صبر نقطه قوت انسان مؤمن

سخنانی در قرآن در مورد مقاومت و ایستادگی در قرآن آمده است که در هر زمان و مکانی می‌توان از آن به‌عنوانی راهی برای مقابله و رفع مشکلات زندگی فردی و اجتماعی استفاده کرد. قرآن با حالتی افشاگرانه و بدون پرده خطراتی که متوجه زندگی انسان است را توضیح می‌دهد.
چهارشنبه، 6 دی 1402
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
صبر نقطه قوت انسان مؤمن
سخنانی در قرآن در مورد مقاومت و ایستادگی در قرآن آمده است که در هر زمان و مکانی می‌توان از آن به‌عنوانی راهی برای مقابله و رفع مشکلات زندگی فردی و اجتماعی استفاده کرد. قرآن با حالتی افشاگرانه و بدون پرده خطراتی که متوجه زندگی انسان است را توضیح می‌دهد. اینکه دشمن اصلی و دوست اصلی شما کیست؟ از چه کسانی باید الگو بگیرید؟ راه و روش زندگی شما چگونه باید باشد؟ نگاهتان به حقایق و رفتارها چطور باشد؟ چگونه باید به تاریخ و به گذشتگان نگاه کنیم؟ اگر راه دین را نرویم چه عاقبتی در انتظار ما است؟

معرفی دقیق راه و چاه زندگی و اینکه ترفندهای شیطان و سربازان آن برای نابودی ما چیست؟ از چه چیزی بترسیم و چه چیزی نترسیم؟ و در کل مسائلی که توجه به آن می‌تواند بهترین زندگی را برای ما رقم بزند گفته شده است. به‌همین دلیل است که می‌گوییم قرآن کامل‌ترین کتاب برای هدایت و سعادت انسان است. ما در قرآن در مورد طریقه دشمنی شیطان و دشمنان دین نکات بسیاری می‌بینیم. یکی از این تذکرها این است که باید مراقب باشیم دشمنان «صبر» ما را به ترس و بی‌تابی تبدیل نکنند. انسان‌ها نقطه ضعف‌هایی دارند که می‌توان با استفاده از آن تمام رفتار و گفتار آنان را تحت تاثیر قرار داد و او را مسخر کرد.

از دست دادن دارایی‌هایی مانند فرزندان، اموال، ثروت‌های مادی و معنوی، بی‌‌ارزش شدن، از کار و از چشم افتادن و در کل به‌خطر افتادن چیزهایی که برای جمع‌آوری آنان زحمت کشیده است، می‌تواند محل ورود شیطان به افکار و رفتارهای ما باشد. در این‌ خصوص خداوند در قرآن می‌فرماید: «وَلَنَبْلُوَنَّکُمْ بِشَیْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِنَ الْأَمْوَالِ وَالْأَنْفُسِ وَالثَّمَرَاتِ وَبَشِّرِ الصَّابِرِینَ»؛ البته شما را به اندکى ترس و گرسنگى و بینوایى و بیمارى و نقصان در محصول مى‌آزماییم و شکیبایان را بشارت ده.(بقره/155) 

امیرالمؤمنین(علیه السلام) در خصوص آیه فوق می‌فرمایند: «إِنَ اللَّهَ یَبْتَلِی عِبَادَهُ عِنْدَ الْأَعْمَالِ السَّیِّئَهًِْ بِنَقْصِ الثَّمَرَاتِ وَ حَبْسِ الْبَرَکَاتِ وَ إِغْلَاقِ خَزَائِنِ الْخَیْرَاتِ لِیَتُوبَ تَائِبٌ وَ یُقْلِعَ مُقْلِعٌ وَ یَتَذَکَّرُ مُتَذَکِّرٌ وَ یُزْدَجَرُ مُزْدَجَر؛ خداوند بندگان گناهکار خود را با کاستن بهره‌هایش، جلوگیری از نزول برکات و بستن در گنج‌های خیر، آزمایش می‌کند؛ شاید که توبه‌کننده‌ای بازگردد، گناهکاری دل از معصیت بکند؛ پندگیرنده‌ای پند گیرد و بازدارنده‌ای راه نافرمانی را بر بندگان خدا ببندد.»(مستدرک الوسایل، ج۶، ص۲۰۱)

همچنین امام صادق (علیه السلام) می‌فرمایند: «أَنَ أَشَدَّ النَّاسِ بَلَاءً النَّبِیُّونَ ثُمَ الْوَصِیُّونَ ثُمَّ الْأَمْثَلُ فَالْأَمْثَلُ وَ إِنَّمَا یُبْتَلَی الْمُؤْمِنُ عَلَی قَدْرِ أَعْمَالِهِ الْحَسَنَهًِْ فَمَنْ صَحَّ دِینُهُ وَ حَسُنَ عَمَلُهُ اشْتَدَّ بَلَاؤُهُ وَ ذَلِکَ أَنَّ اللَّهَ عَزَّ‌وَ‌جَلَّ لَمْ یَجْعَلِ الدُّنْیَا ثَوَاباً لِمُؤْمِنٍ وَ لَا عُقُوبَهًًْ لِکَافِرٍ وَ مَنْ سَخُفَ دِینُهُ وَ ضَعُفَ عَمَلُهُ قَلَّ بَلَاؤُهُ وَ أَنَّ الْبَلَاءَ أَسْرَعُ إِلَی الْمُؤْمِنِ التَّقِیِّ مِنَ الْمَطَرِ إِلَی قَرَارِ الْأَرْض؛ پیامبران بیش از همه، گرفتار مصیبت می‌گردند؛ سپس اوصیا و پس از آن، کسانی‌که به آن‌ها نزدیک‌ترند [به همین ترتیب مصیبت‌های زیادی به آن‌ها می‌رسد] و مؤمن هم به میزان کارهای نیکش گرفتار می‌شود. هرکس دینش درست و اعمالش نیک‌تر باشد، گرفتاریش بیشتر خواهدشد. خداوند متعال دنیا را برای هیچ مؤمنی پاداش عمل قرار نداده است؛ همچنین دنیا را برای هیچ کافری محلّ عقوبت در نظر نگرفته است و هرکس در دینش سُست و در کارهای نیک، ضعیف باشد، گرفتاری‌هایش کم می‌گردد. ابتلاء و مشقّت، زودتر از رسیدن باران به زمین‌های پست و گودال‌ها به مؤمن متّقی می‌رسد.»(الکافی، ج۲، ص۲۵۹)
 

ایجاد فرصت برای شیطان؟

آن‌کسی که معتقد است نقص‌های زندگی‌اش را خداوند جبران می‌کند، نقطه ضعفی دست شیطان و دشمن نمی‌دهد. کسی‌که اموال و درایی‌های خود را در راه خدا خرج می‌کند و اعتقاد دارد به اینکه خداوند برکت می‌دهد و دارایی‌های او را زیاد می‌کند، خود را در تنگنای افکار شیطانی قرار نمی‌دهد. اهمیت صبر به قدری است که این مفهوم به‌همراه مشتقات آن 103 بار در 93 آیه و 45 سوره قرآن به‌کار رفته است که برخی از آن‌ها اشاره به صبر بر مصائب اجتماعی دارد.

امیرالمؤمنین(علیه السلام) می‌ فرماید: «صبر آن است که انسان مصیبتی را که به او می‌رسد، تحمل کند و خشم خود را فرو برد.»(غررالحکم، ج2، ح1874) دین اسلام دینی است که انسان را به تعادل و کنترل ویژگی‌های اخلاقی و رفتاری امر می‌کند. هدایت خشم به مسیری که در آن سعادت و رشد وجود دارد صحیح است اما اگر خشم بخواهد زندگی ما را و صبر ما را تحت تاثیر قرار دهد تسلیم اراده دشمنان خود می‌شویم. اگر در مقابل تعدی‌های دشمن صبر کنیم و از مبارزه، شهادت یا نقص در بخشی از اموال‌مان واهمه‌ای نداشتیم و از آن نترسیدیم، دیگر کسی نمی‌ تواند ما را ضعیف ببیند و فکر حمله و هجمه به ما را در سرش بپروراند.

مقام معظم رهبری در مورد صبر در برابر دشمن می‌گوید: «خداوند برای مقابله‌‌ی با دشمنی‌ها به پیغمبر دستورالعمل داد؛ از اوّل بعثت، خدای متعال پیغمبر را امر به صبر کرد. در سوره‌ی مدّثّر که جزو همان سوره‌های اوّلِ بعثت است، میفرماید: وَ لِرَبِّکَ فَاصبِر؛ صبر کن برای خدای خودت. در سوره‌ی مزّمّل که آن هم جزو همان سوره‌های اوّل قرآن است، می فرماید که «وَ اصبِر عَلیٰ ما یَقولون». در جاهای دیگرِ قرآن هم مکرّراً این معنا هست. در دو جا [می فرماید]: وَ استَقِم کَماٰ اُمِرت؛ استقامت کن؛ هم در سوره‌ هود هست، هم در سوره‌ شوری هست. بنابر‌این، دستورالعمل وارد شده. حالا صبر یعنی چه؟ صبر به معنای نشستن و دست روی دست گذاشتن و انتظارِ نتایج و حوادث را کشیدن نیست؛ صبر یعنی ایستادگی کردن، مقاومت کردن، محاسبات درست خود را و محاسبات دقیق خود را با خدعه‌گری دشمن تغییر ندادن؛ صبر یعنی پیگیری اهدافی که برای خودمان ترسیم کرده‌ایم؛ صبر یعنی با روحیه حرکت کردن و ادامه دادن؛ این معنای صبر است. اگر چنانچه این ثابت‌قدم بودن و مقاومت کردن، با عقل و تدبیر و مشورت همراه بشود -همچنان که در قرآن هست «اَمرُهُم شوریٰ بَینَهُم» قطعاً پیروزی نصیب خواهد شد. بنده البتّه با قاطعیّت عرض میکنم که ملّت ایران ملّت صبوری است؛ نشان داده‌اند که صبر دارند.(سخنرانی نوروزی خطاب به ملت ایران، ۱۳۹۹/۰۱/۰۳)
 

در مسیر زندگی، شیطان و سربازانش با استفاده از ترفندهای مختلف سعی در منحرف کردن انسان‌ها از راه راست دارند. برخی از این ترفندها عبارتند از: 

نجوا: شیطان با نجوا و سخنان در گوشی، تلاش می‌کند تا انسان‌ها را به ترس و اندوه وادار کند و از این طریق آن‌ها را از مسیر اصلی خود منحرف سازد. 

بزرگنمایی: شیاطین با بزرگنمایی و ایجاد توهم قدرت، سعی در فریب انسان‌ها دارند تا آن‌ها را از یاد خداوند و قدرت مطلق او دور کنند. 

زینت دادن به خواسته‌های نفسانی: شیطان با زینت دادن به خواسته‌های نفسانی و ایجاد وسوسه، انسان‌ها را به سمت اعمالی سوق می‌دهد که به ضرر خودشان و دیگران است.

ایجاد ترس: ترس از مرگ و ترس از فقر و ترس از دشمن سه ترسی است که ریشه شیطانی دارد. ترس‌هایی که نه تنها جان مادی ما را بیمه نمی‌کند، بلکه حیات معنوی ما را هم شدیداً به خطر می‌اندازد. بله برای رسیدن به سعادتی جاودان باید این ترس‌های واهی را شناخت و از آنها دوری کرد. انواع این ترس به شرح زیر است:
الف) ترس از فقر
یکی از بدترین انواع ترس، ترس از فقر است و البته پرکاربردترین حربه برای شیطان نیز همین ترس است. هم چنان که در قرآن آمده: «الشَّیْطَانُ یَعِدُکُمُ الْفَقْرَ؛ شیطان شما را از فقر می‌ترساند.»(بقره/۲۶۸) و همین ترس است که گاهی موجب تأخیر ازدواج جوانان می‌شود و گاهی موجب سقط جنین و حال آنکه با مراجعه به قرآن می‌بینیم که خداوند به بزرگترها دستور داده که نزدیکان بی همسر و البته صالح را به عقد یکدیگر دربیاورند و نداری‌ها را دلیلی برای تأخیر ازدواج به شمار نیاورند و از فقر نترسند.

در قرآن اینچنین آمده: «وَأَنکِحُوا الأَیامیٰ مِنکُم وَالصّالِحینَ مِن عِبادِکُم وَإِمائِکُم إِن یَکونوا فُقَراءَ یُغنِهِمُ اللَّهُ مِن فَضلِهِ وَاللَّهُ واسِعٌ عَلیم؛ مردان و زنان بی‌همسر خود را همسر دهید، همچنین غلامان و کنیزان صالح و درستکارتان را، اگر فقیر و تنگدست باشند، خداوند از فضل خود آنان را بی‌نیاز می‌سازد؛ خداوند گشایش‌دهنده و آگاه است.»(نور/۳۲)

البته نمی‌توان منکر وجود مشکلات و سختی‌ها برای تشکیل یک زندگی جدید شد ولی می‌توان ادعا کرد که مشکلات شغل یا مسکن و خرج‌های عروسی و غیره اگر همراه با روحیه قناعت و توجه و توکل به وعده الهی باشد، قابل حل است. ولی تأخیر ازدواج و اتمام سن ازدواج برای پسر و به خصوص دختر و ورود به سن تجرد دائمی حتماً آثار سو و بد بیشتری از تأهل همراه با مشکلاتی قابل حل خواهد داشت.

دیگر ترس منفور قرآنی که ریشه در فقر دارد سقط جنین است. افراد خیال می‌کنند که روزی خود را خودشان در می‌آورند و روزی بچه را نمی‌توانند تأمین کنند و به این دلیل دست به چنین جنایتی می‌زنند. در حالی که خداوند روزی رسان به همگان است و چنین دستور داده است: «وَ لا تَقْتُلُوا أَوْلادَکُمْ خَشْیَهَ إِمْلاقٍ نَحْنُ نَرْزُقُهُمْ وَ إِیَّاکُمْ إِنَّ قَتْلَهُمْ کانَ خِطْأً کَبیراً؛ فرزندانتان خود را از ترس رو آوردن فقر نکشید ماهم شما را وهم فرزندان شما را روزی می‌دهیم.»(اسراء/۳۱)

حتماً جامعه‌ای که پیر شود و نیروی کار در آنجا وجود نداشته باشد دچار فقر همگانی خواهد شد و تمام جامعه با خطر مواجه می‌شود؛ پس بر همگان خصوصاً حکومت‌ها است که تاجایی که می‌شود هم ازدواج را تسهیل کنند و هم مشوق‌هایی برای فرزند آوری قرار دهند. ولی این نکته هم مورد توجه قرار گیرد که افراد در صورت کاهلی دولت‌ها و حکومت‌ها نمی‌توانند بهانه گیری کرده و از وظایف اجتماعی و دینی خود دوری کنند.

ب) ترس از دشمن
در مواجهه با حریف، بدترین عکس العمل ترسیدن است. ترسی که حریف را گستاخ‌تر می‌کند. آنقدر احساس ضعف نشان دادن در مقابل دشمن ناپسند است و اثرات مخربی دارد که خداوند متعال مسلمانان را توصیه کرده نه تنها از دشمن نترسند بلکه برای آنکه آنها را بترسانند تا می‌توانند خود را از نظر تجهیزات نظامی و تهیه سلاح‌های گوناگون قدرتمند سازند تا ترس در دل دشمن افتاده و از این راه ضریب امنیتی خود را افزایش دهند. وَأَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ وَمِنْ رِبَاطِ الْخَیْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَعَدُوَّکُمْ وَآخَرِینَ مِنْ دُونِهِمْ؛ و در برابر آنان آنچه در قدرت و توان دارید از نیرو و اسبان ورزیده [برای جنگ] آماده کنید تا به وسیله آنها دشمن خدا و دشمن خودتان ودشمنانی غیر ایشان را که نمی‌شناسید، بترسانند.»(انفال/۶۰)

ج) مرگ
یکی از ترس‌های نا به جا از منظر قرآن کریم ترس از مرگ است. ترسی که گاهی به خاطر جان دوستی و گاهی به خاطر تعلقات دنیوی در افراد به وجود می‌آید. برای چیره شدن بر این ترس بی فایده نیز قرآن به ما یادآور می‌شود که جاودانگی انسان تضمینی است ولی نه در این دنیا بلکه در آخرت. در نگاه قرآن کریم اگر افراد در کنار بهره‌مندی از دنیا به فکر آخرت خود نیز باشند، دنیا را محلی برای آبادساختن سرای باقی به حساب می‌آورند.

ترس از جدا شدن از دنیایی آباد و مرفه آنقدر در دل برخی‌ها جا گرفته که آنها را از تاریکی و صدای رعد و برق به وحشت می‌اندازد. قرآن حال این افراد را اینگونه ذکر کرده: «أَوْ کَصَیِّبٍ مِنَ السَّمَاءِ فِیهِ ظُلُمَاتٌ وَرَعْدٌ وَبَرْقٌ یَجْعَلُونَ أَصَابِعَهُمْ فِی آذَانِهِمْ مِنَ الصَّوَاعِقِ حَذَرَ الْمَوْتِ ۚ وَاللَّهُ مُحِیطٌ بِالْکَافِرِینَ؛ یا مثل آنان چون کسانی است که در بیابان، بارانی تند که در آن تاریکی و رعد و برق است بر آنان ببارد، و آنان انگشتانشان را از ترس مرگ در گوش نهند مبادا از شدت صدای صاعقه بمیرند، و خدا بر کافران احاطه دارد.»(بقره/۱۹) برای مقابله با این ترفندها، انسان باید با توکل به خداوند، آگاهی و بصیرت خود را افزایش دهد و با استفاده از آموزه‌های دینی و اخلاقی، خود را در برابر وسوسه‌های شیطانی محافظت کند. این مبارزه مستمر با شیطان، جزئی از جهاد اکبر است که هر فرد مسلمان باید در زندگی خود به آن پایبند باشد.


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
اخبار مرتبط