5 دقیقه تمرین اندیشیدن به شما کمک میکند تا به میزان قابلتوجهی از اضطراب تان کاهش یابد.
چکیده : اندیشیدن به شناخت احساسات شما کمک میکند و شمارا از استرس و اضطرابی که تجربه میکنید آگاه میسازد، بدون اینکه احساسات تان را قضاوت کنید. این کار باعث میشود بر روی استرس تمرکز نکنید.
تعداد کلمات 813 / تخمین زمان مطالعه 4 دقیقه
تعداد کلمات 813 / تخمین زمان مطالعه 4 دقیقه
اندیشیدن را بیاموزید
همه استرسهای موجود در زندگی را نمیتوان نابود کرد، در حقیقت هیچکس این را نمیخواهد. استرس میتواند یک وسیله انگیزشی باشد، یا میتواند نشانهای از این باشد که شما عمیقاً برای کاری یا چیزی تلاش میکنید.
اندیشیدن به شناخت احساسات شما کمک میکند و شمارا از استرس و اضطرابی که تجربه میکنید آگاه میسازد بدون اینکه احساساتتان را قضاوت کنید. این کار باعث میشود بر روی استرس تمرکز نکنید.
در ذیل تمرینهایی برای این کار آورده شده:
_از کشمش کمک بگیرید. شاید به نظر احمقانه بیاید، اما این تمرین به شما کمک میکند که به زمان حال تمرکز کنید. دست خود را پر از کشمش کنید و به هر یک از آنها فکر کنید. 5 دقیقه در روز این تمرین را بکنید.
_یکی از کشمشها را بین انگشتان تان قرار دهید و به همین شکل نگهش دارید. بچرخانیدش، به بافتش فکر کنید، به برآمدگیها و فرورفتگیهایش. کشمش به شما چه احساسی میدهد.
_به کشمش فکر کنید. گویی از سیارهای دیگر آمدهاید و برای اولین بار است که آن را میبینید. به رنگ، شکل و بافتش فکر کنید.
_بویش کنید و از آن لذت ببرید. سعی کنید آن را برای خود وصف کنید. شاید بوی یکی از کشمشها با بقیه آنها فرق کند.
_کشمش را روی زبان خود قرار دهید؛ و احساسی که به شما میدهد را درک کنید. سنگینیاش را احساس میکنید؟ میتوانید دردهان تان بچرخانیدش؟ هرجایی از دهانتان که باشد چه احساسی به شما میدهد؟
_گاز کوچکی به آن بزنید و بچشیدش. کدامیک از عضلاتتان زمانی که میجویدش به کار میافتد؟ بافت و طعمش دردهان تان چگونه است؟
_قورتش دهید. کدام عضلات تان به کار افتاد؟ چه احساسی به شما میدهد؟
_کمی به خود استراحت دهید. خودتان را در تشویش و اضطراب غرق نکنید و دائم خود را قضاوت نکنید. 5 دقیقه تمرین اندیشیدن به شما کمک میکند تا به میزان قابلتوجهی از اضطراب تان کاهش یابد.
_به شرایط استرسزا فکر کنید، به احساساتی که دارید فکر کنید و از آنها آگاه باشید.
_با خود تکرار کنید، من در حال رنج کشیدنم، من دچار اضطرابم، بدون اینکه خودتان را قضاوت کنید، از احساسات تان آگاه باشید.
_حالا بگویید، استرس قسمتی کاملاً طبیعی از زندگی ست، همه تجارب منفی در زندگی خوددارند. اینگونه درک خواهید کرد که هیچچیز غیرعادی در مورد شما وجود ندارد و اضطراب جز طبیعی از زندگی انسان است. مشکل از شما نیست.
_دست تان را روی قلب خود بگذارید یا خودتان را در آغوش بگیرید و به خود بگویید، من خودم مهربانم، من صبورم. هر جمله مثبتی که شمارا آرام میکند با خود بگویید
اندیشیدن به شناخت احساسات شما کمک میکند و شمارا از استرس و اضطرابی که تجربه میکنید آگاه میسازد بدون اینکه احساساتتان را قضاوت کنید. این کار باعث میشود بر روی استرس تمرکز نکنید.
در ذیل تمرینهایی برای این کار آورده شده:
_از کشمش کمک بگیرید. شاید به نظر احمقانه بیاید، اما این تمرین به شما کمک میکند که به زمان حال تمرکز کنید. دست خود را پر از کشمش کنید و به هر یک از آنها فکر کنید. 5 دقیقه در روز این تمرین را بکنید.
_یکی از کشمشها را بین انگشتان تان قرار دهید و به همین شکل نگهش دارید. بچرخانیدش، به بافتش فکر کنید، به برآمدگیها و فرورفتگیهایش. کشمش به شما چه احساسی میدهد.
_به کشمش فکر کنید. گویی از سیارهای دیگر آمدهاید و برای اولین بار است که آن را میبینید. به رنگ، شکل و بافتش فکر کنید.
_بویش کنید و از آن لذت ببرید. سعی کنید آن را برای خود وصف کنید. شاید بوی یکی از کشمشها با بقیه آنها فرق کند.
_کشمش را روی زبان خود قرار دهید؛ و احساسی که به شما میدهد را درک کنید. سنگینیاش را احساس میکنید؟ میتوانید دردهان تان بچرخانیدش؟ هرجایی از دهانتان که باشد چه احساسی به شما میدهد؟
_گاز کوچکی به آن بزنید و بچشیدش. کدامیک از عضلاتتان زمانی که میجویدش به کار میافتد؟ بافت و طعمش دردهان تان چگونه است؟
_قورتش دهید. کدام عضلات تان به کار افتاد؟ چه احساسی به شما میدهد؟
_کمی به خود استراحت دهید. خودتان را در تشویش و اضطراب غرق نکنید و دائم خود را قضاوت نکنید. 5 دقیقه تمرین اندیشیدن به شما کمک میکند تا به میزان قابلتوجهی از اضطراب تان کاهش یابد.
_به شرایط استرسزا فکر کنید، به احساساتی که دارید فکر کنید و از آنها آگاه باشید.
_با خود تکرار کنید، من در حال رنج کشیدنم، من دچار اضطرابم، بدون اینکه خودتان را قضاوت کنید، از احساسات تان آگاه باشید.
_حالا بگویید، استرس قسمتی کاملاً طبیعی از زندگی ست، همه تجارب منفی در زندگی خوددارند. اینگونه درک خواهید کرد که هیچچیز غیرعادی در مورد شما وجود ندارد و اضطراب جز طبیعی از زندگی انسان است. مشکل از شما نیست.
_دست تان را روی قلب خود بگذارید یا خودتان را در آغوش بگیرید و به خود بگویید، من خودم مهربانم، من صبورم. هر جمله مثبتی که شمارا آرام میکند با خود بگویید
از روش (شابا) بهره بگیرید
این نام ابتدای اسم چهار مرحله است که در این روش باید پیش گرفت. این روش را میشاییل مکدونالد ابداع کرده است.
_شناخت، بدانید چه اتفاقی در حال رخ دادن است، همواره از زمان حال آگاه باشید. این به معنای شناخت احساسات و افکار است. چه افکار مثبت و چه منفی. مثلاً، من الان خیلی عصبانی و مضطربم.
_اجازه، به خود اجازه تجربه کردن دهید. احساستان نسبت به کاری که انجام دادید را بشناسید، خودتان را قضاوت نکنید درعینحال ببینید چه چیزی واقعاً باعث آزار شما شده است و واقعاً چه احساسی نسبت به رفتارتان دارید. مثلاً با خودتان بگویید، من خیلی از دست همسرم ناراحتم، اما از طرفی هم به خاطر اینکه او را کتک زدم احساس شرم میکنم.
_بازجویی، بامحبت خودتان را بازجویی کنید. بسیار مهم و ضروری است که موقع قضاوت و بازجویی از خود، با خود مهربان باشید. از خودتان بپرسید نسبت به باورها و نیازهای خود چه باوری و احساسی دارید، مثلاً اگر از همسرتان عصبانی هستید و درعینحال شرمندهاید به خاطر اینکه او را کتک زدهاید، ممکن است بابیرحمی و عصبانیت خود را قضاوت کنید. (من آدم بدی هستم که سرش داد زدم، او من رو خیلی عصبانی میکند) بهجای چنین چیزی بگویید، من سرش داد زدم و به خاطرش شرمندهام، چون واقعاً عاشقش هستم، من اشتباه کردم و به اشتباهم آگاهم. او چیزهایی گفت که من رو عصبانی کرد، ما میتونیم باهم کارکنیم و مشکلات رو حل کنیم.
_آگاهی طبیعی، با شخصی نکردن تجربیات آگاهی طبیعیتان نسبت به مسائل بالا میرود. این به این معناست که با یک تجربه و اتفاق، نتیجهگیریهای کلی نکنید. مثلاً، من آدم بدی هستم، من یک بازندهام. احساسات قسمتی از تجربیات ما هستند؛ اما باید متوجه باشید که با یک مشکل یا اتفاق خودتان را قضاوت نکنید. یک اتفاق ناگوار یا منفی نشاندهنده شخصیت شما نیست. بلکه تنها تجربه ایست که شما در آن اشتباهی کردهاید؛ و این به معنی بد بودن شما نیست
https://www.wikihow.com/Be-Calm-in-a-Stressful-Situation: منبع
مترجم: سارا اشرفی
_شناخت، بدانید چه اتفاقی در حال رخ دادن است، همواره از زمان حال آگاه باشید. این به معنای شناخت احساسات و افکار است. چه افکار مثبت و چه منفی. مثلاً، من الان خیلی عصبانی و مضطربم.
_اجازه، به خود اجازه تجربه کردن دهید. احساستان نسبت به کاری که انجام دادید را بشناسید، خودتان را قضاوت نکنید درعینحال ببینید چه چیزی واقعاً باعث آزار شما شده است و واقعاً چه احساسی نسبت به رفتارتان دارید. مثلاً با خودتان بگویید، من خیلی از دست همسرم ناراحتم، اما از طرفی هم به خاطر اینکه او را کتک زدم احساس شرم میکنم.
_بازجویی، بامحبت خودتان را بازجویی کنید. بسیار مهم و ضروری است که موقع قضاوت و بازجویی از خود، با خود مهربان باشید. از خودتان بپرسید نسبت به باورها و نیازهای خود چه باوری و احساسی دارید، مثلاً اگر از همسرتان عصبانی هستید و درعینحال شرمندهاید به خاطر اینکه او را کتک زدهاید، ممکن است بابیرحمی و عصبانیت خود را قضاوت کنید. (من آدم بدی هستم که سرش داد زدم، او من رو خیلی عصبانی میکند) بهجای چنین چیزی بگویید، من سرش داد زدم و به خاطرش شرمندهام، چون واقعاً عاشقش هستم، من اشتباه کردم و به اشتباهم آگاهم. او چیزهایی گفت که من رو عصبانی کرد، ما میتونیم باهم کارکنیم و مشکلات رو حل کنیم.
_آگاهی طبیعی، با شخصی نکردن تجربیات آگاهی طبیعیتان نسبت به مسائل بالا میرود. این به این معناست که با یک تجربه و اتفاق، نتیجهگیریهای کلی نکنید. مثلاً، من آدم بدی هستم، من یک بازندهام. احساسات قسمتی از تجربیات ما هستند؛ اما باید متوجه باشید که با یک مشکل یا اتفاق خودتان را قضاوت نکنید. یک اتفاق ناگوار یا منفی نشاندهنده شخصیت شما نیست. بلکه تنها تجربه ایست که شما در آن اشتباهی کردهاید؛ و این به معنی بد بودن شما نیست
https://www.wikihow.com/Be-Calm-in-a-Stressful-Situation: منبع
مترجم: سارا اشرفی
بیشتر بخوانید :
نقش کمال گرایی در ایجاد استرس
قدم به قدم با استرس خود مقابله کنید
منشأ استرس خود را شناسایی کنید
چگونه در شرایط استرسزا، آرامش خود را حفظ کنیم؟ (بخش اول)
چگونه در شرایط استرسزا، آرامش خود را حفظ کنیم؟ (بخش دوم)