گفتگوی راسخون با ناصر ایمانی کارشناس مسائل سیاسی

مردم به مسئولی رأی می دهند که کشور را خوب اداره کند!

اصلاح طلبان با پاردوکسی مواجه هستند که هیچ‌گاه پاسخ روشنی به آن نداده اند، اگر اصلاح طلبان بر این باور هستند که دست های دیگری در اداره کشور در کار است که مؤثرتر از حضور آنهاست که به اصطلاح خودشان از آن به عنوان دولت پنهان، هسته سخت قدرت یا بخش‌های انتصابی نظام نام می‌برند، چرا برای اداره کشور و بودن در قدرت به هر ریسمانی چنگ می‌زنند؟
شنبه، 10 اسفند 1398
تخمین زمان مطالعه:
مصاحبه کننده : زهرا احمدی
مصاحبه شونده : ناصر ایمانی
موارد بیشتر برای شما
مردم به مسئولی رأی می دهند که کشور را خوب اداره کند!
انتخابات مجلس شورای اسلامی در دوم اسفند ماه سال جاری با پیروزی نسبی اصولگرایان به پایان رسید. بخش بزرگی از نامزدهای اصلاح طلبان مورد اقبال مردم قرار نگرفتند و نتوانستند وارد مجلس شورای اسلامی شوند، هر چند دراین باره هیاهوی زیادی صورت داده شد اما رای مردم این بار به سمت اصولگرایان متمایل شد. ناصر ایمانی کارشناس مسائل سیاسی در گفت و گوی پیش رو چرایی پیروزی اصولگرایان، وظایف پیش روی آنها در مجلس یازدهم و خواسته های مردم را به تفصیل بررسی کرده است.
 

به نظر می‌رسد در انتخابات یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی اصولگرایان با اکثریت رآی و اقبال مردم مواجه شدند آیا شما این موضوع را تأیید می کنید؟

در بررسی آرای اصولگرایان نسبت به دوره های قبلی مشارکت مردم در انتخابات های پیشین مجلس شورای اسلامی و ریاست جمهوری متوجه می‌شویم که اصولگرایان از این پیروزی نباید خیلی خوشحال باشند!  چرا که درصد آرای اصولگرایان نسبت به چهار سال گذشته و انتخابات ریاست جمهوری تغییر چندانی نداشته است، به این معنا که اصولگرایان نتوانستند به دلایل مختلفی آرای بیشتری از مردم جذب کنند بنابراین پایگاه رأی آنها نزد مردم ثابت مانده است.
 

این موضوع از چه جهاتی قابل تأمل است؟

ثابت ماندن رأی اصولگرایان نکته مهمی است که در چرایی این مساله باید بررسی‌های دقیقی صورت بگیرد. قطعا اصولگرایان هم، مانند اصلاح طلبان ضعف هایی دارند کم یا بیشتر قضاوت با مردم است. اما شناسایی دلایلی که اصولگرایان نتوانستند مخاطب بیشتری از مردم را جذب کنند قابل تأمل و نیازمند کار کارشناسی بیشتر است. اصولگرایان همواره کف آرای مشخصی در جامعه دارند، همانگونه که همیشه آرای خاکستری نیز وجود دارد که عندالقتضا وارد صحنه می‌شوند، این دسته افراد در برخی مواقع رأی می دهند وبرخی مواقع رأی نمی دهند اما کف آرای اصولگرایان همیشه در انتخابات ثابت بوده ‌و آنها پای صندوق رأی آمده و به اصولگرایان رأی داده اند.
 

این مساله درباره اصلاح طلبان چگونه است؟

کف آرای اصلاح طلبان متغیر است، یعنی در برخی انتخاب‌ها حاضر می‌شوند و در برخی انتخاب‌ها بنا به دلایلی شرکت نمی‌کنند،  مثلا نسبت آرای اصلاح طلبان مجلس قبل به نسبت آرای اصلاح طلبان این دوره بسیار بالاتر بود، این موضوع بیانگر سیال بودن کف آرای اصلاح طلبان است در حالی که کف آرای اصولگرایان ثابت است. البته بیشتر آرای خاکستری نه همه آنها به اصلاح طلبان رأی می‌دهند، اما آرای خاکستری در انتخابات دوم اسفند به میزان کمتری نسبت به دوره های قبلی به صحنه آمدند که موجب کاهش رأی اصلاح طلبان شد، با توجه به ثابت بودن اینکه کف آرای اصولگرایان این جریان سیاسی پیروز انتخابات مجلس یازدهم شد. اما باز هم تأکید می‌کنم اصولگرایان در افزایش مجموع آمار خود نسبت به دوره های گذشته موفقیتی کسب نکرده اند.
 

این پیروزی به دست آمده از چه جهتی اصولگرایان را باید مسرور کند؟ صرفا پیروز میدان بودن یا پیروز شدن برای حضور بهتر در صحنه عمل و کاهش چالش های اقتصادی جامعه؟

اصولگرایان خوشحالند به این دلیل که تصور می‌کنند کشور با شرایط مناسبی اداره نمی‌شود و دولت و مجلس در سال‌های گذشته ودوره های قبلی به خوبی مسئولیت خود را ایفا نکرده است، بنابراین اصولگرایان  تصور می‌کنند با آمدن به صحنه و برخورداری بیشتر از قدرت می‌توانند کشور را بهتر اداره کنند. اصولگرایان امیدوار هستند در مجلس یازدهم و پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری در سال1400 با تشکیل یک مجلس و دولت  اصولگرا در کاهش مشکلات کشور به خصوص مسائل اقتصادی موثر باشند.
 

آیا دلایل روشنی بر اداره بهتر کشور توسط اصولگرایان وجود دارد؟

 دلایل متعددی وجود دارد که مدیریت اصولگرایان به نسبت بهتر از اصلاح طلبان است، شاهد این ادعا هم حضور حجت الاسلام رئیسی در قوه قضاییه است. تحولات مثبتی که از این زمان در قوه قضاییه ایجاد شده نشان می‌دهد. اصولگرایان با سرعت و دقت بیشتری قادر به اداره کشور هستند.
 

اصولگرایانی که از نظر شما قدرت و اراده بهتری دارند در چه حوزه هایی باید مدیریت خود را به منصه ظهور برسانند که ادعای‌شان زیر سؤال نرود؟

این نکته، نکته راهبردی و بسیار مهمی است. بنابراین اصولگرایان باید به این پرسش پاسخ دهند که بعد از ورود به مجلس یازدهم در کدام حوزه ها فعالیت بیشتری را باید مد نظر قرار دهند؟  قطعا اولین حوزه رفع بخشی از مشکلات اقتصادی کشور است که به طور طبیعی مهمترین دغدغه مردم به شمار می‌رود، لذا اصولگرایان تصور می‌کنند با ورد به مجلس و تصویب قوانین ضد فساد و نظارت کارآمد‌تر می‌توانند مانع فساد اداری و اقتصادی شوند، منابع درآمدی کشور را بهتر مدیریت کنند، ضمن اینکه مانع فرارهای مالیاتی شوند و اصلاح  ساختار بانکی را درصدر اولویت کاری خود قرار دهند. به نظر می‌رسد مهمترین برنامه اقتصادی طیف اصولگرا حرکت به سمت افزایش تولید ملی و اتکا به توانایی داخلی اقتصاد کشور است، اتکا به توانایی داخلی اقتصادی و افزایش ظرفیت تولید مؤلفه های مهم و مؤثری در افزایش اشتغال و ارتقای درآمد خانوارها می‌شود که مسأله مهمی در رفع دغدغه های خانوار به شمار می رود.
 

برخی از اصلاح طلبان مثل آقای علی مطهری در مصاحبه های اخیر مدعی شده اند که عدم موفقیت‌های نمایندگان اصلاح طلب در بهبود وضعیت اقتصادی، ارتباطی به آنها ندارد چرا که تصمیم گیران دیگری مانع از اقدامات مؤثر مجلسی‌ها می‌شوند چه تحلیلی دراین باره دارید؟

اصلاح طلبان با پاردوکسی مواجه هستند که هیچ‌گاه پاسخ روشنی به آن نداده اند، اگر اصلاح طلبان بر این باور هستند که دست های دیگری در اداره کشور در کار است که مؤثرتر از حضور آنهاست که به اصطلاح خودشان از آن به عنوان دولت پنهان، هسته سخت قدرت یا بخش‌های انتصابی نظام نام می‌برند، چرا برای اداره کشور و بودن در قدرت به هر ریسمانی چنگ می‌زنند؟ اگر خود را در اداره کشور غیر مؤثر می‌دانند چرا به رد صلاحیت‌ها اعتراض می‌کنند؟ و چرا برای بودن در قدرت این همه اشتیاق به خرج می‌دهند؟ به طور قطع مردم متوجه این دو رویکرد متناقض اصلاح طلبان می‌شوند. آیا اگر واقعا چنین تصوری دارند به جای ثبت نام و تلاش برای قرار گرفتن در قدرت بهتر نیست با اعلام انصراف دسته جمعی به مردم بگویند که ساختار سیاسی کشور امکان کار کردن را از ما سلب کرده است؟ متأسفانه اصلاح طلبان وقتی در قدرت هستند می‌گویند به ما امکان کار کردن نمی‌دهند و وقتی در قدرت نیستند می‌گویند به ما اجازه رسیدن به قدرت نمی‌دهند، به هر حال چه در قدرت باشند یا نباشند بهانه هایی آماده برای عدم پاسخگویی به مردم در آستین دارند.
 

دیدگاه مردم به دو طیف سیاسی اصلاح طلب یا اصولگرا را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

اگر صادقانه صحبت کنم باید بگویم که اصولگرا یا اصلاح طلب در شرایط کنونی اقتصادی برای مردم چندان تفاوتی ندارد، مردم به کار کردن مسئولین نگاه می‌کنند که تا چه اندازه مثمر ثمر واقع می‌شوند وگرنه برای مردم "حداد عادل" روی کار بیاید یا "بهزاد نبوی" تفاوت چندانی نمی‌کند. خواست مردم خوب اداره کردن کشور است نه به این معنا که از اصولگرا یا اصلاح طلب منزجر باشند، بلکه مردم به دنبال روی کار آوردن جریانی هستند که برای آنها کار کند. همانگونه که گاهی به اصولگرایان و گاهی به اصلاح طلبان رأی داده اند، اگر مردم ببینند یک گروه سیاسی خوب کار می‌کند به آن گروه رأی می‌دهند در غیر این صورت از آن جناح ناامید شده و دوره بعدی به جناح مقابل گرایش پیدا می‌کنند.


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.