سازمان القاعده بدون لیدر

سازمان القاعده پس از آن که با حملاتی نظیر 11 سپتامبر 2001 به اوج رسید، اینک دچار افول شده است. دلیل این افول از یک سو به ضربات آمریکا به ویژه ترور رهبر اولیه -اسامه بن لادن- بازمی‌گردد و از دیگر سو، روند تحولات منطقه خصوصا پس از شکست داعش، دوره افراطی گری دینی را به چالش کشیده است.
سه‌شنبه، 4 آذر 1399
تخمین زمان مطالعه:
نویسنده : فرزان شهیدی
موارد بیشتر برای شما
سازمان القاعده بدون لیدر
هرچند سازمان القاعده تاکنون بیانیه رسمی صادر نکرده است، اما منابع آگاه امنیتی در افغانستان و پاکستان، مرگ «ایمن الظواهری»، رهبر 69 ساله این سازمان را تایید کرده و گفته‌اند به‌احتمال زیاد وی به دلایل طبیعی درگذشته است.
 
به گفته این منابع، در صورتی که الظواهری به دست نیروهای آمریکایی کشته می‌شد، وزارت امور خارجه امریکا این خبر را به عنوان یک دستاورد بزرگ به همه رسانه‌های خارجی و عربی اعلام می‌کرد؛ چرا که او در رأس یک گروه تروریستی تندرو قرار داشت که سال‌‌ها تحت تعقیب آمریکا بوده و برای سر رهبرانش جایزه تعیین شده بود.
 
الظواهری که از انواع بیماری‌ها در رنج بود، آخرین بار در سالگرد حملات 11سپتامبر، در یک پیام ویدیویی ظاهر شد و از طرفداران خود خواست علیه آمریکا و متحدانش وارد عمل شوند.
 
ایمن الظواهری بعد از کشته شدن «اسامه بن لادن»، مؤسس و سرکرده القاعده در افغانستان در سال2011، سرکردگی این گروهک را برعهده گرفت. الظواهری مانند بن لادن در خفا زندگی می‌کرد و هر از گاهی با صدور بیانیه‌های صوتی و مکتوب، به ویژه در اوج بحران سوریه، تلاش داشت اعضا و طرفداران القاعده را در فضای جهاد و مبارزه نگه دارد.
 
طبق گزارش سازمان ملل، عمده فعالیت‌های آنها در افغانستان بوده و نیروهای القاعده در این کشور بین400 تا600  نفر تخمین زده شده‌اند؛ شاخه‌هایی از القاعده در سایر نقاط منطقه به ویژه سوریه، یمن و لیبی نیز حضور دارند.

سازمان القاعده بدون لیدر
 

پیشینه القاعده

سازمان القاعده در سال 1988 با حمایت مثلث آمریکا، پاکستان و عربستان سعودی، توسط اسامه بن لادن و همراهانش بنیان نهاده شد. القاعده نمادی از بنیادگرایی افراطی محسوب می‌شود که با رویکرد وهابی و سلفی، اعضای خود را به احیای فریضه جهاد جهت مبارزه با کفار و مشرکین فرا می‌خواند و هدف غایی آن احیای خلافت اسلامی با تکیه بر سیره «سلف صالح» است.
 
بن لادن یک ثروتمند سعودی بود که با تأثیر از آموزه‌های اسلام سیاسی، خانه و کاشانه خود را رها کرده و ثروت خود را صرف مبارزه با دشمنان نمود و با حضور در افغانستان و سازماندهی مجاهدان، وارد معرکه نبرد با ارتش سرخ شوروی سابق شد و البته در ادامه مسیرش از اسلام حقیقی فاصله گرفت. به دنبال عقب نشینی شوروی از افغانستان در سال 1989، القاعده درصدد اشغال جبهه‎های جدیدی بر آمد تا جهاد مقدس را ادامه دهد.
 
جنگ دوم خلیج فارس(حمله عراق به کویت) در سال1990 و حضور نظامی آمریکا در منطقه، دستاویز تازه‌ای برای القاعده بود تا منافع آمریکا را به‌ویژه در عربستان هدف قرار دهد؛ بن لادن معتقد بود حکام سعودی، کافر و فاسد بوده و ضمن همکاری با جبهه ائتلاف در حمله به عراق، به اشغال‌گران صلیبی اجازه حضور در خاک مقدس عربستان را دادهاند.
 
بن لادن که در زمان جنگ افغانستان، مورد حمایت آمریکا و عربستان بود، اینک تبدیل به دشمن آن‌‌ها شده بود و تحت تعقیب قرار داشت. بن لادن مدت کوتاهی در عربستان بود و چند سالی را در سودان به‌سر برد؛ او در سال1996 به افغانستان بازگشت و با جنبش طالبان که کابل را تصرف کرده و حکومت تشکیل داده بود، بیعت کرد. به همین دلیل پس از حملات 11سپتامبر2001، القاعده و طالبان، هر دو مورد هجوم آمریکا و متحدانش قرار گرفتند.
 
حملات 11سپتامبر به برج‌های تجاری در نیویورک و مقر پنتاگون در واشنگتن، نقطه عطفی در تاریخ مبارزات القاعده بود. این حملات، نام القاعده را در افکار عمومی برجسته کرد و راهبرد «جهاد جهانی» این سازمان را که رهبران و تئوریسین‌های القاعده همچون بن لادن و ایمن ظواهری طرح کرده بودند، تحقق بخشید.
 
القاعده با ترسیم اهداف جهانی، فعالیت‌های خود را در گوشه و کنار جهان ادامه داد و در سال2004 و 2005 با نفوذ در اروپا، مادرید و لندن را با انفجاراتی مورد حمله قرار داد. در خاورمیانه و جهان اسلام نیز برخی کشورها همچون مصر و عربستان و مغرب و الجزایر و تانزانیا و کنیا که با غرب هم‌سو بودند، با حملات انفجاری و انتحاری القاعده مواجه شدند.
 
در میان کشورهای منطقه، عراق و افغانستان به دلیل حضور اشغالگران غربی، تبدیل به عرصه گسترده‌ای برای فعالیتهای القاعده و گروه‌های هم‌سو با این سازمان شدند. نسل اول مجاهدان عرب که در افغانستان، علیه شوروی سابق می‌جنگیدند و به «افغان‌های عرب» مشهورند، پس از حمله آمریکا و متحدانش به عراق در سال 2003، به سازماندهی و آموزش نسل تازه‌ای از مسلمانان پیکارجو از گوشه و کنار جهان اسلام پرداخته و عراق را عرصه تاخت و تاز خود قرار دادند. این رهبران، پیش از عراق در عرصه‌هایی همچون بوسنی هم به کارزار پرداخته و تجارب زیادی اندوخته بودند.
 
نقطه عزیمت بعدی القاعده، سوریه بود که از سال 2011 شاهد بحران و جنگ بود و گروه‌هایی مانند «جبهه النصره» به عنوان شاخه‌ای از القاعده در این کشور حضور یافته و با حمایت‌های کشورهایی مانند عربستان، وارد نبرد علیه دولت «بشار اسد» شدند.

سازمان القاعده بدون لیدر
 

خلأ وجود لیدر

در صورت تأیید رسمی مرگ ایمن الظواهری، خلأ عمیقی در لیدری سازمان القاعده ایجاد خواهد شد، زیرا بسیاری از مسئولان و رهبران ارشد این سازمان کشته شده‌اند. به عبارتی مرگ الظواهری ممکن است وضعیت این گروه تروریستی را بسیار آشفته کند، به‌ویژه آن که فرماندهی مرکزی این سازمان در مقابل قدرت نیروهای آسیا و آفریقا، ضعف زیادی دارد. بزرگ‌ترین مشکلی که جانشین الظواهری با آن مواجه است، فقدان راهبرد روشن آینده این سازمان، در سایه کمبود منابع مالی برای ادامه فعالیت‌ها و عضوگیری است.
 
نکته دیگر آن است که الظواهری علاوه بر رهبر سازمانی، یک تئوریسین دینی بود، خصیصه‌ای که در جانشینان احتمالی دیده نمی‌شود و یا ضعیف است؛ بنابراین فقدان او به طور طبیعی موجب ضعف ایدئولوژی و عقیدتی سازمان خواهد شد. شاید به همین دلیل است که سازمان تا‌کنون نسبت به اعلام رسمی مرگ رهبر خود تمایلی نشان نداده است.
 

جانشین احتمالی الظواهری

در اسناد مربوط به سازمان القاعده در گام نخست از «حمزه بن لادن» فرزند رهبر اولیه القاعده نام برده شده است. وی متولد سال1989 در عربستان سعودی و رابط اصلی پدرش با اعضای سازمان بود. طبق گزارش‌های اطلاعاتی و رسانه‌ای آمریکا، وی در سپتامبر سال2019 در اثر بمباران آمریکا در مرزهای پاکستان و افغانستان کشته شد.
 
پس از حمزه، از سه نفر به عنوان جانشینان احتمالی الظواهری یاد شده است. نخستین شخص «ابوالخیر المصری» داماد اسامه بن لادن است. او متولد استان الشرقیه مصر در سال1957 میلادی است. نام واقعی وی «عبدالله محمد رجب عبدالرحمن» است.
 
ابو الخیر المصری در گذشته عضو شورای سازمان جهاد اسلامی مصر بود. او در سال1998 به حبس‌ ابد محکوم شد و در سال2005 در لیست افراد تروریستی آمریکا قرار گرفت و سرانجام در سال2017 هدف بمباران ائتلاف آمریکا در سوریه قرار گرفت و به قتل رسید.
 
شخص دوم در این سند «ابومحمد المصری» نام دارد که معروف به «ابومحمد الزیات» است. از وی به‌عنوان با تجربه‌‌ترین برنامه‌‌ریز عملیاتی القاعده یاد شده و به‌عنوان فرمانده دوم سازمان، شناخته می‌شد. به ادعای رسانه‌های آمریکایی این فرد به همراه دخترش در مرداد ماه گذشته در خیابان پاسداران در تهران ترور شد.
 
مقامات اطلاعاتی آمریکا مدعی شده‌اند که المصری از سال‌2003 در ایران تحت بازداشت بوده، اما از سال‌2015 در منطقه پاسداران تهران به طور آزادانه زندگی می‌کرده است.
 
نفر سوم مشهور به «سیف العدل» است که افسر سابق نیروهای ویژه در ارتش مصر بود و هم‌زمان با نیروهای جهادی مصری نیز ارتباط داشت. نام اصلی او «محمد صلاح الزیدان» است که در سال‌1960میلادی در استان منوفیه مصر متولد شد و در سال‌1987 در جریان احیای تشکیلات جهادی‌ها در مصر و اتهام تلاش برای ترور «حسن ابویاشا» وزیر کشور وقت مصر دستگیر شد.
 
او قبل از اینکه از اتهامات وارده تبرئه شود به عربستان و از آن‌جا به سودان فرار کرد. سیف العدل در سال‌1989 نیز برای پیوستن به القاعده به افغانستان عزیمت کرد. وی در سال‌2016 توسط مجلس شورای القاعده بر سر کار آمده و موقعیت سازمانی مستحکمی یافت.
 
سازمان القاعده بدون لیدر

سیف العدل اکنون در سوریه حضور دارد و به‌عنوان مغز متفکر نظامی‌ ـ‌ امنیتی، از رهبران پشت پرده گروه تروریستی «حراس الدین» محسوب می‌شود. برخی منابع نیز گفته‌اند سیف العدل ممکن است در منطقه واقع بین مرزهای ایران و افغانستان پنهان شده باشد، علاوه بر این، برخی گزارش‌های اطلاعاتی حاکی از آن است که او به کشورهای آفریقایی رفت و آمد دارد.
 
با‌ توجه به کشته شدن نفرات اول (حمزه بن لادن، ابوالخیر المصری و محمد المصری) احتمال جایگزینی سیف العدل به عنوان رهبر جدید القاعده بیشتر است.
 
این در حالی است که طرفداران القاعده از اوایل امسال، کانالی در شبکه پیام‌‌رسان تلگرام ایجاد کردند که در آن نوشته‌‌های سیف‌‌ العدل را منتشر می‌‌کنند. در این کانال از سیف العدل به عنوان «قائد» (رهبر) نام می‌‌برند، تعبیری که حاکی از بیعت زودهنگام با رهبر جدید احتمالی القاعده می‌باشد.
 

دورنما

حتی اگر خبر مرگ ایمن الظواهری درست نباشد، بیماری و عدم پویایی او، سازمان القاعده را به نحوی دچار رکود کرده است، این در حالی است که القاعده پس از حملاتی نظیر 11‌سپتامبر‌2001 به اوج رسیده بود.   
 
دلیل این افول از یک سو به ضربات آمریکا به‌ویژه ترور رهبر اولیه آنها -اسامه بن لادن- و جانشینان او بازمی‌گردد و از دیگر سو، روند تحولات منطقه خصوصا پس از شکست داعش، دوره افراطی‌گری دینی را به چالش کشیده است. به طور طبیعی این رکود در میان اعضا و هواداران سازمان تاثیر منفی داشته و در کنار مشکلات مربوط به تامین منابع مالی، از تعداد آنان کاسته است.
 
در مقابل، برخی تحلیل‌گران معتقدند القاعده به رغم مشکلات و موانع موجود، همچنان به فعالیت‌های خود به ویژه در مناطق بحرانی ادامه خواهد داد؛ زیرا از یک‌طرف، انگیزه‌های ایدئولوژیک با رویکرد جهادی در میان اعضا و هواداران این سازمان کم و بیش پابرجاست و از طرف دیگر، حامیان اولیه به‌ویژه آمریکا و عربستان سعودی، کماکان از این سازمان جهت بحران‌سازی و ایجاد موازنه در برابر سایر رقبا (به ویژه محور مقاومت) استفاه ابزاری می‌کنند. بنابراین بعید نیست حمایت‌های مخفیانه از سازمان و رهبر جدید آن تداوم یافته و در آینده پس از یک دوره رکود، حجم فعالیت‌های آن افزایش یابد.


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.