آموزش نظم به کودکان (بخش اول)

آموزش انضباط به کودک زیر یک سال، غیرمستقیم به وسیله مادر انجام می ­شود. در سنین بالاتر از یک سال، آموزش به طور مستقیم آموزش کلامی و با القای غیرمستقیم، یعنی روش الگویی و ابزار هنری انجام می گیرد. با ما همراه باشید.
پنجشنبه، 24 خرداد 1397
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: سیدروح الله حسین پور
موارد بیشتر برای شما
آموزش نظم به کودکان (بخش اول)
ایجاد انضباط در کودکان باید با نرمی، ملایمت، به آرامی و بدون هرگونه زور و فشار صورت گیرد.
 
چکیده : آموزش انضباط به کودک زیر یک سال، غیرمستقیم به وسیله مادر انجام می ­شود. در سنین بالاتر از یک سال، آموزش به طور مستقیم آموزش کلامی و با القای غیرمستقیم، یعنی روش الگویی و ابزار هنری انجام می گیرد. با ما همراه باشید.

تعداد کلمات 970 /  تخمین زمان مطالعه 5 دقیقه

آموزش نظم به کودکان

نظم چیست؟

اصولی که در اداره خانواده و یا هر سازمانی باید مورد توجه قرار گیرد، «اصل نظم و انضباط» است. انضباط در لغت به معنی استوار شدن، خوب نگه داشته شدن، نظم داشتن، مرتب بودن، آراستگی و ترتیب است. رعایت اصل انضباط در مدیریت به معنی احترام و ارزش دادن به قوانین، مقررات و توافق هایی است که به منظور سرعت و صحت گردش کار سازمان و پیشرفت آن تعیین شده است. نظم را در هر سازمان، به قراردادن هر چیز در جای مناسب خود گفته اند. در مدیریت خانه و خانواده نیز توجه به نظم و انضباط ضرورت دارد.
 

فواید نظم و انضباط در خانواده

1. همه ی برنامه ها طبق پیش بینی های قبلی به خوبی انجام می شود؛
2. تحقّق اهداف سازمان خانواده ممکن می گردد؛
3. فرزندان خانواده منظم می شوند و به رعایت نظم عادت می کنند؛
4. اداره امور خانه به آسانی و خوبی صورت می گیرد؛
5. رفتار افراد بر قاعده و ضوابط معینی منطبق گردد؛
 

مناسب ترین سن آموزش انضباط و نظم در کودکان

ایجاد انضباط در کودک از همان ابتدای تولد باید آغاز شود و به مرور زمان و با توجه به رشد سنی او ادامه یابد. انتظار انضباط در دوره نوجوانی بدون توجه به دوران کودکی، انتظار بجایی نیست؛ زیرا درخت را تا زمانی که نهال است می توان به دلخواه شکل داد و اگر کودک به بی انضباطی عادت کند، تغییر دادن رفتار او بسیار مشکل است. امام حسن عسگری (علیه السلام) می فرماید: «بازگرداندن عادت کرده به کاری از عادتش، چونان معجزه است»
«کودک زیر هفت سال باید کمی بی‌نظم باشد و داشتنِ انتظار نظم، کمی زیاده‌خواهی است، ولی متناسب با سن خود باید نوعی نظم کودکانه داشته باشند».[1] برای ایجاد آن نیز باید آموزش را، از همان ماه‌های اول تولد آغاز کرد با تعیین وقت در خواباندن، بیدار کردن و تعویض پوشک؛ انجام دادنِ این اعمال در زمان مشخص، در ضمیر ناخودآگاه طفل اثر می‌گذارد. در سنین بالاتر از یک سال، آموزش به طور مستقیم آموزش کلامی و با القای غیرمستقیم، یعنی روش الگویی و ابزار هنری انجام می گیرد.
هر چه آموزش در دوران خردسالی انجام پذیرد، در سنین بالاتر، رفتار مناسبی را در زندگی و اجتماع از خود بروز خواهد داد. اما اگر آموزش نظم در این دوران پی‌گیری نشود، وقتی طفل به سن نوجوانی و جوانی رسید از انضباط داشتن پرهیز می‌کند؛[2] زیرا روحیۀ او به آن عادت نکرده است. در ادامۀ روند تربیت، وقتی کودک به یک سالگی رسید، به تدریج مقررات را مطابق با توانایی‌های در حال رشد او، افزایش دهید.
برای این کار ابتدا باید در خانه، قوانینی در نظر بگیرید و با وجود مقاومت فرزندان، بر آن‌ها پافشاری کنید. البتّه اگر قوانین منظور شده بسیار خشک و در آن افراط صورت گرفته باشد، موجب فشار روحی بر اعضا، ترس، دروغ‌گویی، لجاجت و یا وسواس می‌شود؛ که نهایت آن، رعایت نکردنِ قوانین در غیاب والدین است و از طرفی، اگر بزرگ‌ترها خود، قانون را زیر پا بگذارند یا در نظارت بر انجام آن، سهل‌انگاری کنند، باز هماهنگی و همراهی اعضای خانواده در این قضیه دچار اختلال می‌شود. بنابراین باید در قانون‌گذاری، تعادلی برقرار باشد که در نتیجۀ آن کودک با نرمی و محبت، به سمت منضبط شدن سوق داده شود.
 

برای ایجاد انضباط در کودکان می توان از اهرم فشار استفاده کرد؟

ایجاد انضباط باید با نرمی و ملایمت و به آرامی صورت گیرد. ایجاد انضباط با زور و اهرم فشار، سبب احساس ناامنی، ترس، تسلیم پذیری، طغیان، دروغگویی، چاپلوسی و وسواس خواهد شد. کودکانی که با فشار والدین به انضباط وادار می شوند؛ به طور معمول، سرکش و مسئله آفرین خواهند بود. آنها در برابر بزرگسالان مقاومت می کنند و به جهت فشارهای دوران کودکی، از آنان انتقام می گیرند. از دیدگاه روانشناسی امروز، انضباط با تحکّم، پاسخ موقت می دهد، ولی در آینده مشکلات جدی را پدید خواهد آورد. این گونه کودکان در غیاب والدین قوانین را می شکنند. پس باید محدودیت ها را به نرمی و با مهربانی و عطوفت به کودکان بیاموزید تا با ایمان و از روی اعتقاد بدان عمل کنند.
در صورتی که عامل واداشتن کودک به پذیرش محدودیّت ها و تن دادن به قانون، اقتدار والدین یا اقتدار گروه، مربی و اجتماع باشد، او به طور معمول زیر بار نمی رود. اگر هم به جهت اهرم فشار به آن تن دهد، با برداشته شدن فشار، قانون را نقض خواهد کرد. اما اگر محدودیت برای کودک مطلوبیت فردی داشته باشد حتی در غیاب والدین و بدون اهرم فشار نیز به آن عمل خواهد کرد.

ادامه دارد...

 نویسنده: خانم حدیثه اسفندیار

بیشتر بخوانید:
آموزش نظم به کودکان (بخش دوم)
آموزش قناعت به کودکان
راه‌کارهایی برای پرورش فرزندان صبور
والدین، کودکان و آموزش توکل به خداوند
والدین، کودکان و تقویت روحیۀ شکرگزاری
آموزش صفات حسنه به کودکان؛ چرا و چگونه؟ 

منابع:
1. رفیعی محمدی، علی محمد (1392)، بیست اصل در تربیت: اصول برقراری ارتباط با کودکان و نوجوانان، قم، انتشارات رسول اعظم (ص)، چاپ دهم
2. آقا میری؛ فاطمه سادات (1395)، عطیه الهی، انتشارات بوستان کتاب، قم، چاپ اول.
3.  دهنوی؛ حسین، (1391) نسیم مهر،، جلد اول، انتشارات خادم الرضا، قم

:پی نوشت 
[1]
. تحقیق میدانی: محمدعلی رحیمی نداف. کارشناسی ارشد مشاوره.
[2] . حسین دهنوی، نسیم مهر، ج 1، ص 33.


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.