نقد فیلم House at the End of the Street (خانه ی انتهای خیابان)

شنبه، 5 مرداد 1392
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
نقد فیلم House at the End of the Street (خانه ی انتهای خیابان)
کارگردان: Mark Tonderai بازیگران: Jennifer Lawrence, Elisabeth Shue , Max Thieriot زمانی که در تابستان سال 2010، «جنیفر لاورنس/Jennifer Lawrence» در فیلم تریلر کم هزینه ی «خانه ی انتهای خیابان/ House at the End of the Street» بازی کرد، هنوز نه نامزد جایزه ی اسکار شده بود و نه در نقش شخصیت اول یک مجموعه فیلم مهم بازی کرده بود. همین موضوع می تواند حس ناهنجاری را که از تماشای ستاره ی رو به رشد فیلم های «استخوان زمستان/Winter's Bone» و «مسابقات کشتار/The Hunger Games» به بیننده دست می دهد توجیه کند. دیدن تلاش نافرجام لاورنس برای اجرای نقش خود به صورتی جدی، آن هم در فیلمی تا این حد بی کیفیت و سر دستی در ژانر تکراری "دختری در خطر"، باعث نوعی سردرگمی نسبی می شود. تنها مایه ی امید این فیلم بی مایه و ضعیف تولید شده برای جلب مخاطبان، سوءاستفاده از شهرت تازه به دست آمده ی لارنس است، البته پیش از آنکه نظرات و نقد های منفی تماشاگران احتمالی را به سوی فیلمی جذاب تر روانه کنند. در یک پیش درآمد خونین و بیش از حد پرتنش، با دختر نوجوان آدمکشی آشنا می شویم که در یک شب سرنوشت ساز، پدر و مادر از همه جا بی خبر خود را به قتل می رساند و سپس راهی جنگل می شود و بدین ترتیب به دستمایه ای برای شایعات و افسانه های محلی تبدیل می شود. عد از آن داستان فیلم چهار سال به جلو می آید تا ماجرای اصلی آغاز شود: یک دختر دبیرستانی بسیار پرشور و مهربان به نام الیزا (لاورنس) همراه با مادر بدخلقش سارا (الیزابت شو/Elisabeth Shue) به یک خانه ی دورافتاده نقل مکان می کنند که با صحنه ی جنایت ابتدای فیلم چندان فاصله ای ندارد. خیلی زود، الیزا با رایان (مکس تیریوت/Max Thieriot)، برادر بزرگتر قاتل که تنها ساکن زنده مانده ی خانه ای ست که کشتار چند سال پیش در آن صورت گرفته، آشنا میشود. در همین حین، تندرای جریان گیج کننده ای از جلوه های ویژه ی تصویری (دوربین لرزان، نمای اریب/Dutch angles، جامپ کات/تقطیع های سریع) و افکت های صوتی نعره مانند را به کار می برد تا سعی کند فقدان تنش و اضطراب موقعیت را که از فیلمنامه سرچشمه می گیرد، بپوشاند. فیلم در بیشتر طول مدت نمایش خود، بیش از آنکه یادآور فیلم های ترکیب سبک برایان دی پالما و هیچکاک باشد (سبکی که گویا تندرای می خواهد فیلمسازی در آن چهارچوب را امتحان کند) شبیه به یکی از ملودرام های نوشته ی «ویرجینیا سی.اندروز/ Virginia C. Andrews» می ماند در نتیجه ی افراط بیش از حد در استفاده از سبک های مختلف در این فیلم، حتی صحنه های ساده ی گفتگو بین لاورنس و شو از نماهایی نامتجانس فیلمبرداری شده و کنار هم چیده شده اند. این دو هنرپیشه در نقش یک مادر و دختر قابل باور به نظر می رسند و می توانستند رابطه ی فریبنده ای را روی پرده به وجود بیاورند، البته اگر چنین دیالوگ هایی به آنها تحمیل نشده بود:"آره، چرا هنوز توی خونه ای زندگی میکنی که پدر و مادرت توش کشته شدن؟" هر دو بازیگر زن با توجه به محدودیت های فیلمنامه نهایت سعی خود را به کار می برند، بیننده را به فیلم جلب کنند جلب کند، کاملاً بیهوده است و بعد از سال 2011 چنین نقش هایی دیگر برای لاورنس تکراری محسوب می شوند. حتی پرده ی سوم طولانی فیلم که به تعقیب و گریز می گذرد به نظر در بدترین وضعیت ممکن قرار دارد. یک نقطه اوج خام دستانه و آشفته وارد و صحنه های نهایی که از فیلم «روانی/Psycho» اثر هیچکاک الگوبرداری شده اند ثابت می کنند هنوز جا برای پایین تر رفتن و سقوط بیشتر وجود دارد. منبع: نقد فارسی


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.