زنان دارای هوش هیجانی سرشار، باجرأت هستند و احساسات خود را به طور مستقیم ابراز می دارند و درباره خودشان احساس مثبتی دارند.
مقدمه
چنانچه توضیح داده شد، هوش هیجانی، توانایی درک، ابراز، فهم و اداره هیجانات تعریف شد. رویدادهای زندگی می توانند مثبت یا منفی باشند و از رویدادهای عمده (ازدواج، فوت یکی از اعضای خانواده و یا ارتقای شغلی) تا رویدادهای روزمره (گم کردن چیزی، طرد یا ملاقات با یک دوست) گسترده باشند. بازده های زندگی به راه های احتمالی دلالت دارند که افراد می توانند از آن طریق با این رویدادهای بی شمار زندگی سازگاری پیدا کنند.
برای نمونه، اگر اشخاص یک رشته رویدادهای فشارزای زندگی را در کار تجربه می کنند، ممکن است تعدادی بازده های نامطلوب را نیز تجربه کنند. این افراد ممکن است افسرده شده و اقدام به خودکشی کنند (بازده سلامت روانی)، آنها ممکن است با هیجانات مزاحم، ضعیف برخورد کرده و دوستان و خانواده را ناراحت کنند (بازده ویژگی رابطه)، ممکن است بیش از حد فشار روانی داشته باشند و نتوانند سرکار به نحو خلاف عمل کنند (بازده موفقیت در کار) و ممکن است بیمار شوند (بازده سلامت جسمانی).
برای نمونه، اگر اشخاص یک رشته رویدادهای فشارزای زندگی را در کار تجربه می کنند، ممکن است تعدادی بازده های نامطلوب را نیز تجربه کنند. این افراد ممکن است افسرده شده و اقدام به خودکشی کنند (بازده سلامت روانی)، آنها ممکن است با هیجانات مزاحم، ضعیف برخورد کرده و دوستان و خانواده را ناراحت کنند (بازده ویژگی رابطه)، ممکن است بیش از حد فشار روانی داشته باشند و نتوانند سرکار به نحو خلاف عمل کنند (بازده موفقیت در کار) و ممکن است بیمار شوند (بازده سلامت جسمانی).
ضعیف بودن برخی از افراد
به طور کلی، ما انتظار داریم افرادی که از هوش هیجانی پایینی برخوردارند، در سازگاری با رویدادهای فشارزای زندگی، ضعیف هستند و واکنش های بیشتری در رابطه با افسردگی، درماندگی و سایر بازده های منفی، نشان می دهند. در مقابل، افرادی که هوش هیجانی بالا دارند، باید به بازده های منفی زندگی سازگاری بیشتری نشان دهند. ما همچنین انتظار داریم که هوش هیجانی با رویدادها و بازده های زندگی رابطه مستقیم داشته باشد.
برای نمونه، ما انتظار داریم افرادی که هوش هیجانی بالا دارند، زندگی شان را به نحوی ترتیب دهند که رویدادهای منفی کمتر را در زندگی تجربه کنند. این افراد، همچنین در برقراری روابط با کیفیت، مهارت بیشتری دارند. جا دارد این نکته گفته شود که فرضیه های مطرح شده در بالا، فقط فرضیه هستند و به حد کافی آزمون نشده اند. یک دلیل عمده این است که هوش هیجانی، یک مفهوم نسبتا جدید است. هوش هیجانی، فشار روانی (یا رویدادهای زندگی)، سازگاری و همچنین سلامت روانی، کیفیت رابطه، موفقیت کاری، یا سلامت جسمی نیست، بلکه هوش هیجانی می تواند چیزی باشد که به ما در فهم و پیش بینی این وجوه زندگی روزانه، کمک می کند.
برای نمونه، ما انتظار داریم افرادی که هوش هیجانی بالا دارند، زندگی شان را به نحوی ترتیب دهند که رویدادهای منفی کمتر را در زندگی تجربه کنند. این افراد، همچنین در برقراری روابط با کیفیت، مهارت بیشتری دارند. جا دارد این نکته گفته شود که فرضیه های مطرح شده در بالا، فقط فرضیه هستند و به حد کافی آزمون نشده اند. یک دلیل عمده این است که هوش هیجانی، یک مفهوم نسبتا جدید است. هوش هیجانی، فشار روانی (یا رویدادهای زندگی)، سازگاری و همچنین سلامت روانی، کیفیت رابطه، موفقیت کاری، یا سلامت جسمی نیست، بلکه هوش هیجانی می تواند چیزی باشد که به ما در فهم و پیش بینی این وجوه زندگی روزانه، کمک می کند.
میزان هوش هیجانی
مطالعات انجام شده در زمینه خصوصیات فردی و مؤلفه های جمعیت شناختی و ارتباط آنها با میزان هوش هیجانی، نشان دهنده این است که نمرات هوش هیجانی معمولا با افزایش سن بیشتر می شود. اکثر مردم، در طول زندگی، خودآگاهی بیشتری به دست می آورند و با بالا رفتن سن، راحت تر می توانند هیجان ها و رفتارهای خود را اداره کنند. کسانی که در دهه پنجاه زندگی خود هستند، ۲۵ درصد بیشتر از کسانی که در دهه بیست زندگی خود به سر می برند، نمره می آورند. اکثر مردم در هر ده سال از زندگی خود، چند نمره هوش هیجانی بیشتری دریافت می کنند.
همچنین، تحقیقات در مورد جنسیت، حاکی از آن هستند که ضریب هوش هیجانی زنان، به طور کلی چهار امتیاز بالاتر از ضریب هوش هیجانی مردان است. زنان در سه مهارت خود مدیریتی، آگاهی اجتماعی و مدیریت رابطه، امتیاز بیشتری نسبت به مردان به دست می آورند. نمرة مردان و زنان در مهارت خودآگاهی، یکسان است. بیشترین اختلاف در مدیریت رابطه است که در آن، زنان ۱۰ امتیاز بیشتر از مردان به دست می آورند.
همچنین، تحقیقات در مورد جنسیت، حاکی از آن هستند که ضریب هوش هیجانی زنان، به طور کلی چهار امتیاز بالاتر از ضریب هوش هیجانی مردان است. زنان در سه مهارت خود مدیریتی، آگاهی اجتماعی و مدیریت رابطه، امتیاز بیشتری نسبت به مردان به دست می آورند. نمرة مردان و زنان در مهارت خودآگاهی، یکسان است. بیشترین اختلاف در مدیریت رابطه است که در آن، زنان ۱۰ امتیاز بیشتر از مردان به دست می آورند.
مردان با هوشبهر بالا
مردانی که دارای هوشبهر بالا هستند، با طیف گسترده ای از علایق و توانایی های ذهنی مشخص می شوند، که البته جای تعجبی ندارد. آنها بلندپرواز، مولد، پیش بینی پذیر و سرسخت هستند و در بند علایق فردی خود نیستند. همچنین، عیب جو، فخرفروش، مشکل پسند، بازدارنده، در تجارب جنسی و احساسی ناراحت، غیربیانگر، مستقل و از نظر عاطفی، سرد و بی روح هستند. برعکس، مردانی که از نظر هوش هیجانی بالا هستند، از نظر اجتماعی متوازن، خوش برخورد و بشاش هستند و در مقابل انکار نگران کننده یا ترس آور، مقاومند. آنان در زمینه خدمت به مردم با حل مشکلات، مسئولیت پذیری و برخورداری از دیدگاهی اخلاقی، ظرفیتی قابل توجه دارند و در ارتباط خود با دیگران هم حسی و توجه نشان می دهند. زندگی عاطفی آنان، غنی، اما همخوان است.
آنان با خود، دیگران و مجموعه اجتماعی که در آن زندگی می کنند، راحتند. زنان دارای هوشبهر بالا، از اتکا به نفس هوشمندانه ای که از آنان انتظار می رود، برخوردارند، تفکرات خود را به راحتی مطرح می کنند و برای موضوعات ذهنی ارزش تایلند و طیف گسترده ای از علایق ذهنی و زیبایی شناختی دارند. آنان، همچنین درون نگر، مستعد ابتلا به اضطراب، فرو رفتن در خیالات و احساس گناه هستند و در ابراز آشکار خشم خود درنگ میکنند ( هرچند آن را به طور غیرمستقیم ابراز می کنند).
آنان با خود، دیگران و مجموعه اجتماعی که در آن زندگی می کنند، راحتند. زنان دارای هوشبهر بالا، از اتکا به نفس هوشمندانه ای که از آنان انتظار می رود، برخوردارند، تفکرات خود را به راحتی مطرح می کنند و برای موضوعات ذهنی ارزش تایلند و طیف گسترده ای از علایق ذهنی و زیبایی شناختی دارند. آنان، همچنین درون نگر، مستعد ابتلا به اضطراب، فرو رفتن در خیالات و احساس گناه هستند و در ابراز آشکار خشم خود درنگ میکنند ( هرچند آن را به طور غیرمستقیم ابراز می کنند).
زنان با هوشبهر بالا
برعکس، زنان دارای هوش هیجانی سرشار، باجرأت هستند و احساسات خود را به طور مستقیم ابراز می دارند و درباره خودشان احساس مثبتی دارند، زندگی برای آنان سرشار از معناست. آنان هم مانند مردان، خوش برخورد و اجتماعی هستند و احساسات خود را به طور مقتضی ابراز می دارند و خود را به راحتی با فشارهای عصبی منطبق می کنند. جایگاه اجتماعی آنان به آنها امکان می دهد تا به آسانی با افراد جدید روبرو شوند، با خودشان به قدر کافی راحت هستند تا آنکه بتوانند شوخ طبع، خودانگیخته و در مقابل تجارب عاطفی، پذیرا باشند. برخلاف زنان دارای هوشبهر بالا و ناب، آنان به ندرت احساس اضطراب یا گناه می کنند و یا در خیالات واهی غرق می شوند.
منبع: «هوش هیجانی» (مدیریت احساس، عاطفه و هیجان)، رمضان حسن زاده و سیدمرتضی ساداتی کیا، صص 70-73، دانژه، تهران، اول، 1390.
منبع: «هوش هیجانی» (مدیریت احساس، عاطفه و هیجان)، رمضان حسن زاده و سیدمرتضی ساداتی کیا، صص 70-73، دانژه، تهران، اول، 1390.