راه کار اسلام برای جلوگیری از تاخیر در ازدواج، اصلاح ساختار اقتصادی و فرهنگی است.
چکیده: در نوشتار پیشین به بررسی عوامل افزایش سن ازدواج در دهه های اخیر پرداختیم. مشکلات اقتصادی، تحصیل علم، روابط آزاد جنسی از جمله علل جامعه شناسی این مسئله اجتماعی بود. در این نوشتار به تحلیل عوامل و نیز راه کار اسلام برای حل این مشکل می پردازیم.
تعداد کلمات 1158 / تخمین زمان مطالعه 6 دقیقه
تعداد کلمات 1158 / تخمین زمان مطالعه 6 دقیقه
تحلیل و ارزیابی علل تاخیر در ازدواج در دهه اخیر
در تحلیل و ارزیابی این مسئله دو نکته را باید یادآور شد:
نخست آنکه سن ازدواج مردان و زنان باید به طور جداگانه بررسی شود؛ زیرا افزایش سن ازدواج مردان و زنان همواره به صورت موازی و هماهنگ رخ نمی دهد و این بیانگر وجود برخی عوامل متفاوت است که روند افزایش سن ازدواج را در مردان و زنان متمایز می کنند. برای نمونه، در ایران، در سال ۱۳۴۵ش میانگین سن نخستین ازدواج برای مردان، ۲۵ سال و برای زنان 4/18 سال بوده است. اما در سال ۱۳۶۵شمسی به 6/23 برای مردان و 9/18 برای زنان رسیده و در سال ۱۳۷۵شمسی، به6/25 برای مردان و 4/22 برای زنان افزایش یافته است و این نشان می دهد که افزایش سن ازدواج، بیشتر در مورد زنان روی داده است تا مردان؛ زیرا بر خلاف سن ازدواج زنان که طی دهه های گذشته همواره در حال افزایش بوده، سن ازدواج مردان پس از یک دوره کاهش، قدری افزایش یافته و در مقایسه میانگین سن ازدواج مردان در سال های ۱۳۴۵ و ۱۳۷۵ نیز افزایش بارزی دیده نمی شود، در حالی که در مورد زنان، شاهد یک افزایش چهارساله هستیم و احتمالا آمارهای جدیدتر تداوم این روند افزایش را نشان خواهند داد.
بنابراین، به نظر می رسد در جامعه ای مانند ایران از میان عوامل پیش گفته باید بر بالا رفتن سطح تحصیلات زنان، به عنوان مهم ترین عامل افزایش سن ازدواج تأکید کرد.
نخست آنکه سن ازدواج مردان و زنان باید به طور جداگانه بررسی شود؛ زیرا افزایش سن ازدواج مردان و زنان همواره به صورت موازی و هماهنگ رخ نمی دهد و این بیانگر وجود برخی عوامل متفاوت است که روند افزایش سن ازدواج را در مردان و زنان متمایز می کنند. برای نمونه، در ایران، در سال ۱۳۴۵ش میانگین سن نخستین ازدواج برای مردان، ۲۵ سال و برای زنان 4/18 سال بوده است. اما در سال ۱۳۶۵شمسی به 6/23 برای مردان و 9/18 برای زنان رسیده و در سال ۱۳۷۵شمسی، به6/25 برای مردان و 4/22 برای زنان افزایش یافته است و این نشان می دهد که افزایش سن ازدواج، بیشتر در مورد زنان روی داده است تا مردان؛ زیرا بر خلاف سن ازدواج زنان که طی دهه های گذشته همواره در حال افزایش بوده، سن ازدواج مردان پس از یک دوره کاهش، قدری افزایش یافته و در مقایسه میانگین سن ازدواج مردان در سال های ۱۳۴۵ و ۱۳۷۵ نیز افزایش بارزی دیده نمی شود، در حالی که در مورد زنان، شاهد یک افزایش چهارساله هستیم و احتمالا آمارهای جدیدتر تداوم این روند افزایش را نشان خواهند داد.
بنابراین، به نظر می رسد در جامعه ای مانند ایران از میان عوامل پیش گفته باید بر بالا رفتن سطح تحصیلات زنان، به عنوان مهم ترین عامل افزایش سن ازدواج تأکید کرد.
نکته دوم
نکته دیگر آن است که به نظر می آید بسیاری از صاحب نظران مسائل خانواده، بالا رفتن سن ازدواج را به عنوان یکی از نیازهای ضروری زندگی شهری در جوامع توسعه یافته با در حال توسعه، امری اجتناب ناپذیر قلمداد می کنند. معمولاً گرایش عمومی نوجوانان و جوانان به ادامه تحصیل تا سطوح بالا، دشواری های اقتصادی، مشکل افزایش جمعیت، پیامدهای بارداری زودهنگام دختران و ضعف رشد روانی و اجتماعی نوجوانان در سنین پایین تر، عوامل افزایش قهری سن ازدواج شمرده شده اند. اما نظام ارزشی اسلام با چنین رویکرد منفعلانه ای ناسازگار به نظر می رسد و با توجه به پیامدهای منفی تأخیر ازدواج برای جوانان و برای کل جامعه، می توان جهت گیری اسلام را معطوف به کاهش معقولانه سن ازدواج دانست.
راه حل اسلام برای مشکلات تاخیر در ازدواج
به نظر می رسد در مقام ارائه راه حلی متناسب با دیدگاه اسلام برای این مسئله، باید بر دو محور اساسی ساماندهی اقتصادی و فرهنگی تأکید کرد. همچنان که شواهد مربوط به دیگر کشورها نشان داده است، می توان پیش بینی کرد که با بهبود اوضاع معیشتی مردم، کاهش محسوسی در سن ازدواج به وقوع خواهد پیوست. در این جهت، افزون بر حمایت های دولت و دیگر ارگان های مسئول حکومتی، کمک های مادی والدین و دیگر خویشاوندان و آشنایان می تواند برای جوانان بسیار راهگشا باشد. با این حال، نباید از نقش عناصر فرهنگی غفلت ورزید.
بدون شک، فرهنگ هر جامعه ای تا حدود زیاد در تعریف واژه هایی مانند «رفاه اقتصادی»، «سطح معیشت» و «خط فقر» دخالت دارد و با تغییر ذهنیت ها و نگرش های عمومی و ترویج ساده زیستی، تعریف های جدیدی از این واژه ها در سطح جامعه مورد پذیرش قرار می گیرد که این امر می تواند در کاهش سن ازدواج مؤثر باشد. همچنین با کار فرهنگی حساب شده و پیگیر می توان در جهت تغییر یا تعدیل آداب و رسوم مشکل آفرین مانند تعیین مهریه بالا، توقع جهیزیه سنگین و درخواست شیربها گام برداشت.
بدون شک، فرهنگ هر جامعه ای تا حدود زیاد در تعریف واژه هایی مانند «رفاه اقتصادی»، «سطح معیشت» و «خط فقر» دخالت دارد و با تغییر ذهنیت ها و نگرش های عمومی و ترویج ساده زیستی، تعریف های جدیدی از این واژه ها در سطح جامعه مورد پذیرش قرار می گیرد که این امر می تواند در کاهش سن ازدواج مؤثر باشد. همچنین با کار فرهنگی حساب شده و پیگیر می توان در جهت تغییر یا تعدیل آداب و رسوم مشکل آفرین مانند تعیین مهریه بالا، توقع جهیزیه سنگین و درخواست شیربها گام برداشت.
سن ازدواج از نگاه اسلام
اما راجع به دیدگاه اسلام اجمالا باید گفت: در اسلام سن مشخصی برای ازدواج مقرر نشده است، هرچند احادیث منقول از پیامبر اکرم و امامان معصوم (علیهم السلام) و سیره عملی آن بزرگواران، شواهد گویایی بر اهتمام ایشان به تسریع در امر ازدواج جوانان به دست میدهند.
بر طبق برخی روایات، روزی پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) در مسجد فرمود:
ای مردم! جبرئیل از سوی خداوند برای من این پیام را آورد که دوشیزگان همانند میوه های روی درخت اند؛ اگر زمانی که وقت چیدن میوه میرسد، میوه ها چیده نشوند، آفتاب آنها را فاسد کرده و بادها آنها را پراکنده می سازند. به همین سان، زمانی که دوشیزگان ویژگیهای زنانه را پیدا کردند، هیچ دارویی جز ازدواج و شوهر کردن برای آنان وجود ندارد. در غیر این صورت، به دلیل بشر بودن آنان هیچ اطمینانی در کار نیست که دچار فساد و انحراف نشوند.[1]
در روایت دیگری می خوانیم:
یکی از حقوق فرزند بر پدر آن است که وقتی به بلوغ رسید، او را به ازدواج درآورد.[2] بنابراین، می توان نتیجه گرفت که اسلام در الگوی مطلوب خود، پایین تر بودن سن ازدواج را هنجار برتر می داند، ضمن آنکه می توان سازگاری این هنجار با اوضاع اجتماعی معاصر را به صورت علمی مدلل کرد؛ زیرا به نظر می رسد مشکلات ناشی از ازدواج های زودهنگام، اجتناب ناپذیر نیستند و با گسترش برنامه های آموزشی، بهداشتی و فرهنگی و نیز بهبود وضعیت اقتصادی مردم، تا حد زیاد قابل رفع اند. نتایج تحقیقات تجربی وینچ در جامعه آمریکا نیز با این جهت گیری تا حدودی همخوانی دارد. به گفته وی:
مشکل ازدواج زودهنگام از خود آن برنمی خیزد، بلکه برخاسته از عدم آمادگی برای پذیرش تعهدات ازدواج و نقش های ناشی از آن است؛ از این رو، ازدواج های زودهنگام در دو حالت کاملا رضایت بخش اند:
۱. آنجا که افراد نوجوان آمادگی پذیرش نقش های بزرگسالان را دارند، مانند اعضای قشرهای پایین در جامعه آمریکا که در مشاغل غیر ماهرانه یا نیمه ماهرانه اشتغال دارند؛
۲. آنجا که از افراد نوجوان انتظار نمی رود چنین نقش هایی را بپذیرند، مانند اعضای قشرهای بالا که معمولا از سوی والدین حمایت مالی میشوند؛ اما زمانی که از جوانان در ابتدای ازدواج انتظار میرود که به لحاظ اقتصادی مستقل باشنده وسایل ضد بارداری به خوبی استفاده نمی شوند و آموزش بلندمدت متداول است، ازدواج زودهنگام آثار منفی در پی دارد.[3]
بر این اساس، نمی توان در مباحث سیاستگذاری اجتماعی با نظر کسانی موافقت کرد که با نگرشی شبه جبرگرایانه به مشکلات مزبور و با نادیده گرفتن مشکل جنسی جوانان، تأخیر ازدواج را توصیه می کنند یا دست کم نسبت به افزایش سن ازدواج، نظر مساعد دارند، به این دلیل که پایین آمدن سن ازدواج، آثاری منفی همچون افزایش دوره باروری زنان و به تبع، افزایش جمعیت را در پی خواهد داشت.
منبع: کتاب «جامعه شناسی خانواده با نگاهی به منابع اسلامی»
نوشته: حسین بستان (نجفی)
بر طبق برخی روایات، روزی پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) در مسجد فرمود:
ای مردم! جبرئیل از سوی خداوند برای من این پیام را آورد که دوشیزگان همانند میوه های روی درخت اند؛ اگر زمانی که وقت چیدن میوه میرسد، میوه ها چیده نشوند، آفتاب آنها را فاسد کرده و بادها آنها را پراکنده می سازند. به همین سان، زمانی که دوشیزگان ویژگیهای زنانه را پیدا کردند، هیچ دارویی جز ازدواج و شوهر کردن برای آنان وجود ندارد. در غیر این صورت، به دلیل بشر بودن آنان هیچ اطمینانی در کار نیست که دچار فساد و انحراف نشوند.[1]
در روایت دیگری می خوانیم:
یکی از حقوق فرزند بر پدر آن است که وقتی به بلوغ رسید، او را به ازدواج درآورد.[2] بنابراین، می توان نتیجه گرفت که اسلام در الگوی مطلوب خود، پایین تر بودن سن ازدواج را هنجار برتر می داند، ضمن آنکه می توان سازگاری این هنجار با اوضاع اجتماعی معاصر را به صورت علمی مدلل کرد؛ زیرا به نظر می رسد مشکلات ناشی از ازدواج های زودهنگام، اجتناب ناپذیر نیستند و با گسترش برنامه های آموزشی، بهداشتی و فرهنگی و نیز بهبود وضعیت اقتصادی مردم، تا حد زیاد قابل رفع اند. نتایج تحقیقات تجربی وینچ در جامعه آمریکا نیز با این جهت گیری تا حدودی همخوانی دارد. به گفته وی:
مشکل ازدواج زودهنگام از خود آن برنمی خیزد، بلکه برخاسته از عدم آمادگی برای پذیرش تعهدات ازدواج و نقش های ناشی از آن است؛ از این رو، ازدواج های زودهنگام در دو حالت کاملا رضایت بخش اند:
۱. آنجا که افراد نوجوان آمادگی پذیرش نقش های بزرگسالان را دارند، مانند اعضای قشرهای پایین در جامعه آمریکا که در مشاغل غیر ماهرانه یا نیمه ماهرانه اشتغال دارند؛
۲. آنجا که از افراد نوجوان انتظار نمی رود چنین نقش هایی را بپذیرند، مانند اعضای قشرهای بالا که معمولا از سوی والدین حمایت مالی میشوند؛ اما زمانی که از جوانان در ابتدای ازدواج انتظار میرود که به لحاظ اقتصادی مستقل باشنده وسایل ضد بارداری به خوبی استفاده نمی شوند و آموزش بلندمدت متداول است، ازدواج زودهنگام آثار منفی در پی دارد.[3]
بر این اساس، نمی توان در مباحث سیاستگذاری اجتماعی با نظر کسانی موافقت کرد که با نگرشی شبه جبرگرایانه به مشکلات مزبور و با نادیده گرفتن مشکل جنسی جوانان، تأخیر ازدواج را توصیه می کنند یا دست کم نسبت به افزایش سن ازدواج، نظر مساعد دارند، به این دلیل که پایین آمدن سن ازدواج، آثاری منفی همچون افزایش دوره باروری زنان و به تبع، افزایش جمعیت را در پی خواهد داشت.
منبع: کتاب «جامعه شناسی خانواده با نگاهی به منابع اسلامی»
نوشته: حسین بستان (نجفی)
بیشتر بخوانید :
عوامل افزایش سن ازدواج در دهه های اخیر (بخش اول)
چه هنگام برای ازدواج مناسب است؟
مهم ترین عوامل تأخیر در ازدواج
تعریف و زمان ازدواج
بهترین سن ازدواج
:پی نوشت
[1] . حر عاملی، وسائل الشیعه، ج ۱۴، ص۳۹.
[1] . حر عاملی، وسائل الشیعه، ج ۱۴، ص۳۹.
[2] . همان، ج ۱۵، ص ۲۰۰.
[3] .WINCH, The Modern Family,pp.602-603.