چکیده: یکی از مسائلی که شاید ذهن بسیاری از والدین را به خود مشغول کرده باشد، بحث آزادی کودکان است. در این نوشتار به بیان حدود و اندازه آن پرداخته ایم. با ما همراه باشید.
تعداد کلمات 931 / تخمین زمان مطالعه 5 دقیقه
تعداد کلمات 931 / تخمین زمان مطالعه 5 دقیقه
آزادی کودک
یکی از مسائلی که شاید ذهن بسیاری از والدین را به خود مشغول کرده باشد، بحث آزادی کودکان است. گاه دیده می شود برخی بصورت مفرطانه کودک را رها کرده و آزادی بی قید و شرط را برای او خوب قلمداد میکنند و برخی در نقطه مقابل با سخت گیری های شدید خواهان تربیت بهتر کودک خود هستند. جالبتر اینجاست که هر کدام برای خود دلائل و مستنداتی دارند. اما به واقع حق با کدام گروه است؟ برای رهایی از این سردرگمی با ما همراه باشید.
تصور کنید مهمانی محترم بهمراه کودکی شیطان و بازیگوش دارید. شاید نیاز به تصور هم نباشد و این قضیه برای شما اتفاق افتاده باشد! شما در پی میزبانی و تکریم مهمان به نحو احسن و مناسب هستید اما کودک از حد خود گذرانده. بازی خوب است اما نه با قندان و میوه ها. نه با کنترل تلویزیون صاحبخانه و نه با پرتاب میوه ها. نگاه صاحب خانه به عکس العمل پدر است اما پدر با کمترین اهمیتی به این فاجعه، حتی نگاه به فرزند خود نمی کند چه برسد به تذکر...
تصور کنید مهمانی محترم بهمراه کودکی شیطان و بازیگوش دارید. شاید نیاز به تصور هم نباشد و این قضیه برای شما اتفاق افتاده باشد! شما در پی میزبانی و تکریم مهمان به نحو احسن و مناسب هستید اما کودک از حد خود گذرانده. بازی خوب است اما نه با قندان و میوه ها. نه با کنترل تلویزیون صاحبخانه و نه با پرتاب میوه ها. نگاه صاحب خانه به عکس العمل پدر است اما پدر با کمترین اهمیتی به این فاجعه، حتی نگاه به فرزند خود نمی کند چه برسد به تذکر...
علت یابی مساله
این دیدگاه که باید بچه آزاد باشد از دیدگاه هایی است که در جامعه رواج پیدا کرده است و با دلائلی نظیر:
- بچه که نمی فهمد
- می خواهم عقده ای نشود
- طبق احادیث بچه تا 7 سال باید آزاد باشد
توسط افراد توجیه می شود.
راهکارها
بر اساس روانشناسی رشد، کودک در طی سالهای عمر خود از مراحل مختلفی از رشد گذر می کند. پیاژه معتقد است کودکان در مرحله تفکر پیش عملیاتی[1] که در سن 2 تا 7 سال صورت می گیرد، یادگیری کودک بصورت استدلالی نیست بلکه بصورت مستقیم است[2]. یعنی کودک یادگیری را دارد اما نحوه آموختن به او نباید بصورت استدلالی باشد بلکه باید با روشی باشد که او نتیجه را ببیند و درک کند. چه زیبا مولوی سروده که «چونکه با کودک سر و کارت فتاد پس زبان کودکی باید گشاد».
اگر دوست نداریم که در آینده کودکمان عقده ای شود کافیست به برآورده شدن نیازهای واقعی کودک بپردازیم. بر اساس نظریه اریکسون، کودک در طی مراحل رشد خود دارای نیازهایی است و اگر این نیازها سر جای خود برآورده نشود در آینده برای او مشکلاتی را بهمراه خواهد داشت. مثلا از تولد تا حدود یک سالگی کودک نیازمند اعتماد به جهان پیرامونش است[3] و این حس زمانی کامل خواهد شد که نیازهای اولیه کودک شامل محبت، توجه، تغذیه و ... بطور کامل و با روشی یکسان برآورده شود و این سبب اعتماد کودک به جهان اطراف می شود. از سن یک الی دو سالگی کودک نیاز دارد تا به استقلال برسد [4]و کارهای خود را به تنهایی انجام دهد. اگر این نیاز برآورده نشود کودک به خود و توانایی های خود مطمئن نبوده و دچار شک به خود خواهد شد. اریکسون معتقد است کودک دوست دارد تحت نظر و مراقبت باشد و آزادی او در ذیل مراقبت و توجه والدین صورت پذیرد. بنابراین خود کودک هم به نوعی از آزادی بی قید و شرط رنج می برد.
دین اسلام دین کاملی است و برای تمام مراحل زندگی ما برنامه کامل و جامعی دارد. پیامبر خدا(ص) فرمودند: «الولد سیدٌ سبع سنین و عبد سبع سنین و وزیر سبع سنین» فرزند هفت سال اول سید و آقاست. هفت سال دوم بنده و هفت سال سوم وزیر است. طبق این روایت، برخی فرزند خود را تا هفت سال رها کرده و هیچگونه آموزش و تربیتی را بر او اعمال نمی کنند و این سبب شیطنت بیش از حد او و پرتوقع و بی ادبی کودک می شود. درحالیکه امیرالمومنین(ع) در فرمایش حدیث گهرباری که اخص از فرمایش پیامبر(ص) است، چنین می فرمایند که:«یُربی الصبی سبعا و یُودب سبعا و یستخدم سبعا»[5] کودک هفت سال تربیت گردد هفت سال تادیب گردد و هفت سال به خدمت درآید. طبق فرمایش علی(ع)، تربیت و پرورش در هفت سال اول باید صورت پذیرد و آموزش و تادیب رسمی در هفت سال دوم. پرورش، آندسته از آموزه ها، پیامها و الگوهایی است که جنبه دینی و اخلاقی دارد. لذا کودک را نباید بطور کامل تا هفت سالگی رها کرد. طبق فرمایش امام صادق (ع) در سه سالگی باید جمله «لا اله الا الله» را به کودک آموخت و در چهار سالگی صلوات و در پنج سالگی کودک باید قبله را بلد باشد. اینها همه آثار و نشانه هایی است از اینکه طبق فرمایش معصومین(ع) آموزش هایی در قبل هفت سال باید به کودک برای پرورش فکری او داده شود. در جامعه نیز همینطور است و آموزشهای لازمی در هفت سال اول به کودک با عناوین دستشویی رفتن، مسواک زدن و غذا خوردن و ... داده می شود. لذا نباید منکر هر نوع آموزشی به فرزند تا هفت سالگی شد. آنچه صحیح است این است که باید به کودک آموزش هایی اندکی در مورد معاشرات، مسائل دینی و نیازهای اولیه داده شود تا در معاشرت با دیگران، موجبات آزار و اذیت دیگران را فراهم نکند.
با جمع بندی روایات هفت سال اول به این نتیجه میرسیم که این موارد باید رعایت گردد: «رسیدگی و تمهیدات جسمانی، توجه معنوی و اخلاقی و روحی اما همراه با آزادی عمل و بدون سختگیری نظم و انضباط»[6]
اگر دوست نداریم که در آینده کودکمان عقده ای شود کافیست به برآورده شدن نیازهای واقعی کودک بپردازیم. بر اساس نظریه اریکسون، کودک در طی مراحل رشد خود دارای نیازهایی است و اگر این نیازها سر جای خود برآورده نشود در آینده برای او مشکلاتی را بهمراه خواهد داشت. مثلا از تولد تا حدود یک سالگی کودک نیازمند اعتماد به جهان پیرامونش است[3] و این حس زمانی کامل خواهد شد که نیازهای اولیه کودک شامل محبت، توجه، تغذیه و ... بطور کامل و با روشی یکسان برآورده شود و این سبب اعتماد کودک به جهان اطراف می شود. از سن یک الی دو سالگی کودک نیاز دارد تا به استقلال برسد [4]و کارهای خود را به تنهایی انجام دهد. اگر این نیاز برآورده نشود کودک به خود و توانایی های خود مطمئن نبوده و دچار شک به خود خواهد شد. اریکسون معتقد است کودک دوست دارد تحت نظر و مراقبت باشد و آزادی او در ذیل مراقبت و توجه والدین صورت پذیرد. بنابراین خود کودک هم به نوعی از آزادی بی قید و شرط رنج می برد.
دین اسلام دین کاملی است و برای تمام مراحل زندگی ما برنامه کامل و جامعی دارد. پیامبر خدا(ص) فرمودند: «الولد سیدٌ سبع سنین و عبد سبع سنین و وزیر سبع سنین» فرزند هفت سال اول سید و آقاست. هفت سال دوم بنده و هفت سال سوم وزیر است. طبق این روایت، برخی فرزند خود را تا هفت سال رها کرده و هیچگونه آموزش و تربیتی را بر او اعمال نمی کنند و این سبب شیطنت بیش از حد او و پرتوقع و بی ادبی کودک می شود. درحالیکه امیرالمومنین(ع) در فرمایش حدیث گهرباری که اخص از فرمایش پیامبر(ص) است، چنین می فرمایند که:«یُربی الصبی سبعا و یُودب سبعا و یستخدم سبعا»[5] کودک هفت سال تربیت گردد هفت سال تادیب گردد و هفت سال به خدمت درآید. طبق فرمایش علی(ع)، تربیت و پرورش در هفت سال اول باید صورت پذیرد و آموزش و تادیب رسمی در هفت سال دوم. پرورش، آندسته از آموزه ها، پیامها و الگوهایی است که جنبه دینی و اخلاقی دارد. لذا کودک را نباید بطور کامل تا هفت سالگی رها کرد. طبق فرمایش امام صادق (ع) در سه سالگی باید جمله «لا اله الا الله» را به کودک آموخت و در چهار سالگی صلوات و در پنج سالگی کودک باید قبله را بلد باشد. اینها همه آثار و نشانه هایی است از اینکه طبق فرمایش معصومین(ع) آموزش هایی در قبل هفت سال باید به کودک برای پرورش فکری او داده شود. در جامعه نیز همینطور است و آموزشهای لازمی در هفت سال اول به کودک با عناوین دستشویی رفتن، مسواک زدن و غذا خوردن و ... داده می شود. لذا نباید منکر هر نوع آموزشی به فرزند تا هفت سالگی شد. آنچه صحیح است این است که باید به کودک آموزش هایی اندکی در مورد معاشرات، مسائل دینی و نیازهای اولیه داده شود تا در معاشرت با دیگران، موجبات آزار و اذیت دیگران را فراهم نکند.
با جمع بندی روایات هفت سال اول به این نتیجه میرسیم که این موارد باید رعایت گردد: «رسیدگی و تمهیدات جسمانی، توجه معنوی و اخلاقی و روحی اما همراه با آزادی عمل و بدون سختگیری نظم و انضباط»[6]
پاورقی:
[1] Pre-operational
[2] دکتر محمود منصور، روانشناسی ژنتیک، قم: سمت، 1392، چاپ چهاردهم، ص153
[3] فیلیپ رایس، رشد انسان، ترجمه: مهشید فروزان، تهران: ارجمند، 1392، چاپ هشتم، ص41
[4] همان
[5] محمدبن علی بن بابویه قمی، من لا یحضره الفقیه، قم: موسسه نشر اسلامی، 1404ق، ح4746
[6] درس خارج فقه تربیتی استاد اعرافی، 19/1/1388
منابع
- محمود، منصور، روانشناسی ژنتیک، قم، سمت، 1392، چاپ چهاردهم.
- رایس، فیلیپ، روانشناسی رشد، تهران: ارجمند، 1392، چاپ هشتم.
- قمی، ابن بابویه، من لا یحضره الفقیه، 1404ق، قم: نشر اسلامی.
حسین ابراهیمی تهرانی
بیشتر بخوانید:
استقلال زودهنگام کودک
استقلال کودکان
دوران استقلالطلبی فرزند
روشهای تشویق به استقلال در کودک