رابطه دختر و پسر! آری یا خیر؟

چکیده: امروزه یکی از چالش هایی که جامعه ما با آن دست و پنجه نرم می کند، رواج رابطه های پیش از ازدواج و یا رابطه دختر و پسر است. این رابطه چه مزایا و آسیب هایی دارد؟ آیا مزایای آن به آسیب های ناشی از آن می ارزد؟

تعداد کلمات: 1493 کلمه / تخمین زمان مطالعه 8 دقیقه

مقدمه

با ورود به عصر ارتباطات و گسترش وسایل ارتباط جمعی و به دنبال آن اطلاع یافتن خانواده ها از سبک زندگی مدرن غربی، سبک زندگی برخی خانواده ها به سمت و سوی زندگی مدرن و غربی حرکت نمود.
یکی از پیامدهای این نوع سبک زندگی، به وجود آمدن ارتباط بین دختران و پسران می باشد. عده ای با طرفداری از این نوع رابطه، برای آن فوایدی دست و پا کرده تا به توجیه عمل خود بپردازند. غافل از آن که این فایده ها اکثرا کاذب بوده و در برخی موارد، می توان آن را به نوعی یکی از مصادیق آیه مبارکه زیر دانست

فواید رابطه دختر و پسر

1- آشنایی بیشتر: آشنایی بیشتر دختر و پسر می تواند زمینه ساز زندگی مشترک موفقی در آینده باشد.
نقد: اگر این چنین بود، با توجه به افزایش شیوع این رابطه در دهه اخیر، باید شاهد رشد شاخص ازدواج های موفق در بین جوانان و کاهش نرخ طلاق می شدیم. درحالی که اکنون نسبت به گذشته در زمانی به سر می بریم که آمار طلاق در بالاترین میزان خود قرار دارد. البته به بیان بیشتر این مساله در بخش پیامدها خواهیم پرداخت.
2- نیاز عاطفی: دختر و پسر به هم نیاز عاطفی دارند و به نوعی، بیشتر حرف هم را می فهمند. لذا این نوع دوستی از دوستی دو هم‌جنس، مفیدتر خواهد بود.
نقد: وقتی می توان در رابطه با مفید بودن چیزی صحبت کرد که معایب آن سنجیده شود و در مقایسه با مضرات، مفید بودن در حدی بالاتر قرار گیرد. اما وقتی ما شاهد هستیم که این رابطه پیامدهای بی‌شماری را در پی خواهد داشت و در مقابل تنها فایده ای که نصیب فرد خواهد کرد، پر کردن خلأ عاطفی است. که آن هم به‌طور کامل و صحیح برطرف نمی شود. زیرا روحیه زن خواهان اتکا به فردی است که بتواند برای همیشه به او اعتماد و اطمینان داشته باشد درحالی‌که چنین رابطه ای بسیار سست و با ارضاء غریزه پس از مدتی از هم گسسته خواهد شد.
3- اشباع شدن: اگر این رابطه بخواهد به طور عمومی در بین افراد جامعه برقرار شود، دیگر شاهد مزاحمت ها و تجاوزها و مشکلاتی از این دست نخواهیم بود. زیرا فرد به قول معروف، چشم و دلش سیر شده و به کارهای خلافی از این قبیل نمی پردازد.
نقد: اگر چنین بود، آماری برای تجاوز و خیانت نباید در کشورهای مدرن و غربی وجود داشته باشد. در حالی که این‌طور نیست. زیرا نفس انسان تنوع طلب است و حتی گاهی نسبت به انجام کاری حریص شده و به آن عادت پیدا می کند.  

پیامدهای رابطه دختر و پسر

1- عادت غلط: فرد به داشتن این رابطه عادت کرده و نمی تواند به ترک آن بپردازد..
2- افزایش آمار خیانت زناشویی: فردی که عادت به این رابطه کرده، نمی تواند خود را در یک رابطه مانند ازدواج، محدود نماید. لذا روابط فرا زناشویی او گسترش می یابد.
3- افزایش سوءظن: فردی که عادت به این رابطه نموده، حتی اگر ازدواج کرده و ازدواج او نیز با فرد سالمی باشد، نمی تواند نسبت به همسر خود خوش بین باشد. بنابراین زندگی آینده او مملو از سوءظن و بدگمانی خواهد بود.
4- افزایش مشکلات روانی: از آنجا که ازدواج و عشق واقعی برطرف کننده نیاز واقعی انسان ها است و این رابطه نمی تواند نیازهای واقعی انسان ها را پوشش دهد، لذا آمار مشکلات روانی افزایش خواهد یافت. به طور مثال، دختران در این رابطه وابسته به پسر می شوند. از آنجا که این رابطه ها دوام آن‌چنانی نخواهند داشت، دختران پس از برهم خورد این ارتباطات دچار صدمه روحی خواهند شد.
5- افزایش فرزندان نامشروع: از آن جا که کسی عهده دار سرپرستی این کودکان نمی شود، عدم بهره مندی از نعمت پدر و مادر و بزرگ شدن در محیط نامساعد تربیتی سبب بروز عقده ها و آسیب های متعدد برای این کودکان خواهد شد.
6- فروپاشی خانواده: واضح است که اگر این رابطه رواج داشته باشد و جوانان از رابطه ای غیر از ازدواج به ارضاء خود بپردازند، دیگر تن به ازدواج نخواهند داد. زیرا با ازدواج، فرد خود را باید به یک رابطه محدود نموده و در قبال نیازهای همسر و فرزندان خود متعهد باشد. در حالی که در این رابطه هیچ محدودیتی وجود ندارد و هیچ تعهدی نیز برای فرد نخواهد آورد!
7- مغایرت با ارزش‌های دینی: از آن جا که خداوند متعال نسبت به مصالح و مفاسد انسان‌ها از آگاهی کامل برخوردار بوده و این رابطه دارای مضرات متعددی است، دین اسلام از برقراری رابطه محبت آمیز و عاطفی با نامحرم شدیداً نهی نموده است:
قرآن کریم می فرماید که برای عقد کردن زنانی را انتخاب کنید که پاک‌دامن باشند و پنهانی کسی را به دوستی نگیرند[2].
پیامبر(ص) فرمودند: «باعدوا بین انفاس النساء و الرجال فانه اذا کانت المعاینة و اللقاء کان الداء الذی لا دواء له» بین زنان و مردان نامحرم جدایی ایجاد کنید(تا با یکدیگر برخورد و تماس نداشته باشند) زیرا هنگامی که آنها روی در روی یکدیگر قرار گرفتند و با هم رفت و آمد داشتند، جامعه به دردی مبتلا خواهد شد که درمان نخواهد داشت.
پیامبر(ص) فرمودند: «مَنْ فَاکَهَ امْرَأَةً لَا یَمْلِکُهَا (حَبَسَهُ اللَّهُ) بِکُلِّ کَلِمَةٍ کَلَّمَهَا فِی‏ الدُّنْیَا أَلْفَ‏ عَامٍ‏»[3] هرکس با زن نامحرمی شوخی کند، برای هر کلمه که با او گفته است، هزار سال در آتش دوزخ او را زندانی می کنند.
پیامبر(ص) فرمودند: «مَنْ صَافَحَ امْرَأَةً حَرَاماً جَاءَ یَوْمَ الْقِیَامَةِ مَغْلُولًا ثُمَّ یُؤْمَرُ بِهِ إِلَى النَّار»[4] هر کس با زن نامحرمی دست بدهد، روز قیامت با دست به گردن زنجیر شده محشور می شود. سپس امر می شود که او را به آتش ببرند.
امام علی(ع) فرمودند: «لأن یطعن‏ فی‏ رأس‏ أحدکم‏ بمخیط من حدید خیر له من أن یمسّ امرأة لا تحلّ له»[5] اگر سوزنی با شدت و ضربه بر سر یکی از شما فرود آید بهتر از آن است که زنی را که نامحرم است لمس کند.
امام علی(ع) فرمودند: «إیّاکم و محادثة النّساء فإنّه لا یخلو رجل بامرأة لیس‏ لها محرم‏ إلّا همّ بها»[6] از گفتگو و اختلاط با زنان بپرهیز. به راستی هیچ مردی با زن نامحرمی در خلوت سخن نمی گوید مگر اینکه در دل او نسبت به وی رغبت پیدا می کند.
8- سقوط ارزش های اخلاقی: انسانی که مومن است، متعهد است و به ارزش های اخلاقی پایبند خواهد ماند. لذا در دین ما، برخورداری از ایمانی خوب، به عنوان یکی از معیارهای انتخاب همسر معرفی شده است. اما در مقابل، فردی که ایمان ندارد، تنها تا جایی که سود او اقتضاء کند، به ارزشهای اخلاقی پایبند است. زیرا معیارهای اخلاقی برای او درونی نشده و آن ها را به ظاهر رعایت می کند.
9- تهدید نسل: وقتی ازدواجی صورت نگیرد، نسلی نیز اضافه نخواهد شد. اگر هم اضافه شود، متاسفانه از راه نامشروع اتفاق افتاده و تربیت دینی چنین نسلی طبق احادیث بسیار مشکل خواهد بود.
امام صادق(ع) فرمودند: «: براى ولد الزنا چند علامت هست، که یکى از آنها بغض ما اهل بیت است، دوم آنکه او همواره میل دارد به حرام. زیرا که از حرام خلق شده است، سوم دین را سبک میشمارد، چهارم در نزد مردم بد منظر است و کسى که در حضور دوستانش عمل بدى انجام دهد، او یا ولد الزنا است و یا مادرش در حال حیض حامله شده است‏»[7]
10- تربیت فرزندان: چنین افرادی صلاحیت و توانایی تربیت صحیح فرزندان خود را ندارند. زیرا افرادی لاابالی و بی توجه نسبت به مسائل اخلاقی و دینی بوده و درک صحیحی از نحوه تربیت فرزندان در آنها وجود ندارد.

نتیجه گیری

با توجه به مضرات وجود ارتباط بین دختران و پسران و مشکلاتی که از این رابطه گریبان گیر جامعه خواهد شد، باید والدین از کودکی، فرزندان خود را طبق معیارها و موازین دینی تربیت نموده و هنگامی که سن آنها نزدیک به نوجوانی می شود، از ارتباطات آنها با افراد غیر همجنس با ظرافت های خاصی جلوگیری نموده و سعی کنند تا جای ممکن آگاهی جنسی آنها به تاخیر افتد. همچنین تسهیل و فراهم نمودن ازدواج جوانان از جمله اقدامات پیش گیرانه ای است که سبب می شود جوانان به ازدواج روی آورده و زندگی پاک و سالمی را تجربه نمایند.