «عالم ناطق» و «دانشمند سخنور» قبل از آن که مردم را دعوت به چیزى کند، باید خود عامل به آن باشد. و پیش از آن که مردم را از عمل به چیزى نهى کند، لازم است خود تارک آن باشد. در این صورت است که چنین دانشمندى، عالم ربانى مى شود و «نگاه کردن به چهره او» حتّى «نظر کردن به درب خانه اش» و «حضور در مجلسش» همه عبادت محسوب مى گردد و سخنش جهاد فى سبیل الله شمرده مى شود.
اگر عالم دانش خویش را احتکار نکرد، بلکه آن را منتشر نمود و قبل از مردم خود به آن عمل کرد، و ثروتمند فقراء را در استفاده از اموالش شریک کرد، و فقرا هم در مقابل فقر صبور و پر تحمّل بودند، اجتماع دچار مشکلى نخواهد شد؛ ولى مصیبت و هلاکت زمانى است که نه دانشمند دانش خویش را در اختیار نیازمندان بگذارد، و نه ثروتمند دست فقیر و نیازمند را بگیرد، و نه نیازمند صبر و تحمّل داشته باشد.
شخصى از امام صادق (علیه السلام) پرسید: «این که از پیامبر اکرم (صلّى الله علیه و آله) نقل شده که فرمودند: «نگاه کردن به چهره علما عبادت است» منظور چه عالمى است؟
حضرت فرمودند: «منظور عالمى است که هنگامى که به چهره اش نگاه مى کنى، به یاد جهان آخرت مى افتى و امّا عالمى که چنین نباشد نگاه کردن به چهره اش (نه تنها عبادت محسوب نمى شود، بلکه) باعث فتنه است!»(3)
پینوشتها:
1. روایت فوق به اشکال مختلف نقل شده و به گونه دیگر، در نهج البلاغه، در بخش کلمات قصار، شماره 372 نیز آمده است.
2. سوره النجم، آیه 3.
3. میزان الحکمه، حدیث 13438.
منبع: 110 سرمشق از سخنان حضرت على علیه السلام، آیت الله العظمى مکارم شیرازى دام ظله، تهیه و تنظیم: ابوالقاسم علیان نژادى، قم: انتشارات مدرسه امام علی بن ابیطالب علیه السلام، 1384.