آشنایی با اصول کمی و انواع آن در تحلیل بنیادی بورس

یکی از مفاهیم بسیار مهم در تحلیل بازار بورس، تحلیل بنیادی یا فاندامنتال است. تحلیل بنیادی می تواند آینده یک سهام را در بورس پیش بینی کند و تجزیه و تحلیل خوبی در مورد بازار بورس را در اختیار افراد مختلف از جمله سهامداران و سرمایه گذاران در بازار بورس قرار دهد. تحلیل بنیادی شامل اصول کمی و کیفی است که در ادامه به تشریح مفهوم اصول کمی در تحلیل بنیادی می پردازیم تا با این تحلیل بیشتر آشنا شوید. این تحلیل جزء موارد تخصصی در مباحث بورس به شمار می آید.
سه‌شنبه، 1 مهر 1399
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
آشنایی با اصول کمی و انواع آن در تحلیل بنیادی بورس

اصول کمی و انواع آن در تحلیل بنیادی بورس

به روشی در بورس که در آن ارزیابی ذاتی دارایی مبتنی بر موارد کمی و کیفی، مالی و اقتصادی انجام می شود، تحلیل بنیادی می گویند. با این تحلیل ارزش ذاتی سهام و اوراق بهادار مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد.

تحلیل بنیادی و یا تحلیل فاندامنتال از کلمه Fundamental Analysis می آید. در واقع با این تحلیل، ارزشی به دست می آید که با استفاده از آن می توان قیمت فعلی را مورد مقایسه قرار داد؛ اگر ارزش به دست آمده از میزان قیمت، پایین تر باشد؛ سهام سودآور بوده است و قیمت سهام افزایش داشته است. (1)

آشنایی با اصول کمی و انواع آن در تحلیل بنیادی بورس

اصول کمی در تحلیل بنیادی چیست؟

 اصول کمی که در تحلیل بنیادی مورد بررسی قرار می گیرند شامل صورت حساب های مالی شرکت مانند صورت حساب درآمد، ترازنامه و صورت حساب سود و زیان هستند که قابلیت اندازه گیری دارند. با استفاده از این صورت حساب ها، میزان نقدینگی، میزان درآمدها و سود مشخص می شود. به طور جزئی تر، با این سه صورت حساب مالی، میزان مخارج و درآمد، میزان تعادل بین بدهی و دارایی و میزان سود و یا زیان یک شرکت به دست می آید. در ادامه این اصول کمی را به طور تخصصی تر بررسی می کنیم. (1)

آشنایی با اصول کمی و انواع آن در تحلیل بنیادی بورس

انواع اصول کمی در تحلیل بنیادی کدامند؟

همانطور که قبلا اشاره شد؛ برای تحلیل بنیادی کمی باید سراغ صورت حساب های مالی شرکت رفت. صورت حساب های مالی در قالب گزارش های 3 ماهه، 6 ماهه، 9 ماهه و یا یک ساله ارائه می شوند. صورت حساب های درآمد، تراز نامه و صورت حساب سود و زیان از انواع اصول کمی برای تحلیل بنیادی هستند که در زیر به تشریح نقش هر یک می پردازیم:
 
نقش صورت حساب درآمد در تحلیل بنیادی کمی
با این صورت حساب، وضعیت مالی شرکت تعیین می شود. در صورت حساب درآمد با در نظر گرفتن یک بازه زمانی، حساب درآمد اندازه گیری می شود. با این کار می توان کلیه اطلاعات در زمینه درآمد، سود و هزینه را برای شرکت مورد نظر، مورد بررسی قرار داد. درآمد به عنوان یک عنصر حیاتی در تحلیل بنیادی سهام محسوب می شود.

در صورتی که درآمد یک شرکت هر ساله افزایش داشته باشد؛ شرکت در وضعیت بسیار خوبی قرار گرفته است که این موضوع برای تحلیل گران نشان دهنده سودآوری سهام شرکت مورد نظر است. برخی از تحلیل گران در مورد موضوع درآمد، میزان تورم را نیز مد نظر قرار می دهند تا با توجه به تورم سالانه، تحلیل درست تری داشته باشند. (2)

آشنایی با اصول کمی و انواع آن در تحلیل بنیادی بورس
 
نقش تراز نامه در تحلیل بنیادی کمی
تراز نامه می تواند در مقطعی از زمان، سابقه بدهی ها، دارایی و سهام شرکت مورد نظر را مشخص کند. تراز نامه می تواند بدهی های جاری، بدهی های غیر جاری، حقوق صحبان سهام، دارایی های جاری و دارایی های غیر جاری را در یک معادله به دست آورد. در تراز نامه، موجودی نقد، سرمایه گذاری کوتاه مدت، حساب های دریافتنی و پیش پرداخت جزء دارایی های جاری محسوب می شوند.

دارایی های ثابت، سرمایه گذاری بلند مدت و مابقی دارایی ها نیز جزء دارایی های غیر جاری محسوب می شوند. بدهی های جاری در ترازنامه به معنای بدهی های کوتاه مدت در حدود یک ساله هستند که شامل تسهیلات کوتاه مدت، حساب های پرداختی، سود سهام و سپرده های پرداختی و غیره است.

بدهی های غیر جاری در تراز نامه به معنای بدهی های بلند مدت بیش از یک سال هستند. انواع حساب های پرداختنی و تسهیلات بلند مدت جزء بدهی های غیر جاری به حساب می آیند. حقوق صاحبان سهام می تواند میزان سرمایه قانونی، سهام خزانه، صرف سهام و سود و زیان انباشه را معین کند.

در صورتی که شرکت مورد نظر در سال مالی خود، سود کرده باشد؛ در مجمع عمومی عادی از میزان سود خالصی که به دست آورده است، مشخص می کند که به سهامداران خود چه مقدار از سود خالص حاصله را بدهد. در پایان بعد از اختصاص این سود به سهامداران، میزان سودی که از سود خاص باقی مانده است را تحت عنوان سود انباشته قرار می دهد. (2)

آشنایی با اصول کمی و انواع آن در تحلیل بنیادی بورس
 
نقش صورت حساب سود و زیان در تحلیل بنیادی کمی
صورت حساب سود و زیان، همان طور که از نامش مشخص است؛ می تواند میزان سود و یا زیان حاصل از فعالیت های شرکت را مشخص کند. این صورت حساب، دوره زمانی مشخصی را مورد بررسی قرار می دهد و سود و زیان حاصله را به دست می آورد. همچنین میزان درآمدها و یا هزینه ها هم مشخص می شود. با این کار عملکرد شرکت مشخص می شود و تفاوت درآمد و هزینه به دست می آید.

در این صورت حساب اگر میزان درآمد از هزینه ها بیشتر شود، در دوره مالی مورد نظر، سود اتفاق افتاده است. در غیر اینصورت، شرکت دچار زیان شده است. در صورت حساب سود و زیان می توان میزان سود انباشته را به دست آورد. (2)
 

با انجام تحلیل بنیادی کمی باید بتوانید چه چیزی را تشخیص دهید؟

با استفاده از تحلیل بنیادی کمی، می توان در مورد سرمایه گذاری تصمیم گیری کرد و آینده یک سهام را مورد پیش بینی قرار داد. با بررسی صورت های مالی یک شرکت می توان به منبع داده های کمی، دسترسی پیدا کرد و در تحلیل بنیادی استفاده کرد. اصول کمی در تحلیل بنیادی می توانند اطلاعات بسیار جامع و کاملی را در مورد یک شرکت در اختیار تحلیل گران قرار دهند و از آنجا که قابل اندازه گیری هستند، با اطمینان خاطر می توان به آن ها استناد کرد. در واقع تحلیل بنیادی کمی، می تواند به سوالاتی در زمینه سودآوری شرکت و یا میزان درآمد آن پاسخ مناسبی بدهد. (3)
 

اصول کمی در تحلیل بنیادی چه کاربردی دارند و چگونه اندازه گیری می شوند؟

اگر به دنبال پاسخ سوالات زیر هستید؛ اصول کمی در تحلیل بنیادی می تواند به خوبی به این سوالات پاسخ دهند:
 
  • چه عواملی بر ارزش سهام موثر هستند؟
 
  • ارزش واقعی سهام شرکت مورد نظر چقدر است؟
 
  • ارزش سهام در برابر قیمت بازار چقدر است؟
 
  • آیا تصمیم به خرید و یا فروش سهام بگیرید؟

مهمترین کاربرد اصول کمی در پاسخ به این گونه سوالات است. در واقع تحلیل گران می توانند با استفاده از اصول کمی، میزان درآمد، میزان سود دهی و میزان رشد در آینده را به دست بیاورند و ارزش ذاتی سهام را مشخص کنند.

برخی از نسبت های مالی در تحلیل بنیادی و یا فاندامنتال سهام موثر هستند که می توانند اصول کمی را در فرمول های ساده به کار ببرند و اطلاعات خوبی را در اختیار افراد قرار دهند. نسبت نقد شوندگی، نسبت سود آوری، نسبت کارایی و نسبت قدرت بازپرداخت در تحلیل بنیادی سهام جزء نسبت های مالی موثر هستند که مورد محاسبه قرار می گیرند.

آشنایی با اصول کمی و انواع آن در تحلیل بنیادی بورس

نسبت نقد شوندگی با استفاده از نسبت جاری و نسبت آنی سنجیده می شود. برای محاسبه نسبت جاری نیاز به مجموع دارایی های جاری و مجموع بدهی های جاری می باشد. با تقسیم کردن مجموع دارایی جاری بر مجموع بدهی جاری می توان نسبت جاری را به دست آورد. نسبت آنی نیز از مجموع دارایی های جاری به غیر از موجودی انبار تقسیم بر مجموع بدهی های جاری به دست می آید. نسبت آنی می خواهد به این سوال پاسخ دهد که آیا یک شرکت می تواند بدهی هایش را پرداخت نماید. (3)

برای به دست آوردن نسبت سود آوری، می توان حاشیه سود خالص و ناخالص را محاسبه کرد. با تقسیم کردن سود خالص بر میزان درآمد کل، حاشیه سود خالص به دست می آید. همچنین با تقسیم کردن سود ناخالص بر میزان درآمد کل، حاشیه سود ناخالص محاسبه می گردد. نسبت گردش انبار و نسبت گردش حساب های دریافتنی جزء نسبت های کارایی هستند.

نسبت گردش انبار با تقسیم موجودی مواد و کالا بر بهای تمام شده درآمدهای عملیاتی محاسبه می شود که باید در عدد 365 ضرب شود. نسبت گردش حساب های دریافتنی نیز از تقسیم مجموع حساب ها و اسناد دریافتنی بر درآمد ناخالص حساب می شود که در عدد 365 ضرب می شود. (3)

نسبت دارایی حقوق صاحبان سهام نیز جزء نسبت قدرت بازپرداخت محسوب می شود. برای به دست آوردن نسبت دارایی حقوق صاحبان سهام باید دارایی کل را بر حقوق صاحبان سهام تقسیم کنید. با این کار می توانید متوجه شوید چه میزان از دارایی یک شرکت به صاحبان سهام تعلق می گیرد.(3)

آشنایی با اصول کمی و انواع آن در تحلیل بنیادی بورس

نسبت هایی دیگری نیز وجود دارند که می توانند کمک کننده باشند. نسبت بازدهی دارایی ROA و نسبت بازدهی حقوق صاحبان سهام ROE و نسبت پرداخت سود DPO جزء نسبت های مالی بسیار خوب هستند. برای محاسبه نسبت بازدهی دارایی ROA باید میزان سود خالص را بر میزان دارایی کل، تقسیم کرد.

برای محاسبه نسبت بازدهی حقوق صاحبان سهام ROE نیز باید میزان سود خالص را بر حقوق صاحبان سهام تقسیم کرد. برای نسبت پرداخت سود DPO هم باید سود تقسیمی را بر میزان سود خالص تقسیم کرد. (4)

محاسبه این نسبت های مالی می تواند نکات کلیدی و راهبردی را در مورد بورس و سرمایه گذاری در اختیار تحلیل گران قرار دهد. نکته مهم این است که برای بررسی اصول کمی در تحلیل بنیادی و نسبت های مالی، به تخصص کافی نیاز است تا این تحلیل به درستی انجام شود. همچنین باید زمان مناسبی را برای بررسی های درست اختصاص داد به این دلیل که تحلیل اصول کمی، معمولا زمان بر است.
 

مزایای تحلیل بنیادی کمی چیست؟

تحلیل بنیادی با استفاده از اصول کمی می تواند در قالب اعداد و ارقام، تحلیل مناسبی را از وضعیت یک شرکت به دست آورد. این روش می تواند برای سرمایه گذاری های بلند مدت، پیش بینی سنجیده تری را ارائه دهد. علاوه بر این، در روش تحلیل بنیادی کمی با توجه به این که فرآیند تجزیه و تحلیل، طبق اصول قابل اندازه گیری انجام می شود؛ درصد خطای کمتری وجود دارد و برای سرمایه گذاری در بورس و خرید و فروش سهام، می تواند سهام مناسب را شناسایی نماید.

اما باید این نکته را یادآور شد که بررسی و تجزیه و تحلیل اصول کمی به دانش مالی نیاز دارد و باید با دقت کافی انجام شود تا تحلیل بنیادی، وضعیت درست را مشخص کند. (5)

با بررسی تحلیل بنیادی و یا فاندامنتال می توانید به خوبی آینده یک سهام در بورس را پیش بینی کنید و در مورد خرید و یا فروش سهام به طور منطقی تری تصمیم گیری نمایید. این مباحث جزء میاحث تخصصی در بورس هستند که با آشنایی با آن ها، می توانید در بازار بورس و پیش بینی روند این بازار، گام بزرگی بردارید.

پی نوشتها
  1. www.investopedia.com
  2. www.blog.earn2trade.com
  3. www.google.com
  4. www.amazon.com
  5. www.google.com


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.