یکی از راه های کنترل موقعیت های ناخوشایند زندگی ، پذیرش آن و ستیزه نکردن با آنهاست.
چکیده : صبر، عاملی برای کنترل موقعیت های ناخوشایند زندگی است و تحقق خود این عامل ، نیازمند به کارگیری اصولی است که به انسان کمک کند تا تسلط و کنترل خود را بر امور حفظ کند . در این مقاله با دو مورد از مهمترین این اصول آشنا می شوید.
تعداد کلمات 1094 / تخمین زمان مطالعه 5 دقیقه
تعداد کلمات 1094 / تخمین زمان مطالعه 5 دقیقه
موازنه صبر و بلا
میان صبر و بلا، موازنه برقرار است؛ یعنی هر اندازه بلا بیشتر باشد، صبر بیشتری نیز داده می شود. پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله) درباره این موازنه می فرماید: «إِنَّ الصَّبْرَ یَأتِی مِنَ اللّه عَلی قَدْرِ الْبَلاءِ؛ همانا صبر، به اندازه بلا از جانب خداوند می آید.»[1]
پس فرقی نمی کند که مصیبت وارد شده، کوچک باشد یا بزرگ.گرفتاری، هر اندازه که باشد، به همان اندازه نیز توان تحمل آن داده می شود. بنابراین، نه کوچک بودن مشکلات به معنای تحمل کردن آن و نه بزرگ بودن مشکلات به معنای تحمل ناپذیر بودن آن است، ولی ما از توان صبر استفاده نمی کنیم یا کارهایی انجام می دهیم که به صورت غیرواقعی، بر فشار روانی ما می افزاید. در اینجاست که موازنه به نفع تنیدگی برهم می خورد و توان تحمل انسان کاهش می یابد. برای حفظ موازنه و تقویت توان، برخورداری از مهارت هایی لازم است که در ادامه به آن خواهیم پرداخت.
پیش از آن، بر این نکته تأکید می شود که هنگام مشکلات و سختی ها، نیازمند صبر هستیم تا موقعیت ناخوشایند به کنترل انسان درآید. در حقیقت، صبر، عاملی برای کنترل چنین موقعیت هایی است و تحقق این عامل، خود، نیازمند به کارگیری اصولی است که به انسان کمک می کند تا تسلط و کنترل خود را بر امور حفظ کند. این اصول کنترل کننده عبارتند از:
پس فرقی نمی کند که مصیبت وارد شده، کوچک باشد یا بزرگ.گرفتاری، هر اندازه که باشد، به همان اندازه نیز توان تحمل آن داده می شود. بنابراین، نه کوچک بودن مشکلات به معنای تحمل کردن آن و نه بزرگ بودن مشکلات به معنای تحمل ناپذیر بودن آن است، ولی ما از توان صبر استفاده نمی کنیم یا کارهایی انجام می دهیم که به صورت غیرواقعی، بر فشار روانی ما می افزاید. در اینجاست که موازنه به نفع تنیدگی برهم می خورد و توان تحمل انسان کاهش می یابد. برای حفظ موازنه و تقویت توان، برخورداری از مهارت هایی لازم است که در ادامه به آن خواهیم پرداخت.
پیش از آن، بر این نکته تأکید می شود که هنگام مشکلات و سختی ها، نیازمند صبر هستیم تا موقعیت ناخوشایند به کنترل انسان درآید. در حقیقت، صبر، عاملی برای کنترل چنین موقعیت هایی است و تحقق این عامل، خود، نیازمند به کارگیری اصولی است که به انسان کمک می کند تا تسلط و کنترل خود را بر امور حفظ کند. این اصول کنترل کننده عبارتند از:
1. کنترل هماهنگی (هماهنگ سازی خواسته ها با واقعیت ها)
یکی از راه های کنترل موقعیت ناخوشایند و تحقق صبر، هماهنگی میان انتظارها با واقعیت هاست. در حقیقت، کنترل هماهنگی؛ یعنی مهار کردن موقعیت های ناخوشایند از راه هماهنگ سازی انتظارات با واقعیت ها.
انسان زمانی از روی دادن سختی ها به تنیدگی و نارضایتی دچار می شود که انتظارش برآورده نشده باشد. بنابراین، انتظار ما تعیین کننده است، دنیاست.از دنیا واقعیت، این است که سختی ها اجتناب ناپذیرند. پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله در این باره می فرماید: «مَعَ کُلِّ فَرْحَهٍ تَرْحَهُ؛ با هر خوشی ای، رنجی هست.»[2]
انتظار اگر با واقعیت هم خوانی داشته باشد، نارضایتی را در پی نخواهد داشت. معمولًا کسانی که از زندگی ناراضی اند، تصور و انتظارشان از دنیا واقع گرایانه نیست. به همین سبب، رسول خدا( صلی الله علیه و آله) برای ایجاد هماهنگی در این زمینه، واقعیت ها را برای دیگران بیان می کرد. از امام صادق (علیه السلام) روایت شده است که رسول خدا (صلی الله علیه و آله ) در سفارش های آموزنده خود به امیرمؤمنان، علی علیه السلام فرمود:
یا عَلِیُّ! ما مِنْ دارٍ فِیها فَرْحَهٌ إِلّا یَتبَعُها تَرْحَهٌ.[3]
یا علی! هیچ خانه ای را خوشی فرانمی گیرد، مگر آنکه رنجی به دنبال خواهد داشت.
یا در کلام دیگر می فرماید:
أَیُّهَا النّاسُ! هذِهِ دارُ تَرَحٍ لا دارُ فَرَحٍ وَ دارُ الْتِواءٍ لا دارُ اسْتِواءٍ، فَمَنْ عَرَفَها لَمْ یَفْرَحْ لِرَجاءٍ وَ لَمْ یَحْزَنْ لِشَقاءٍ.[4]
هان ای مردم! این [دنیا]، خانه رنج است، نه خانه سرور و خانه ای است پیچیده. نه خانه ای ساده ازاین رو، هر کس آن را بشناسد، با برآورده شدن آرزویی مسرور نمی شود و با ناکام شدن، محزون نمی شود.
حضرت در این بیان نورانی، نخست به معرفی واقعیت دنیا می پردازد سپس به نقش شناخت و آگاهی یابی از این واقعیت اشاره می کند و می فرماید که هماهنگی شناخت انسان با واقعیت دنیا سبب می شود نه از خوشی هایش، سرمست و نه از ناخوشی هایش، غمگین و افسرده شویم.
انسان زمانی از روی دادن سختی ها به تنیدگی و نارضایتی دچار می شود که انتظارش برآورده نشده باشد. بنابراین، انتظار ما تعیین کننده است، دنیاست.از دنیا واقعیت، این است که سختی ها اجتناب ناپذیرند. پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله در این باره می فرماید: «مَعَ کُلِّ فَرْحَهٍ تَرْحَهُ؛ با هر خوشی ای، رنجی هست.»[2]
انتظار اگر با واقعیت هم خوانی داشته باشد، نارضایتی را در پی نخواهد داشت. معمولًا کسانی که از زندگی ناراضی اند، تصور و انتظارشان از دنیا واقع گرایانه نیست. به همین سبب، رسول خدا( صلی الله علیه و آله) برای ایجاد هماهنگی در این زمینه، واقعیت ها را برای دیگران بیان می کرد. از امام صادق (علیه السلام) روایت شده است که رسول خدا (صلی الله علیه و آله ) در سفارش های آموزنده خود به امیرمؤمنان، علی علیه السلام فرمود:
یا عَلِیُّ! ما مِنْ دارٍ فِیها فَرْحَهٌ إِلّا یَتبَعُها تَرْحَهٌ.[3]
یا علی! هیچ خانه ای را خوشی فرانمی گیرد، مگر آنکه رنجی به دنبال خواهد داشت.
یا در کلام دیگر می فرماید:
أَیُّهَا النّاسُ! هذِهِ دارُ تَرَحٍ لا دارُ فَرَحٍ وَ دارُ الْتِواءٍ لا دارُ اسْتِواءٍ، فَمَنْ عَرَفَها لَمْ یَفْرَحْ لِرَجاءٍ وَ لَمْ یَحْزَنْ لِشَقاءٍ.[4]
هان ای مردم! این [دنیا]، خانه رنج است، نه خانه سرور و خانه ای است پیچیده. نه خانه ای ساده ازاین رو، هر کس آن را بشناسد، با برآورده شدن آرزویی مسرور نمی شود و با ناکام شدن، محزون نمی شود.
حضرت در این بیان نورانی، نخست به معرفی واقعیت دنیا می پردازد سپس به نقش شناخت و آگاهی یابی از این واقعیت اشاره می کند و می فرماید که هماهنگی شناخت انسان با واقعیت دنیا سبب می شود نه از خوشی هایش، سرمست و نه از ناخوشی هایش، غمگین و افسرده شویم.
2 . کنترل تسلیمی (پذیرفتن ناخوشایندی ها)
از دیگر راه های کنترلی، پذیرش موقعیت ناخوشایند و ستیز نکردن با آنهاست.
یکی از واقعیت های سختی ها « برگشت ناپذیری» آنهاست. سختی ها براساس تقدیر الهی شکل می گیرند و تقدیر الهی بر اساس حکمت و مصلحت انسان ها رقم می خورد. ازاین رو، وقتی پدیده ناخوشایندی فرا رسد، تا مأموریت خود را انجام ندهد و به هدف های خود دست نیابد، باز نخواهد گشت.با این حال، تلخی سختی ها و سختی گریزی انسان به گونه ای است که آدمی را به تلاش برای از بین بردن حادثه ناخوشایند و بازگشت به دوران خوشایند پیشین وامی دارد.
همان گونه که دوست داریم دوران خوشایند زندگی همواره وجود داشته باشد و هرگز پایان نیابد، دوست داریم حادثه های ناخوشایند نیز هرگز وجود نداشته باشند و هیچ گاه فرانرسند. ازاین رو، هنگام رویارویی با یک پدیده ناخوشایند، بیشتر به حذف حادثه می اندیشیم تا مدیریت آن و مایلیم به سرعت، وضعیت را به حالت گذشته خود برگردانیم.
در چنین فضایی، پدیده «جنگ با سختی ها» به وجود می آید .به ستیز با سختی ها برمی خیزیم تا آنها را از صحنه روزگار حذف کنیم و شرایط را به وضعیت عادی برگردانیم. این در حالی است که این ستیزه جویی هیچ تأثیری در تغییر وضعیت و تبدیل آن از ناخوشایند به خوشایند نخواهد داشت. بنابراین، بهترین راه این است که سختی ها را به عنوان یک واقعیت بپذیریم و موقعیت ناخوشایند را مهار و مدیریت کنیم.
معاذ بن جبل یکی از اصحاب پیامبر خدا صلی الله علیه و آله است که با از دست دادن فرزند خود بی تاب شد. پیامبر خدا صلی الله علیه و آله نامه ای به وی نوشت و مصیبت فرزندش را به وی تسلیت گفت. حضرت در بخشی از نامه، به دو مسئله مهم اشاره می فرماید: یکی «اجتناب ناپذیری سختی ها» و دیگری «برگشت ناپذیری سختی ها» و بدین سان، با این کلام او را آرام می سازد:
وَ اعْلَمْ أَنَّ الْجَزَعَ لا یَرُدُّ مَیِّتاً و لایَدْفَعُ قَدَراً، فأَحْسِنِ الْعَزاءَ وَ تَنَجَّزِ الْمَوعُودَ فَلا یَذْهَبَنَّ أسَ فُکَ عَلی ما لازِمٌ لَکَ ولِجَمِیعِ الْخَلْقِ، نازِلٌ بِقَدَرِهِ.[5]
بدان که بی تابی کردن، نه مرده را برمی گرداند و نه تقدیر را دفع می کند.پس به نیکی، عزادار باش و وعده الهی را قطعی بدان و نسبت به آنچه بر تو و بر همه مردم حتمی است و به تقدیر الهی نازل شده، تأسف نخور.
درباره این اصل، در متون دینی سخنان فراوانی از دیگر معصومان علیهم السلام وجود دارد که فرصت طرح آنها در این مجال نیست.
منبع: پسندیده، عباس، (1392)، شادکامی از دیدگاه پیامبر اعظم، موسسه انتشارات کتاب نشر.
یکی از واقعیت های سختی ها « برگشت ناپذیری» آنهاست. سختی ها براساس تقدیر الهی شکل می گیرند و تقدیر الهی بر اساس حکمت و مصلحت انسان ها رقم می خورد. ازاین رو، وقتی پدیده ناخوشایندی فرا رسد، تا مأموریت خود را انجام ندهد و به هدف های خود دست نیابد، باز نخواهد گشت.با این حال، تلخی سختی ها و سختی گریزی انسان به گونه ای است که آدمی را به تلاش برای از بین بردن حادثه ناخوشایند و بازگشت به دوران خوشایند پیشین وامی دارد.
همان گونه که دوست داریم دوران خوشایند زندگی همواره وجود داشته باشد و هرگز پایان نیابد، دوست داریم حادثه های ناخوشایند نیز هرگز وجود نداشته باشند و هیچ گاه فرانرسند. ازاین رو، هنگام رویارویی با یک پدیده ناخوشایند، بیشتر به حذف حادثه می اندیشیم تا مدیریت آن و مایلیم به سرعت، وضعیت را به حالت گذشته خود برگردانیم.
در چنین فضایی، پدیده «جنگ با سختی ها» به وجود می آید .به ستیز با سختی ها برمی خیزیم تا آنها را از صحنه روزگار حذف کنیم و شرایط را به وضعیت عادی برگردانیم. این در حالی است که این ستیزه جویی هیچ تأثیری در تغییر وضعیت و تبدیل آن از ناخوشایند به خوشایند نخواهد داشت. بنابراین، بهترین راه این است که سختی ها را به عنوان یک واقعیت بپذیریم و موقعیت ناخوشایند را مهار و مدیریت کنیم.
معاذ بن جبل یکی از اصحاب پیامبر خدا صلی الله علیه و آله است که با از دست دادن فرزند خود بی تاب شد. پیامبر خدا صلی الله علیه و آله نامه ای به وی نوشت و مصیبت فرزندش را به وی تسلیت گفت. حضرت در بخشی از نامه، به دو مسئله مهم اشاره می فرماید: یکی «اجتناب ناپذیری سختی ها» و دیگری «برگشت ناپذیری سختی ها» و بدین سان، با این کلام او را آرام می سازد:
وَ اعْلَمْ أَنَّ الْجَزَعَ لا یَرُدُّ مَیِّتاً و لایَدْفَعُ قَدَراً، فأَحْسِنِ الْعَزاءَ وَ تَنَجَّزِ الْمَوعُودَ فَلا یَذْهَبَنَّ أسَ فُکَ عَلی ما لازِمٌ لَکَ ولِجَمِیعِ الْخَلْقِ، نازِلٌ بِقَدَرِهِ.[5]
بدان که بی تابی کردن، نه مرده را برمی گرداند و نه تقدیر را دفع می کند.پس به نیکی، عزادار باش و وعده الهی را قطعی بدان و نسبت به آنچه بر تو و بر همه مردم حتمی است و به تقدیر الهی نازل شده، تأسف نخور.
درباره این اصل، در متون دینی سخنان فراوانی از دیگر معصومان علیهم السلام وجود دارد که فرصت طرح آنها در این مجال نیست.
منبع: پسندیده، عباس، (1392)، شادکامی از دیدگاه پیامبر اعظم، موسسه انتشارات کتاب نشر.
بیشتر بخوانید:
صبر؛ مهمترین مهارت مقابله با مشکلات زندگی
رضایت از زندگی از دیدگاه پیامبر اکرم (ص)
مهمترین کلیدهای رضایت از زندگی چیست؟ (بخش اول)
مهمترین کلیدهای رضایت از زندگی چیست؟ (بخش دوم)
پی نوشت :
[1].الترغیب و الترهیب، ج 3، ص 64، ح 13؛ کنزالعمال، ج 6، ص 376
[2].بحارالأنوار، ج 77، ص 166؛تاریخ بغداد، ج 3، ص 116
[3].تفسیر قمی، ج 1، ص 364
[4].بحارالانوار، ج 77، ص 187، ح 35؛ أعلام الدین، ص 343
[5].تحف العقول، ص 59؛ بحارالانوار، ج 77، ص 164، ح 182