برخي معتقدند مهمتر از اين كه معلوم باشد به چه كساني راي بدهيم، اين است كه بدانيم به چه كساني راي ندهيم، اما هر دوي اينها مهم است؛ چرا كه بعد سلبي كمك ميكند خسارتها به حداقل برسد و بعد ايجابي موجب ميشود كارآمدي مجلس افزايش يابد.
در بعد ايجابي ميتوان به اين معيارها تاكيد كرد: «تدين» به اين معنا كه فرد حاكميت ديني را بر زندگي خود پذيرفته باشد و تلاش كند زندگياش با محوريت دين باشد. امر و نهي الهي را در همه شئون زندگي خود حاكم بداند.
چنين فردي اگرچه مقيد به ظواهر دين است، اما رياكار نيست؛ چراكه در باطن و عمق زندگي او نيز ميتوان خداباوري را يافت.كارآمدي ويژگي ديگر يك نماينده اصلح است. كارآمدي را ميتوان تلفيقي از تخصص، تجربه و ويژگيهاي شخصيتي دانست. يك نماينده مجلس بايد در حوزهاي از علوم و فنون صاحب تخصص باشد و عالمانه درباره موضوعات اظهار راي كند.
اما علم فقط كافي نيست و تجربه نيز سرمايه گرانبهايي است كه با كمك علم امكان كارآمدي را افزايش ميدهد. گفتهاند: تجربه از علم برتر است. علاوه بر علم و تجربه، ويژگيهايي لازم است كه اين دو توانمندي را در صحنه عمل جاري كند و آن بيشتر به ويژگيهاي شخصيتي افراد بازميگردد.
همه ما ديدهايم كساني را كه علم و تجربه دارند، ليكن به دليل عدم خودباوري، درونگرا بودن و يا ماخوذ به حيا بودن افراطي در استفاده از علم و تجربه خود ناموفق بودهاند. يك نماينده مجلس بايد به لحاظ شخصيتي اين توانمندي را نيز داشته باشد. اعتقاد به نظام جمهوري اسلامي با همه لوازمش از ديگر ويژگيهاي نماينده اصلح است. متن سوگندنامهاي كه نمايندگان در آغاز فعاليت نمايندگي آن را ادا ميكنند، ضرورت اين اعتقاد را بيشتر نمايان ميسازد. نماينده نميتواند اعتقاد به مردم و حق آنها نداشته باشد و بخواهد آنها را نمايندگي كند. نماينده بايد مردم را ولينعمت بداند و خود را خادم آنها. از سوي ديگر اعتقاد راسخ به اسلام و تماميت ديني براي نماينده لازم است. نمايندگاني كه دل در گرو انديشههاي بيگانه يا التقاطي دارند و حقيقت اسلام را نشناخته يا باور ندارند، در خدمت به مردم هم توفيق نخواهند داشت و زدن سنگ مردم به سينه از سوي چنين افرادي صرفا ابزار به دست آوردن راي است. باورمندي نسبت به توانمنديهاي كشور و اميد به آينده روشن را نيز بايد به اين ويژگيها اضافه كرد. افراد خودكمبين كه مبهوت و مرعوب توان ديگران ميشوند و افق روشني را فراروي خود نميبينند و مايوسوار رفتار ميكنند نميتوانند اميدبخش به جامعه و موكلين خود باشند. چنين افرادي علاوه بر القاي ياس به جامعه، توان دفاع از حقوق مردم را هم ندارند. «شجاعت» هم عنصري استحكامبخش براي نماينده و مجلس است؛ همان ويژگي كه مرحوم مدرس را در كنار دينمداري و عشق به منافع مردم، شاخص و نماد نمايندگي كرد. مرحوم مدرس در برابر ديكتاتوري رضاخاني شجاعانه ايستاد و مرعوب آن نشد. امروز نيز نمايندگاني صالح براي حضور در خانه ملت هستند كه در برابر هياهوها و فضاسازيهاي ديكتاتوران جهاني مرعوب نباشند و با شجاعت از حقوق مردم دفاع كنند. و بالاخره همراهي با قواي ديگر كشور بويژه قوه مجريه و دولت. نظام مجموعهاي اندامواره است كه حركت صحيحش نيازمند هماهنگي بين اعضا و اندام مختلف آن است. اگر وكيلالدوله بودن به معناي تابع محض قوه مجريه و مدافع بيچون و چراي رفتار و تصميمات دولت براي مجلس زيانبار است كه هست، نمايندگاني كه ارادهشان به ايجاد مانع براي دولت و گذاشتن چوب لاي چرخ دولت تعلق گرفته است، خسارتي دوچندان دارند و علاوه بر تنشآفرينيهاي پيدرپي، فرصتهاي كشور را نيز هدر ميدهند. نمايندگاني بايد به مجلس راه يابند كه ضمن استقلال راي و حفظ جايگاه و شان مجلس به عنوان «خانه ملت» و «راس امور» همراه و پشتيبان دولت باشند و به گفته رهبر فرزانه انقلاب، راه را براي خدمت دولت هموارتر كنند، البته به اين فهرست ميتوان ويژگيهاي ديگري را افزود كه مجال آن نيست. اما در بعد سلبي مهمترين ويژگي و شاخص، مرزبندي با دشمنان است، يعني اين كه نماينده مجلس نبايد نسبت به دشمن خوشبين و از او غافل باشد و همچنين نماينده مجلس نبايد مورد طمع دشمنان باشد. كساني كه امروز در معرض جلب آراي مردم قرار گرفتهاند، مراحل مختلف قانوني را طي كردهاند و صلاحيتهاي اوليه و حداقلي را دارند. در بين اين نامزدها شايد به آساني نتوان كسي را يافت كه نسبت به دشمن بيتفاوت باشد؛ اما ميتوان يافت كساني كه حساسيت و هوشياري لازم را ندارند. همچنين هستند افراد و فهرستهايي كه پيروزي آنها دشمنان را تا حدودي شاد ميكند و يا حداقل آنها را آنچنان نگران نميكند. نمايندهاي كه دشمن از حضورش در خانه ملت نگران نباشد، قطعا در پاسداري از حقوق مردم اگر كوتاهي نكند، چندان مفيد نخواهد بود. اين نوشتار را با توصيه يكي از رهبران بزرگ دنيا به پايان ميبرم. «آنچه را دشمن عليه آن ميجنگد بايد مورد حمايت ما قرار گيرد و آنچه را كه مورد حمايت دشمن است، بايد عليه آن مبارزه كنيم».
مهدي فضائلي
چنين فردي اگرچه مقيد به ظواهر دين است، اما رياكار نيست؛ چراكه در باطن و عمق زندگي او نيز ميتوان خداباوري را يافت.كارآمدي ويژگي ديگر يك نماينده اصلح است. كارآمدي را ميتوان تلفيقي از تخصص، تجربه و ويژگيهاي شخصيتي دانست. يك نماينده مجلس بايد در حوزهاي از علوم و فنون صاحب تخصص باشد و عالمانه درباره موضوعات اظهار راي كند.
اما علم فقط كافي نيست و تجربه نيز سرمايه گرانبهايي است كه با كمك علم امكان كارآمدي را افزايش ميدهد. گفتهاند: تجربه از علم برتر است. علاوه بر علم و تجربه، ويژگيهايي لازم است كه اين دو توانمندي را در صحنه عمل جاري كند و آن بيشتر به ويژگيهاي شخصيتي افراد بازميگردد.
همه ما ديدهايم كساني را كه علم و تجربه دارند، ليكن به دليل عدم خودباوري، درونگرا بودن و يا ماخوذ به حيا بودن افراطي در استفاده از علم و تجربه خود ناموفق بودهاند. يك نماينده مجلس بايد به لحاظ شخصيتي اين توانمندي را نيز داشته باشد. اعتقاد به نظام جمهوري اسلامي با همه لوازمش از ديگر ويژگيهاي نماينده اصلح است. متن سوگندنامهاي كه نمايندگان در آغاز فعاليت نمايندگي آن را ادا ميكنند، ضرورت اين اعتقاد را بيشتر نمايان ميسازد. نماينده نميتواند اعتقاد به مردم و حق آنها نداشته باشد و بخواهد آنها را نمايندگي كند. نماينده بايد مردم را ولينعمت بداند و خود را خادم آنها. از سوي ديگر اعتقاد راسخ به اسلام و تماميت ديني براي نماينده لازم است. نمايندگاني كه دل در گرو انديشههاي بيگانه يا التقاطي دارند و حقيقت اسلام را نشناخته يا باور ندارند، در خدمت به مردم هم توفيق نخواهند داشت و زدن سنگ مردم به سينه از سوي چنين افرادي صرفا ابزار به دست آوردن راي است. باورمندي نسبت به توانمنديهاي كشور و اميد به آينده روشن را نيز بايد به اين ويژگيها اضافه كرد. افراد خودكمبين كه مبهوت و مرعوب توان ديگران ميشوند و افق روشني را فراروي خود نميبينند و مايوسوار رفتار ميكنند نميتوانند اميدبخش به جامعه و موكلين خود باشند. چنين افرادي علاوه بر القاي ياس به جامعه، توان دفاع از حقوق مردم را هم ندارند. «شجاعت» هم عنصري استحكامبخش براي نماينده و مجلس است؛ همان ويژگي كه مرحوم مدرس را در كنار دينمداري و عشق به منافع مردم، شاخص و نماد نمايندگي كرد. مرحوم مدرس در برابر ديكتاتوري رضاخاني شجاعانه ايستاد و مرعوب آن نشد. امروز نيز نمايندگاني صالح براي حضور در خانه ملت هستند كه در برابر هياهوها و فضاسازيهاي ديكتاتوران جهاني مرعوب نباشند و با شجاعت از حقوق مردم دفاع كنند. و بالاخره همراهي با قواي ديگر كشور بويژه قوه مجريه و دولت. نظام مجموعهاي اندامواره است كه حركت صحيحش نيازمند هماهنگي بين اعضا و اندام مختلف آن است. اگر وكيلالدوله بودن به معناي تابع محض قوه مجريه و مدافع بيچون و چراي رفتار و تصميمات دولت براي مجلس زيانبار است كه هست، نمايندگاني كه ارادهشان به ايجاد مانع براي دولت و گذاشتن چوب لاي چرخ دولت تعلق گرفته است، خسارتي دوچندان دارند و علاوه بر تنشآفرينيهاي پيدرپي، فرصتهاي كشور را نيز هدر ميدهند. نمايندگاني بايد به مجلس راه يابند كه ضمن استقلال راي و حفظ جايگاه و شان مجلس به عنوان «خانه ملت» و «راس امور» همراه و پشتيبان دولت باشند و به گفته رهبر فرزانه انقلاب، راه را براي خدمت دولت هموارتر كنند، البته به اين فهرست ميتوان ويژگيهاي ديگري را افزود كه مجال آن نيست. اما در بعد سلبي مهمترين ويژگي و شاخص، مرزبندي با دشمنان است، يعني اين كه نماينده مجلس نبايد نسبت به دشمن خوشبين و از او غافل باشد و همچنين نماينده مجلس نبايد مورد طمع دشمنان باشد. كساني كه امروز در معرض جلب آراي مردم قرار گرفتهاند، مراحل مختلف قانوني را طي كردهاند و صلاحيتهاي اوليه و حداقلي را دارند. در بين اين نامزدها شايد به آساني نتوان كسي را يافت كه نسبت به دشمن بيتفاوت باشد؛ اما ميتوان يافت كساني كه حساسيت و هوشياري لازم را ندارند. همچنين هستند افراد و فهرستهايي كه پيروزي آنها دشمنان را تا حدودي شاد ميكند و يا حداقل آنها را آنچنان نگران نميكند. نمايندهاي كه دشمن از حضورش در خانه ملت نگران نباشد، قطعا در پاسداري از حقوق مردم اگر كوتاهي نكند، چندان مفيد نخواهد بود. اين نوشتار را با توصيه يكي از رهبران بزرگ دنيا به پايان ميبرم. «آنچه را دشمن عليه آن ميجنگد بايد مورد حمايت ما قرار گيرد و آنچه را كه مورد حمايت دشمن است، بايد عليه آن مبارزه كنيم».
مهدي فضائلي