بازی های نمادین، بازی هایی است که مناسب سنین دو تا شش سالگی است.
بازی های نمادین
دومین نوع بازی ها به بازی های نمادین (رمزی) موسوم است که با بازی های نوع اول تفاوت دارند. این بازی ها نیازمند فکرند و بر مقایسه ذهنی عنصری محسوس و عنصری تصوری دلالت می نمایند. این بازی ها همچنین نشان دهنده تجلی وانمود سازی نیز هستند، مثلا، یک کودک به جعبه ای در مسیری خاص فشار می آورد و در این موقع جعبه را همچون ماشین تصور می کند و در واقع، جعبه نماد ماشین می شود.
بازی های نمادین ممکن است فردی یا اجتماعی باشند و اغلب مشکل است که فردی یا اجتماعی بودن آنها را تمیز دهیم. کودک کم سن ممکن است کنار کودک دیگر، بدون بازی کردن با او، بازی کند یا ممکن است به تنهایی با همبازی تصوری خود به بازی بپردازد. ساخت نمادین به گونه ای است که کودک یا به طور انفرادی به بازی ادامه می دهد یا به طور اجتماعی.
بازی های نمادین ممکن است فردی یا اجتماعی باشند و اغلب مشکل است که فردی یا اجتماعی بودن آنها را تمیز دهیم. کودک کم سن ممکن است کنار کودک دیگر، بدون بازی کردن با او، بازی کند یا ممکن است به تنهایی با همبازی تصوری خود به بازی بپردازد. ساخت نمادین به گونه ای است که کودک یا به طور انفرادی به بازی ادامه می دهد یا به طور اجتماعی.
بازی های مناسب سنین دو تا شش سالگی
دوره فراوانی این بازی ها، در مقطع سنی ۲۴- ۱۸ ماهگی تا ۶-۵ سالگی است. بازی نمادین نقطه اوج بازی های کودکانه است و بیش از شکل های دیگر بازی در زندگی کودک نقش اساسی ایفا می کند. زیرا کودک همواره ناگزیر است خود را با دنیای اجتماعی بزرگترها، که رغبت ها و قواعد آن برای او برونی است، و با جهان مادی که آن را درست درک نمی کند سازگار کند.
کارکردهای بازی های نمادین (رمزی)
کارکرد بازی نمادین، درون سازی است که واقعیت ها را با «من» کودک وفق می دهد. این کارکرد به شکل های متفاوت ظاهر می شود و بیشتر در خدمت فعالیت های عاطفی است، اما گاهی نیز در جهت فعالیت های شناختی گام بر می دارد. مثلا دختر خردسالی که در تعطیلات بلندگوی مدرسه دهکده ای را دیده بود، پرسش های مختلفی درباره چگونگی کار بلندگو می کرد. روزی او بی حرکت کنار میز کار پدرش می ایستد و صدای گوشخراشی از خود در می آورد.
وقتی پدرش به او می گوید: «مزاحم نشو! می بینی که دارم کار می کنم» دختر پاسخ می دهد: «با من حرف نزن. من یک مدرسه ام». یا دختر کوچکی که از دیدن مرغابی پرکنده، روی میز آشپزخانه، جا خورده بود، شب روی مبل دراز می کشد و بی حرکت می ماند. اطرافیان، نگران، جویای حال او می شوند. ابتدا دختر پاسخ نمی دهد، اما پس از مدتی، با صدای گرفته می گوید: «من مرغابی مرده هستم». مثال های مذکور نشان می دهد که گاهی بازی نمادین همان نقش بازی درونی بزرگسالان را به عهده می گیرد. کودک، به جای اینکه درباره رویدادهای جالب یا مؤثری که دیده است فکر کند و آن را تنها در ذهنش مجسم کند، برای زنده کردن آن رویداد، نیاز به نمادهای مستقیم تری دارد.
وقتی پدرش به او می گوید: «مزاحم نشو! می بینی که دارم کار می کنم» دختر پاسخ می دهد: «با من حرف نزن. من یک مدرسه ام». یا دختر کوچکی که از دیدن مرغابی پرکنده، روی میز آشپزخانه، جا خورده بود، شب روی مبل دراز می کشد و بی حرکت می ماند. اطرافیان، نگران، جویای حال او می شوند. ابتدا دختر پاسخ نمی دهد، اما پس از مدتی، با صدای گرفته می گوید: «من مرغابی مرده هستم». مثال های مذکور نشان می دهد که گاهی بازی نمادین همان نقش بازی درونی بزرگسالان را به عهده می گیرد. کودک، به جای اینکه درباره رویدادهای جالب یا مؤثری که دیده است فکر کند و آن را تنها در ذهنش مجسم کند، برای زنده کردن آن رویداد، نیاز به نمادهای مستقیم تری دارد.
کشمکش های عاطفی
در بازی نمادین، کشمکش های عاطفی کودک ظاهر می شود. مثلا، اگر مشاجرة مختصری بر سر میز غذا رخ داده باشد، کودک به یقین یکی دو ساعت بعد همان صحنه را در موقع بازی با عروسکش تکرار و سعی می کند که، در پایان، ماجرا را به خوبی به پایان برساند. بنابراین، در بازی نمادین، به طور کلی، تصفیه کشمکش ها و جبران نیازهای ارضاء نشده کودک نیز هست. این بازی در استقلال و رشد «من» کودک نقش اساسی دارد.
در مرحله نمادین، کودک واقعیت اشیا را تغییر می دهد و چیزی را که وجود ندارد با چیز دیگر نمایش می دهد. قوطی کبریت را در دست می گیرد، ولی آن را یک قوطی کبریت نمی داند، بلکه آن را به عنوان ماشینی کوچک در دست می گیرد و شروع می کند به استارت زدن، بوق زدن، ترمزکردن، عقب و جلو بردن و پارک کردن آن. یا قاشق چایخوری را هواپیما می گیرد و در فضا حرکت می دهد و بعد آن را در فرودگاه به زمین می نشاند. در این بازی ها شیء مورد استفاده نماینده و نماد شیء اصلی تلقی می شود.
در مرحله نمادین، کودک واقعیت اشیا را تغییر می دهد و چیزی را که وجود ندارد با چیز دیگر نمایش می دهد. قوطی کبریت را در دست می گیرد، ولی آن را یک قوطی کبریت نمی داند، بلکه آن را به عنوان ماشینی کوچک در دست می گیرد و شروع می کند به استارت زدن، بوق زدن، ترمزکردن، عقب و جلو بردن و پارک کردن آن. یا قاشق چایخوری را هواپیما می گیرد و در فضا حرکت می دهد و بعد آن را در فرودگاه به زمین می نشاند. در این بازی ها شیء مورد استفاده نماینده و نماد شیء اصلی تلقی می شود.
دوره های بازی های نمادین
در مرحله بازی های نمادین می توان دوره های زیر را در کودکان مشاهده کرد:
1.کودک از خودش استفاده می کند: دستهایش را در هوا به هم می مالد. دستهایش را جمع می کند و به صورتش می کشد و می گوید دارم صورتم را با صابون می شویم و با حوله خشک می کنم.
٢. کودک از دیگران استفاده یا آنها را وادار به عمل می کند: قاشق خالی را در دست می گیرد و به طرف مادر می برد و می گوید بخور، برای شما آورده ام.
٣. استفاده از اشیای مشابه، به جای اشیای واقعی: بازی با ماشین اسباب بازی به جای ماشین واقعی. بازی با اجاق گاز و یخچال اسباب بازی، به جای اجاق گاز و یخچال واقعی.
۴. همانندسازی خود با دیگران: وقتی مادر جارو می کند، ادای مادر را در می آورد یا وقتی پدر نماز می خواند یا نرمش می کند خود را از نظر رفتاری با پدر همانند می سازد.
5.همانندسازی با اشیا: خودش را به شکل هواپیما یا موتورسیکلت در می آورد و توی اتاق دور می زند و صدای هواپیما یا موتورسیکلت در می آورد.
۶. همانندسازی با حیوانات: چهار دست و پا راه می رود و ادای حیوانات را در می آورد و صدای آنها را تقلید می کند.
در این مرحله عناصر جدیدی وارد بازی کودک می شوند. واقعیت ها تغییر شکل می یابند، اشیایی که وجود ندارند با اشیای دیگر به نمایش داده می شوند. کودک از تکه چوبی، اسب و از چند مهره یا سنگ کوچک کنار هم باغچه یا خانه می سازد. از چوب به جای جارو استفاده می کند و با کشیدن چوب روی فرش، فرشه ا را جارو می نماید. تکه سنگی را به جای اجاق گاز و سنگ دیگری را به جای قابلمه به کار می برد و با آنها بازی می کند.
بازی نمادین عمومأ تا ۶-۵ سالگی با فراوانی بیشتر مشاهده می شود ولی تا پایان عمر به صورت جزیی وجود خواهد داشت. کودکان به کمک بازی های نمادین به تمرین تجربه های زندگی می پردازند و آنها را به شکل های مختلف آزمایش می کنند.
منبع: روان شناسی بازی. محمدعلی احمدوند. صص 49-51. دانشگاه پیام نور. پنجم. 1381.
1.کودک از خودش استفاده می کند: دستهایش را در هوا به هم می مالد. دستهایش را جمع می کند و به صورتش می کشد و می گوید دارم صورتم را با صابون می شویم و با حوله خشک می کنم.
٢. کودک از دیگران استفاده یا آنها را وادار به عمل می کند: قاشق خالی را در دست می گیرد و به طرف مادر می برد و می گوید بخور، برای شما آورده ام.
٣. استفاده از اشیای مشابه، به جای اشیای واقعی: بازی با ماشین اسباب بازی به جای ماشین واقعی. بازی با اجاق گاز و یخچال اسباب بازی، به جای اجاق گاز و یخچال واقعی.
۴. همانندسازی خود با دیگران: وقتی مادر جارو می کند، ادای مادر را در می آورد یا وقتی پدر نماز می خواند یا نرمش می کند خود را از نظر رفتاری با پدر همانند می سازد.
5.همانندسازی با اشیا: خودش را به شکل هواپیما یا موتورسیکلت در می آورد و توی اتاق دور می زند و صدای هواپیما یا موتورسیکلت در می آورد.
۶. همانندسازی با حیوانات: چهار دست و پا راه می رود و ادای حیوانات را در می آورد و صدای آنها را تقلید می کند.
در این مرحله عناصر جدیدی وارد بازی کودک می شوند. واقعیت ها تغییر شکل می یابند، اشیایی که وجود ندارند با اشیای دیگر به نمایش داده می شوند. کودک از تکه چوبی، اسب و از چند مهره یا سنگ کوچک کنار هم باغچه یا خانه می سازد. از چوب به جای جارو استفاده می کند و با کشیدن چوب روی فرش، فرشه ا را جارو می نماید. تکه سنگی را به جای اجاق گاز و سنگ دیگری را به جای قابلمه به کار می برد و با آنها بازی می کند.
بازی نمادین عمومأ تا ۶-۵ سالگی با فراوانی بیشتر مشاهده می شود ولی تا پایان عمر به صورت جزیی وجود خواهد داشت. کودکان به کمک بازی های نمادین به تمرین تجربه های زندگی می پردازند و آنها را به شکل های مختلف آزمایش می کنند.
منبع: روان شناسی بازی. محمدعلی احمدوند. صص 49-51. دانشگاه پیام نور. پنجم. 1381.