در قرآن کریم، برای تبیین مراحل طبیعی رشد کودک، از سه تعبیر استفاده شده است که عبارتند از: «بلوغ نکاح»، «بلوغ حلم» و «بلوغ أشد» است.
مقدمه
بلوغ، در لغت به معنای رسیدن به مقصد، اعم از مکانی یا زمانی با رسیدن امری که قابل اندازه گیری باشد و نیز به معنای نزدیک شدن به مقصد است. ابن فارس می گوید: باء و لام و غین (بلغ)، یک معنای اصلی دارد و آن «رسیدن به چیزی» است. و ابن منظور در این باره آورده است: «بلغ الغلام» یعنی: آن پسر به سن بلوغ رسید، گویی زمان نوشتن اثواب و گناه بر او و تکلیف رسیده است.
«بلغ الصبی و الجاریة» یعنی: آن پسر بچه و دختر بچه رسیدند و بالغ شدند. و نیز راغب، واژه «بلوغ» را چنین تفسیر کرده است: بلوغ و بلاغ، یعنی: رسیدن به نهایت مقصد و غایت چیزی، مکان باشد یا زمان یا هر چیزی که حتی برایش تعیین شده باشد. گاه از نزدیک شدن به مقصد، اگر چه به آن منتهی نشود، به بلوغ تعبیر می شود. بر این پایه، رسیدن کودک به مرحله ای طبیعی از زندگی که در آن غریزه جنسی شکوفا می شود و برخی دگرگونی هایی از نظر جسمی و روحی و ادراکی پدید می آید، بلوغ نامیده می شود. و در اصطلاح، رسیدن به سن تکلیف را می گویند.
«بلغ الصبی و الجاریة» یعنی: آن پسر بچه و دختر بچه رسیدند و بالغ شدند. و نیز راغب، واژه «بلوغ» را چنین تفسیر کرده است: بلوغ و بلاغ، یعنی: رسیدن به نهایت مقصد و غایت چیزی، مکان باشد یا زمان یا هر چیزی که حتی برایش تعیین شده باشد. گاه از نزدیک شدن به مقصد، اگر چه به آن منتهی نشود، به بلوغ تعبیر می شود. بر این پایه، رسیدن کودک به مرحله ای طبیعی از زندگی که در آن غریزه جنسی شکوفا می شود و برخی دگرگونی هایی از نظر جسمی و روحی و ادراکی پدید می آید، بلوغ نامیده می شود. و در اصطلاح، رسیدن به سن تکلیف را می گویند.
بلوغ، در قرآن کریم
در قرآن کریم، برای تبیین مراحل طبیعی رشد کودک، از سه تعبیر استفاده شده است که عبارتند از: «بلوغ نکاح»، «بلوغ حلم» و «بلوغ أشد» است، که به هر یک از آنها خواهیم پرداخت:
1) بلوغ نکاح
مقصود از «بلوغ نکاح»، زمانی است که کودک به مرحله ای از رشد طبیعی می رسد که از نظر جنسی، قدرت بر ازدواج پیدا می کند. قرآن کریم، رسیدن به این مرحله را یکی از شرایط استقلال حقوقی کودک می داند، می فرماید: و یتیمان را چون به حد بلوغ برسند، بیازمایید! اگر در آنها رشد (کافی) یافتید، اموالشان را به آنها بدهید! [1]
حقیقت تعبیر از رسیدن نکاح مجازی است عقلی؛ معنایش این است که یتیم سفیه را بیازمائید و این معنا را می رساند که این آزمایش باید از زمان تمیز دادن هم چنان ادامه داشته باشد تا به سن ازدواج برسد، آن گاه اگر دیدید که رشد عقلی یافته، مالش را به دست خودش بدهید.
پس این تعبیر تا حدی دلالت بر استمرار آزمایش دارد، و این را می رساند که کودک یتیم وقتی که می خواهد به حد تمیز و عقل برسد، یعنی به حدی برسد که بشود مورد آزمایش قرار داد، او را مورد آزمایش قرار بدهید و این آزمایش تا حد ازدواج و حد مرد شدن ادامه داشته باشد.[2]
این آیه به این حقیقت اشاره دارد که بلوغ، دارای جنبه های مختلفی است و در ادبیات قرآن، بلوغ در همه جا به یک معنا نیست. ممکن است کسی از نظر جنسی بالغ باشد؛ ولی از نظر حقوقی بالغ نباشد. چراکه با قرار دادن آیه فوق در کنار آیه و به مال یتیم (جز به گونه ای نیکوتر ) نزدیک نشوید تا به حد رشد خود برسد، می توانیم به این نتیجه برسیم که مقصود از «بلوغ اشد» ی که موجب رفع حجر است، بلوغ جنسی همراه با رشد عقلی است.
همچنین «بلوغ اشد» ی که در آیه ۸۲ از سوره کهف آمده و به مال یتیم، جز به بهترین راه نزدیک نشوید، تا به سر حد بلوغ رسد به خاطر رشد عقلی دو یتیم برای استخراج گنج مربوط به آنها مطرح شده، می تواند ناظر به همین معنا باشد.
حقیقت تعبیر از رسیدن نکاح مجازی است عقلی؛ معنایش این است که یتیم سفیه را بیازمائید و این معنا را می رساند که این آزمایش باید از زمان تمیز دادن هم چنان ادامه داشته باشد تا به سن ازدواج برسد، آن گاه اگر دیدید که رشد عقلی یافته، مالش را به دست خودش بدهید.
پس این تعبیر تا حدی دلالت بر استمرار آزمایش دارد، و این را می رساند که کودک یتیم وقتی که می خواهد به حد تمیز و عقل برسد، یعنی به حدی برسد که بشود مورد آزمایش قرار داد، او را مورد آزمایش قرار بدهید و این آزمایش تا حد ازدواج و حد مرد شدن ادامه داشته باشد.[2]
این آیه به این حقیقت اشاره دارد که بلوغ، دارای جنبه های مختلفی است و در ادبیات قرآن، بلوغ در همه جا به یک معنا نیست. ممکن است کسی از نظر جنسی بالغ باشد؛ ولی از نظر حقوقی بالغ نباشد. چراکه با قرار دادن آیه فوق در کنار آیه و به مال یتیم (جز به گونه ای نیکوتر ) نزدیک نشوید تا به حد رشد خود برسد، می توانیم به این نتیجه برسیم که مقصود از «بلوغ اشد» ی که موجب رفع حجر است، بلوغ جنسی همراه با رشد عقلی است.
همچنین «بلوغ اشد» ی که در آیه ۸۲ از سوره کهف آمده و به مال یتیم، جز به بهترین راه نزدیک نشوید، تا به سر حد بلوغ رسد به خاطر رشد عقلی دو یتیم برای استخراج گنج مربوط به آنها مطرح شده، می تواند ناظر به همین معنا باشد.
2) بلوغ حلم
ظاهرا مقصود از «بلوغ حلم» نیز بلوغ جنسی است. چرا که گفته شده است: حلم و احتلام، نزدیکی کردن و مانند آن در خواب است. و اسم آن، حلم است. چنانچه در قرآن کریم آمده است: لم یبلغوا الحلم؛ به سن احتلام نرسیده اند.[3] قرآن کریم، جهت حفظ حریم خانواده و عفت خانوادگی، به کودکانی که به بلوغ جنسی رسیده اند، دستور داده که باید همیشه به هنگام ورود به اتاق استراحت پدر و مادر، اجازه بگیرند؛ اما برای کودکان ممیزی که به بلوغ جنسی نرسیده اند، سه بار اجازه گرفتن کافی است و زمان های آنها را مشخص نموده است.[4]
3) بلوغ اشد
مفهوم «بلوغ اشد» با تعبیرهای مختلف در آیات گوناگونی مطرح شده است که می توان این آیات را در چهار عنوان دسته بندی نمود که عبارتند از: بلوغ جنسی، بلوغ حقوقی،[5] بلوغ مدیریتی و رهبری[6] و کمال بلوغ[7] ، که در اینجا بنا به محدوده موضوع، تنها به بلوغ جنسی می پردازیم. در دو آیه، «بلوغ اشد» در برابر دوران طفولیت قرار گرفته است: آن گاه شما را به صورت کودک بیرون می آوریم. سپس حیات شما را ادامه می دهیم تا به حد رشدتان برسید. بنابر این، مقصود از «بلوغ اشد» در این گونه موارد، مرحله بعد از دوران طفولیت است؛ اما این که این مرحله از چه سنی آغاز می شود و چه علائمی دارد، آیه ساکت است. از این رو، برای پاسخگویی به این سؤال می توان به احادیث اهل بیت (علیهم السلام) یا به عرف مردم، مراجعه کرد.
گفتنی است که در حدیثی از امام صادق (علیه السلام) می فرماید: به سر آمدن دوره یتیمی یتیم، با محتلم شدن است و این احتلام، همان اشد اوست. و اگر محتلم شد، اما رشدی در او دیده نشد و سفیه یا ناتوان بود، نباید ولیش مال او را در اختیارش بگذارد.[8]
بر پایه این حدیث و دو حدیث مشابه آن، «بلوغ اشد» با شکوفایی غریزه جنسی و احتلام، آغاز می شود، هر چند کودک به رشد عقلی نرسیده باشد. با بررسی و تأمل در آیاتی که موضوع «بلوغ» در آنها مطرح شده است، می توان به این نتایج دست یافت:
گفتنی است که در حدیثی از امام صادق (علیه السلام) می فرماید: به سر آمدن دوره یتیمی یتیم، با محتلم شدن است و این احتلام، همان اشد اوست. و اگر محتلم شد، اما رشدی در او دیده نشد و سفیه یا ناتوان بود، نباید ولیش مال او را در اختیارش بگذارد.[8]
بر پایه این حدیث و دو حدیث مشابه آن، «بلوغ اشد» با شکوفایی غریزه جنسی و احتلام، آغاز می شود، هر چند کودک به رشد عقلی نرسیده باشد. با بررسی و تأمل در آیاتی که موضوع «بلوغ» در آنها مطرح شده است، می توان به این نتایج دست یافت:
- در قرآن، فرقی میان بلوغ دختر و پسر گذاشته نشده است.
- در قرآن، سن خاصی برای بلوغ مطرح نشده؛ بلکه بر علائم و نشانه های طبیعی آن (مانند: بلوغ جنسی و رشد عقلی) تکیه شده است. کاربرد واژه «بلوغ» در قرآن، در همه جا به یک معنا نیست؛ بلکه گاه به معنای بلوغ جنسی، گاه به معنای بلوغ حقوقی، و گاه به معنای بلوغ مدیریتی است.
- در قرآن کریم، «بلوغ جنسی» تنها مبدأ یک حکم تکلیفی شناخته شده و آن، «وجوب استیذان برای ورود به اتاق استراحت پدر و مادر» است.