یکی از قابل توجه ترین عوامل افسردگی در این فصل، مقایسه کردن روزهای تابستانی یکنواخت خودمان با روز های پر هیجان و تفریح دیگران است.
مهمترین دلایلی که باعث ایجاد افسردگی تابستانی می شوند
1. ناامیدی از عملی شدن برنامههای تابستانیمان
هنگامی که تابستان سرانجام سر میرسد و ما با انبوهی از رؤیاهایی روبه رو میشویم که نمیتوانیم عملیشان کنیم، انتظاراتمان از واقعیت موجود فاصله میگیرد. در نتیجه، همهٔ افسانههایی که دربارهٔ تابستان در سرمان ساخته بودیم، خراب میشود. روزهای تابستان میگذرد و ما شرایط تحقق بسیاری از برنامههای شناور در ذهنمان را نداریم. همین موضوع باعث ایجاد یک ناامیدی مداوم و مزمن در ذهن ما خواهد شد. با گذشت روزهای تابستان، بیشتر احساس یأس میکنیم و با تکرار این احساس دچار حالت ناامیدی میشویم. هر روز با افسردگی از خودمان میپرسیم: «تابستانی که منتظرش بودم، همین بود؟» و تکرار همهٔ اینها، افسردگی تابستانی را در وجودمان شدیدتر میکند.
2. داشتن حساسیت به گیاهان و آبوهوا
ذرات آلرژیزای مربوط به گیاهان، در آبوهوا و نسیم تابستانی بیشتر وجود دارد. حساسیت یا آلرژی تابستانه باعث بی حوصلگی و تحریکپذیری خُلقیات ما میشود. همواره از بروز آلرژی خود احساس اضطراب میکنیم و تلاش میکنیم که در هر شرایطی، مجهز به کلی وسایل و داروهای ضدحساسیت باشیم. این شرایط میتواند به افزایش احساس افسردگی ما نسبت به گذراندن وقت در آبوهوای تابستانی بینجامد.
3. تحملپذیری کم در برابر دمای بالای هوا
برخی از مردم به آب وهوای تابستانی علاقه مندند و طبع گرمی دارند. در مقابل، انسانهایی وجود دارند که تحمل آب وهوای گرم برایشان سخت و طاقتفرساست. در این دسته افراد، نور آفتاب بهجای انرژیدادن، انرژی آنها را میگیرد. آنها در هوای گرم، احساس خستگی و کسالت بیشتری دارند و مدام دچار گرمازدگی میشوند. اگر شبیه این افراد باشیم، احتمالا، تابستان از کیفیت زندگی روزانهٔ ما میکاهد. دمای بالا باعث میشود نتوانیم ساعتهای خوبی را در خارج از خانه بگذرانیم. همهٔ وقت ما صرف ماندن در خانه میشود و نمیتوانیم ورزش و تفریح در بیرون خانه را ادامه دهیم. آشپزی با اجاق گاز ما را کلافه و دلزده میکند. گرما بر عادتهای غذایی ما تأثیر منفی میگذارد و از میزان اشتهای مان میکاهد. به این ترتیب، در روزهای تابستان دچار افسردگی ناشی از هوای گرم میشویم.
4. مقایسهٔ ذهنی خودمان با افرادی که در تعطیلات عالی هستند
یکی از قابلتوجهترین عوامل افسردگی در این فصل، مقایسه کردن روزهای تابستانی خودمان با دیگران است. در محیطهای گوناگون از جمله شبکه های اجتماعی، تصاویر و ویدئوهایی از افراد در حال خوشگذرانی تابستانی میبینیم. این در حالی است که خودمان ناگزیریم در این هوای گرم در دفتر کار حاضر شویم و به انجام مسئولیتهایمان بپردازیم. به خانواده و اطرافیانمان که در حال سفر یا خوشگذرانی هستند، احساس حسادت داریم و مدام خودمان را با آنها مقایسه میکنیم. این وضعیت باعث افزایش نارضایتی و ناسازگاریمان میشود و ما را به افسردگی نزدیکتر میکند. از قدیم گفتهاند که «مقایسه، دزدِ شادیهاست!». بنابراین مقایسهٔ زندگی واقعی خودمان با تصاویری که از زندگی دیگران میبینیم، وضعیت جالبی در روحیهٔ ما ایجاد نمیکند. تا زمانی که به مقایسه کردن وضعیت روزهای تابستانی خودمان با دیگران ادامه دهیم، افسردگی تابستانی دست از سرمان برنخواهد داشت.
چه کسانی بیشتر در معرض افسردگی تابستانی قرار دارند؟
احتمال ابتلا به اختلال عاطفی فصلی در همهٔ افراد به یک اندازه است. البته پژوهشها نشان میدهد که این وضعیت در اغلب موارد ریشهٔ موروثی و ژنتیکی دارد. از هر سه نفری که به آشفتگیهای عاطفی فصلی مبتلا هستند، دو نفر از آنها سابقهٔ ژنتیکیِ ابتلا به اختلالهای روحی و افسردگی دارند. کسانی که در خانوادهٔ خود، شاهد سابقهٔ ابتلا به افسردگی بودهاند، احتمالا بیشتر به اختلالهای روحی و افسردگی فصلی دچار میشوند.
به گزارش مؤسسهٔ ملی سلامت روان آمریکا (NIMH)، خطر ابتلای افراد بالغِ جوان، نوجوانان و کودکان به آشفتگیهای روحی فصلی بیشتر است. این احتمال برای ابتلا به افسردگی تابستانی نیز صدق میکند. به نظر میرسد که زنان بیشتر در معرض خطر ابتلا به افسردگیهای تابستانی هستند؛ زیرا ذهن آنها چهار برابر بیشتر از ذهن مردان در مواجهه با اختلالهای فصلی حساسیت دارد. عدهای از دانشمندان در حال پژوهش روی نشانههای ابتلا به افسردگی تابستانی هستند. آنها علائمی اعلام کردهاند که نشان میدهد کدام افراد بیشتر در خطر ابتلا به افسردگی تابستانی قرار دارند. در ادامه فهرستی میبینید که نشان میدهد احتمال ابتلا به افسردگی تابستانی در کدام دسته از افراد بیشتر است:
- افرادی که سابقهٔ ژنتیکی دارند.
- افرادی که سن آنها کمتر است و جوانتر هستند.
- خطر ابتلا به اختلالات روحی فصلی در زنان بیشتر است.
با وجود اینکه افسردگی تابستانی، تنها درصد کمی از افراد را تحتتأثیر خود قرار میدهد، باز هم نباید فراموش کنیم که این اختلال یک بیماری روحی است. رسیدگی به بیماریها و اختلالات روحی موضوعی مهم است که نیاز به پیگیری دارد.
به گزارش مؤسسهٔ ملی سلامت روان آمریکا (NIMH)، خطر ابتلای افراد بالغِ جوان، نوجوانان و کودکان به آشفتگیهای روحی فصلی بیشتر است. این احتمال برای ابتلا به افسردگی تابستانی نیز صدق میکند. به نظر میرسد که زنان بیشتر در معرض خطر ابتلا به افسردگیهای تابستانی هستند؛ زیرا ذهن آنها چهار برابر بیشتر از ذهن مردان در مواجهه با اختلالهای فصلی حساسیت دارد. عدهای از دانشمندان در حال پژوهش روی نشانههای ابتلا به افسردگی تابستانی هستند. آنها علائمی اعلام کردهاند که نشان میدهد کدام افراد بیشتر در خطر ابتلا به افسردگی تابستانی قرار دارند. در ادامه فهرستی میبینید که نشان میدهد احتمال ابتلا به افسردگی تابستانی در کدام دسته از افراد بیشتر است:
- افرادی که سابقهٔ ژنتیکی دارند.
- افرادی که سن آنها کمتر است و جوانتر هستند.
- خطر ابتلا به اختلالات روحی فصلی در زنان بیشتر است.
با وجود اینکه افسردگی تابستانی، تنها درصد کمی از افراد را تحتتأثیر خود قرار میدهد، باز هم نباید فراموش کنیم که این اختلال یک بیماری روحی است. رسیدگی به بیماریها و اختلالات روحی موضوعی مهم است که نیاز به پیگیری دارد.
از کجا بفهمیم که به افسردگی تابستانی مبتلا شدهایم؟
افسردگی تابستانی و ابتلا به اختلالات روحی فصلی، نشانههای مشخصی دارد. احتمالا بسیاری از افراد با مشاهدهٔ چنین علائمی، احساس میکنند که به بیماری جسمی خاصی مبتلا شدهاند؛ اما هر چه میگردند، علت اصلی آن را پیدا نمیکنند. در ادامه به فهرستی از علائم و نشانههای ابتلا به آشفتگی و اختلال روحی فصلی و بهخصوص افسردگی تابستانی اشاره میکنیم. البته باید توجه کنیم که برخی از این علائم در همهٔ انواع افسردگی مشاهده میشوند:
بی خوابی؛
حواس پرتی؛
کاهش وزن؛
کلافهشدن از روشنایی نور خورشید؛
احساس اضطراب؛
احساس آشفتگی؛
احساس ناامیدی؛
دشواری در تمرکز روی کارها؛
سردرگمی در تصمیم گیری؛
ابتلا به اختلال شیدایی و تحریکپذیری؛
بی اشتهایی؛
بروز تفکرات مربوط به خودکشی؛
بیعلاقگی به فعالیتهایی که همواره از آنها لذت میبردید.
منبع: سایت چطور
بی خوابی؛
حواس پرتی؛
کاهش وزن؛
کلافهشدن از روشنایی نور خورشید؛
احساس اضطراب؛
احساس آشفتگی؛
احساس ناامیدی؛
دشواری در تمرکز روی کارها؛
سردرگمی در تصمیم گیری؛
ابتلا به اختلال شیدایی و تحریکپذیری؛
بی اشتهایی؛
بروز تفکرات مربوط به خودکشی؛
بیعلاقگی به فعالیتهایی که همواره از آنها لذت میبردید.
منبع: سایت چطور