مستضعفین ائمه و ولی‌امر بشریت

مبارزه در هر سطحی و در برابر هر ظلمی هم لازم است و هم نافع. البته در این میان کسانی که تحقیق کردند، به دنبال راه حق رفتند و برای یافتن آن تلاش کردند، مبارزه کردند و اهل قیام بودند اما نتواستند آن‌طور که باید زندگی مادی و معنوی خوبی داشته باشند، حقی است بر عهده پروردگار که آنها را در روزی مخصوص به مکنت و جلال برساند.
دوشنبه، 14 تير 1400
تخمین زمان مطالعه:
نویسنده : سید حسین خاتمی
موارد بیشتر برای شما
مستضعفین ائمه و ولی‌امر بشریت
یکی از اهداف انقلاب اسلامی تغییر موازنه‌های قدرت، از بین بردن تعریف‌های متداول حکومت‌داری، بهادادن به مردم و ارزشمند کردن آن خصوصا مستضعفان و ایجاد تعریفی جدید در طبقات اجتماعی و سیاسی بود. آرمان‌های انقلاب از مردم‌سالاری می‌گفتند و بنا را بر سپردن قدرت به دست مردم گذاشتند. در این میان کلمه «مستضعفین» بیشترین کاربرد را داشت، سخنانی در ممزوج بودن حکومت انقلابی و مستضفان به گوش می‌خورد و کار به جایی کشید که انقلاب را انقلاب پابرهنگان نامیدند و مردم را صاحب آن دانستند. اما کلمه مستضعفین دقیقا چه معنایی دارد و شامل چه کسانی می‌شود؟ کلمه مستضعف در قرآن به‌کار رفته و علمای اسلام بر روی این کلمه بررسی‌های زیادی انجام داده‌اند. این کلمه 13بار در پنج سوره آمده است که در چند معنی به‌کار رفته است. مستضعف مادی، مستضعف سیاسی و اجتماعی و مستضعف معرفتی... قرآن کسانی را که سرپرست و حاکم خوبی ندارند و از طرف قدرت‌مندان مورد ظلم واقع شده‌اند را مستضعف می‌نامند.

این معنا در آیه75سوره نساء آمده است که می‌فرماید: «چرا در راه خدا، و [براى رهایى] مردان و زنان و کودکانى که [به دست ستمگران] تضعیف شده‌اند، پیکار نمى‌کنید؟! همان افراد [ستمدیده‌اى] که مى‌گویند: پروردگارا! ما را از این شهر [مکّه]، که اهلش ستمگرند، بیرون ببر [و رهایى ببخش]؛ و از سوى خود، براى ما سرپرستى قرار ده؛ و از جانب خود، یار و یاورى براى ما مقرّر فرما». پیامبرخدا(ص) خودشان را همان نصرت دهنده‌ای که مردم او را می‌خواهند معرفی فرمودند. ضمن آنکه این دعا را مخصوص مسلمانان نمی‌داند، یعنی هر انسانی از خداوند ولی امری می‌خواهد که بتواند در مقابل ظالمین از او حمایت کند. اما در جایی مستضعفین اگر به کفر روی بیاورند مورد بازخواست قرار می‌گیرند.

در آیه97سوره نساء آمده: «کسانى که فرشتگان [قبض روح]، جان آن‌ها را گرفتند در‌حالى‌که به خویشتن ستم کرده بودند، به آن‌ها گفتند: شما در چه حالى بودید؟ گفتند: «ما در سرزمین خود، تحت فشار و مستضعف بودیم. آن‌ها (فرشتگان) گفتند: مگر زمین خدا، پهناور نبود که مهاجرت کنید؟! آن‌ها [عذرى نداشتند، و] جایگاهشان دوزخ است و فرجام بدى دارند.» این پهناوری زمین به معنای فرار نیست، مگر برای کسانی که توان مبارزه و مقابله و حتی تقیه ندارند. یعنی اولین تکلیف انسان‌ها مقابله با ستمگران است و همانطور که در آیه75 سوره نساء آمده است این توجیه از زنان و کودکان پذیرفته است و خطاب بعدی که مورد قبول واقع نمی‌شود شامل کسانی است که می‌توانند مقابله و مبارزه کنند. حتی کسانی که دچار شک شدند و نتوانستند تصمیم درستی بگیرند نمی‌توانند توجیه بیاورند. یعنی در هنگامی که بهانه‌ می‌آورند پاسخ داده می‌شود که باید تحقیق می‌کردید. علیّ‌بن‌ابراهیم می‌گوید: «این آیه در مورد کسی که از امیرالمؤمنین(ع) دست کشیده و در کنار او نمی‌جنگد، نازل شده است.

پس ملائکه به‌ هنگام مرگ به آنان می‌گویند: فِیمَ کُنتُمْ قَالُواْ کُنَّا مُسْتَضْعفِینَ فِی الأَرْضِ؛ یعنی نمی‌دانستیم حق با چه کسی است؟ و خداوند می‌فرماید: أَلَمْ تَکُنْ أَرْضُ اللّهِ وَاسِعةً فَتُهَاجِرُواْ فِیهَا؛ منظور این است که دین خدا و کتابش وسیع بود، باید به آن نظر می‌کردید و سپس می‌فرماید: فَأُوْلَئِکَ مَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ وَ سَاءتْ مَصِیرًا و استثناء می‌کند و می‌فرماید: إِلاَّ المُسْتَضْعفِینَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَاء وَالْوِلْدَانِ لاَ یَسْتَطِیعونَ حِیلَةً وَ لاَ یَهْتَدُونَ سَبِیلاً.» (تفسیر قمی، ج۱، ص۱۴۹) شاید بتوان این هجرت را به ایستادگی در مقابل حکومت طاغوت و هجرت به حکومت الهی هم معنا کرد. یعنی انقلاب در حکومتی که به مردم ظلم می‌کند و از نظر مادی و معنوی آنها را تحت فشار می‌گذارد، خود نوعی هجرت است.

مبارزه در هر سطحی و در برابر هر ظلمی هم لازم است و هم نافع. البته در این میان کسانی که تحقیق کردند، به دنبال راه حق رفتند و برای یافتن آن تلاش کردند، مبارزه کردند و اهل قیام بودند اما نتواستند آن‌طور که باید زندگی مادی و معنوی خوبی داشته باشند، حقی است بر عهده پروردگار که آنها را در روزی مخصوص به مکنت و جلال برساند. نمونه آن جناب هارون بود که در جواب حضرت موسی گفت: مرا ضعیف و ناتوان کردند و قصد کشتن من را داشتند.(اعراف150) در اصل خداوند از انسان‌ها می‌خواهد برای رسیدن به مطلوب تلاش کنند و نتیجه را به او بسپارند. اگر نتیجه حاصل شد از نعمات آن استفاده می‌کنند وگرنه خداوند خودش جبران کننده آن زحمات خواهد بود.

خداوند در مورد این جبران در آیه137 سوره اعراف و در آیه5 سوره قصص فرموده است: «ما اراده کرده‌ایم تا بر مستضعفان زمین نعمت بخشیم و آنان را پیشوایان و وارثان روى زمین قرار‌دهیم.»(قصص5) در کتب تفسیری آمده که اهل بیت(ع) فرمودند مستضعفین در این آیه منظور ما هستیم و بیانات متعددی در این مورد دارند. اما در کل کسانی که در راه خدا تلاش کردند و در جستجوی حق بودند پیشوای بشریت هستند و خداوند ایشان را ائمه و ولی‌امر قرار می‌دهد. نتیجتا این حقی است برای مستضعفان که اهل قدرت برای امنیت و آسایش آنها تلاش کنند که اگر این‌طور نباشد اهل قدرت اهل طاغوت هستند.



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.