ریشه یابی مسامحه کاری (بخش دوم)

افراد موفق، نقشه ای که در زندگی دارند، نقشه سخت و مفصلی نیست بلکه آن چیزی که در آن بیشتر قابل مشاهده است، اصرار ایشان بر کارهای خود و رسیدن به موفقیت است. با ما همراه باشید تا با ریشه های تسامح کاری آشنا شوید.
پنجشنبه، 3 خرداد 1397
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: سیدروح الله حسین پور
موارد بیشتر برای شما
ریشه یابی مسامحه کاری (بخش دوم)
یکی از علل عمده اهمال کاری، بی علاقگی به آن کار است.
 
چکیده: افراد موفق، نقشه ای که در زندگی دارند، نقشه سخت و مفصلی نیست بلکه آن چیزی که در آن بیشتر قابل مشاهده است، اصرار ایشان بر کارهای خود و رسیدن به موفقیت است. با ما همراه باشید تا با ریشه های تسامح کاری آشنا شوید.

تعداد کلمات 1435 / تخمین زمان مطالعه 7 دقیقه
 
ریشه یابی مسامحه کاری

ریشه های اصلی

امروز و فردا کردن، بیماری نیست، بلکه نشانه وجود بیماری است. روان شناسان، علل آن را به چهار گروه کلی تقسیم می کنند:[1]
1.عوامل گرایشی: از قبیل عدم تمایل به قبول زحمت (یا ناراحتی)، ترس از شکست، ترس از موفقیت، عزت نفس کم، افسردگی، ملالت، خجالت و احساس تقصیر و ...
2. موانع شناختی: مانند اطلاعات ناکافی، مشخص نبودن اولویت ها، تردید داشتن، مطمئن نبودن درباره حمله به مسئله، ناتوانی در درک اقدام به جا و به موقع ...
3. شرایط محیطی (عوامل خارجی): مانند سردرگمی، نبود تشکیلات، سر و صدا، فشار کاری بیش از اندازه، فعالیت های بیش از حد متنوع، نبود ابزار کار لازم و ...
4. موانع جسمانی: از جمله خستگی، استرس (فشار روانی) و بیماری.
 

مهم ترین عوامل

مهم ترین و اولین قدم برای مبارزه با امروز و فردا کردن بررسی و مطالعه روی کارها و انگیزه های انجام دادن یا انجام ندادن کارها است که می تواند نتایج مطلوب بسیاری را به همراه داشته باشد. همچنین نحوه برخورد با این عادت نیز بسیار مهم است. باید همزمان با بررسی علت های آن، با درگیر کردن خود، سعی کنید به طور مستقیم نیز به جنگ آن بروید تا افزون بر پیدا کردن شناخت بهتر از علل تأخیر در کار، روحیه مضاعفی برای ادامه کار به دست آورید.
توجه داشته باشید که هر تأخیر می تواند زاییده یک یا چند مورد از موارد پیش گفته باشد؛ اما بررسی تمام موارد در این نوشتار، علاوه بر خسته کننده بودن، چندان هم مفید نیست. از این رو، تنها به چند عامل کلی تر و شایع تر، که هرکدام در برگیرنده چندین علت است، به اختصار اشاره می کنیم.
 

1) بی برنامگی

یکی از شایع ترین عوامل امروز و فردا کردن، نداشتن برنامه است. برنامه، نشان انسان در زندگی است و تنها معیاری است که برای انجام دادن و ارزیابی امور در دست داریم و نبود آن، نشانه عدم شناخت فرد از خود، انتظارات و اهدافش است.
همچنین مشخص است که بدون هدف و برنامه نباید انتظار داشت که کارها به درستی و در زمان معین انجام گیرد و اصلا معیاری نخواهیم داشت تا بدانی چه کارهایی را باید انجام می دادیم و چه کارهایی را باید به تأخیر می انداختیم.
پیش تر به موضوع مهم برنامه ریزی پرداختیم و در مباحث بعدی هم به آن اشاره خواهیم کرد. هدف مطرح کردن دوباره برنامه ریزی در این جا تنها یادآوری اهمیت ویژه آن در امروز و فردا کردن در کارها است. در صورتی که در این زمینه، ضعیف عمل کرده اید، حتما با مراجعه به مباحث گذشته و بعدی در این رابطه و مشورت با اهل فن، این نقیصه بزرگ را برطرف کنید؛ زیرا نخستین و چه بسا مهم ترین علت به تأخیر انداختن امور، یا از نبود برنامه و یا از کاستی و نقص در برنامه سرچشمه می گیرد.
برنامه جامع، برنامه ای است که افزون بر تدوین امور روزانه، به بررسی و ارزیابی فعالیت ها نیز بپردازد و از این راه، معایب و کاستی ها را برطرف سازد و راه را برای پیشرفت هموار سازد. با داشتن چنین برنامه ای، بسیاری از بهانه هایی که برای به تأخیر انداختن کارها به آنها متوسل می شویم، توجیه خود را از دست می دهند؛ بهانه هایی از قبیل: فراموش کردن، سردرگم بودن، فرصت نکردن و...
 

 2)  تنبلی

تنبلی مهم ترین عامل امروز و فردا کردن در افراد است. بسیاری از افراد که می دانند برای زندگی احتیاج به برنامه دارند و می دانند که بدون برنامه، هیچ تسلطی به اداره کردن خود نخواهند داشت، به علت تنبلی و سستی از نوشتن برنامه طفره می روند و در واقع، امروز و فردا کردن در امور، نشانه وجود تنبلی در این افراد است. امام على (علیه السلام) می فرماید: «به تأخیر انداختن کار نشانه تنبلی است.»[2]
تنبلی، افزون بر این که موجب به تأخیر انداختن امور می شود، انرژی و نیروی فراوان جوانی را به هدر می دهد. شاید هیچ عاملی مانند تنبلی سد راه رسیدن به آینده نباشد؛ زیرا کسانی که به تنبلی خو کرده اند دیگر قدرتی برای انجام دادن کارهای خود ندارند. امیر مؤمنان می فرماید: «کسی که پیوسته تنبلی کند، به آرزوی خود نمی رسد.»[3]
البته میزان تنبلی در افراد متفاوت است، اما این عادت حتی به میزان بسیار کم هم و مخرب است؛ زیرا موجب به تأخیر افتادن و یا انجام نشدن کارهای مهم می شود. امام على (علیه السلام) فرموده است: «تنبلی، سبب فوت کارهای مهم است.[4] افراد تنبل افزون بر این که لذتی از زندگی نمی برند و فقط در رؤیا زندگی می کنند، زندگی نابسامانی نیز دارند. این افراد، استعداد و نبوغ نیز به کارشان نمی آید؛ زیرا تنبلی مانع استفاده از امکانات و توانایی هایشان می شود. به فرموده امام صادق (علیه السلام) : «تنبلی، دشمن کار است.»[5]
یکی دیگر از معایب تنبلی این است که افرادی که دچار آن اند، فراموش می کنند که خداوند چه نیروی فوق العاده ای در آنان نهاده است. توانایی ای که اگر آن را دریابند و از آن استفاده کنند به هر چه بخواهند می رسند. این نیرو مهم ترین نیاز انسان برای به انجام رساندن کارها است؛ نیرویی که دست یافتن به آن، نیاز به تلاش و پشتکار فراوان دارد و برای رسیدن به آن، نخست باید به توانایی خود، ایمان یافت؛ سپس در سایه تلاش و پشتکار، این نیروی جادویی را در خود زنده کرد. آنگاه هرچه خواسته بود به دست می آید و آن نیروی شگفت انگیز «اراده» است.
بسیاری از افراد، «علم» درست زندگی کردن را دارند، اما فاقد «قدرت» درست زندگی کردن هستند. توانایی در عمل با اراده، قدرتی است که به دست آوردنش کار آسانی نیست. این ویژگی در صورتی در انسان، قوی و محکم می شود که به آن بها داده شود و بر اثر تمرین به صورت ملکه و عادت درآید. برای رسیدن به این منظور، نخست باید به طور مستقیم به جنگ تنبلی رفت و عامل تنبلی را که «نفس» است در خود، خوار و کوچک نمود؛ زیرا غلبه بر تنبلی چیزی جز غلبه بر نفس نیست. راحت طلبی در زمان حال یکی از دام های نفس است برای به اسارت درآوردن انسان. از این رو، کسانی که نمی توانند بر خواهش های نفس شان غلبه کنند از اراده خوبی برخوردار نیستند. پس باید راه «نه» گفتن به نفس را یافت.
 

3. بی علاقگی

 انسان به طور طبیعی و فطری به سوی اموری گرایش دارد که برایش جالب است و از امور کسالت بار و ناراحت کننده می گریزد. از این رو کارهایی که به نوعی برایمان خوشایند نیستند در معرض به تعویق افتادن اند. بی علاقگی و انزجار از کار، یکی از دلایلی است که موجب به تأخیر انداختن کارها می شود.
برای بسیاری از کارهای مهم و ضروری آن طور که باید انگیزه و علاقه وجود ندارد و سختی انجام دادن این امور، خود مزید بر علت شده و تشویقی در جهت به تعویق انداختن شان هستند. اما باید توجه داشت که اولا علاقه ، اکتسابی است و با بینش صحیح، تفکر، مشورت و آگاهی بیشتر از موضوع به دست می آید. ثانیا واقعیت این است که انجام دادن برخی از کارها ممکن است برای بعضی خوشایند نباشد و نمی توان صرفا به علت خوشایند نبودن از انجام دادن کار، شانه خالی کرد. در این امور باید تبعات منفی انجام ندادن کار را در نظر گرفت تا این عامل، موجب انجام کار شود.
از سوی دیگر، بهترین راه علاقه مند شدن به هر کاری، درگیر شدن با آن است و دوری از آن، موجب ایجاد تنفر بیشتر می شود. کاری که به تعویق می افتد خود، ایجاد مانع ذهنی می کند و چون فکر، دائما با آن درگیر است و آن را حل نشده می بیند، حالت انزجار، تشدید می شود. بنا بر این، بهترین شیوه برخورد با این امور، «انجام دادن فوری» آنها است. به هر حال، این خود نوعی توانایی است که بتوانیم برای انجام دادن کار، «علاقه» و «انگیزه»، ایجاد کنیم. امام صادق (علیه السلام) فرموده است: «جسم از کاری که انگیزه انجام دادن آن قوی است، ناتوان نیست.»[6]
 
ادامه دارد ...

منبع: کتاب «جوان و مدیریت زندگی»
نویسنده: محمد ربانی خواه

بیشتر بخوانید :
ریشه یابی مسامحه کاری (بخش اول)
ریشه یابی مسامحه کاری (بخش سوم)
اهمال و مسامحه را به حداقل برسانید!
کار امروز را به فردا مسپار
مهارت های غلبه بر تنبلی
تنبلی و کسالت (راه‌کارها)


 
پی نوشت :
[1] . روان شناسی تنبلی، ص 18.
[2] .غررالحکم، ح 4471.
[3] .همان، ح 7907.
[4] . همان، ح 48.
[5] . الکافی، ج 5، ص 85، ح 1.
[6] . من لا یحضره الفقیه، ج۴، ص 400، ح 5859.


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.