1. به ترس خود از شکست، عمیق تر توجه کنید
گاهی اوقات ترس ما از شکست، ترسی منطقی در مورد نتیجه ای است که ممکن است با عدم موفقیت حاصل شود. اما برخی مواقع ترس از شکست ممکن است غیر منطقی به نظر برسد و به یک معنا ممکن است ذهن انسان در این زمینه بزرگ نمایی کند. در مواردی نیز ممکن است ترس از شکست یک عامل و علت زیر بنایی داشته باشد. پس از اینکه علت و میزان ترس مشخص شد، بهتر می توان با آن مقابله کرد.
ما ممکن است واقعاً از شکست بهراسیم، اما غالباً این ترس با دیگر عوامل مانند خودپنداره (تصور از خود) و یا خود ارزشمندی، گره خورده است. همچنین گاهی اوقات ترس از شکست به خاطر ترس از شرمندگی است. مثلاً ممکن است علت ترسِ یک دانش آموز از رد شدن در امتحانات آخر سال، تنها ترس از عدم موفقیت تحصیلی نباشد، بلکه ممکن است بترسد با این شکست همسالانش را از دست دهد و یا در مقابلشان احساس شرمندگی نماید.
ما ممکن است واقعاً از شکست بهراسیم، اما غالباً این ترس با دیگر عوامل مانند خودپنداره (تصور از خود) و یا خود ارزشمندی، گره خورده است. همچنین گاهی اوقات ترس از شکست به خاطر ترس از شرمندگی است. مثلاً ممکن است علت ترسِ یک دانش آموز از رد شدن در امتحانات آخر سال، تنها ترس از عدم موفقیت تحصیلی نباشد، بلکه ممکن است بترسد با این شکست همسالانش را از دست دهد و یا در مقابلشان احساس شرمندگی نماید.
2. از شخصی سازی و یا تعمیم افراطی پرهیز کنید
شما می توانید هر اتفاقی که در عالم می افتد را به عنوان یک شکست برای خود تفسیر کنید. همچنین می تواند یک شکست و یا عدم موفقیت در یک کار را به تمام زندگی خود سرایت داده و خود را انسانی شکست خورده . بازنده بپندارید. ممکن است با خودتان بگویید: "من یک بازنده ام" یا "واقعاً انسان بی ارزشی هستم"، چرا که تلاشتان در یک مورد خاص به نتیجۀ مطلوب نرسیده است. در حالیکه چنین رویکرد و طرز تفکری معمولاً بسیار شایع است، اما باید بدانید این افکار به هیچ عنوان کارآمد نبوده و صد البته اشتباهند.
بهتر است پس از شکست ببینید در سرتان چه می گذرد. ما معمولاً اجازه می دهیم ذهنمان به سمت افکاری نا کارآمد سوق پیدا کند. مثلاً تصور کنید در حال کار بر روی یک اختراع هستید، و در هجدهمین تلاش، با شکست موجه شده اید، بنابراین ممکن است این افکار در ذهنتان رژه روند: "بله، هرگز نمی توانم این اختراعم را تکمیل کرده و به نتیجه برسانم."
آنچه که شرایط موجود به شما می گوید این است که دستگاه شما در حال حاضر کار نمی کند و به هیچ عنوان پیامی در مورد شخص شما و یا امکان موفقیت در آینده، در درونش ندارد. شما نیز واقعیت ها را درست ببینید و از قضاوت های نادرست پرهیز کنید.
بهتر است پس از شکست ببینید در سرتان چه می گذرد. ما معمولاً اجازه می دهیم ذهنمان به سمت افکاری نا کارآمد سوق پیدا کند. مثلاً تصور کنید در حال کار بر روی یک اختراع هستید، و در هجدهمین تلاش، با شکست موجه شده اید، بنابراین ممکن است این افکار در ذهنتان رژه روند: "بله، هرگز نمی توانم این اختراعم را تکمیل کرده و به نتیجه برسانم."
آنچه که شرایط موجود به شما می گوید این است که دستگاه شما در حال حاضر کار نمی کند و به هیچ عنوان پیامی در مورد شخص شما و یا امکان موفقیت در آینده، در درونش ندارد. شما نیز واقعیت ها را درست ببینید و از قضاوت های نادرست پرهیز کنید.
3. از کمال گرایی بپرهیزید
برخی افراد اعتقاد دارند کمال گرایی فضیلتی است که با داشتن آن می توان به موفقیت های چشمگیری دست یافت اما حقیقت این است که کمال گرایی می تواند انسان را به شکست و ناکامی بکشاند و حتی در موارد شدیدش یک بیماری روانی محسوب شود.
افراد کمال گرا معمولاً دچار وسواسِ ترس از شکست می شوند. آن ها معمولاً هر شرایطی را که نتواند استانداردهای غیر معقولشان را برآورده سازد، به عنوان یک شکست قلمداد می کنند. همچنین ممکن است کمال گرایی به تنبلی و وقت تلف کردن نیز منجر شود، چرا که معمولاً فرد کمال گرا نگران است که نتواند کار را مطابق استانداردهایش پیش ببرد، بنابراین به خاطر این ترس و نگرانی، کار را اصلاً آغاز نخواهد کرد.
سعی کنید استانداردهایی معقول و منطقی برای خود داشته باشید و البته بدانید باز هم ممکن است در مواقعی همین استانداردها نیز برآورده نشوند.
مطالعات نشان داده معمولاً اساتید کمال گرا، نسبت به اساتید منعطف، مطالعات علمی و مقالات کمتری ارائه می دهند.
همچنین احتمال ابتلا به بیماری های روانی از قبیل افسردگی و یا اختلالات خوردن در افراد کمال گرا بیشتر است.
افراد کمال گرا معمولاً دچار وسواسِ ترس از شکست می شوند. آن ها معمولاً هر شرایطی را که نتواند استانداردهای غیر معقولشان را برآورده سازد، به عنوان یک شکست قلمداد می کنند. همچنین ممکن است کمال گرایی به تنبلی و وقت تلف کردن نیز منجر شود، چرا که معمولاً فرد کمال گرا نگران است که نتواند کار را مطابق استانداردهایش پیش ببرد، بنابراین به خاطر این ترس و نگرانی، کار را اصلاً آغاز نخواهد کرد.
سعی کنید استانداردهایی معقول و منطقی برای خود داشته باشید و البته بدانید باز هم ممکن است در مواقعی همین استانداردها نیز برآورده نشوند.
مطالعات نشان داده معمولاً اساتید کمال گرا، نسبت به اساتید منعطف، مطالعات علمی و مقالات کمتری ارائه می دهند.
همچنین احتمال ابتلا به بیماری های روانی از قبیل افسردگی و یا اختلالات خوردن در افراد کمال گرا بیشتر است.
4. مثبت اندیش باشید
تمرکز نمودن بر شکست های گذشته می تواند شما را از رسیدن به موقیت های آینده محروم سازد. به جای تمرکز بر مشکلات و ناکامی ها، بهتر است بر نقاط مثبت و تجربیاتی که از شکست آموخته اید، متمرکز شوید. حتی اگر در دستیابی به اهداف اصلی و مهم زندگی تان موفق نشده اید، باز هم با آموختن از تجربیات می توانید دوباره برخیزید و در مسیر رسیدن به موفقیت گام بردارید.
تمرکز نمودن، تنها بر جنبه های منفی در نهایت موجب می شود همه چیز را منفی دیده و ازادامه مسیر بازمانید. با تمرکز بر موفقیت ها و جنبه های مثبت، قطعاً روحیه گرفته و برای ساختن آینده ای بهتر مهیا خواهید شد.
تمرکز نمودن، تنها بر جنبه های منفی در نهایت موجب می شود همه چیز را منفی دیده و ازادامه مسیر بازمانید. با تمرکز بر موفقیت ها و جنبه های مثبت، قطعاً روحیه گرفته و برای ساختن آینده ای بهتر مهیا خواهید شد.
5. به آموختن ادامه دهید
اگر می خواهید کار جدیدی آغاز کنید و نگران این هستید که از پسش بر نمی آیید، می توانید مهارت ها و دانشتان در آن حیطه را افزایش دهید و به عبارتی اطلاعات و مهارت های خود را به روز کنید.
با افزایش دانش و مهارت، اعتماد به نفس بیشتری پیدا کرده و خود را آماده ورود به کار جدید می کنید، بدون اینکه مانند قبل، از شکست بترسید.
مهارت های موجودتان را تقویت کنید. همیشه با مطالعه جدیدترین منابع و تقویت مهارت های خود، سعی کنید احتمال شکست را کاهش دهید. وقتی احتمال شکست کاهش یافت، خود به خود ترس از شکست نیز کمتر خواهد شد.
علاوه بر مهارت های موجود، سعی کنید مهارت های جدیدی بیاموزید. با آموختن مهارت های جدید، می توانید برای مواجهه با طیف وسیعی از موقعیت های مختلف و متنوع، آمادگی داشته باشید و در نتیجه احتمال دستیابی به موفقیت را افزایش دهید.
با افزایش دانش و مهارت، اعتماد به نفس بیشتری پیدا کرده و خود را آماده ورود به کار جدید می کنید، بدون اینکه مانند قبل، از شکست بترسید.
مهارت های موجودتان را تقویت کنید. همیشه با مطالعه جدیدترین منابع و تقویت مهارت های خود، سعی کنید احتمال شکست را کاهش دهید. وقتی احتمال شکست کاهش یافت، خود به خود ترس از شکست نیز کمتر خواهد شد.
علاوه بر مهارت های موجود، سعی کنید مهارت های جدیدی بیاموزید. با آموختن مهارت های جدید، می توانید برای مواجهه با طیف وسیعی از موقعیت های مختلف و متنوع، آمادگی داشته باشید و در نتیجه احتمال دستیابی به موفقیت را افزایش دهید.
6. اقدام کنید
شکستِ واقعی شکستی است که به خاطر حرکت نکردن اتفاق می افتد. همیشه برداشتن اولین قدم بسیار دشوار و در عین حال بسیار مهم است. یعنی اولید قدم دشوارترین و مهم ترین قدم خواهد بود. وقتی می خواهید کار جدیدی را آغاز کنید، خیلی طبیعی است که احساس ترس کنید و انجام آن برایتان دشوار باشد. ولی مطمئن باشید با برداشتن چند قدم اول احساستان تغییر کرده و راحت خواهید شد.
به خودتان اجازه دهید تا مقداری احساس ناراحتی کنید. برای هر فردی لحظاتی پیش می آید که در آن ها احساس ناراحتی و یا ترس از مواجه شدن با چالش ها را خواهد نمود و این موضوع حتی برای موفق ترین انسان های روی کره زمین نیز اتفاق می افتد.
بدانید این ترس کاملاً طبیعی و عادی است پس هرگز سعی نکنید با آن مقابله کنید. به جای مقابله با ترس، تصمیم بگیرید با وجود تمام ترس ها و نگرانی ها، کارتان را شروع کنید.
به خودتان اجازه دهید تا مقداری احساس ناراحتی کنید. برای هر فردی لحظاتی پیش می آید که در آن ها احساس ناراحتی و یا ترس از مواجه شدن با چالش ها را خواهد نمود و این موضوع حتی برای موفق ترین انسان های روی کره زمین نیز اتفاق می افتد.
بدانید این ترس کاملاً طبیعی و عادی است پس هرگز سعی نکنید با آن مقابله کنید. به جای مقابله با ترس، تصمیم بگیرید با وجود تمام ترس ها و نگرانی ها، کارتان را شروع کنید.
یادتان باشد که همیشه اهداف بزرگ را به اهدافی کوچک و دست یافتنی تقسیم کنید. وقتی اهدافی دارید که اطمینان دارید می توانید به راحتی از پسشان برآیید، مطمئن باشید ترستان از آن هدف بزرگ نیز کمتر خواهد شد.
ادامه دارد...
ادامه دارد...
نویسنده: سید مصطفی سید آقامیری
منبع: سایت ویکی هاو