خانواده موفق، خانواده ایست که بنیان آن بر موازین عقلانی شکل گرفته باشد نه احساسی.
چکیده: در این نوشتار برپایه آموزه های دینی و یافته های علوم اجتماعی به معرفی راهکارهای درونی و بیرونی تحکیم خانواده می پردازیم. این راهکارها در محورهای هشت گانه مورد بحث قرار خواهد گرفت: اصلاح فرآیند همسرگزینی و نگرش ها، آموزش همسران، تنظیم امورجنسی، فرزندآوری، حمایت اجتماعی، نظارت اجتماعی و تربیت دینی-اخلاقی.
تعداد کلمات 1536 / تخمین زمان مطالعه 8 دقیقه
تعداد کلمات 1536 / تخمین زمان مطالعه 8 دقیقه
اصلاح فرآیند همسرگزینی
از آنجا که یک انتخاب صحیح و معقول در مرحله همسرگزینی می تواند ثبات زندگی خانوادگی را تا حد زیاد تضمین کند، بخش قابل توجهی از مباحث علمی و مضامین دینی، معطوف به ارائه راهکارهایی است که به افراد و خانواده ها کمک می کنند تا گزینه های برتر همسری انتخاب نمایند. در ادامه به مهم ترین این راهکارها اشاره می کنیم.
الف) انتخاب آگاهانه
بسیاری از اختلافات خانوادگی از شتاب زدگی و عدم انجام مطالعات دقیق در مرحلة همسرگزینی و گاه از فریبکاری و اغفال آگاهانه نشأت می گیرند و بسیاری از متقاضیان طلاق دلیل تصمیم خود را وقوع اشتباه در مرحله انتخاب قلمداد می کنند.
از سوی دیگر، گاه شاهد گسترش شیوه هایی ناکارآمد برای کسب آگاهی های لازم برای این منظور در جامعه هستیم. برای مثال، امروزه بسیاری از افراد در غرب به هم خانگی رو آورده و آن را یک دوره آزمایشی برای کسب شناخت کافی از نگرش ها، رفتارها و خلق و خوی یکدیگر پیش از ازدواج تلقی می کنند، در حالی که برحسب مطالعات متعدد، هم خانگی تأثیری بر سازگاری و خشنودی زناشویی ندارد و زوج هایی که قبلا هم خانگی را تجربه کرده اند، در مقایسه با دیگران از شانس کمتری برای کسب موفقیت زناشویی برخوردار بوده و خشنودی کمتری از ازدواج و تعهد کمتری به آن دارند. یک بررسی در آمریکا و سوئد نشان داده است که میزان طلاق در میان افرادی که قبلا یک دوره هم خانگی را گذرانده اند، ۸۰ درصد بیشتر از میزان طلاق در میان کسانی است که چنین تجربه ای نداشته اند.[1] شاید دلیل این امر آن است که جنبه آزمایشی معمولا تحت الشعاع جنبه های دیگر قرار می گیرد. نتایج برخی پژوهش ها نشان می دهد که برخلاف بسیاری از زنان که هم خانگی را نوعی ازدواج آزمایشی می انگارند، بسیاری از مردان به آن همچون جایگزینی برای ازدواج و شیوه ای برای ارضای جنسی می نگرند.
در متون اسلامی روش های متعددی با رعایت حدود و ضوابط خاص و به منظور تضمین شناخت بیشتر طرفین ازدواج نسبت به یکدیگر تجویز و یا تشویق شده اند. از جمله این روش ها می توان به «مشورت» اشاره کرد که در قرآن و احادیث هم به طور عام و هم به طور خاص (مشاوره ازدواج) بر آن تأکید شده است و در سیره پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) و امامان معصوم(علیهم السلام) نیز به نمونه های فراوانی در این خصوص بر می خوریم.
در اسلام همچنین ملاقات پیش از ازدواج پسر و دختر به منظور آگاهی یافتن از خصوصیات ظاهری یکدیگر تجویز و ترغیب شده و حتی پاره ای از محدودیت های شرعی نگاه به نامحرم را در این مورد خاص برداشته است،[2] ضمن آنکه هر گونه ادعای غیر واقعی در مورد برخورداری از امتیازات ویژه یا توسل به هرگونه اقدام فریبکارانه در جهت پنهان نمودن عیوب خود تحت عنوان «تدلیس» ممنوع گردیده و حق فسخ ازدواج را برای طرف مقابل در پی دارد.[3]
به علاوه، با توجه به محدودیت نسبی دختران در کسب آگاهی های لازم، اسلام با هدف افزایش ضریب اطمینان دختر در انتخاب همسر، ازدواج او را افزون بر رضایت خود وی، به اذن ولی (پدر یا جد پدری) که غالبا مرجعی صالح و مورد اعتماد برای این کار است، مشروط ساخته است.[4] این تدبیر حقوقی هرچند شماری از فقها به دلیل اختلاف مضامین روایات مربوط، در الزامی بودن آن مناقشه کرده اند، می تواند به تحقق یک انتخاب آگاهانه کمک کند؛ چرا که امکان بهره گیری از آگاهی ها و تجربه های ذی قیمت پدر را به عنوان یک سرمایه مطمئن برای دختر فراهم می سازد.
از سوی دیگر، گاه شاهد گسترش شیوه هایی ناکارآمد برای کسب آگاهی های لازم برای این منظور در جامعه هستیم. برای مثال، امروزه بسیاری از افراد در غرب به هم خانگی رو آورده و آن را یک دوره آزمایشی برای کسب شناخت کافی از نگرش ها، رفتارها و خلق و خوی یکدیگر پیش از ازدواج تلقی می کنند، در حالی که برحسب مطالعات متعدد، هم خانگی تأثیری بر سازگاری و خشنودی زناشویی ندارد و زوج هایی که قبلا هم خانگی را تجربه کرده اند، در مقایسه با دیگران از شانس کمتری برای کسب موفقیت زناشویی برخوردار بوده و خشنودی کمتری از ازدواج و تعهد کمتری به آن دارند. یک بررسی در آمریکا و سوئد نشان داده است که میزان طلاق در میان افرادی که قبلا یک دوره هم خانگی را گذرانده اند، ۸۰ درصد بیشتر از میزان طلاق در میان کسانی است که چنین تجربه ای نداشته اند.[1] شاید دلیل این امر آن است که جنبه آزمایشی معمولا تحت الشعاع جنبه های دیگر قرار می گیرد. نتایج برخی پژوهش ها نشان می دهد که برخلاف بسیاری از زنان که هم خانگی را نوعی ازدواج آزمایشی می انگارند، بسیاری از مردان به آن همچون جایگزینی برای ازدواج و شیوه ای برای ارضای جنسی می نگرند.
در متون اسلامی روش های متعددی با رعایت حدود و ضوابط خاص و به منظور تضمین شناخت بیشتر طرفین ازدواج نسبت به یکدیگر تجویز و یا تشویق شده اند. از جمله این روش ها می توان به «مشورت» اشاره کرد که در قرآن و احادیث هم به طور عام و هم به طور خاص (مشاوره ازدواج) بر آن تأکید شده است و در سیره پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) و امامان معصوم(علیهم السلام) نیز به نمونه های فراوانی در این خصوص بر می خوریم.
در اسلام همچنین ملاقات پیش از ازدواج پسر و دختر به منظور آگاهی یافتن از خصوصیات ظاهری یکدیگر تجویز و ترغیب شده و حتی پاره ای از محدودیت های شرعی نگاه به نامحرم را در این مورد خاص برداشته است،[2] ضمن آنکه هر گونه ادعای غیر واقعی در مورد برخورداری از امتیازات ویژه یا توسل به هرگونه اقدام فریبکارانه در جهت پنهان نمودن عیوب خود تحت عنوان «تدلیس» ممنوع گردیده و حق فسخ ازدواج را برای طرف مقابل در پی دارد.[3]
به علاوه، با توجه به محدودیت نسبی دختران در کسب آگاهی های لازم، اسلام با هدف افزایش ضریب اطمینان دختر در انتخاب همسر، ازدواج او را افزون بر رضایت خود وی، به اذن ولی (پدر یا جد پدری) که غالبا مرجعی صالح و مورد اعتماد برای این کار است، مشروط ساخته است.[4] این تدبیر حقوقی هرچند شماری از فقها به دلیل اختلاف مضامین روایات مربوط، در الزامی بودن آن مناقشه کرده اند، می تواند به تحقق یک انتخاب آگاهانه کمک کند؛ چرا که امکان بهره گیری از آگاهی ها و تجربه های ذی قیمت پدر را به عنوان یک سرمایه مطمئن برای دختر فراهم می سازد.
ب) احترام به نظر دختر و پسر
یکی از اموری که در فرهنگ های سنتی نسبتا رواج داشته، اجبار دختر و بعضا اجبار پسر به ازدواج بوده است. ساختارهای خاص جوامع سنتی به گونه ای بوده که با این نوع ازدواج های اجباری همخوانی داشته و گاه حتی به عنوان امر بهنجار آنها را تقویت می کرده است.[5] اما در اوضاع کنونی شاهد بروز تنش هایی در این زمینه هستیم که از تمایل نسل گذشته به حفظ باورها و رسوم پیشین و تمایل نسل جدید به داشتن هویت مستقل نشأت می گیرند و در نتیجه، اگر دختر یا پسری برخلاف میل و رضایت درونی خود به ازدواج وادار شود، احتمال بروز ناسازگاری و کشمکش در چنین خانواده ای بسیار بالا خواهد بود.
بر این اساس و با عنایت به تأکید اسلام بر حق پسر و دختر در انتخاب همسر،[6] می توان لزوم توجه و احترام به حق انتخاب آنان را به عنوان یکی از راهکارهای تحکیم خانواده مطرح کرد.
بر این اساس و با عنایت به تأکید اسلام بر حق پسر و دختر در انتخاب همسر،[6] می توان لزوم توجه و احترام به حق انتخاب آنان را به عنوان یکی از راهکارهای تحکیم خانواده مطرح کرد.
ج) احراز رشد دختر و پسر
رشد یافتگی دختر و پسر، از عوامل مؤثر بر تامین سازگاری زناشویی و تضمین پایداری خانواده است. تحقیقاتی که در مورد عوامل اختلال خانواده در کشورهای غربی صورت گرفته، ازدواج در سنین پایین را در ردیف عوامل مهم برشمرده اند.[7] روشن است که همبستگی میان با بودن سن ازدواج و افزایش احتمال اختلال زناشویی تا حد زیاد معلول فقدان رشد دو همسر در ابعاد مختلف ستی، جنسی، ذهنی، عقلی، عاطفی و اجتماعی است.
اسلام ضمن آنکه جهت گیری خود را به سوی کاهش معقول سن ازدواج قرار داده، بر برخورداری دختر و پسر از حداقل های رشد در ابعاد یادشده تأکید کرده است.[8] بنابراین، با قطع نظر از اختلاف تفسیرها در باب مفهوم رشد یافتگی دختر و پسر میتوان احراز رشد دختر و پسر را به عنوان یکی دیگر از راهکارهای تحکیم خانواده در مرحله همسرگزینی معرفی کرد.
اسلام ضمن آنکه جهت گیری خود را به سوی کاهش معقول سن ازدواج قرار داده، بر برخورداری دختر و پسر از حداقل های رشد در ابعاد یادشده تأکید کرده است.[8] بنابراین، با قطع نظر از اختلاف تفسیرها در باب مفهوم رشد یافتگی دختر و پسر میتوان احراز رشد دختر و پسر را به عنوان یکی دیگر از راهکارهای تحکیم خانواده در مرحله همسرگزینی معرفی کرد.
د) رعایت همسان همسری
متخصصان امور خانواده، تشابه فرهنگی و شخصیتی دو همسر را عاملی تعیین کننده در تداوم و استحکام زندگی خانوادگی می دانند، همچنان که انواع دیگری از همسانی، مانند همسانی تحصیلی، موقعیت خانوادگی و سنتی را در سازگاری زناشویی مؤثر دانسته اند که به نظر می رسد اهمیت این قبیل همسانی ها به سبب رابطه تنگاتنگی است که با همسانی شخصیتی یا فرهنگی دارند.
همسانی فرهنگی زن و شوهر که اشتراک در زبان، دین، ملیت، ارزش ها، بینش ها و باورها را شامل می شود، مبنایی برای علایق و درک های مشترک به دست می دهد و در کاهش سوء تفاهم ها و حل آسان تر مشکلات احتمالی نقش اساسی دارد، در حالی که تفاوت زن و شوهر از نظر زمینه های دینی، قومی، طبقاتی، یا حتی جغرافیایی، باعث یادگیری انتظارهای گوناگون در مورد مسائلی مانند ماهیت و محتوای نقش های زناشویی میشود و این امر زمینة بروز تنش و ناسازگاری و به تبع آن، تزلزل خانواده را فراهم می کند.[9]
همسانی در ویژگی های شخصیتی نیز احتمال جذب شدن افراد به یکدیگر و برقراری روابط مستحکم تر میان آنان را افزایش می دهد و برعکس، زوج هایی که از روحیاتی کاملا شاد برخوردارند، استعداد بیشتری برای ناسازگاری و ستیز با یکدیگر دارند. البته چنان که برخی روان شناسان یاداور شده اند، باید میان ویژگی های شخسیتی تمایز قائل شد. در حالی که تقابل هایی مانند گرم مزاجی - سرد مزاجی، درون گرایی - برون گرایی، نظم - بی نظمی و نظافت - کثیفی به احتمال زیاد می تواند به ناسازگاری میان زوجین منجر گردد، تقابل هایی مانند میل به سرپرستی - میل به وابستگی، سلطه جویی - سلطه پذیری، مردانگی - زنانگی و زناشویی ایفا می کنند. دیگر ویژگی های متقابلی که نسبت به هم جنبه تکمیلی دارند، نقش مهمی در استحکام پیوند زناشویی ایفا می کنند.[10]
در اسلام نیز ذیل عنوان «کفویت»، بر همسان همسری در مرحله همسرگزینی تأکید شده است. هر چند در تعریفی که اسلام از کفویت زن و شوهر ارائه داده، همانی های دینی و اخلاقی برجستگی می یابند،[11] شواهد تاریخی فراوان از صدر اسلام و دوره های بعد و حتی شواهد بسیار از دوران معاصر، نشان دهنده این واقعیت است که الگوی اسلامی همان همسری از نظر تأمین ثبات و استحکام خانواده، الگویی موفق بوده است و همسران با ایمان و پایبند به ارزش های دینی، کمتر به سبب ناهمسانی های جانبی، دچار تعارضات و ستیزه های خانوادگی می شوند.
ادامه دارد...
منبع: کتاب «جامعه شناسی خانواده با نگاهی به منابع اسلامی»
نویسنده: حسین بستان (نجفی)
همسانی فرهنگی زن و شوهر که اشتراک در زبان، دین، ملیت، ارزش ها، بینش ها و باورها را شامل می شود، مبنایی برای علایق و درک های مشترک به دست می دهد و در کاهش سوء تفاهم ها و حل آسان تر مشکلات احتمالی نقش اساسی دارد، در حالی که تفاوت زن و شوهر از نظر زمینه های دینی، قومی، طبقاتی، یا حتی جغرافیایی، باعث یادگیری انتظارهای گوناگون در مورد مسائلی مانند ماهیت و محتوای نقش های زناشویی میشود و این امر زمینة بروز تنش و ناسازگاری و به تبع آن، تزلزل خانواده را فراهم می کند.[9]
همسانی در ویژگی های شخصیتی نیز احتمال جذب شدن افراد به یکدیگر و برقراری روابط مستحکم تر میان آنان را افزایش می دهد و برعکس، زوج هایی که از روحیاتی کاملا شاد برخوردارند، استعداد بیشتری برای ناسازگاری و ستیز با یکدیگر دارند. البته چنان که برخی روان شناسان یاداور شده اند، باید میان ویژگی های شخسیتی تمایز قائل شد. در حالی که تقابل هایی مانند گرم مزاجی - سرد مزاجی، درون گرایی - برون گرایی، نظم - بی نظمی و نظافت - کثیفی به احتمال زیاد می تواند به ناسازگاری میان زوجین منجر گردد، تقابل هایی مانند میل به سرپرستی - میل به وابستگی، سلطه جویی - سلطه پذیری، مردانگی - زنانگی و زناشویی ایفا می کنند. دیگر ویژگی های متقابلی که نسبت به هم جنبه تکمیلی دارند، نقش مهمی در استحکام پیوند زناشویی ایفا می کنند.[10]
در اسلام نیز ذیل عنوان «کفویت»، بر همسان همسری در مرحله همسرگزینی تأکید شده است. هر چند در تعریفی که اسلام از کفویت زن و شوهر ارائه داده، همانی های دینی و اخلاقی برجستگی می یابند،[11] شواهد تاریخی فراوان از صدر اسلام و دوره های بعد و حتی شواهد بسیار از دوران معاصر، نشان دهنده این واقعیت است که الگوی اسلامی همان همسری از نظر تأمین ثبات و استحکام خانواده، الگویی موفق بوده است و همسران با ایمان و پایبند به ارزش های دینی، کمتر به سبب ناهمسانی های جانبی، دچار تعارضات و ستیزه های خانوادگی می شوند.
ادامه دارد...
منبع: کتاب «جامعه شناسی خانواده با نگاهی به منابع اسلامی»
نویسنده: حسین بستان (نجفی)
بیشتر بخوانید :
راه کارهای تحکیم خانواده (بخش دوم)
راه کارهای تحکیم خانواده (بخش سوم)
راه کارهای تحکیم خانواده (بخش چهارم)
تحکیم خانواده، از نگاه قرآن و حدیث (بخش اول)
تحکیم خانواده، از نگاه قرآن و حدیث (بخش دوم)
خوش خلقی، عامل تحکیم خانواده
نقش دین در تحکیم خانواده
پی نوشت :
[1] . ترنر، مفاهیم و کاربردهای جامعه شناسی، ص۲۶۹.
[2] . حر عاملی، وسائل الشیعه، ج ۱۴، ص ۶۱-۵۹.
[3] . ر.ک: صفایی و امامی، مختصر حقوق خانواده، ص ۱۹۰.
[4] . حر عاملی، وسائل الشیعه، ج ۱۴، ص۲۰۵ و ۲۱۴.
[5] . بهنام و راسخ، مقدمه بر جامعه شناسی ایران، ص ۱۲۴-۱۲۶.
[6] . ر.ک: کتاب « جامعه شناسی خانواده با نگاهی به منابع اسلامی»، فصل 3، الگوهای همسرگزینی.
[7] . Sabini, Social Psychology, p, 519.
[8] . در مورد رشد سنی و جنسی، ر.ک: حر عاملی، وسائل الشیعه، ج ۱۴، ص۷۲: در مورد رشد ذهنی و عقلی، ر.ک: همان، ص 56 و 57، در مورد رشد عاطفی، ر.ک: همان، ص 15-21و 54، در مورد رشد اجتماعی، ر.ک: همان، ص 13،14 و 18.
[9] . winch, The Modern Family, p,554.
[10] . Aronson, The Social Animal, p375-376.
[11] . همین کتاب، فصل 2، «همسان همسری».