چکیده: یکی از روش هایی که منجر به تکرار رفتار می شود، تقویت آن است به هرگونه مثبت و منفی ای که صورت بگیرد. در این نوشتار به دنبال تبیین تقویت رفتار و در مقابل آن تنبیه هستیم. با ما همراه باشید.
تعداد کلمات 1136 / تخمین زمان مطالعه 6 دقیقه
تعداد کلمات 1136 / تخمین زمان مطالعه 6 دقیقه
مفهوم تقویت
با اینکه گاتری نیز مثل دیگران معتقد بود که تقویت و پاداش در پیامدها اثر می گذارد اما به این علت قانون اثر ثرندایک و اصل تقویت را در شرطی شدن مردود می دانست که فکر می کرد تقویت جزء نوعی ترتیبات مکانیکی چیز تازه ای به یادگیری از راه تداعی اضافه نمی کند. این ترتیبات مکانیکی که بر طبق آن پاداش در انتهای یک سلسله اعمال قرار می گیرد جاندار را از محرکهای درونی و بیرونی که درست پیش از پاداش در او اثر می گذاشتند دور می سازد. در نتیجه با جدا شدن جاندار از محرکها، رفتاری که در برابر آنها رخ می کرد همچنان محفوظ می ماند. پاداش رفتار را نیرومند نمی سازد بلکه از درگیر شدن محرکهای مربوط به آن در تداعیهای تازه جلوگیری می کند. بنابراین طبق نظریه گاتری تقویت فقط شرایط تحریکی را تغییر می دهد و در نتیجه از یادگیری زدایی جلوگیری می کند. برای مثال در جعبه معما آخرین عملی که حیوان، پیش از دریافت تقویت کننده انجام می دهد حرکت دادن یک تخته یا کشیدن یک حلقه است که به حیوان اجازه می دهد تا از جعبه خارج شود. بنابراین پاسخی که به حیوان امکان خارج شدن می دهد-در این مثال حرکت دادن تخته - تمامی الگوی محرکات را که حیوان تجربه می کند تغییر می دهد. بنا به اصل تأخر وقتی که حیوان دوباره در جعبه معما گذاشته می شود، باز هم تخته را حرکت می دهد. به سخن دیگر آزاد شدن از جعبه معما پس از حرکت دادن تخته، تداعی بین بودن در جعبه معما و حرکت دادن تخته را حفظ می کند. در واقع آخرین پاسخی که حیوان در جعبه معما داده است، پاسخی است که او بار دیگر که در جعبه قرار می گیرد می دهد، و اهمیتی ندارد که آن پاسخ چه بوده است.
ماهیت تنبیه
تفسیر اساسی گاتری از تنبیه همانند تفسیر وی از سایر انواع یادگیری است که از طریق تداعی صورت می گیرد. آنچه از شخص در موقعیت به خصوصی سر زده است معمولا در موقعیتهای مشابه نیز تکرار می شود. گاتری در این مورد مثال جالبی می زند:
نشستن روی پونز مانع از یادگیری نمی شود بلکه سبب می شود که شخص کاری غیر از نشستن یاد بگیرد. عمل خاص ناشی از تنبیه است که تعیین می کند چه چیزی آموخته خواهد شد، نه احساس ناشی از تنبیه. وقتی سگی را آموزش می دهیم که از توی حلقه ای بپرد، مؤثر بودن تنبیه در این مورد بستگی به این خواهد داشت که چه قسمتی از بدن سگ مورد تنبیه قرار می گیرد. قسمت جلو بدن یا قسمت عقب آن. آنچه مهم است عملی است که سگ یا آدمی بر اثر تنبیه مجبور می شود انجام دهد نه احساسی که از تنبیه ناشی می شود.
بنابراین از نظر گاتری تنبیه نه به علت ناراحتی که تولید می کند، بلکه به سبب اینکه نحوه پاسخ دهی فرد به محرکهای معین را تغییر می دهد، مؤثر است. تنبیه تنها در صورتی مؤثر است که پاسخ تازه ای را به محرکهای قدیمی ایجاد می کند. تنبیه به این علت در تغییر دادن عادت نامطلوب مؤثر است که رفتار ناهمساز با رفتار تنبیه شده را ایجاد می کند. وقتی که رفتار حاصل از تنبیه با رفتار تنبیه شده ناهمساز نباشد تنبیه ناموفق است.
همه آنچه را که گاتری راجع به تنبیه گفته است با تنها قانون او- قانون مجاورت -مطابقت دارد. وقتی که محرکها و پاسخها همراه می شوند، با هم تداعی می گردند و این تداعی حفظ می شود تا اینکه محرکها در حضور پاسخ دیگری ظاهر شوند، که در این حالت با پاسخ جدید تداعی می شوند. تنبیه وقتی که به طور مؤثر به کار رود سبب می شود محرکهایی که قبلا پاسخ نامطلوبی را فرا می خواندند، پاسخ مطلوبی را ایجاد کنند. به طور خلاصه دیدگاههای گاتری راجع به تنبیه را می توان به صورت زیر خلاصه کرد:
۱. آنچه درباره تنبیه مهم است، عملی است که ارگانیسم در نتیجه تنبیه انجام می دهد نه احساسی که بر اثر تنبیه در او به وجود می آید.
2. برای اینکه تنبیه مؤثر افتد، باید رفتاری را ایجاد کند که با رفتار تنبیه شده ناهمساز است.
3. برای اینکه تنبیه مؤثر افتد، باید در حضور محرکهایی که رفتار تنبیه شده را فرا می خواند اعمال گردد.
4. اگر شرایط ذکر شده در بندهای 2 و 3 رعایت نشود تنبیه ناموثر خواهد بود و حتی ممکن است پاسخ نامطلوب را قوی تر سازد.
بنابراین تنبیه زمانی کارساز است که ارگانیسم مجبور به عملی شود که به جزء آنچه به خاطرش تنبیه شده است انجام دهد؛ و این کار را هنگامی انجام می دهد که محرکهایی که رفتار تنبیه شده را فرا می خواندند هنوز حضور داشته باشند. این البته سبب تشکیل تداعی تازه ای می شود و بار دیگر که همان محرکها ظاهر می شوند، به عوض یک پاسخ نامطلوب، پاسخ مطلوبی فرا خواهند خواند.
نشستن روی پونز مانع از یادگیری نمی شود بلکه سبب می شود که شخص کاری غیر از نشستن یاد بگیرد. عمل خاص ناشی از تنبیه است که تعیین می کند چه چیزی آموخته خواهد شد، نه احساس ناشی از تنبیه. وقتی سگی را آموزش می دهیم که از توی حلقه ای بپرد، مؤثر بودن تنبیه در این مورد بستگی به این خواهد داشت که چه قسمتی از بدن سگ مورد تنبیه قرار می گیرد. قسمت جلو بدن یا قسمت عقب آن. آنچه مهم است عملی است که سگ یا آدمی بر اثر تنبیه مجبور می شود انجام دهد نه احساسی که از تنبیه ناشی می شود.
بنابراین از نظر گاتری تنبیه نه به علت ناراحتی که تولید می کند، بلکه به سبب اینکه نحوه پاسخ دهی فرد به محرکهای معین را تغییر می دهد، مؤثر است. تنبیه تنها در صورتی مؤثر است که پاسخ تازه ای را به محرکهای قدیمی ایجاد می کند. تنبیه به این علت در تغییر دادن عادت نامطلوب مؤثر است که رفتار ناهمساز با رفتار تنبیه شده را ایجاد می کند. وقتی که رفتار حاصل از تنبیه با رفتار تنبیه شده ناهمساز نباشد تنبیه ناموفق است.
همه آنچه را که گاتری راجع به تنبیه گفته است با تنها قانون او- قانون مجاورت -مطابقت دارد. وقتی که محرکها و پاسخها همراه می شوند، با هم تداعی می گردند و این تداعی حفظ می شود تا اینکه محرکها در حضور پاسخ دیگری ظاهر شوند، که در این حالت با پاسخ جدید تداعی می شوند. تنبیه وقتی که به طور مؤثر به کار رود سبب می شود محرکهایی که قبلا پاسخ نامطلوبی را فرا می خواندند، پاسخ مطلوبی را ایجاد کنند. به طور خلاصه دیدگاههای گاتری راجع به تنبیه را می توان به صورت زیر خلاصه کرد:
۱. آنچه درباره تنبیه مهم است، عملی است که ارگانیسم در نتیجه تنبیه انجام می دهد نه احساسی که بر اثر تنبیه در او به وجود می آید.
2. برای اینکه تنبیه مؤثر افتد، باید رفتاری را ایجاد کند که با رفتار تنبیه شده ناهمساز است.
3. برای اینکه تنبیه مؤثر افتد، باید در حضور محرکهایی که رفتار تنبیه شده را فرا می خواند اعمال گردد.
4. اگر شرایط ذکر شده در بندهای 2 و 3 رعایت نشود تنبیه ناموثر خواهد بود و حتی ممکن است پاسخ نامطلوب را قوی تر سازد.
بنابراین تنبیه زمانی کارساز است که ارگانیسم مجبور به عملی شود که به جزء آنچه به خاطرش تنبیه شده است انجام دهد؛ و این کار را هنگامی انجام می دهد که محرکهایی که رفتار تنبیه شده را فرا می خواندند هنوز حضور داشته باشند. این البته سبب تشکیل تداعی تازه ای می شود و بار دیگر که همان محرکها ظاهر می شوند، به عوض یک پاسخ نامطلوب، پاسخ مطلوبی فرا خواهند خواند.
محرکهای نگهدارنده چیست؟
یکی از مفاهیمی که گاتری مطرح می کند، محرکهای نگهدارنده است. محرکهای نگهدارنده عبارتست از هر گونه منبع تحریک که تا انجام نوعی عمل خاص ادامه می یابد. محرکهای نگهدارنده ارگانیسم را تا رسیدن به هدف، فعال نگه می دارند. برای نمونه گرسنگی تحریکات درونی تولید می کند که تا خوردن غذا ادامه می یابند. پس از آنکه غذا خورده شد، محرکهای نگهدارنده قطع می شوند و شرایط تحریکی تغییر می یابد و در نتیجه پاسخی که به غذا انجامیده است حفظ می گردد. سایق های فیزیولوژیکی یک منبع برای محرکهای نگهدارنده هستند.
مفهوم قصد
پاسخهایی که به محرکهای نگهدارنده شرطی می شوند قصد نام دارد. به این دلیل به آن قصد گفته می شود که محرک نگهدارنده حاصل از یک سایق معمولا برای مدتی (تا زمان کاهش سایق) ادامه می یابد. بنابراین زنجیره رفتاری پیش از پاسخ کاهش دهنده سائق، بار دیگر که سایق با محرکهای وابسته به آن ظاهر می شود تکرار می گردد. زنجیره رفتاری وابسته به محرکهای نگهدارنده دارای ارتباط درونی و منطقی به نظر می رسد و لذا به آن، عمل از روی قصد گفته می شود. اگر حیوانی گرسنه است و به او اجازه خوردن داده شود، خواهد خورد. اما اگر ارضای مستقیم سایق گرسنگی ممکن نباشد، هر رفتاری را که آخرین بار به غذا منتهی شده انجام خواهد داد: ممکن است، جهت معینی در ماز بچرخد. اهرمی را فشار دهد، یا میله ای را به حرکت در آورد. اگر شخص گرسنه است و ساندویچی در اتاق کارش دارد آن را خواهد خورد اما اگر ساندویچش را فراموش کرده باشد بر می خیزد کتش را می پوشد. سوار اتومبیلش می شود، رستورانی می یابد، وارد رستوران می شود، غذایی سفارش می دهد و غیره. الگوهای پاسخی متفاوت با محرکهای نگهدارنده حاصل از گرسنگی و محرکهای موقعیتهای محیطی، یعنی خوردن یا نخوردن ناهار، تداعی شده اند. رفتار ایجاد شده به وسیله محرکهای نگهدارنده ممکن است هدفمند یا از روی قصد به نظر برسند، اما گاتری معتقد بود که آن را نیز می توان با قانون مجاورت تبیین کرد.
منبع: روان شناسی یادگیری
نویسنده: حسین زارع
نویسنده: حسین زارع
بیشتر بخوانید:
تنبیه کودکان؛ چرا و چگونه (بخش اول)
مناسب ترین روش جایگزین تنبیه چیست؟
اهمیت تشویق و تنبیه کودکان