انسان ها با راه های مختلف سعی می کنند حقارت خود را پنهان کنند.
چکیده: انسان ها در دو دوره بیشتر دچار احساس حقارت می شوند. یکی دوره ی جوانی و دیگری دوره ی پیری. احساس حقارت در دوره ی پیری بسیار خطرناک تر از دوره ی جوانی است که پیران با کارهای مختلف سعی می کنند این احساس را در خود پنهان کنند. با ما همراه باشید تا با راه های مختلف کتمان حقارت آشنا شوید.
تعداد کلمات 1032 / تخمین زمان مطالعه 5 دقیقه
تعداد کلمات 1032 / تخمین زمان مطالعه 5 دقیقه
خودنمایی و کتمان حقارت
جوانان و پیران هردو از یاد آوری گذشته خود احساس حقارت میکنند. با این تفاوت که گذشته جوان، ضعف دوران کودکی است و گذشته پیران، قوت و نیرومندی ایام جوانی است. لذا احساس حقارت پیران به مراتب شدیدتر و خطرناکتر از جوانان است.
جوانان راه فراز زندگی را میپیمایند و به سوی قدرت پیش میروند. هر روزی که بر آنان میگذرد، نیرومندتر میگردند و به تدریج نگرانیهای گذشته را فراموش میکنند و عقده حقارت شان خود به خود گشوده میشود، ولی پیران در راه نشیب زندگی قدم برمی دارند و هر روز که بر آنان میگذرد ، ناتوانتر میشوند و قهراً احساس ضعف شان شدیدتر و عقده حقارتشان محکمتر میگردد . لذا در هنگام واکنش نشان دادن ، کهنسالان نمیتوانند مانند جوانان به نعره زدن و فریاد کشیدن یا تخریب و تهاجم ، قدرتنمایی ، اظهار وجود و جبران احساس حقارت نمایند ، بلکه برای این که از گردونه کاملاً خارج نشوند و تمام ارزش و شخصیت خود را از دست ندهند ، کوشش میکنند تا از راههای ممکن برای خود جایی باز کنند و با به دست آوردن قدرت یا ثروتی ، خود را به حساب بیاورند و به این وسیله ، حقارت خویش را بپوشانند و احیاناً برای ابراز وجود و عرضه شخصیت ، دست به کارهایی خطرناک میزنند که در ادامه به برخی از آنها اشاره میکنیم .
راه های کتمان حقارت در دوران پیری
جوانان راه فراز زندگی را میپیمایند و به سوی قدرت پیش میروند. هر روزی که بر آنان میگذرد، نیرومندتر میگردند و به تدریج نگرانیهای گذشته را فراموش میکنند و عقده حقارت شان خود به خود گشوده میشود، ولی پیران در راه نشیب زندگی قدم برمی دارند و هر روز که بر آنان میگذرد ، ناتوانتر میشوند و قهراً احساس ضعف شان شدیدتر و عقده حقارتشان محکمتر میگردد . لذا در هنگام واکنش نشان دادن ، کهنسالان نمیتوانند مانند جوانان به نعره زدن و فریاد کشیدن یا تخریب و تهاجم ، قدرتنمایی ، اظهار وجود و جبران احساس حقارت نمایند ، بلکه برای این که از گردونه کاملاً خارج نشوند و تمام ارزش و شخصیت خود را از دست ندهند ، کوشش میکنند تا از راههای ممکن برای خود جایی باز کنند و با به دست آوردن قدرت یا ثروتی ، خود را به حساب بیاورند و به این وسیله ، حقارت خویش را بپوشانند و احیاناً برای ابراز وجود و عرضه شخصیت ، دست به کارهایی خطرناک میزنند که در ادامه به برخی از آنها اشاره میکنیم .
راه های کتمان حقارت در دوران پیری
الف: جمع ثروت
یکی از مجاری کسب قدرت برای تمام طبقات مردم، در همه ادوار زندگی، گردآوری ثروت و جمع مال است؛ زیرا بیشتر مردم ثروتمندان را نیرومند، مهم و صاحب امتیاز تلقی میکنند و آنان را با دیده احترام و تکریم مینگرند. ثروت میتواند بسیاری از عیوب و نقایص را بپوشاند و به آدمی جمال و زیبایی اجتماعی ببخشد. لذا سالخوردگان، مناسبترین وسیله قدرتیابی و تفوقجویی و بالاخره جبران حقارت را که با مزاج ناتوانشان سازش دارد، جمعآوری ثروت میدانند. اینان میتوانند از راه جمعآوری مال، کسب نیرو کنند و به این وسیله برتری خود را اثبات نموده و ضعف و حقارت خویش را بپوشانند. به همین خاطر است که آدمی وقتی پیر میشود، به طور آگاه یا ناآگاه در ثروتاندوزی حریصتر میگردد و بیش از پیش به اموال خود دلبستگی و علاقه نشان میدهد. رسول خدا(صلى الله علیه وآله) فرمودند: «یهرم ابن آدم وتشب منه اثنتان ألحرص والأمل، فرزند آدم به پیری میرسد ولی دو صفت در وجودش جوان میگردد یکی حرص و دیگری آرزو». در حدیث دیگری فرمودند: «الشیخ شاب فی طلب الدنیا؛ پیر سالخورده و ناتوان در دنیاطلبی جوان و تواناست».
ب: مداخله در امور دیگران
بعضی از پیران فاقد ثروت، برای آن که خود را بنمایانند و اظهار وجود نمایند به اظهارنظر در کارهای دیگران میپردازند. در محیط خانه به کودکان تندی و خشونت میکنند، به جوانان اندرز و نصیحت میگویند یا آنان را مورد توبیخ و سرزنش قرار میدهند، در کارهای میانسالان تفتیش و تفحص میکنند و بدون اینکه از آنان خواسته باشند اظهار نظر میکنند و تا جایی که دستشان برسد در کوچه و بازار، در کوی و برزن، مسجد و معبد در امور مردم مداخله مینمایند و نسبت به اعمالشان نظر موافق یا مخالف میدهند و گاهی در این کار آن قدر زیادهروی میکنند که همه را به ستوه میآورند.
ویل دورانت میگوید: «یکی از مسایل دقیق روانشناسی امروز این است که آیا جوانان در ارتکاب محرمات بیشتر لذت میبرند یا پیران در تخطئه و نکوهش آنان از نظر اخلاق، زندگی دو دوره دارد: دوره نخستین، فرو رفتن در لذات و شهوات و دوره دوم پند و نصیحت به دیگران است. در این دوره شهوات به حزم و احتیاط بدل میگردد و طوفان امیال رنگ اندرز به خود میگیرند».
ویل دورانت میگوید: «یکی از مسایل دقیق روانشناسی امروز این است که آیا جوانان در ارتکاب محرمات بیشتر لذت میبرند یا پیران در تخطئه و نکوهش آنان از نظر اخلاق، زندگی دو دوره دارد: دوره نخستین، فرو رفتن در لذات و شهوات و دوره دوم پند و نصیحت به دیگران است. در این دوره شهوات به حزم و احتیاط بدل میگردد و طوفان امیال رنگ اندرز به خود میگیرند».
ج: نقل قصههای عجیب و غریب
بعضی از پیران و سالخوردگان برای اظهار وجود و جلب توجه دیگران و جبران حقارت خود گاهی قصههای عجیب و غیر واقعی را به عنوان مشاهدات ایام عمر خود نقل میکنند و گاهی خود را قهرمان وقایع مهم و پرهیجان معرفی مینمایند و گاهی روزگار گذشته و حال را با هم میسنجند و بر خوبیهای گذشته افسوس میخورند و از بدیهای کنونی ابراز تأسف و تأثر میکنند. آنان در این قبیل گفتار و رفتارشان یک هدف اساسی دارند و آن، این که در مقابل دیگران عرض اندام کنند، تفوق و برتری خود را نشان دهند، ضعف خویشتن را بپوشانند و از احساس حقارت درونی خود بکاهند.
د: واکنشهای خطرناک
اگر جوانان و میانسالان نسبت به سالخوردگان سختگیری کنند و به آنان میدان خودنمایی و عرض وجود ندهند و با تندی و خشونت بر خورد نمایند ممکن است گروهی از آنان به عزلت و انزوا بگرایند و بدون این که آسیبشان به کسی برسد، باقیمانده عمرشان را با سکوت و انزوا بگذارنند؛ ولی گروه دیگر، خصوصاً اگر بیایمان و نادان باشند، ممکن است برای جبران حقارت خود به واکنشهای خطرناک دست بزنند و در خانواده و اجتماع، مفاسد بزرگی به بار بیاورند.
مثلاً دختران پاک دامن را رمی به بیعفتی کنند، به پسران عفیف و شریف تهمت بزنند، بین زنان و شوهران جدایی بیفکنند، فرزندان را بر ضد پدر و مادرشان بشورانند، محیط خانه را دچار بینظمی و اختلال کنند، در اجتماع نیز جوانان را علیه بزرگسالان تحریک نموده و بشورانند، بین مردم تفتین و افساد کنند، بذر اختلاف و ناسازگاری بیفشانند، افراد را به جان هم بیندازند و خلاصه برای آنکه خود را منشأ اثر نشان دهند و توجه دیگران را به خود جلب نمایند، ممکن است مرتکب انواع گناهان و پلیدیها شوند و زیانهای غیرقابل جبرانی به بار آورند. اینجاست معنای کلام امام هادی(علیهالسلام) به خوبی فهمیده میشود که فرمودند:
«من هانت علیه نفسه فلا تأمن شرة؛ کسی که خود را ناچیز و خوار مییابد و در باطن احساس ذلت و حقارت میکند، از شر او ایمنی نداشته باش». اینها و دهها پیامدهای دیگری که ممکن است از پیر حقیر سرزند.
منبع: کتاب «غلبه بر احساس حقارت»
نویسنده: زهرا طلائیان زیرک، فروغ طلاییان زیرک
مثلاً دختران پاک دامن را رمی به بیعفتی کنند، به پسران عفیف و شریف تهمت بزنند، بین زنان و شوهران جدایی بیفکنند، فرزندان را بر ضد پدر و مادرشان بشورانند، محیط خانه را دچار بینظمی و اختلال کنند، در اجتماع نیز جوانان را علیه بزرگسالان تحریک نموده و بشورانند، بین مردم تفتین و افساد کنند، بذر اختلاف و ناسازگاری بیفشانند، افراد را به جان هم بیندازند و خلاصه برای آنکه خود را منشأ اثر نشان دهند و توجه دیگران را به خود جلب نمایند، ممکن است مرتکب انواع گناهان و پلیدیها شوند و زیانهای غیرقابل جبرانی به بار آورند. اینجاست معنای کلام امام هادی(علیهالسلام) به خوبی فهمیده میشود که فرمودند:
«من هانت علیه نفسه فلا تأمن شرة؛ کسی که خود را ناچیز و خوار مییابد و در باطن احساس ذلت و حقارت میکند، از شر او ایمنی نداشته باش». اینها و دهها پیامدهای دیگری که ممکن است از پیر حقیر سرزند.
منبع: کتاب «غلبه بر احساس حقارت»
نویسنده: زهرا طلائیان زیرک، فروغ طلاییان زیرک
بیشتر بخوانید :
دوران ظهور و بروز احساس حقارت
انواع رفتارهای تحقیرآمیز