مدیریت نیاز جنسی

مدیریت نیاز جنسی، موجب تعدیل غریزه جنسی می شود. 
 

تعادل انسان، زاده تأمین نیازهای اساسی است. هنگامی که نیازی شکل می گیرد، بی قراری در وجود انسان به وجود می آید و همه فکر، عواطف و رفتارهایش متوجه آن نیاز گردیده و تعادل خویش را از دست می دهد. تنظیم نیازهای اساسی به ویژه تنظیم نیاز جنسی به مدیریت درست نیازمند است. به همان اندازه که سرکوب غریزه جنسی، اختلال جسمی و روانی را به دنبال دارد، ارضای نادرست آن نیز ویرانگر و تباه کننده خواهد بود. توجه به مناسبات جنسی در دنیای معاصر به ویژه لذت گرایی و آزادی های جنسی برآمده از اندیشه و فرهنگ لیبرالیستی غرب، به خوبی گویای این واقعیت است.

دگرگونی ساختار اجتماعی و فرهنگی جوامع جدید، ذهنیت انسان معاصر را نیز دگرگون نموده و تغییرات جدی در عرصه مناسبات جنسی انسان ها ایجاد نموده است. در گذشته که از آن به جوامع سنتی یاد می شود، مردان و زنان بر مبنای اخلاق جنسی؛ یعنی حیا و عفت، به امور جنسی می نگرستند، تجربه و آگاهی جنسی شان محدود و بیشتر منحصر به همسر قانونی شان می گردید؛ اما در دنیای جدید، فرهنگ جنسی متأثر از فرهنگ فراگیر تجارت پیشه گی سرمایه داری، فارغ از بایدهای اخلاقی شکل گرفته و رواج می یابد.
 
اما در دنیای ماشینی امروز، لذت و تمایلات جنسی به منبع مهم تجاری تبدیل شده است. روسپی گری، قاچاق و تجارت زنان و دختران، استفاده ابزاری از جذابیت های جسمی و جنسی زنان برای تبلیغ کالاهای تجارتی و تولید انبوه وسایل آرایشی، با توجه به جذابیت جنسی زنان پدید آمده اند. در چنین بستر غیراخلاقی است که نه تنها قداست خانواده در غرب شکسته می شود، بلکه خانه به خابگاهی ویرانه تبدیل می شود.
 

بحران در خانواده، بهای سنگینی است که غرب در برابر آزادی های جنسی می پردازد. ازدواج و تشکیل خانواده در اندیشه انسان غربی اهمیت مبنایی خود را از دست داده ، نرخ ازدواج و باروری هردو، کاهش یافته، شمار طلاق ها و زایمان های نامشروع افزایش یافته است. همزیستی بیرون از چارچوب ازدواج رو به فزونی نهاده و معنای چنین تحولی این است که مرز بین رفتارهای مشروع و نامشروع به تدریج مبهم می شود؛ برای نمونه در سوند چهل درصد از نوزادان حاصل ازدواج رسمی نیستند. طلاق نیز زشتی خود را از دست داده و به کاری عادی و متعارف تبدیل شده است.[1]
در جوامع اسلامی، هر چند خانواده ها بر بنیان فرهنگ غنی اسلام استوار می باشد؛ اما نباید آسیب دیدگی و تأثیر پذیری آن را از هجوم فرهنگی دنیای جدید نادیده گرفت. در دنیای معاصر، همان گونه که ساختارهای اجتماعی و فرهنگ عمومی دگرگون شده است، ذائقه جنسی انسان ها نیز تغییر کرده است. در گذشته ساختارهای فرهنگی، حیاء، صبر جنسی و عفت را نهادینه می کردند و خانواده را نهادی مقدس می دانستند که پاسداشت آن، پذیرش محدودیت ها را ممکن می ساخت؛ اما ساختارهای فرهنگی امروزی با تکیه بر پیشرفت های جدید رسانه ای، تنوع طلبی جنسی را چنان رواج می دهند که اهمیت حیا و غیرت و تقدس خانواده رفته رفته جای خود را به فردگرایی و کامروایی داده است. در چنین فرایند است که آستانه رضایت مندی جنسی افراد افزایش یافته، پدیده نارضایتی جنسی در روابط زناشویی شکل می گیرد و روابط جنسی نامشروع افزایش می یابد.[2]

کارشناسان امور خانواده نیز بر این باورند که اختلال در مناسبات جنسی زن و شوهر، نظام خانواده را برهم زده و تهدید به فروپاشی می نماید. دکتر صفورایی، کارشناس مرکز مشاوره مؤسسه امام خمینی، ضمن مرتبط دانستن نوع مشکلات میان همسران با فرهنگ مردم هر منطقه، یکی از مشکلات اساسی مراجعان را بدگمان به همسر می داند. مردانی که به دلیل شرایط اجتماعی از فریب خوردن می ترسند و خوش بینی به همسرشان را نوعی حماقت می دانند یا زنانی که گمان می کنند همسرشان در زندگی خود عشق دیگری دارد یا در روابط با زنان دیگر، حریم ها را رعایت نمی کند. بخشی از این بدگمانی ها برآمده از بدبینی است و بخشی دیگر به خاطر شکسته شدن مرزها و حریم های جامعه است. [3]
 
دکتر سید کاظم فروتن، رئیس «سومین کنگره خانواده و سلامت جنسی» اختلالات جنسی را ریشه اصلی نزدیک به ۵۰ درصد از طلاق های کشور می داند. به گفته او ممکن است بسیاری از همسران مشکلات ظاهری و سطحی؛ مانند تنفر از یکدیگر، مشکلات رفاهی و اقتصادی یا جر و بحث های خانوادگی را دلیل طلاق معرفی کنند؛ اما بررسی های عمیق تر، اختلال در روابط زناشویی را نشان می دهند. او به استناد آمارهای موجود، می گوید نزدیک به ۳۰ درصد از زنان و ۳۰ تا 40 درصد از مردان کشور اختلالات جنسی دارند. [4]
 
پرسش اساسی که در چنین شرایطی مطرح می باشد این است که زنان و مردان چگونه می توانند نیاز جنسی خویش را در چارچوب خانواده مدیریت نمایند؟ در نگاه اسلام راه درست ارضاء نیاز جنسی چیست؟
 

غریزه جنسی به عنوان یکی از طبیعی ترین غرایز انسانی در یک فرایند پیچیده روانی- عاطفی اشباع شدنی است. فرایندی که می توان از آن به فرایند ارتباط جنسی تعبیر نمود. فرایند ارتباط جنسی دارای ابعاد و مراحل سه گانه مراقبتی، انگیزشی و آمیزشی می باشد. مدیریت نیاز جنسی؛ یعنی مدیریت کشش جنسی در این مراحل. در نگاه اسلام زن و مرد با لحاظ جایگاه شوهری و بانویی، وظایف شفاف و روشن در ابعاد و مراحل یاد شده دارند. با انجام این وظایف است که نیازهای جنسی زن و شوهر به بهترین شکل ممکن تأمین گردیده و نظام خانواده بهترین جایگاه برای بروز عشق پاک و پرورش انسان های صالح می گردد.

پی نوشت:

---

منبع: کتاب «شاخص های خانواده مطلوب از دیدگاه اسلام»