علل کج خلقی در کودکان (بخش دوم)

همانطور که در نوشتار پیشین بیان شد، باید علل کج خلقی کودکان به درستی شناخته شود تا بتوان راهکارهای درمانی برای آن یافت. در نوشتار پیشین به دو علت از علل کج خلقی کودکان پرداختیم. با ما همراه باشید تا با دیگر علل این موضوع آشنا شوید.
شنبه، 25 آبان 1398
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: محمد حسین افشاری
موارد بیشتر برای شما
علل کج خلقی در کودکان (بخش دوم)
رفتارهای نادرست والدین در مقایسه میان کودکان، می تواند زمینه پیدایی حسادت و درگیری آنها با همسالانشان شود.
 

1)اثبات استقلال خود

برخی به اشتباه صرفاً دوران نوجوانی را دوران ادعای استقلال انسان می دانند؛ در حالیکه این درست نیست. انسان در چند مقطع از زندگی خود دوست دارد استقلال یابی از دیگران را در خود شدت داده و آن را برای دیگران ابراز کند. یکی از این دوران ها، دوران کودکی دوم است. کودک در ابتدای سن سه سالگی دوست دارد به دیگران استقلال خود را اثبات کند. او برای اینکه دیگران در مقابل استقلال خود، خاضع کند، ممکن است دست به رفتارهایی همچون کج خلقی بزند. راه کار این جریان آن است که والدین استقلال خواهی کودک را بپذیرند. برخی از کودکان دوست دارند در این سنین خودشان کفش شان را بپوشند یا خودشان غذا بخورند. ممکن است در این زمینه خراب کاری هم بکنند ولی می شود هم به آنها استقلال دهد و هم با یاری ایشان به بهترین انجام شدن آن کار کمک کرد. بگذارید او خودش کفشش را بپوشد و از او بخواهید در صورت کمک، روی شما حساب کند.

والدینی که به استقلال طلبی فرزند خود احترام می گذارند و زمینه رشد این موضوع را مهیا می کنند، فرزندان بهتری را می توانند تربیت کنند. بسیاری از کودکان دیده می شوند که از سنین کودکی توانسته اند خودشان غذایشان را بخورند و در سوی دیگر کودکانی نیز داریم که در سنین بالایی هستند ولی هنوز آداب و رسم غذا خوردن را بلد نیستند. شاید یکی از دلایل موفقیت دسته اول و شکست دسته دوم، وجود والدینی است که به استقلال کودک خود کمک کرده اند.
 

2)نارضایتی درونی کودک

همانطور که در بخش پیشین بیان شد، گاه رفتارهای بیرونی کودک نشان از ناخرسندی های درونی او دارد که در قالب رفتارهای نامتعارف و نابهنجار خود را نشان می دهد. از همین روی والدینی که ترجمان درست و خوبی را از رفتارهای فرزند خود دارند به راحتی می توانند علل این رفتارها را کشف کنند.

اگر کودک بدخلق امروز شما، عادت به بدخلقی و پرخاشگری همیشگی ندارد، ممکن است او از یک امری نارضایتی درونی دارد. راه کار این رفتار، صحبت های والدین در یک محیط آرام و بدون تنش است. برای اینکه بتوانید هیجان ها و رفتارهای او را مدیریت کنید در ابتدا باید او را تخلیه هیجانی کنید که در این مورد، گفتگو می تواند یکی از راه های تخلیه هیجان باشد. وقتی که نارضایتی او شنیده شود، درصد قابل توجهی از راه حل بدخلقی او را حل کرده اید.
 
کودکان نیز به مانند بزرگترهای خود، درونیاتی دارند که اگر این درون، نارضایتی و ناامیدی در آن باشد، یا رفتارهای پرخاشگرانه از خود نشان می دهد و یا دائماً از کسالت های خود با شما گفتگو خواهند کرد. از همین روی گفتگو در این زمان می تواند یک راهکار مناسب به شمار آید.
 

3)حسادت

متاسفانه باید بیان داریم، که برخی از رفتارهای والدین و یا مربیان، زمینه ساز اختلاف میان کودکان و یا حسادت ورزیدن برخی به دیگری هستند. گاه مقایسه نادرست میان کودکان، می تواند زمینه ساز حسادت ورزی بعضی از ایشان نسبت به دیگری شود. اگر مقایسه کودکان بتواند در یک چارچوب خوبی صورت بگیرد، می تواند موجب تشویق ایشان باشد ولی اگر این مقایسه در یک چارچوب نامناسب و غیرمنطقی صورت بگیرد، می تواند در مرحله اول، زمینه حسادت ایشان نسبت به هم باشد و در مرحله دوم زمینه رقابت و در نهایت درگیری آنها شود.

از همین روی والدین و مربیان کودک، باید توجه خاصی به این امر مبذول دارند که مقایسه نباید زمینه ساز حسادت کودکان شود.

کودکان فطرتی پاک دارند که ممکن است در تعاملات نادرست والدین و مربیان با ایشان، این فطرت پاک به یک ذات کینه جو و حسود در مقابل دیگران تبدیل شود. برای این کار بهتر است والدین راه های تشویق مناسبی را برای کودکان به کار بگیرند. به بیان دیگر بهتر است اطرافیان کودک، مهارت های لازم برای تشویق و یا تنبیه او را بیاموزند. نه تشویق مقایسه ای کارگشای خواسته والدین است و نه تنبیه مقایسه ای. بهترین کار این است که کودک با خودش مقایسه شود و با استعدادهای خودش توانایی هایش سنجیده شود.

اما گاه در بعضی از موارد، این حسادت از سر زیاده خواهی کودک نیز هست. کودکی که دائماً نیازهایش به طور افراطی تامین شده است، مدام نسبت به نداشته های آنی اش و داشته های دیگران حسادت می ورزد و شما نمی توانید سیری ای در این میان مشاهده کنید. از همین روی همانطور که قبلاً بیان شد، لازم است والدین در تامین نیازهای کودک، یک مدیریت درستی را داشته باشند تا به دامن افراط و تفریط گرفتار نشود.

بهترین کار در خانواده مرفه این است که سعی کنند، تامین نیازهای کودک خود را با خط متوسط جامعه بسنجند. خط متوسط جامعه، خطی است که نیازهای ایشان در حد اعتدال تامین شده است. در کودکان در خط متوسط اجتماعی، تامین نیازها به صورت متعادل شکل گرفته است و نه در آن تفریط هست و نه افراط. (در جامعه آرمانی!!!)


سبک زندگی مرتبط
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
موارد بیشتر برای شما